کد مطلب: ۱۵۱۲
تعداد بازدید: ۲۳۴۹
تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۷
آموزه‌های اخلاقی و رفتاری امامان شیعه(ع)/ ۲۲
اسراف تنها مربوط به غذا نیست، بلکه شامل هرگونه اتلاف و زیاده‌‏روی خواهد شد؛ مانند زیاده‌‏روی در پوشاک، زیاده‌‏روی در تهیّه‏‌ی وسایل زندگی، زیاده‌‏روی در توسعه‏‌ی خانه و نیازمندی‏‌های زندگی، زیاده‌‏روی در آرایش، زیاده‌‏روی در مصرف آب، برق، گاز، تلفن و...
صرفه‌جویی

معنای اسراف و تبذیر

اسراف؛ یعنی هرگونه اتلاف و زیاده‏‌روی و تجاوز از حدّ اعتدال و حدّ طبیعی.[1] هر چیزی از نظر فطری و طبیعی، دارای حدّ و مرز مخصوصی است؛ مثلاً برای یک وعده غذا، حدّ لازم آن برای سیر کردن شکم، معادل نیم کیلو است، حال اگر انسان بیش از این مقدار غذا بخورد، چنین کسی اسراف‌کار و به عنوان متجاوز از مرز قانون طبیعت و سنّت الهی شمرده می‌‏شود.

اسراف تنها مربوط به غذا نیست، بلکه شامل هرگونه اتلاف و زیاده‌‏روی خواهد شد؛ مانند زیاده‌‏روی در پوشاک، زیاده‌‏روی در تهیّه‏‌ی وسایل زندگی، زیاده‌‏روی در توسعه‏‌ی خانه و نیازمندی‏‌های زندگی، زیاده‌‏روی در آرایش، زیاده‌‏روی در مصرف آب، برق، گاز، تلفن و... .

یکی از بدبختی‏‌هایی که آثار بسیار شومی در زندگی می‌‏گذارد و نظام جامعه و خانواده و روابط را فلج می‌‏کند، مصرف‏‌گرایی و تجمّل‏‌پرستی است. بی‌‏تردید، اگر اصل صرفه‏‌جویی و پرهیز از اسراف، که یک اصل محکم اسلامی است رعایت گردد، بدبختی ناشی از مصرف‌‏گرایی و تجمّل‏‌گرایی برچیده خواهد شد. مصرف‌گرایی بی‌‏رویّه، موجب سقوط اقتصاد و وابستگی به بیگانگان می‏‌شود و استقلال کشور را به مخاطره می‌‏اندازد.

در زبان قرآن و روایات، گاهی از اسراف تعبیر به تبذیر (بریز و بپاش) شده است.[2]

فرق بین اسراف و تبذیر این است که اسراف به معنای زیاده‌‏روی در مخارچ و هزینه‌‏های زندگی است ولی تبذیر به معنای اتلاف و مصرف اموال در راه‏‌های غیر شایسته است.

اسراف از دیدگاه اسلام، معنای وسیعی دارد. به طور کلّی، زیاده‌‏روی در هر امری، یک نوع اسراف است؛ چنان که رسول خدا(ص) فرمود:

فی الوُضُوءِ إِسرافٌ، و فِی کُلِّ شَیْءٍ إِسْرافٌ؛[3]

در وضو و هرچیزی اسراف هست.

هم‏چنین هرگونه اتلاف و چیزی که برای بدن ضرر داشته باشد، یک نوع اسراف است؛ چنان که امام صادق(ع) فرمود:

إِنَّما الْإِسْرافُ فِیمَا أَتْلَفَ الْمالَ و أَضَرَّ بِالْبَدَنِ؛[4]

همانا اسراف در چیزی است که موجب نابودی ثروت و زیان‌‏رسانی به بدن گردد.

بنابراین، استفاده از سیگار، تریاک و هرگونه موادّ مخدّر و اموری که موجب نابودی مال و زیان‌‏رسانی شود، اسراف است.

در بررسی آیات قرآنی، در رابطه با اسراف به چند نوع اسراف، اشاره شده است، مانند:

1. اسراف در خوردن و نوشیدن.[5]

2. اسراف در انفاق و بخشش.[6]

3. اسراف در قصاص.[7]

4. اسراف در اموال یتیمان[8]

5. اسراف در امور جنسی.[9]

6. اسراف در قدرت‏‌طلبی.[10]

7. اسراف در فرمانبری.[11]

8 . اسراف در تکذیب پیامبران.[12]

مطابق روایات و گفتار امامان(ع)، هر چیزی که قابل استفاده است، گرچه بسیار ناچیز باشد، دور انداختن و دور ریختن آن، یک نوع اسراف و گناه می‌‏باشد؛ چنان که امام صادق(ع) در پاسخ کسی که از پایین‏‌ترین درجه‏‌ی اسراف پرسیده بود، فرمود:

أِبْذلکَ ثَوْبَ صَوْنِکَ؛ و إِهْراقُکَ فَضْلَ اِنائِکَ؛ وَأَکْلُکَ التَّمْرَ، و رَمْیُکَ بِالنَّوی هاهُنا و هاهُنا؛[13]

بخشش لباسی که مورد نیاز برای حفظ تو است؛ و به دور ریختن ته مانده‏‌ی آب طرف؛ و خوردن خرما و انداختن هسته‌‏ی آن به این‏جا و آن‏جا؛ همه‏‌ی این امور، اسراف است.

نکوهش اسراف از دیدگاه قرآن

در قرآن، آیات متعدّدی در نکوهش اسراف ذکر شده است، که با بررسی و تقسیم‌‏بندی آن آیه‌‏ها، می‌‏توان آن‌ها را در امور ذیل خلاصه کرد:

1. اسراف‏‌کاران برادران شیطانند؛ چنان که در آیه‏‌ی سوره‏‌ی اسراء می‌‏خوانیم:

إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کانُوا أِخْوانَ الشَّیاطِینِ

همانا تبذیرکنندگان (آنان که بریز و بپاش می‌‏کنند) برادران شیاطین هستند.

2. اسراف‏‌کاران جزء هلاکت‌‏‏یافتگان هستند؛ چنان که در آیه‏‌ی 9 سوره‏‌ی انبیا می‏‌خوانیم:

وَأَهْلَکْنَا الْمُسْرِفِینَ ؛

و ما مسرفان را هلاک نمودیم.

3. خداوند اسراف‏‌کاران را دوست ندارد؛ چنان که در آیه‏‌ی 141 سوره‏‌ی انعام و آیه‏‌ی 31 سوره‌‏ی اعراف می‌‏خوانیم:

إِنَّهُ لا یُحِبَّ الْمُسْرِفِینَ

همانا خداوند اسراف‌‏کاران را دوست ندارد.

4. اسراف‌‏کاران اهل دوزخند؛ چنان که در آیه‏‌ی 43 مؤمن می‏‌خوانیم:

وَ اِنَّ الْمُسْرِفِینَ هُمْ أَصْحابُ النّارِ

و همانا اسراف‌کاران اهل دوزخند.

5. اسراف‏‌کاران هدف سنگ‏‌های عذاب آسمانی هستند؛ چنان که در آیه‌‏ی 34 سوره‏‌ی ذاریات، در مورد عذاب قوم لوط به وسیله‏‌ی سنگ‌‏های آسمانی می‏‌خوانیم:

مَسَوَّمَۀً عِنْدَ رَبِّکَ لِلْمُسْرِفِینَ

سنگ‏‌هایی که از ناحیه‏‌ی پروردگارت برای اسراف‌‏کاران نشان گذاشته شده است.

6 . خداوند اسراف‏‌کاران را هدایت نکند و در گمراهی اندازد؛ (یعنی طبیعت اسراف‏‌کاری موجب گمراهی و دوری از راه هدایت است.) چنان که در آیه‌‏ی 28 سوره‌‏ی مؤمن می‌‏خوانیم:

کَذلِکَ یُضِلُّ اللهُ مَنْ هُوَ مَسْرِفٌ کَذّابٌ؛

و در آیه‏‌ی 34 همان سوره می‏خوانیم:

کَذلِکَ یُضِلُّ لببعُ مَنْ هُوَ مُسْرفٌ مُرْتابٌ؛

این گونه، خداوند هر اسراف‏‌کار تردیدکننده‏‌ی را گمراه می‌‏سازد.

7. در آیه‌‏های 124ـ126 سوره‌‏ی طه، پس از ذکر این مطلب که مجازات فراموش‏‌کنندگان یاد خدا، زندگی ننگ و پررنج و کوری در قیامت است، می‌‏فرماید:

وَ كَذلِكَ نَجْزِی مَنْ أَسْرَف ؛

و گونه اسراف‌‏کاران را کیفر می‌‏دهیم.

8. خداوند در آیه‌‏ی 81 سوره‏‌ی اعراف، قوم ناپاک و همجنس‌‏باز حضرت لوط(ع) را به عوان اسراف‌‏کار، نکوهش نموده است:

بَلْ اَنْـتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ؛

بلکه شما گروه اسراف‏‌کار هستید.

با دقّت در این آیات، به روشنی به درجه‏‌ی بزرگی گناه اساف پی می‌‏بریم و می‌‏فهمیم که اسراف در فرهنگ قرآن، به عنوان یک گناه بزرگی که موجب آتش دوزخ و هلاکت سخت و مجازات شدید است، می‏‌باشد. در فرهنگ قرآن، اسراف‌‏کاری کار طاغوتیانی همانند فرعون است؛ چنان که در آیه‌‏ی 83 سوره‌‏ی یونس می‏‌خوانیم:

وَ اِنَّ فِرْعَوْنَ لَعالٍ فِی الْاَرْضِ وَ اِنَّـهُ لَمِنَ الْمُسْرِفينَ؛

همانا فرعون برتری‌‏جویی در زمین داشته و از اسراف‌‏کاران بود.

مشخصات اسراف

روایت‏‌های فراوان از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) وجود دارد که نشانه‌‏های اسراف را بیان کرده‌‏اند. آنان با تعبیرات گوناگون، مؤمنان را از اسراف برحذر می‌‏دارند. در این‏جا به ذکر چند نمونه از آن روایات می‏پردازیم:

1. رسول خدا(ص) فرمود:

مَنْ اَعْطی فِی غَیْرِ حَقٍّ فَقَدْ أَسْرَفَ؛[14]

کسی که اموالش را در موارد غیرشایسته مصرف کند، اسراف نموده است.

2ـ امیر مؤمنان علی(ع) نیز همین مطلب را با این بیان می‌‏فرماید:

أَلا و اِنَّ اِعْطاء الْمالِ فِی غَیْرِ حَقِّهِ تَبْذِیزٌ و أِشزافٌ،[15]

3. امام صادق(ع) فرمود:

لِلْمُسْرفِ ثَلاثُ عَلَامَاتٍ: یَشْتَرِیِ ما لَیْسَ لَهُ؛ و یَلْبَسُ ما لَیْسَ لَهُ؛ و یَأْکُلَ ما لَیْسَ لَهُ[16]

برای اسراف‏‌کننده سه نشانه است: آنچه را که دور از شأن او است برای خود می‌‏خرد؛ و آنچه را که مناسب او نیست می‌‏پوشد؛ و آنچه را که نباید بخورد می‏‌خورد.

4. امام حسن عسگری(ع) فرمود:

أِنَّ لِلسَّخاءِ مِقْداراً فَإِنْ زادَ عَلَیْهِ فَهُوَ سَرْفٌ؛[17]

همانا برای سخاوت، مرز و اندازه‌‏ای هست که اگر از آن اندازه زیادتر شود، یک نوع اسراف است.

نکوهش اسراف

امام سجّاد(ع) در فرازی از دعایش به خدا عرض می‌‏کند:

وَ نَعُوذٌ بِک مِنْ تَناوُلِ الْإِسْرافِ[18]

نیز عرض می‌‏کند:

وَ امْنَعْنِی مِنَ السَّرْفِ؛[19]

خدایا! مرا از اسراف باز دار.

امام حسن عسکری(ع) فرمود:

وَ عَلَیْکَ بِالاِْقْتِصادِ، و إِیَّاکَ و الإِْسْرافَ؛ فَإِنَّهُ مِنْ فِعْلِ الشَّیْطانِ؛[20]

و بر تو باد به اعتدال و میانه روی و پرهیز از اسراف چرا که اسراف‌‏کاری از عمل شیطان است.

نمونه‌‏ها

برای تکمیل این بحث، به چند نمونه از زندگی امامان(ع)در پرهیز از اسراف اشاره می‌‏کنیم:

نمونه‌‏ی اول

در قرآن خداوند در وصف عبادالرّحمان(بندگان خدای مهربان) می‌فرمایند:

َالَّذينَ اِذا اَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَوامًاً؛[21]

آنان کسانی هستند که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف می‏‌کنند و نه سخت‏گیری؛ بلکه در میان این دو، حدّ اعتدالی دارند.

روزی امام صادق(ع) این آیه را نزد گروهی، تلاوت فرمود. سپس مشتی سنگریزه از زمین برداشت و محکم در دست گرفت و فرمود: «این، همان بخل و سخت‏گیری است». سپس مشت دیگری برداشت و چنان دست خود را گشود که همه‌‏ی آن بر روی زمین ریخت و فرمود: «این، اسراف است». بار سوم مشت دیگری برداشت و کمی دست خود را گشود به گونه‏‌ای که مقدار فرو ریخت و مقداری در دستش باقی ماند و فرمود: «این، همان اعتدال بین سخت‏گیری و اسراف است.

نمونه‏‌ی دوم

عثمان بن حُنَیف از طرف امیر مؤمنان علی(ع) فرماندار بصره بود. روزی ثروتمند اسراف‌‏کاری او را به نهار دعوت کرد، او این دعوت را پذیرفت و به خانه‏‌ی او رفت و در کنار سفره‏‌ی بسیار رنگین او (که نشانه‏‌های اسراف از آن دیده می‌‏شد) نشست.

علی(ع) از این ماجرا آگاه شد، نامه‏‌ی مشروح و تندی برای عثمان بن حُنَیف نوشت و او را به شدّت سرزنش کرد؛ در قسمتی از این نامه آمده:

من گمان نمی‌‏کردم تو دعوت جمعیّتی را قبول کنی که نیازمندانشان ممنوع و ثروتمندانشان دعوت شوند. به آنچه می‏‌خوری بنگر (آیا حلال است یا حرام؟) آن‏گاه حلال بودنش برای تو مشتبه بود، از دهان بینداز و آنچه را که به حلال بودنش یقین داری، بخور.

و در بخش دیگری از این نامه آمده:

... هیهات! که هوا و هوس بر من غلبه کند تا غذاهای لذیذ را برگزینم، در حالی که ممکن است در سرزمین حجاز یا یمامه کسی باشد که حتی از دست‏رسی به یک قرص نان عاجر باشد! آیا من با شکمی سیر بخوابم، در حالی که در اطرافم شکم‌‏های گرسنه و جگرهای سوزانی باشند؟[22]

نمونه‏‌ی سوم

بشر بن مروان می‌‏گوید: به محضر امام صادق(ص) رفتم، خرمای رطب طلبید و با هم به خوردن آن مشغول شدیم. در این میان، یکی از ما هسته‌‏ی خرما را به دور افکند. امام صادق(ع) دست از خوردن خرما کشید و به او فرمود:

لاتَفْعَلْ إِنَّ هذا مِنَ التَّبْذِیرِ، وَاللهُ لا یُحِبُّ الْفُسادَ؛[23]

چنین نکن! همانا این کار از تبذیر و اسراف به شمار می‌‏رود و خداوند تباهی را دوست ندارد.

و نیز فرمود:

اِنَّ الْقَصْدَ أَمْرٌ یُحِبُّهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ و إِنَّ السَّرْفَ یُبْغِضُهُ حَتّی طَرْحِکَ النَّواۀَ؛ فَإِنَّها تُصْحلُحُ لِشَیْءٍ، و حَتی صَبِّکَ فَضْل شَرابِک؛[24]

همانا اعتدال، کاری است که خداوند آن را دوست می‌‏دارد، و اسراف چیزی است که خداوند آن را دشمن دارد؛ حتّی به این اندازه که هسته‌‏ای را به دور افکنی، زیرا آن هسته برای کاری، مفید است؛ حتّی ته مانده‌‏ی آب ظرف را به دور بریزی.

نمونه‏‌ی چهارم

یاسر خادم می‏‌گوید: روزی غلامان امام رضا(ع) میوه می‏‌خوردند، ولی هنوز آن را به طور کامل نخورده، به گوشه‏‌ای می‏‌انداختند. اما رضا(ع) این کار آنان را دید و خشمگینانه به آنان فرمود:

سُبْحان‏‌الله! اگر شما به این میوه‏‌ها نیاز ندارید، انسان‏‌هایی هستند که نیاز دارند. چرا دور می‌‏ریزید، آن‏‌ها را نگه دارید و به نیازمندان بدهید.[25]

نمونه‌‏ی پنجم

شخصی به نام عبّاس می‏‌گوید: به محضر امام رضا(ع) رفتم و درباره‌‏ی شیوه‏‌ی خرج کردن در خانه نسبت به همسر و فرزندان پرسیدم، فرمود: «به گونه‌‏ای باشد که بین دو مکروه (سخت‏گیری و اسراف) قرار گیرد».

عرض کردم: منظورتان از این سخن چیست؟ فرمود: «آیا سخن خدا در قرآن را نشنیده‌‏ای که اسراف و سخت‏گیری را ناپسند می‌‏شمرد و می‌‏فرمایند:

َالَّذينَ اِذا اَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَوامًاً؛[26]

بندگان خدا کسانی هستند که هرگاه انفاق کنند: نه اسراف کنند و نه سخت‏گیری؛ بلکه در میان این دو، حدّ اعتدال را می‌‏گیرند.

بنابراین در مورد معاش و هزینه زندگی خانواده در خرید و مصرف میانه‌رو باش.[27]

نمونه‌ی ششم

علمای ربّانی اسلام و انسان‌های وارسته، نه تنها در نماز و عبادات بلکه در همه امور از امامان(ع)پیروی می‌کردند و آنان را اسوه‌ی خود قرار می‌دادند. یکی از آن برجسته‌گان حضرت امام خمینی(ره) بود که در مورد صرفه جویی و ترک اسراف به قدری دقّت و احتیاط می‌کرد که وقتی وضو می‌گرفت، در بین وضو چندین بار شیر آب را می‌بست تا مبادا آب اضافی ریخته شود و هنگامی که می‌خواست از دستمال کاغذی استفاده کند یک لای آن را جدا می‌کرد و به همان اکتفا می‌نمود و لای دیگرش را برای دفعه بعد نگه می‌داشت.

امام خمینی در مصرف برق همیشه مراقب بود که لامپ اضافی روشن نباشد، و می‌فرمود: این که می‌گویند در روشنایی اسراف نیست، سخن بی پایه و بیهوده‌ای می‌باشد. یکی از یارانش می‌گفت: در نجف اشرف ما در اتاقی خوابیده بودیم و چراغ (لامپ) روشن بود ایشان یک طبقه بالا آمد و به آرامی چراغ را خاموش کرد و سپس رفت.

آری مردان وارسته‌ی خدا این گونه مراقب بودند که نعمت‌های الهی ضایع نشود و مبادا بر اثر اسراف، عدّه‌ای از بی‌نوایان، محروم گردند.

پی‌نوشت‌ها

[1]- السّرف: تجاوز الحدّ فی کلّ فعل یفعله الانسان؛ اسراف: تجاوز از حدّ در هر کاری است که انسان انجام می‌‏دهد. (مفردات راغب، واژه‌‏ی سرف).

[2]- اسراء (17) آیه‏‌ی 27.

[3]- کنزالعمّال، حدیث 26248.

[4]- بحارالأنوار، ج 75، ص 303.

[5]- اعراف (7) آیه‏‌ی 31.

[6]- انعام (6) آیه‏‌ی 141 و فرقان (25) آیه‏‌ی 67.

[7]- اسراء (17) آیه‌‏ی 33.

[8]- نساء (4) آیه‌‏ی 6 .

[9]- اعراف (7) آیه‌‏ی 81 و ذاریات (51) آیه‏‌ی 34.

[10]- مؤمن(40) آیه‏‌ی 27، دخان(44) آیه‏‌ی 31 و یونس(10) آیه‏‌ی 83

[11]- یس (36) آیه‏‌ی 19.

[12]- مؤمن (40) آیه‏‌ی34.

[13]- فروع کافی، ج 4، ص 56.

[14]- نورالثقلین، ج 4، ص 31.

[15]- نهج‌‏البلاغه، خطبه‏‌ی 126.

[16]- بحارالأنوار، ج 72، ص 206.

[17]- همان، ج 78، ص 377.

[18]- صحیفه‌‏ی سجّادیه، دعای 8 .

[19]- همان، دعای 20.

[20]- سفینۀالبحار؛ ج 1، ص 616.

[21]- تفسیر نورالثقلین، ج 4، ص 29.

[22]- نهج‌‏البلاغه، نامه‏‌ی 45.

[23]- بحارالأنوار، ج 75، ص 303.

[24]- همان، ج 71، ص 346.

[25]- انوارالبهیّه، ص 339.

[26]- فرقان (25) آیه‌‏ی 67 .

[27] بحارالانوار، ج 71، ص 347

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

محمّدتقی عبدوس ـ محمّد محمّدی اشتهاردی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: