کد مطلب: ۱۴۰۶
تعداد بازدید: ۱۴۴۵۴
تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۶
درسنامه شماره ۲۲
گاهی خداوند اجابت دعا را به تأخیر می‏اندازد تا اجر و پاداش درخواست کننده بیشتر گردد و عطای آرزومندان را فزون‏تر کند. به بیان دیگر خداوند اجابت دعای بنده‏اش را به تأخیر می‏اندازد تا بیشتر بر در خانه‌ی او باشد و نتیجه‌ی فزون‏تری نصیب او گردد و این نتیجه‌ی علاقه‏ای است که خدا به او دارد.

دعا و توبه(2)

ادامه‌ی نامه: وَ سَاَلتَه مِن خَزائِنِ رَحمَتِهِ ما لا يَقدِرُ عَلَي اِعطائِهِ غَيرُهُ مِن زِيادَةِ الاَعمارِ وَ صِحَّةِ الاَبدانِ وَ سَعَةِ الاَرزاقِ.

در این قسمت از نامه‌ی امام چگونگی درخواست از خداوند و نعمت‏‌های مهمّی را که باید از درگاهش طلب کنی را بیان می‏‌کند و می‏‌فرماید می‌‏توانی از خزائن رحمتش چیزهایی را بخواهی که جز او کسی قادر به اعطای آن نیست. مانند طولانی شدن عمر و صحت جسم و وسعت رزق. امام در اینجا پس از آنکه می‏‏‌فرماید خداوند مواهبی در خزانه‌ی رحمتش دارد که در اختیار هیچ کس جز او نیست. به سه موهبت اشاره می‌کند:

1ـ عمر طولانی که انسان بتواند در آن خودسازی بیشتری کند و حسنات افزون‏تری را کسب کند.

2ـ سلامتی و تندرستی که بدون آن زیادی عمر جز درد و رنج و گاه دوری از خدا ثمره‌‏ای نخواهد داشت.

3ـ روزی فراوان، زیرا انسان بدون امکانات مالی قادر بر انجام بسیاری از حسنات نیست. حسناتی مانند صله‌ی رحم، سرپرستی ایتام، کمک به نیازمندان، ساختن بناهای خیر و عام‌‏المنفعه.

نشر علوم اسلامی و اهل بیت و ضیافت افراد با ایمان، باید دانست که عمر طولانی بسیار خوب است به شرط آنکه این عمر صرف اطاعت از خداوند بشود والّّا اگر قرار باشد که عمر انسان محلّ چریدن شیطان بشود داخل زمین مرگ برای انسان بهتر است از زنده بودن.

چرا عمر طولانی که نتیجه‌ی آن زیادی حسنات و اعمال صالحه بشود و انسان برای سفر آخرت زاد و توشه‌ی بیشتری تهیّه کند، چون مرگ آش دهان سوزی نیست و مسئله صحت و سلامتی هم نعمت عجیبی است چون زیربنای اطاعت از خداوند است.

رسول اکرم(ص) به اباذر غفاری فرمود: نعمت صحّت و سلامتی را قبل از رسیدن مرض و بیماری غنیمت بشمار، چون بیماری باعث سلب توفیق می‏‌شود از انجام بسیاری از وظایف و تکالیف انسان.

و مسئله وسعت رزق هم انصافاً نعمت بزرگی است. در دعای شب مبعث می‏‌خوانیم:

وَ اجْعَلْ اَوْسَعَ اَرزاقنا عْنِدَ کِبَرِ سِنِّنا یعنی خدایا در ایام پیری و کبر سنّ رزق مرا زیاد کن و وسعت بده که من بتوانم آبرویم را در دوران کهولت سنّ برگزار کنم.

البته این در صورتی است که ارزاق را تنها به ارزاق مادّی تفسیر کنیم، اما اگر رزق به معنای وسیع کلمه گرفته شود که شامل علوم و دانش‏‌ها، قدرت و نفوذ اجتماعی و نیروی جسمانی و مانند آن بشود مطلب روشن‌‏تر می‌‏شود. بی‌‏شک و تردید طولانی شدن عمر و صحت بدن و وسعت رزق در بسیاری از موارد به تلاش و کوشش خود انسان ارتباط دارد که امور بهداشتی را رعایت کند و از عوامل زیان‏‌بار بپرهیزد و برای به دست آوردن روزی تلاش و کوشش بیشتر نماید ولی به طور کلّی و کامل تنها بسته به مشیّت الهی است و عواملی که او می‏‌داند و مقرّر می‏‌دارد و از چشم‌‏های ما پوشیده و پنهان است و به تعبیری امام فرموده از خزائن رحمت الهی است که جز او کسی قادر بر آن نیست. قرآن مجید نیز به این حقیقت اشاره می‏‌کند. مثلاً درخواست‏‌های حضرت ابراهیم را دقّت کنید، خداوند از قول او می‌‏فرماید: وَ ٱَلَّذى خَلَقَنی فَهُوَ يَهْدينِ وَالَّذى هُوَ يُطْعِمُنی وَ يَسْقينِ وَ اِذا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفينِ وَالَّذى يُميتُنی ثُمَّ يُحْيينِ[1]

حضرت ابراهیم می‏‌فرماید: خداوند کسی است که مرا آفریده و پیوسته راهنماییم می‏‌کند و کسی که مرا طعام می‏‌دهد و سیر می‏‌کند و اگر تشنه باشم او مرا سیراب می‌‏کند و هنگامی که بیمار شوم مرا شفا می‏دهد و کسی که مرا می‏میراند و سپس زنده می‏کند. البتّه روشن است که مواهب الهی منجر به زیادی عمر و صحت بدن و وسعت روزی نیست ولی بی‏شک ارکان اصلی را این سه نعمت تشکیل می‏دهند، زیرا عمده‌ی کارهای خیر در پرتو این سه امر انجام می‏شود.

ادامه‌ی نامه: ثُمَّ جَعَلَ في يَدَيكَ مَفاتيحَ خَزائِنِهِِ بِما اُذِنَ لَكَ فيهِ مِن مَساَلتَِهِ، امام اشاره می‏کند که کلید این خزائن رحمت کجاست. می‏فرماید: کلیدهای خزائن رحمت را با اجازه‏ای که به تو داده درباره‌ی درخواست از او عطا کرده در دست تو قرار دارد. از این تعبیر روشن می‏شود که دعا و سؤال کردن از پیشگاه خداوند اثر عمیقی در رسیدن به خواسته‏ها و بهره‏مندی از خزائن بی‏پایان پروردگار دارد و نقش دعا را بیش از پیش روشن می‏سازد.

البته دعا با شرایطش از جمله این که انسان آنچه را که در توان دارد به کار گیرد و برای آنچه از توان او خارج است به دعا متوسّل شود و معنای ضروری بودن دعا در زندگی انسان این نیست که دست از کار و کوشش بکشد و فقط دعا کند.

ادامه‌ی نامه: فَمَتَي شِئتَ استَفتَحتَ بِالدُّعاءِ اَبوابَ نِعمَتِهِ وَ استَمْطَرْتَ

شَابيبَ رَحمَتِهِ.

شابیب به معنای رگبار و بارش تند است و گاهی به معنای هرگونه شدّت می‏آید. حضرت می‏فرماید: هرگاه خواسته‏ای داشته باشی می‏توانی به وسیله‌ی دعا کردن درهای نعمت پروردگار را به روی خود بگشایی و باران رحمت او را فرود آری. روشن است که خزائن پروردگار همان مجموعه‌ی نعمت‏های مادی و معنوی اوست و کلید درهای این خزائن دعاست. در بیان دیگری امام نعمت‏های خدا را به باران رحمت و حیّات‏بخش تشبیه می‏کند که با دعا انسان می‏تواند آن را از آسمان لطف خدا بر زمین وجود خویش فرود آورد. البتّه دعایی در حدیث آمده وَ خَیْرُ الدُّعاء ما صَدَرَ عَنْ صَدْرٍ نَقِیٍّ وَ قَلْبٍ تَقِیٍّ بهترین دعا دعایی است که از سینه‌ی پاک و قلب با تقوا برخیزد.[2]

در اینجا سؤال بسیار مهمّی مطرح می‏شود که امام بلافاصله پاسخ به این سؤال را مطرح می‏کند و آن سؤال اینست که:

چرا بسیاری از دعاها مستجاب نمی‏شود؟

چرا اجابت بسیاری از دعاها به تأخیر می‌‏افتد؟

اگر کلید درهای رحمت خدا دعاست چرا همیشه این کلید در را نمی‏گشاید و یا دیر می‏گشاید، در حالی که آیاتی که دعا را کلید اجابت می‏داند از شمول اطلاق بهره‏‌مند است. در یک جا می‌‏فرماید: اُدْعُونی اَسْتَجِب لَکُمْ مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را. و از طرفی دیگر گاهی دعا مستجاب نمی‌‏شود و یا اجابت آن به تأخیر می‏‌افتد.

اما در پاسخ این سؤال معروف و بسیار مهم به 4 نکته اشاره می‌کند:

1ـ می‏‌فرماید گاهی که نیّت دعاکننده آلوده است و از قلب پاک و شستشو یافته از گناه سر نزده است می‌‏فرماید:

فَلا يُقَنِّطُكَ اِبطاءَ اِجابَتهِ فَاِنَّ العَطِيَّةَ عَلَي قَدْرِ النِّيةِ

می‌‏فرماید: هرگز نباید تأخیر اجابت دعا تو را مأیوس و ناامید بکند زیرا بخشش پروردگار به اندازه‌ی نیّت بندگان است و در حدیث بالا که از کتاب کافی نقل شده نیز خواندیم که دعایی اجابت می‏شود که از سینه‌ی پاک و قلب پرهیزکار برخیزد، بنابراین اگر بخشی از دعا به اجابت رسد و بخشی نرسد معلول آلودگی نیّت بوده است و روایاتی که می‏گوید یکی از شرائط استجابت دعا توبه‌ی از گناه است. نیز به همین معنا اشاره دارد.

ادامه‌ی نامه: وَ ربَّما اُخِّرَت عَنكَ الاِجابَة لِيكُونَ ذَلِکَ اَعظَمَ لِاَجرِ السّائِلِ وَ اَجزَلَ لِعَطاءِ الامِلِ حضرت به دومین مانع اجابت دعا اشاره می‏کند و می‏فرماید: گاهی خداوند اجابت دعا را به تأخیر می‏اندازد تا اجر و پاداش درخواست کننده بیشتر گردد و عطای آرزومندان را فزون‏تر کند. به بیان دیگر خداوند اجابت دعای بنده‏اش را به تأخیر می‏اندازد تا بیشتر بر در خانه‌ی او باشد و نتیجه‌ی فزون‏تری نصیب او گردد و این نتیجه‌ی علاقه‌‏ای است که خدا به او دارد.

سپس به سومین مانع اشاره می‏کند و می‏فرماید: وَ رُبَّمَا سَاَلْتَ الشّئ فَلا تُؤتاهُ وَ اُوتَیتَ خَیْراً مِنْهُ عاجِلاً اَو اجِلاً، انسان گاهی چیز کوچکی از خداوند می‏خواهد و خداوند به مقتضای عظمتش و گستردگی رحمتش آن را به تو نمی‏دهد و از آن بهتر را زود یا دیر در اختیار تو می‏گذارد. مانند کسی که به سراغ شخص کریمی می‏رود و از او تقاضای خانه‌ی کوچکی می‏کند و او درخواستش را نمی‏پذیرد اما بعداً خانه‏ای وسیع و آباد و مرفّه در اختیار او می‏گذارد.

سپس حضرت از علّت چهارم سخن می‏گوید که از مهم‏ترین علّت‏هاست و می‏فرماید:

اَوْ صُرِفَ عَنكَ لِما هُوَ خَيرٌ لَكَ فَلَرُبَّ اَمرٍ قَد طَلَبتَه فيهِ هَلاكُ دينِكَ لَو اوتيتَهُ، گاهی چیزی از خداوند می‏خواهی که اگر به آن برسی مایه هلاک دین توست. خداوند آن را از تو دریغ می‏دارد و چیزی بهتر از آن به تو می‏دهد.

بسیاری از ما در اثر بی‏اطلاعی از عواقب امور گاه چیزهایی را با اصرار و با تمام وجود از خدا می‏خواهیم در حالی که مایه‌ی هلاکت و بدبختی ما می‏شود، خداوند عالم به عواقب امور است و دعای ما را به اجابت نمی‏رساند ولی ما را دست خالی هم بر نمی‏گرداند و چیزی که صلاح ماست می‏بخشد.

قرآن مجید اشاره به این مطلب دارد: وَ عَسَی اَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسی اَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید در حالی که آن برای شما خیر است و یا چیزی را دوست داشته باشید در حالی که آن برای شما شرّ است. در یک روایت بسیار جالب از رسول خدا آمده است که خداوند می‏فرماید:

اِنّ مِنْ عِبادِیَ المُؤمنین عباداً لایَصْلُحُ لَهُمْ اَمْرُ دینهم اِلّا بِالغِنَی وَ السِّعَۀ وَ الصّحِۀ فیِ الْبدَنَ فَابْلُوهُم بِالغِنَی وَ السِّعَۀِ وَ صِحَّۀِ الْبَدَنِ فیُصْلِحُ عَلَیهِم اَمْرُ دینِهِمْ وَ اِنَّ مِن عِبادِیَ المُؤمنین لَعِباداً لا یَصْلُحُ لَهُمْ اَمْرُ دینِهِم اِلّا بالفاقَۀِ وَ الْمَسْکَنَۀ والسُّقْمِ فی اَبْدانِهم فَابْلُوهُم بالفاقَةِ وَ الْمَسْکَنَۀ والسُّقْم فَیُصْلِحُ عَلَیهِم اَمْرَ دینِهِمْ.

بعضی از بندگان من افرادی هستند که اصلاح امر دین آنها جز به غنا و گستردگی زندگی و صحت بدن نمی‏شود از این رو امر دین آنها را به وسیله‌ی آن اصلاح می‏کنم و بعضی از بندگان من هستند که امر دین آنها جز با نیاز و مسکنت و بیماری اصلاح نمی‏شود لذا امر دین آنها را با آن اصلاح می‏کنم و آنان را به وسیله‌ی آن امتحان می‏کنم.

در طول تاریخ و حتی در زمان پیامبر اکرم(ص) و ائمّه‌ی هدی نیز نمونه‏های روشنی از آن دیده می‏شود که بعضی افراد کم ظرفیت پیوسته از خداوند تقاضای وسعت رزق می‏کردند و بعد از اصرار که در حقّ آنها دعا شد وسعت روزی به طغیان و سرکشی آنها انجامید و حتی بعضی از آنان تعبیراتی گفتند که بوی ارتداد می‏داد. همانگونه که در داستان معروف ثعلبه بن حاطب انصاری آمده که پیوسته از پیامبر اکرم تقاضای دعا برای مال فراوان می‏کرد. پیامبر که وضع حال و آینده‌ی او را می‏دانست به او فرمود اگر مقدار کمی که شکرش را بجا بیاوری داشته باشی برای تو بهتر است از مقدار زیادی که توانائی ادای حقّش را نداشته باشی، آیا بهتر نیست به پیامبر خدا اقتدا کنی و به زندگی ساده‏ای بسازی. امّا ثعلبه دست بردار نیست، سرانجام پیامبر اکرم در حقّ او دعا کرد و ثروت کلانی به ارث از جایی که امیدش را نداشت به او رسید.

با این پول گوسفندانی خریداری کرد و زاد و ولد فراوانی کردند آنچنان که نگاهداری آنها در مدینه ممکن نبود. ناچار به سرزمین‏های اطراف مدینه روی آورد و آنچنان سرگرم زندگی مادی شد که برخلاف روش او که در تمام نمازهای پیامبر شرکت می‏کرد نماز جماعت و حتی نماز جمعه را ترک کرد.

پس از مدّتی که پیامبر اکرم مأمور جمع‏آوری زکاۀ را به نزد او فرستاد تا زکاۀ اموالش را بدهد او از دادن زکاۀ خودداری کرد و به اصل حکم زکاۀ اعتراض کرد و گفت این چیزی مثل جزیه‏ای است که از اهل کتاب گرفته می‏شود. ما مسلمان شده‏ایم که از پرداخت جزیه معاف باشیم.

هنگامی که این خبر به رسول اکرم(ص) رسید دو بار فرمود یاَ وْیَح ثعلبه، وای بر ثعلبه[3].

آنگاه امام(ع) در ادامه‌ی سخنان خود در یک نتیجه‏گیری روشن می‏فرماید (بنابراین باید تقاضای تو از خدا همیشه چیزی باشد که جمال و زیبایی آن برای تو باقی بماند و وبال و بدی آن از تو برود و بدان که مال دنیا اینطور نیست. مال برای تو باقی نمی‏ماند و تو نیز برای آن باقی نخواهی ماند. فَالمالُ لا يَبقَي لَكَ وَلا تَبقيَْ لَه، به همین نکته هم در روایات اشاره شده است که علم بهتر از مال است، به چه دلیل، به این دلیل که علم برای انسان می‏ماند و انسان را حفظ می‏کند ولی مال برای انسان نمی‏ماند و انسان هم برای مال نمی‏ماند و مال نمی‏تواند حافظ انسان باشد.

در پایان این بخش یک سلسله مطالبی کلّی و فهرست‏وار پیرامون مسئله‌ی دعا و توبه ذکر می‏کنیم، البته این نکاتی است که از میان احادیث استفاده شده است.

امام رضا(ع) فرمودند: بر شما باد به اسلحه‌ی انبیاء و پیامبران. به حضرت عرض کردند اسلحه‌ی انبیاء چیست؟ فرمود: دعا کردن.

امام صادق(ع) فرمودند: دعا از نیزه و شمشیر تیزتر است، یعنی اثر دعا از اثر این دو تا بیشتر است.

امام کاظم(ع) فرمودند: دعا کردن بلای نازل شده و آن بلایی را که نازل نشده و قرار است نازل شود را دفع می‏کند.

رسول اکرم(ص) فرمودند: دعا کردن قضا و قدر را رد می‏کند و سرنوشت انسان را تغییر می‏دهد و در مقدّرات انسان تأثیر بسزایی دارد.

علی(ع) فرمودند: امواج بلاها را به وسیله‌ی دعا کردن دفع کنید و هرکس می‏ترسد بلایی به او برسد بلافاصله قبل از نزول بلا دعا کند خداوند آن بلا را دفع می‏کند.

امام باقر(ع) فرمودند: سزاوار است برای مؤمن که در حال رفاه و آسایش هم طوری دعا کند همانطور که در حال غم و گرفتاری و مصیبت دعا می‏کند.

امام باقر(ع) فرمودند: حوائج کوچک را کوچک مشمارید، آن‏ها را هم از خداوند بخواهید. بهترین از مؤمنین کسی است که از همه بیشتر از خدا درخواست کند.

رسول اکرم(ص) فرمودند: هرکس هر آرزویی دارد و خواسته‏ای دارد که این خواسته مورد رضایت خداوند هم هست از دنیا نمی‏رود مگر اینکه خداوند به او عطا می‏کند. البتّه دعا هم باید بکند.

امام صادق(ع) فرمودند: آداب دعا کردن را حفظ کن اگر در شرائط دعا را حفظ نکردی انتظار اجابت را نداشته باش.

گاهی دعا مستجاب نمی‏شود و این حتماً دلائلی دارد. در حدیث آمده است گاهی بنده‏ای دعا می‏کند و اراده‌ی خداوند تعلّق می‏گیرد که این دعا را در زمان خاصّی مستجاب کند و بعد این شخص دعاکننده پس از دعا تا زمان استجابت گناهی مرتکب می‏شود. خداوند به ملائکه دستور می‏دهد حاجت او را برآورده نکنید، او مرا به غضب در آورد و سزاوار است که از گرفتن حاجت خود محروم بشود.

علی(ع) فرمود: اگر کسی به عهده و گردن او حقّ‏الناس است دعای او مستجاب نمی‏شود.

این اعمال را انجام دهید، دعای شما مقرون به اجابت می‏شود.

ابتداء دعا بسم‏الله الرحمن الرحیم بگوئید.

ابتداء و انتهای دعا صلوات بر حضرت محمّد(ص) و آل محمّد بفرستید.

خداوند را به حقّ محمّد و آل محمّد قسم بدهید.

در ابتدای دعا اقرار به گناه و معصیّت خود بکنید.

دست‏ها را هنگام دعا بالا ببرید و تضرع و گریه کنید و صورت روی خاک بگذارید و مثل شخص غریق که می‏داند هیچ فریادرسی ندارد جز خدا، به درگاه خدا دعا کنید.

2 رکعت نماز بخوانید.

هیچ دعایی را صغیر نشمارید یک وقت می‏بینی همان دعایی را که حقیر می‏شمارید مستجاب می‏شود و انسان نمی‏داند در خواستن حاجت همّت بالا داشته باشد.

همّت بلند دار که مردان روزگار از همّت بلند به جایی رسیده‏اند

برای همه دعا کنید و بعد برای خود دعا کنید.

سعی کنید در جای خلوت دعا کنید جایی که کسی نیست. یعنی مخفیانه و سرّی دعا کنید.

دسته‏جمعی دعا کنید.

به خدا حسن ظن داشته باشید و فرمودند طوری دعا کن که گویا استجابت دعای تو دم درب است.

اوقات مناسبی را برای دعا کردن انتخاب کنید مثلاً بعد از انجام عمل واجب ـ هنگام نزول باران ـ هنگام ظهور معجزه‏ای بر روی زمین ـ وقت افطار در ماه مبارک رمضان ـ سحر ـ هنگام عیادت مریض ـ در استجابت دعا عجله نکنید.

چیزی به خدا یاد ندهید، مثلاً نگویید خدایا مصلحت در فلان چیز است. امر زندگی خود را به خدا واگذار کنید.

اُفَوِّضُ اَمْرِی اِلَی الله اِنَّ اللهَ بَصِیرٌ بِالعِبادِ

من تمام امور زندگی خود را به خدا واگذار نمودم او به همه‌ی بندگان بصیر و بیناست.

* * *

بسیاری از مردم به هنگام دعا کردن نه توبه می‏کنند و نه از غذاهای حرام و آلوده پرهیز می‏کنند، باز هم اجابت دعا را انتظار دارند. باید دانست از شرائط دعا کردن، تلاش و کوشش در مسیر امر به معروف و نهی از منکر است. آنها که شاهد مناظر گناه هستند و عکس‏العملی نشان نمی‏دهند نمی‏توانند انتظار استجابت دعا داشته باشند.

رسول اکرم(ص) فرمود: باید امر به معروف و نهی از منکر کنید وگرنه خداوند بدان را بر خوبان مسلّط می‏کند. آنگاه خوبان هرچه دعا می‏کنند دعای آنها مستجاب نمی‏شود.

باید به این نکته‌ی عرفانی هم توجه کرد. بر فرض اینکه دعای ما اصلاً مستجاب نشود، همین اندازه که ما توفیق پیدا کردیم با خدا حرف می‏زنیم باید برای ما لذت معنوی داشته باشد. با خدا صحبت کردن لیاقت و سعادت و توفیق می‏خواهد. همین که اجازه دادند که ما با معبودمان صحبت کنیم این خود یک تفضّل است.

چند نکته‌ی مهم هم راجع به توبه بگوئیم.

خداوند توبه کنندگان را دوست دارد.

دوری از گناه عبادت توبه کنندگان است.

بنده خدا باید توبه او مداوم باشد، در هر حالی تائب باشد.

توبه به هنگام فرا رسیدن مرگ و عالم آخرت و یا نزول عذاب دیگر پذیرفته نمی‏شود.

هنگام توبه، اعتراف نیکو کند به گناهان خود. در حدیث آمده معصیّت کاری که اقرار به گناه می‏کند از آن انسانی که عمل صالح می‏کند ولی افتخار می‏کند بهتر است.

انسانی که توبه می‏کند باید بدهکاری‏های خود را به خداوند و مردم ادا کند والّا این توبه چه فایده‏ای دارد. به هر صاحب حقّی باید حقّ او را ادا کند و واجباتی که از او ترک شده است همه را بجا بیاورد.

باید توبه نصوح کرد یعنی در نیّت و تصمیم او باشد که گناه را تکرار نکند. توبه را به تأخیر نیاندازد مبادا مرگ او فرا برسد و او بی‏توبه از دنیا برود.

گناه نکردن از توبه کردن آسانتر است، گاهی انسان توبه می‏کند و سر توبه خود نمی‏ماند.

اگر کسی توبه کرد خداوند تمام گناهان او را مستور و مخفی می‏کند که هیچ بنده‏ای مطلع نشود.

تمام احادیث پایان این بخش را از کتاب میزان‏الحکمۀ نوشتیم.

و بحث‏های مفصّل دعا و توبه را به کتب مبسوطه مراجعه بفرمائید.

التماس دعا

پی نوشت‌ها

[1]ـ سوره شعراء، آیه 78 الی 81.

[2]ـ اصول کافی، ج 2، ص 268.

[3]ـ تفسیر مجمع البیان ذیل یه 75 تا 78.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

عباس ابوالحسنی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: