کد مطلب: ۱۲۰۳
تعداد بازدید: ۱۵۵۸۴
تعداد نظرات: ۵ نظر
تاریخ انتشار : ۰۷ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۰
درسنامه شماره ۲۰
عدّه‌ای روز قیامت باید سنگینی بار گناهان دیگران را هم حمل کنند و این عدّه کسانی هستند که در گمراهی و انحراف مردم نقش داشتند و این‏ها باعث شدند که مردم به راه کج و غیرمستقیم بروند و اهل گناه بشوند.

تذکّرات سفر آخرت و مرگ

حضرت امیرالمؤمنین(ع) در این بخش از وصیّت‌نامه مسائل مربوط به مسئله مرگ، معاد و سفر آخرت را مطرح می‌‌‏کند و فرزندش را نسبت به این امور گوشزد می‌‌‏کند و تذکرات بسیار مفید و سودمندی را می‌‌‏دهد. نه تنها این مطالب خطاب به امام حسن مجتبی(ع) هست بلکه امام(ع) با هر مسلمانی سخن گفته است و همه‌ی ما باید حواسمان را جمع کنیم و به این مطالب گوش جان بسپاریم و توجه کنیم و از خواب غفلت بیدار بشویم قبل از آنکه ندامت و پشیمانی و حسرت وجود ما را فرا بگیرد.

حضرت می‌‌‏فرماید: «وَاعْلَمْ اَنَّ اَمامَکَ طَریقاً ذامَسافَۀٍ بَعیدَۀٍ وَ مَشَقَۀٍ شدیَدِۀ» پسرم بدان تو در آینده‌ی زندگی خود، باید به راهی بروی که این راه 2 خصوصیّت دارد:

اولی خصوصیت این که مسافت این راه طولانی است و دومین خصوصیّت این سفر این است که مشقّت‌ها و سختی‌های خاص خودش را به همراه دارد.

پیمودن راه‌های دنیا هر چقدر طولانی و مشقّت‌بار باشد در برابر راه آخرت سهل و آسان است. راه آخرت بسیار پرپیچ و خم است و از گردنه‌های صعب‌العبور باید گذر کرد و گاهی پیمودن یکی از آن راه‌ها سال‌ها وقت می‌‏طلبد به همین مضمون و معنا در یکی از مناجات‌های حضرت امیر آمده، «آه آه مِنْ قِلَّۀِ الزَّادِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ وَحْشَةِ الطَّرِیقِ وَ عَظِیمِ المَوْرِدِ» آه آه توشه‌ام و زاد و راحله‌ام برای سفر مرگ و آخرتم کم و قلیل است و سفری که می‌‏خواهم بروم طولانی است و راه این مسافرت بسیار وحشتناک است و جائی که می‌‏خواهم وارد بشوم بسیار عظیم و بزرگ و مهم است که مراد و مقصود حضرت از این عبارات همان سفر آخرت است. در یک بیان دیگر لقمان حکیم به فرزندش می‌‏فرماید «وَ اَکْثِر مِنَ الزادّ فَاِنَّ السَّفَرَ بَعِیدٌ» تا می‌‏توانی تحصیل زاد و راحله کن و توشه تهیه کن، راهی که در پیش داری بسیار دور است مبادا کم بیاوری بعد بیچاره می‌‏شوی.

«وَ انّهُ لاغِنَی بِکَ فِیهِ عَنْ حُسْنِ اْلاِرْتِیادِ» حضرت در این جمله این جمله را متذکر می‌‏شود که برای پیمودن این سفر تهیه زاد و راحله و توشه‌ی سفر آخرت لازم است، «وَ قَدْرِ بَلاغِکَ مِنَ الزادّ مَعَ خِفَّۀِ الظَّهرِ» خصوصاً در این راه پر از خوف و خطر از کوشش و تلاش صحیح و فراوان و توشه‌ی کافی که تو را به مقصد برساند بی‌نیاز نیستی، به علاوه باید در این راه سبکبار باشی تا بتوانی به مقصد برسی. تعبیر به حُسنُ الاِرتِیادِ به خاطر این است که در تهیه‌ی زاد و راحله و توشه‌ی این سفر حسن طلب و تدبیر و مدیریّت صحیح است.

البتّه مقصود از این زاد و راحله همان تقوای الهی است. قرآن مجید می‌‏فرماید: «وَ تَرَوَّدُوا فَاِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقوَی» سوره بقره آیه 197. یعنی ای مردم توشه‌ی سفر آخرت بردارید، بهترین زاد و راحله برای این سفر، تقوا و ترس از خداست که خلاصه‌ی در گناه نکردن و پرهیز از حرام و معصیت می‌‏شود.

تعبیر به خِفَّۀِ الظَّهرِ سبک بودن پشت اشاره‌ی به این مطلب است که یعنی مبادا گناهان به پشت تو سنگینی کند. در قرآن اشاره به این مطلب شده است «وَلْیَحْمِلُنَّ اَثْقَالَهُم وَ اتِّکالاً مَعَ اَثْقالِهِم» سوره عنکبوت آیه 13. عدّه‌ای بار سنگین گناهان خود را بر دوش می‌‏کشند و همچنین بارهای سنگین گناهان دیگران را اضافه بر بارهای سنگین خود.

امام می‌‏فرماید: هرگز مثل آنها نباش و تا می‌‏توانی پشت خود را از این بار سبک بگردان. در خطبه 21 هم یک عبارت کوتا و پرمعنا آمده «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا» سبک بار بشوید تا به قافله برسید. در زمان‌های گذشته که قافله‌ها به راه می‌‏افتادند و به گردنه‌های صعب‌العبور می‌‏رسیدند، گران باران وا می‌‏ماندند و چون قافله نمی‌‏توانست به جهت آنها توقف کند به مسیر خود ادامه می‌‏داد و آنها در بیابان تنها می‌‏ماندند و طعمه‌ی خوبی برای دزدان و گرگان بیابان بودند. امام سجاد(ع) در دعای ابوحمزه ثمالی می‌‏فرماید: «اَبْکِی لِخُرُوجِی مِنْ قَبْرِی عُرْیاناً ذَلِیلاً حَامِلاً ثِقْلِی عَلَی ظَهْرِی» گریه می‌‏کنم برای آن ساعتی که از قبر خارج می‌‏شوم هم عریان هستم و هم ذلیل و سنگینی بار گناهان بر روی دوش من هست.

جایی که عقاب پر بریزد از پشه‏ لاغری چه خیزد

روی این حساب لقمان به پسرش گفت: «خَفِّفِ اْلاَملِ فَاِنَّ الْعَقَبَۀَ کَئودٌ» یعنی آرزوهای دنیوی و طولانی‌های خودت را کم کن چون در آینده باید از گردونه‌های سخت عبور کنی.

از آیه‌ای که اشاره شد استفاده می‌‏کنیم که عدّه‌ای روز قیامت باید سنگینی بار گناهان دیگران را هم حمل کنند و این عدّه کسانی هستند که در گمراهی و انحراف مردم نقش داشتند و این‏ها باعث شدند که مردم به راه کج و غیرمستقیم بروند و اهل گناه بشوند. این حدیث معروف را توجه کنید؛ «قال رسول‏الله: مَنْ سَنّ سُنَّۀً حَسَنَۀً فَلَهُ اَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِها وَ مَنْ سَنَّ سُنَّۀً سَیَّئَۀً فَعَلَیْهِ وزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا» هر کس یک روش و سنّت حسنه و خوبی را در جامعه پایه‌گذاری کرد تا روز قیامت هرکس به این سنّت عمل کند برای آن مؤسّس و بنیانگذار هم ثواب و اجر نوشته می‌‌شود و هرکس یک روش و سنّت سّیئه و زشت و غلطی را در جامعه پایه‌گذاری کرد تا روز قیامت هر کس به این سنّت غلط عمل کند به گردن آن مؤسّس و بنیانگذار وزر و وبال کسی است که به این سنّت عمل کرده است.

«فَلا تَحمِلَنَّ عَلَی ظَهْرِک فَوْقَ طاقَتِکَ فَیَکونَ ثِقْلُ ذَلِکَ وِبالاً عَلَیکَ»

حضرت در ادامه‏ نامه می‌‏فرماید: بار سنگینی که سنگین‌تر از طاقت و قدرت توست بر دوش خود حمل نکن، در این‌صورت یک بار سنگین را با خودت حمل می‌‏کنی که از آن نمی‌‏توانی استفاده کنی فقط رنج آن را می‌‏بری. این جمله اشاره به این مطلب است که در دنیا مال به اندازه‌‏ای ذخیره کن که نیاز تو را برطرف می‌‏کند و امرار معاش کنی و زندگی دنیوی را در حدّ کفاف بگذرانی و اگر در فکر این باشی که بیش از نیازت انباشته کنی باید فکر مسئولیّت آن را هم فراهم بکنی و آماده‌ی جوابگوئی آن هم بشوی و جالب اینکه در سفر آخرت نمی‌‏توانی از آن استفاده کنی، حتّی در دنیا هم به اندازه‌ی نیاز می‌‏توانی بهره‌برداری کنی و بیش از احتیاج، مورد استفاده قرار نمی‌‏گیرد، مضافاً بر اینکه قرآن می‌‏فرماید: «یْومَ لایَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُون» روز قیمت روزی است که مال و فرزند برای انسان‌ها نفعی ندارند مگر کسی که یک قلب سالم به همراه خود آورده باشد و از طرفی دیگر اموال در روز قیامت مورد مؤاخذه و محاکمه قرار می‌‏گیرد.

حضرت رسول اکرم(ص) و اله فرمود: در روز قیامت اجازه نمی‌‏دهند کسی قدم از قدم بردارد مگر اینکه نسبت به 4 چیز باید پاسخگو باشد:

«عَنْ مالِهِ مِنْ اَیْنَ اکْتَسَبَهُ»: باید جواب بدهد این اموال را از کجا به دست آورده است.

«وَ فِی مَا اَنْفَقَهُ»: باید جواب بدهد که اموال به دست آورده را در چه راهی خرج کرده.

«عَنِْ عُمْرِهِ فِی ما اَفْنَاهُ»: باید جواب بدهد که عمرش را در چه مسائلی فانی کرده.

«عَنْ شَبابِه فِی مَا اَبْلاه»: باید جواب بدهد که جوانی‌اش را کجا کهنه کرده است.

«عَنْ حُبِّنََا اَهلَ البَیْتِ»: نسبت به محبت اهل بیت پیامبر باید جوابگو باشد.

از قدیم گفته‌اند آنقدر بپز بتوانی بخوری، آنقدر جمع کن که بتوانی حمل کنی و جواب بدهی.

«وَ اِذا وَجَدْتَ مِنْ اَهْلِ الْفاقَۀِ مَنْ یَحْمِلُ لَکَ زادَکْ اِلَی یَومِ القِیَامَۀِ فَیُوَافیکَ بِهِ غَدَاً حَیثُ تَحْتاجُ اِلَیهِ فَاغْتَنِمْهُ وَ حَمِّلْهُ ایّاهُ وَ اَکْثِرْ مِنْ تَزْویدِهِ وَ اَنْتَ قادِرٌ عَلَیهِ فَلَعَلَّکَ تَطْلُبُهُ فَلاتَجِدْهُ» این قسمت از نامه دعوت به انفاق فی‌سبیل‌الله است منتهی با تعبیر بسیار لطیف و جالبی: حضرت می‌‏فرماید هرگاه در زمانی که قدرت داری، نیازمندی را پیدا کردی که می‌‏تواند زاد و توشه‌ی تو برای روز قیامت تو به دوش بگیرد و فردای محشر که به آن زاد و توشه نیازمندی به تو باز گرداند آن را غنیمت بشمار، هر چه زودتر و هرچه بیشتر این زاد و توشه را بر دوش او بگذار زیرا ممکن است روزی در جستجوی او برآیی ولی او را پیدا نکنی. در معنای «تَطْلُبُهُ» «وَ فَلا تَجْدهُ» اختلاف نظر وجود دارد.

1ـ یعنی فقیر انفاق‌های انسان را به دوش می‌‏کشد و در روز قیامت به انسان برمی‌‏گرداند و تحویل صاحبش می‌‏دهد. 2ـ ممکن است زمانی فرا برسد که بخواهی مالی را در راه خدا انفاق کنی و نداشته باشی و بعد حسرت بخوری. اشاره به عمل بسیار عالی و مفید انفاق در راه خدا می‌‏باشد که انسان تا می‌‏تواند به این آیه عمل کند «وَ یُنْفِقُونَ فِی سَبِیلِ‏الله بَاَموالِهِمْ» با اموال خود در راه خدا انفاق می‌‏کنند. تعبیر امام این است که انسان وقتی انفاق می‌‏کند این انفاق زاد و توشه‌ی سفر آخرت انسان می‌‏شود که بر دوش فقیر می‌‏افتد. در روز قیامت که انسان به زاد و توشه نیاز پیدا می‌‏کند شخص فقیر آن زاد و توشه را به انسان بر می‌‏گرداند و اگر نسبت به این مسئله انفاق سهل‌انگاری کرد ممکن است روزی به دنبال فقیر بگردد ولی پیدا نکند.

«وَاغْتََنِمْ مَنِ‏ اسْتَقْرَّ مِنْکَ فِی حالِ غِناکَ لِیَجْعَلَ قَضََاءَهُ لَکَ فی یَوْمِ عُسْرَتِکْ» باز برای تشویق به انفاق امام تعبیر دیگری را به کار می‌‏برد و می‌‏فرماید: اگر کسی را می‌‏توانی پیدا کنی که در حال غنا و بی‌نیازی تو از تو وام بگیرد و ادای آن را برای روز سختی و تنگدستی تو بگذارد آن را غنیمت شِمار و این وام را بده شاید اشاره به این مطلب است اگر وضع مالی تو خوب است می‌‏توانی به کسی وام بدهی و اگر وام گیرنده قدرت ادای وام تو را ندارد تو با او مدارا کنی و این پول را از او نگیری و ذخیره کنی برای روز فقر و فاقت و احتیاج و بدبختی خودت، این کار را حتماً انجام بده و غنیمت بشمار که به نفع توست. خلاصه‌ی کلام اینکه انسان عاقل و هوشیار باید از وجود دو کس بهره بگیرد و استفاده کند 1. از کسی که داوطلبانه و رایگان بار سنگین توشه‌ی انسان را بر دوش می‌‏گیرد و با شادی و خوشحالی آن را به مقصد می‌‏رساند. 2ـ کسی که در هنگام بی‌نیازی انسان به مال، بخشی از اموال او را وام می‌‏گیرد و در آن زمان که شدیداً به آن نیازمند است بازپس می‌‏دهد. آری چنین است حال کسانی که در راه خدا انفاق می‌‏کنند و تعبیری جالب‌تر از این پیدا نمی‌‏شود. قرآن مجید می‌‏فرماید: «مَنْ ذاالّذی یُقْرِضُ الله قَرْضاً حَسَناً فَیُضَاعِفَهُ لَهُ اَضعافاً کَثِیرَۀً» کیست که به خداوند قرض نیکو بدهد و بدون منّت انفاق کند تا خداوند آن را برای او چندین برابر کند. البتّه وامی را که خداوند از بندگانش می‌‏گیرد، دو چندان یا بیشتر به آنها باز می‌‏گرداند. سوره بقره آیه 245.

روایت جالبی را مرحوم صدوق در کتاب علل‌الشرایع نقل می‌‏کند بسیار با وصیّت‌نامه‌ی حضرت متناسب است. شخصی به نام سفیان بن عُیَیْنَه می‌‏گوید: زُهری که یکی از تابعین معروف است در شبی سرد و بارانی امام سجاد(ع) را دید که آرد بر دوش خود حمل می‌‏کند، عرض کرد یابن رسول‌الله این چیست؟ فرمود: «اُریدُ سَفَراً اُعِدُّ لَهُ زادَاً اَحْمِلُهُ اِلَی مَوضِعٍ حَرِیزٍ» سفری در پیش دارم که زاد و توشه‌ی آن را به جای مطمئنی نقل می‌‏کنم. زهری گفت غلام من در خدمت شماست آن را برای شما حمل می‌‏کند. امام(ع) قبول نکرد. زهری گفت من خودم آن را بر دوش حمل می‌‏کنم تو والامقامی و شأن شما بیشتر از آن است که بخواهی چنین باری را بر دوش حمل کنی. امام فرمود: «لَکِنِّی لا اَرْفَعُ نَفْسی عَمُّا یُنْجِینِی فِی سَفَرِی وُ یُحْسِنُ وُرُودِی عَلَی مَا اَرِدُ عَلَیْهِ اَسْألُکَ بِحَقِّ الله لَمَّا مَضَیْتَ لِحْاجَتِکَ» حضرت فرمود: ولی من خودم را والاتر از این نمی‌‏دانم که آنچه مرا در سفرم نجات می‌‏بخشد و ورودم را بر آنچه می‌‏خواهم نیکو می‌‏سازد بر دوش حمل کنم. تو را به خدا سوگند به دنبال کار خود برو و مرا به حال خود رها کن. زهری به دنبال کار خود رفت. پس از چند روز امام را دید عرض کرد اثری از سفری که فرمودید نمی‌‏بینم یعنی چرا به آن سفر نرفتید. حضرت فرمود آن سفری که تو گمان کردی (سفر تفریحی دنیوی) مقصد من نبود منظورم سفر آخرت است و من برای آن آماده می‌‏شوم و آماده شدن برای این سفر با پرهیز از حرام و انفاق در راه‌های خیر حاصل می‌‏شود. بحار ج 46 ص 65.

اما افسوس که تمام دست‌ها خالی است. روایت جالبی داریم که وقتی جنازه‌ی انسان را از خانه بیرون می‌‏آورند و مردم مشغول تشییع جناره می‌‏شوند یک ملک سر راه این جنازه را می‌‏گیرد و سه جمله به این میّت می‌‏گوید.

1ـ تَخْرُجُ مِنْ بَیْتِک فَلاَ تَرْجِعُ اِلَیهِ اَبَداً

2ـ تَذْهَبُ اِلَی سَفَرٍ بَعِیدٍ بِغَیرِ زادٍ.

3ـ تَصیرُ اِلی بَیْتٍ اَهْوَل.

یعنی ای میّت از خانه خود خارج شدی و دیگر مراجعه نمی‌‏کنی و در حال رفتن به سفر طولانی هستی و هیچ زاد و توشه‌ای همراه نداری و به همین زودی وارد بر یک دادگاه وحشتناک می‌‏شوی.

در یک روایت آمده است پیامبر به اباذر غفاری فرمود اگر به اندازه‌ی عمل جنّ و انس عمل صالح در نامه‌ی عمل تو باشد باز در روز قیامت کم می‌‏آوری.

روزی پیامبر وارد قبرستانی شد دید جمعیتی دور قبری جمع شدند و مشغول گریه کردن هستند. حضرت رسول جلو رفت به آن جمعیت سلام کرد و به آنها فرمود: گریه چرا می‌‏کنید، گریه چه منفعتی دارد، اگر دو رکعت نماز که در نظر شما ناچیز است برای او بخوانید و برای او هدیه کنید از اینکه سلطنت دنیا را به او بدهید بیشتر خوشحال می‌‏شود، آنقدر اموات کمبود عمل دارند. در بعضی از روایات آمده است عصر پنج‌شنبه ارواح اموات روی بام خانه‌ی بازماندگان می‌‏آیند و به فرزندان و کسان خود التماس می‌‏کنند وقتی غذا می‌‏خورند باقیمانده‌ی غذا و ته مانده‌ی سفره را جلوی پرندگان بریزند تا بخورند و ثواب سیر کردن شکم این گرسنه‌ها را برای ما هدیه کنند که ما به این اندازه لطف و احسان شما محتاج هستیم.

«وَاعْلَمْ اَنَّ اَمامَک عَقَبَۀً کَئوداً» حضرت در ادامه‌ی نصایح خود به فرزندش یک بار دیگر به مسأله‌ی سفر طولانی و پر از ترس و خطیر قیامت اشاره می‌‏کند و مسیر راه را به دقت روشن ساخته و وسیله‌ی نجات را یادآوری می‌‏کند.

کئود: به معنای پرمشقّت و صعب‌العبور است از ریشه‌ی کئد بر وزن عَهْد به معناب شدّت و سختی گرفته شده است. همین تعبیر را حضرت لقمان به فرزندش داشت. «خَفّفِ اْلاَمَل فَانَّ الْعَقَبۀَ کَئودٌ» پسرم آرزوهای طولانی و بیهوده را در زندگی کم کن زیرا گردنه‌های قیامت و آخرت سخت و صعب‌العبور است.

حضرت هم همین بیان نورانی را دارد. می‌‏فرمایند پسرم در آینده گردنه‌ی صعب‌العبوری هست که باید آن مواقف هولناک را از یاد نبری و همیشه به یاد این سفر باشی. حضرت امیر(ع) در نهج‌البلاغه می‌‏فرماید: ما از 2 چیز بر شما خیلی می‌‏ترسم:

1ـ تبعیّت کردن از هواهای نفسانی. 2ـ آرزوهای طولانی.

بعد امام می‌‏فرماید تبعیت از هوای نفس تو را از خدا و راه حق باز می‌‏دارد و آرزوهای طولانی سبب می‌‏شود که آخرت و قیامت را فراموش کنی و فراموش کردن چنین سفری آغاز هلاکت و بدبختی و عاقبت به شرّی است و اگر کسی قیامت را فراموش کرد میدان برای فعالیّت شیطان باز می‌‏شود و ابلیس به انسان مسلّط می‌‏شود و او را بیچاره می‌‏کند. روی همین حساب است که در قرآن مجید معمولاً و غالباً هر کجا سخن از ایمان به خدا مطرح می‌‏شود ایمان به قیامت و آخرت هم مطرح است. «یُؤمِنُونَ بِاللهِ وَ بِالیَومِ الآخِر»، کسانی که ایمان به خداوند و روز دیگر همان قیامت است. «اَلْمُخِفُّ فِیها اَحسَنُ حالاً مِنَ الْمُثْقِلِ» حضرت امیر می‌‏فرماید: برای عبور از این گردنه‌های صعب‌العبور، سبکباران حالشان از سنگین باران بهتر است. «وَالْمُبْطِئُ عَلَیْها اَقْبَحُ حالاً مِنَ الْمُسْرِعِ» و افرادی که کند و آرام راه می‌‏روند حالشان بدتر از شتاب‌کنندگان هست. در قرآن مجید هم به این مطلب اشاره شده است: «فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَۀ وَ مَا اَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَۀ» ولی او از آن گردنه مهم نگذشت و تو چه می‌‏دانی که آن عقبه چیست، در اینکه مقصود از عقبه در کلام مولاعلی چیست احتمالاتی داده شده است:

1ـ سکرات مرگ 2ـ عالم برزخ 3ـ پل صراط و یا همه‌ی اینها

هر کدام از این سه اگر مراد و مقصود حضرت باشد بسیار سخت و خوفناک است. بعضی‌ها گفته‌اند مراد هوای نفس است، این احتمال آخر ضعیف به نظر می‌‏رسد و احتمالات قبلی متناسب‌تر است. خلاصه برای عبور از این گردنه‌ها باید بار خود را سبک کرد و به سرعت گذشت، شاید مراد این است که مبادا بار سنگین گناهان و معاصی و مخالفت‌های با خدا بر سر دوش ما باشد که برای عبور از این عقبه به مشکل می‌‏خوریم و هیچ کاری از ما ساخته نیست و کسی هم نمی‌‏تواند به فریاد ما برسد.

فَارْتَدْ لِنَفْسِکَ قَبْلَ نُزُولِکَ وَوَطِّئْ الْمُنزِلَ قَبلَ حُلُولِکَ

حضرت امیر در ادامه می‌‏فرماید: بنابراین پیش از ورودت در آنجا وسائل لازم را برای خویش مهیّا ساز و منزلگاه را پیش از نزول آماده نما.

انسان هر مسافرتی که بخواهد برود باید وسائلی که در آن سفر به آنها احتیاج دارد قبل از حرکت آماده کند و این یک مطلب عقلی است. امام مجتبی(ع) به جناده فرمود: «اِستَعِدّ لِسَفرِک» یعنی آماده سفر آخرت باش. مقصود امام حسن مجتبی(ع) همین است و آن منزلگاه را قبل از نزول و رفتن و وارد شدن باید آماده کنی و آماده کردن آن منزل، به داشتن تقوا و پرهیزکاری است.

این نکته را از عبارت امام سجاد در دعای ابوحمزه می‌‏توان استفاده کرد که حضرت می‌‏فرماید: خدایا عمل صالحی ندارم که خانه‌ی قبر خود را بتوانم با آن فرش کنم، معلوم می‌‏شود فقط با عمل صالح می‌‏توان آن منزلگاه را آماده کرد. شخصی از مولا علی(ع) پرسید: قیامت کی برپا می‌‏شود، حضرت به جای اینکه تاریخ برپایی روز قیامت را بیان کند (با توجه به اینکه این تاریخ را فقط خدا می‌‏داند) فرمود: برای قیامت چه کردی آیا آماده‌ای وارد آن محشر بشوی. یک حدیث جالب را هم توجه کنید. روایت داریم وقتی انسان می‌‏میرد مردم از یکدیگر سؤال می‌‏کنند چقدر از خودش ارث برای وارث باقی گذاشته است ولی ملائکه از یکدیگر سؤال می‌‏کنند چه اعمالی قبل از خودش فرستاده است، اوضاع پرونده‌ی عمل او چگونه است. امام مجتبی(ع) فرمود به جناده که زاد و راحله‌ی این سفر را قبل از رسیدن به اجل فراهم کن چون با آمدن اجل مهلت و فرصت انسان پایان می‌‏گیرد. قرآن می‌‏فرماید: «وَ ِاذَا جاء اَجَلُهُم لایَستَأخِرُونَ ولایَستَقدِمُونَ» وقتی اجل آنها برسد لحظه‌ای تقدیم و تأخیر نمی‌‏شود. با آمدن مرگ فرصتی برای تدارک گذشته نیست.

بعد حضرت امیر در ادامه‌ی نامه می‌‏فرماید: «لَیسَ بَعدَ الْمَوْتِ مُستَعْقَبٌ» یعنی بعد از مرگ یک مشکل برای انسان پیش می‌‏آید و آن مشکل این است که راهی برای عذرخواهی و جلب رضایت پروردگار وجود ندارد. قرآن هم می‌‏فرماید: «یَومَ لایََنفَعُ الظَّالِمِینَ مَعذِرَتَهُم» روز قیامت روزی است که معذرت خواهی افراد ظالم هیچ نفعی به حال آنها ندارد. قبل از مرگ هر نوع عذرخواهی پذیرفته می‌‏شود به شرط آنکه عذرخواهی واقعی باشد نه لقلقه لسان و توبه‌ی بی‏محتوا اما بعد از مرگ هرگز.

همین مضمون را رسول اکرم(ص) هم بیان فرمودند: «لَیسَ بَعدَ الْمَوتِ مَستَعتَبٌ اَکثِرُوا مِنْ ذِکرِ هادِمِ اللَّذَّاتِ وَ مُنَغِّص الشَّهَواتِ» بعد از مرگ هیچ راهی برای عذرخواهی نیست، بنابراین بسیار به یاد چیزی باشید که لذّات را در هم می‌‏کوبد و شهوات را بر هم می‌‏زند. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 104

مشکل دوم انسان بعد از مرگ این است که «وَ لا الِیَ الدّنیا مُنْصَرَف» راه بازگشتی هم به دنیا وجود ندارد برخلاف سفرهای دنیوی که مراجعت دارد ولی سفر آخرت فقط رفت دارد، کسی برنمی‌‏گردد. جنازه‌ی انسان وقتی از منزل خارج می‌‏شود یک ملک سر راه جنازه را می‌‏گیرد و به او می‌‏گوید: «تَخْرُجُ مِنْ بَیْتِک فَلا تَرجِعُ اِلَیهِ اَبَداً» یعنی از خانه و کاشانهات خارج شدی و دیگر مراجعت نمی‌‌کنی. قرآن هم می‌‌فرماید: «حتّی اِذا جاءَ اَحَدُهُم الْمَوْت قالَ رَبِّ ارْجِعُونِی لَعَلِّی اَعْمَلُ صالحاً فِیمَا تَرَکْتُ کلّا» زمانی که مرگ آنها فرا برسد می‌‏گوید خدایا مرا به دنیا باز گردان شاید در برابر آنچه ترک کردم و کوتاهی نمودم عمل صالحی انجام بدهم ولی به او می‌‏گویند چنین اتّفاقی نخواهد افتاد.

در خطبه‌ی 188 درباره‌ی مردگان می‌‏فرماید: «وَ لا عَنْ قَبِیحٍ یَستَطِیعُونَ انتقالاً وَ لا فِی حَسَنٍ یَستَطیعُونَ اِزدِیاداً» نه قدرت دارند از عمل زشتی که انجام داده‌اند کنار روند و نه می‌‏توانند بر کارهای نیک خود اضافه کنند.

آری منزلگاه‌های این عالم قابل بازگشت نیست، همان طوری که فرزند ناقص هرگز به رحم مادر برای تکامل بیشتر برنمی‌‌گردد و میوه‌ای که از درخت جدا شد به شاخه بر نمی‌‏گردد. کسانی را که از این دنیا به عالم برزخ می‌‏روند نیز امکان بازگشت به دنیا را ندارند. برزخیان نیز هنگامی که به قیامت منتقل شوند هرگز نمی‌‏توانند به عالم برزخ بازگردند و این هشداری است به همه‌ی ما که بدانیم ممکن است در یک لحظه همه چیز تمام شود. درهای توبه بسته شود و راه تحصیل زاد و توشه مسدود شود و با یک دنیا حسرت چشم از جهان ببندد.

والسلام

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

عباس ابوالحسنی
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
فروردین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۵۲ - ۱۳۹۹/۰۲/۲۵
0
1
خوب بود.فقط درتایپ کلمات بیشتر دقت شود .مثال آیه ۱۹۷ بقره وتزودوا صحیح مباشد.باتشکر
سعید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۰
0
1
ممنون، بسیار آموزنده و خوب بود.
خدا به شما خیر دهد ان شاءالله
همچنین خداوند همه ی مارا به راه راست هدایت و عمری پر برکت عنایت فرماید...
سادات
|
United States of America
|
۱۵:۰۸ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۸
0
0
اجرکم الله خیرا ..عملتون در این راه افزون باد ان شاالله ک توشه ی آخرتتونه و روشنی دل ما
حسین کعبی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۲
0
1
سلام. واقعا عالی بود. خدا رفتگانتون بیامرزد لبیک یا علی(ع)
ليلي
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۰۲ - ۱۴۰۱/۱۱/۲۱
0
0
سلام بسيار آموزنده بود ممنون از شما
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: