کد مطلب: ۱۶۱۹
تعداد بازدید: ۱۶۵۱
تاریخ انتشار : ۱۳ مهر ۱۳۹۶ - ۲۰:۵۵
غیبت| ۳
در زمان غیبت کبری فقط خدمتگزاران خاص و اهل و اولاد آن حضرت و آن 30 نفری که با امام هستند به‌عنوان ندماء امام یعنی هم‌صحبت‌‏های ایشان می‌‏دانند، امام کجا زندگی می‌‏کند.

غیبت حضرت ولی عصر(عج) / غیبت کبری (۲)

مکان زندگی امام در زمان غیبت کجاست؟ جواب این سؤال بسیار واضح است چون معنای امام غایب این است که او غایب است یعنی نمی‌‌‏دانیم کجا زندگی می‌‌‏کند، اگر از محل زندگی او باخبر بودیم دیگر به ایشان امام غایب نمی‌‏گفتند، فقط این اندازه یقین داریم که این بزرگوار روی کُره‌ی خاکی و زمین زندگی می‏کند نه در آسمان‌‏هاست و نه در دریاها.

در روایات آمده است؛ در زمان غیبت کبری؛

لایَعْلَمُ بِمَکانِهِ فِیهَا اِلّا خاصَّۀَ مَوالِیهِ فِی دِینِهِ.[1]

در زمان غیبت کبری محل زندگی امام را فقط موالیان خاص می‌‏دانند که کجاست. علامه مجلسی می‌‏فرماید: مقصود این است که در زمان غیبت کبری فقط خدمتگزاران خاص و اهل و اولاد آن حضرت و آن 30 نفری که با امام هستند به‌عنوان ندماء امام یعنی هم‌صحبت‌‏های ایشان می‌‏دانند، امام کجا زندگی می‌‏کند.[2]

در دعای ندبه هم که صبح جمعه می‌‏خوانیم آمده است؛

«لَیْتَ شِعْرِی اَیْنَ اسْتَقَرَتْ بِکَ النَّوَی بَلْ اَیُّ اَرْضٍ تُقِلُّکَ اَوِ الثَّرَی»

ای‌کاش می‌‏دانستم که در کدام سرزمین به سر می‌‏بری، کدام خاک تو را در برگرفته و تو در آنجا مستقرشده‌ای، مفهوم این جمله هم این است که مکان زندگی امام کاملاً مجهول است و اگر معلوم بود عبارت لیت شعری معنا نداشت.

بعضی از بزرگان طبق نقل بعضی از روایات مکان زندگی امام را در این اماکن معرفی کرده‌‏اند. 1. سرداب خانه‌ی امام عسکری؛ 2. مکّه 3. مدینه 4. بیت الحمد 5. کوه رضوی 6. کوه ذی طوی 7. حلّه 8. درّه‌های دوردست 9. جزیره‌ی خضراء و دیگر اماکنی که در کتب ذکرشده است. ولی واقع مسئله این است که حضرت در عصر غیبت کبری در مکان معیّنی استقرار ندارند بلکه هر جا که بخواهند تشریف می‌‏برند و وظایفی را که بر عهده‌دارند انجام می‌‏دهند. البته نداشتن مکان معیّن با محفوظ ماندن از دست ظالمان نیز تناسب بیشتری دارد و کسی نمی‌‏تواند این ادعا را بکند که چون از مکان معیّن زندگی امام کسی خبر ندارد پس چنین فردی به نام امام زمان وجود ندارد، چون ما در مقام جواب از این ادعا می‌گوییم اشکالی ندارد که امام برای محفوظ ماندن از شرّ ظالمان و دشمنان محلّ زندگی‌اش معلوم نباشد و برای انجام وظایف خود به شهرها و مکان‌‏هایی که نیاز است برود و همچنین در انتظار فرارسیدن زمان ظهور و بنا نهادن حکومت جهانی خود به سر ببرد.

علی(ع) فرمودند حضرت مهدی سال‌‏های طولانی در پنهانی از مردم به سر می‌‏برد آن‌چنان‌که اثر شناسان اثر قدم او را نمی‌‏شناسند، گرچه دریافتن اثر و نشانه‌ها تلاش فراوان می‌‏کنند.

مکان‌‏هایی را که در بالا ذکر کردیم فقط به‌طور احتمال است.[3]

و هیچ‌کدام هیچ منبع و مدرک صحیحی ندارند که بتوان به او استناد کرد و قابل‌اعتماد نیست. وانگهی اگر مکان امام معلوم بود جان امام درخطر می‌‏افتاد و حتّی او را می‌‏کشتند و ایشان امنیت جانی نداشت.

در زمان غیبت کبری برنامه غذایی حضرت مهدی چگونه است و چگونه تأمین می‌‏شود؟ اولاً اگر از برنامه غذایی امام بی‌‏خبر باشیم ضرری به‌جایی نمی‌‏رساند و عقیده‏ای را متزلزل نمی‌‏سازد چون ما مطمئن هستیم خدایی که به حکمت بالغه و قوّه‌ی قاهره و مصلحت تامّه‌ی خود امام عصر(عج) را در طول غیبت در خفا و پنهانی نگه‌داشته است برنامه‌ی غذایی او را هم به‌خوبی تأمین می‌‏کند چراکه امام مهمان خداوند است و خداوند هم میزبان بسیار خوبی است.

ملاحظه کنید اگر کسی شما را جبراً دو روز یا بیشتر بنا به مصلحتی در منزل خود نگه دارد و مانع از خروج شما بشود برنامه‌ی غذایی و بهداشتی و دیگر نیازمندی‌‏های شما به عهده‌ی چه کسی است؟ آیا شما درباره‌ی غذایتان باید فکر کنید با میزبان پرواضح است که ردیف کردن برنامه غذایی شما با میزبان است نه خودتان.

اینک قدری عمیق فکر کنیم و از مباحثات خصوصی امام عصر این مناجات است؛ «یا نُورَ النُّور یا مُدَبِّر اْلامُور اجْعَل لِی وَ لِشِیعَتِی مِنَ الضِّیقِ فَرَجَاً وَ مِنَ الْهَمِّ مَخْرَجاً وَ اَوْسِعْ لَنَا الْمَنْهَج وَ اَطْلِقْ لَنا مِنْ عِنْدِکَ ما یُفَرِّجُ.[4]

یعنی ای نور روشنایی و ای تدبیرکننده امور برای من و شیعیانم، گشایشی از تنگناها و راه نجاتی از ناراحتی‌‏ها قرار بده و راه پیروزی را برای ما وسیع گردان و از جانب خود آنچه فرج ما را می‌‏رساند بر ما ارزانی دار.

ملاحظه می‌فرمایید اینک امام عصر روحی فداه در کنف حمایت پروردگار است و تا وقتی‌که خدا بخواهد باید همچنان در پس پرده‌ی غیبت باشد و برای فرج و ظهورش دقیقه‌شماری می‌‏کند. پس دانستیم که حضرت مهمان خداست و خداوند میزبان اوست.

با این معیار اجازه بدهیم تاریخ را ورق بزنیم و قدری به عقب برگردیم. ببینیم افرادی که به خواست خداوند و اراده‌ی او در پهنه‌ی گیتی بنا به مصالحی ماندگار شده و یا مورد توجّه خاص خدا قرار داشته و دارند چگونه زندگی کردند و چگونه زندگی را سپری می‌‏کنند.

این افراد را به‌عنوان نمونه معرفی می‌‏کنیم.

1. حضرت خضر پیغمبر، که قبل از حضرت موسی و با هم در زمان او بوده است و بنا بر قولی تا روز قیامت کبری زنده است. امام صادق(ع)فرمود: خدای متعال حضرت خضر را برای این جهت زنده نگه‌داشته تا از طول عمر او به طول عمر امام زمان استدلال کند.[5]

خوب برنامه‌ی غذایی این پیامبر چگونه است اطلاعی در دست نیست، این اندازه می‌‏دانیم که حتماً خداوند او را تأمین می‌‏کند و از راهی که ما نمی‌‏دانیم.

2. حضرت الیاس و ادریس پیامبر هم به‌فرمان خدای متعال بنا بر مصلحتی زنده هستند. این دو پیغمبر برنامه‌ی غذایی آن‌ها چگونه تأمین می‌‏شود.

3. حضرت عیسی که تقریباً چند هزار سال قبل از امام زمان متولدشده است هنوز هم به امر خدا و اراده‌ی او زنده است و او را به آسمان بردند، آب و غذایش چگونه تأمین می‌‏شود.

4. حضرت یونس که به قولی در شکم ماهی تا 40 روز زندانی بود این مدت روزه‏دار نبود چگونه زنده ماند و غذای او چگونه تأمین می‌‏شد.

5. خداوند فاطمه بنت اسد مادر مکرمه مولا علی(ع) را به احترام صاحب‌ولایت و خلافت به درون کعبه برد و او را سه شبانه‏روز درون کعبه جبراً نگه داشت و مولی علی در خانه‌ی کعبه متولد شد، این مادر در این سه روز چگونه غذای او تأمین می‌‏شود، حتماً خداوند از او پذیرایی می‌‏کرده است.

6. مادر مکرمه حضرت ابراهیم وقتی به ابراهیم حامله شد این مادر هنگام زایمان از ترس نمرودیان در بیابان میان غاری وضع حمل کرد کودک نوزاد را در میان پارچه‏ای پیچید و در میان همان غار گذاشت و با مقداری سنگ هم راه ورود غار را مسدود کرد و به خانه برگشت. این کودک نوزاد هم مهمان خدا بود. این کودک به‌طور غیرطبیعی بزرگ می‌‏شود، چگونه خداوند آب و شیر و غذای این طفل را در میان غار تأمین می‌‏کرد و تا سنّ سیزده‌سالگی در میان غار بود.

7. هرگاه حضرت زکرّیا به عبادتگاه مریم می‌‏رفت غذای شگفت‌آوری را مقابل مریم می‌‏دهد و می‌‏گفت ای مریم این غذا از کجا برای تو می‌‏رسد، مریم پاسخ می‌‏داد این از جانب خداست و خداوند به هر که بخواهد روزی بی‌‏حساب می‌‏دهد.[6]

8. اصحاب حضرت عیسی از حضرت عیسی درخواست کردند که غذای آسمانی برای آن‌ها نازل شود و آن حضرت دعا کرد پس سفره‏ای قرمزرنگ که در میان 2 قطعه ابر قرار داشت نازل گردید و همچنان فرود آمد تا پیش روی آن‌ها بر زمین گذارده شد، بویی بهتر از آن تابه‌حال به مشامشان نرسیده بود، حضرت عیسی سرپوش را برداشت دیدند ماهی پخته و سرخ‌شده‌ای است که روغن از آن می‌‏چکد و در بالای آن‌قدری نمک و نزدیک دُم ماهی قدری سرکه و در اطراف آن انواع سبزی چیده شده بود و پنج قطعه نان که روی یکی از آن‌‏ها زیتون و بر دیگری عسل و بر سوّمی روغن و بر چهارمی پنیر و بر پنجمی گوشت پخته قرار داشت.

1300 نفر زن و مرد فقیر از این غذا خوردند و سیر شدند و هر بیمار و زمین‏گیری که از آن غذا می‌‏خورد شفا می‌‏گرفت، آن‏گاه آن غذا به آسمان رفت. خدایی که این‌طور قادر است و چنین مائده‌ی آسمانی را نازل می‌‏کند قدرت دارد امام زمان را هم ازنظر غذا تأمین کند.

ولی این مطلب را می‌‏دانیم که غذای امام 4 خصوصیت دارد:

1ـ پاک می‌‏خورد؛ 2ـ حلال می‌‏خورد؛ 3ـ ساده می‌‏خورد؛ 4ـ یکرنگ می‌‏خورد. به‌عنوان نمونه در تشرف مرحوم آیت‌الله‌العظمی مرعشی نجفی به خدمت امام عصر در مسجد کوفه نقل‌شده که امام به آقای مرعشی نجفی فرمودند: سیّد تو گرسنه‏ای چه خوب است شام بخوری، پس سفره‏ای که زیر عبا داشت بیرون آورد و در آن سه قرض نان و 2 تا خیار سبز تازه بود، گویا الآن چیده شده بود آن‌وقت چلّه‌ی زمستان بود، من متوجّه این معنا نشدم که این آقا این خیار سبز تازه را در این فصل زمستان از کجا آورده است و من شام خودم را خوردم.

سؤال: غیبت امام یعنی چه و امام غایب به چه معنایی است. در پاسخ به این سؤال باید توجّه به این تقسیم‏بندی کنیم:

موجودات اقسامی دارند:

1ـ موجودی که می‌‏بیند ولی محال است که دیده بشود، مثل خداوند.

2ـ موجودی که دیده نمی‌‏شود و نمی‌‏تواند ببیند، مثل عقل.

3ـ موجودی که دیده نمی‌‏شود ولی می‌‏توان او را دید، مثل همه‌ی مخلوقات وقتی‌که غایب شوند.

4ـ موجودی که دیده می‌‏شود ولی او را نمی‌‏توان شناخت و نمی‌‏توان تطبیق کرد که کیست، مثل حضرت مهدی(عج) که مردم او را می‌‏بینند ولی نمی‌‏شناسند نه اینکه او را نمی‌‏بینند.

در روایت آمده است که حضرت مهدی از هر پیغمبری یک علامتی و نشانه‏ای دارد و یک علامت هم از حضرت یوسف دارد:

توضیح اینکه برادران یوسف وقتی به مصر آمدند یوسف را دیدند و نشناختند ولی یوسف آن‌‏ها را دید و شناخت. «فَعَرَفَهُمْ وَ هُم لَهُ مُنْکرِوُن»[7]، اگر به آن حضرت غایب می‌‏گویند به این دلیل هست که ظاهر نیست نه اینکه چون حاضر نیست. غیبت به معنای حاضر نبودن، تهمتی است ناروا که به آن حضرت زده‏اند، باید فرق میان ظهور و حضور را فهمید. پس امام زمان ما را می‌‏بیند ولی ما او را نمی‌‏بینیم و یا اگر می‌‏بینیم او را نمی‌‏شناسیم.

گفتـم روی خـوبت از من چرا نهـان است/ گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است

در دعای ندبه هم می‌‏خوانیم «بَنفْسی اَنْت مِنْ مُغَیَّبٍ لَمْ یَخْلُ مِنّا» جانم به فدای آن امام غایبی که همه‌جا حضور دارد (امام غایب حاضر).

امام صادق(ع) فرمودند: حضرت صاحب‌الامر در بین مردم رفت‌وآمد می‌‏کند، در بازارشان راه می‌‏رود و بر فرش‌‏های آن‌ها قدم می‌‏گذارد، مردم او را می‌‏بینند ولی نمی‌‏شناسند و به همین وضع زندگی می‌‏کند تا هنگامی‌که خدا اجازه دهد خودش را معرفی کند.[8]

در حدیث آمده است «لایُری جِسْمُهُ» یعنی جسم او دیده نمی‌‏شود، یعنی هرچند امام به‌طور کلّی دیده نمی‌‏شود، درواقع غیبت به معنای نبودن نیست همان‌طوری که به معنای نامرئی بودن هم نیست، معنای صحیح غیبت ناشناس بودن است، یعنی امام در جامعه حضور دارد ولی شناخته نمی‌‏شود. این همان معنای لغوی غیبت است که اختفا و عدم ظهور است نه عدم حضور.

در روایت دیگر آمده است صاحب‏الامر هرسال در مراسم حجّ حاضر می‌‏شود، او مردم را می‌‏بیند و می‌‏شناسد و مردم او را می‌‏بینند ولی نمی‌‏شناسند.

یک نتیجه هم از این بحث می‌‏گیریم که این معجزه بسیار بزرگی است که امام دارد و به دست خدا جاری می‌‏شود. و آن اینکه امام در زمان غیبت کبری برای حفظ جان مبارکش دیگر نیاز به وجود محافظ و مسلّح و نگهبان نیست و با همین معجزه جان او در کنف خداوند و از همه‌ی خطرات در امان است، چون دشمنان وقتی او را نمی‌‏شناسند نمی‌‏توانند به او آسیبی برسانند. انسان اگر بخواهد کسی را به قتل برساند باید او را بشناسد تا شخص موردنظر را کشته باشد و چون امام را نمی‌‏شناسند او در حفظ خداست از همه آسیب‌ها.

زندگی امام در زمان غیبت؛

او در میان جامعه و در میان مردم است، آمدوشد او در میان توده‌ی مردم علنی و آشکار است، مردم او را می‌‏بینند ولی او را نمی‌‏شناسند و این نیز هم‏چنانکه گفته شد امری بدیع و شگفت‏آور نیست. زندگی او در میان مردم به همین علّت، طبیعی است و دیگر نیازی نیست او را در وسط اقیانوس اطلس در جزیره‌ی خضراء جا دهیم و مدّعی شویم هر هواپیما که از آن منطقه بگذرد گم و یا سقوط می‌‏کند و یا هر کشتی که از آن نقطه عبور کند محکوم به غرق است. او در بین ما و گاهی در حین آمدوشد در محلّه‌ی ما است، از درد ما آگاهی دارد و از ضعف و مظلومیت مردم باخبر و از آن متأثّر است و از بی‌‏تفاوتی بعضی از مردم نسبت به مسائل جاری آزرده‌خاطر است. در مواردی هم کمک می‌‏کند حتّی به داد درماندگان می‌‏رسد، برای آن‌ها پول و آذوقه می‌‏فرستد.

حضرت مهدی در زمان غیبت کبری دارای همسر و خانواده و فرزندان است و مگر غیرازاین معقول است. او نیز چون پیامبر است و مثل علی بن ابیطالب و دیگر امامان است. خانه دارد، زندگی دارد، اهل‌وعیال دارد ولی چه ایرادی دارد که خانواده‌ی ایشان از کنه وجودی او بی‌‏خبر باشند و یا اینکه باخبر هستند ولی مأمور به سکوت باشند. مگر نمونه‌ی آن را در گذشته و حال نداشته و نداریم. وانگهی مگر جز این است که او قادر به تصرف در افکار و اذهان و دیدهاست و خداوند نیز مؤیّد اوست.

روایات ما می‌‏فرماید:

امام صادق(ع): «کَأنِّی اَرَی نُزولَ القائم فِی مَسْجِدِ السّهْلَۀِ باَهْلِهِ وَ عیاله»

امام صادق(ع) فرمود: گویا می‌‏بینیم که حضرت مهدی با خانواده و عیالش در مسجد سهله نزول می‌‏کند و در دعا برای حضرت مهدی می‌‏خوانیم؛

«اللّهمَّ أعطِ فِی نَفسِهِ وَ أهلِه وَ وَلَدِه وَ ذُرِّیَتِهِ»[9]

خداوندا برای او گشایش و باب خیری در خانواده و فرزندان و ذریّه‌ی او به او عطا کن.

روایات ما می‌‏گوید امام زمان مثل جدّش امیرالمؤمنین است، لباس غلیط می‌‏پوشد، غذای خَشن می‌‏خورد و با حدّاقلّ زندگی می‌‏کند، لحظه‏ای آرام نیست، با افراد غیبی هدایت می‌‏کند. در تلاش برای وصول به هدف است، با مردم در ارتباط است، اهل کمک‌رسانی و زیر بازو گرفتن ضعیفان است. با یک دیدی عمیق و الهی اوضاع‏شان را زیر نظر دارد و به فرموده‌ی امام علی(ع) زندگی او با زندگی ضعیف‏ترین بندگان خداوند تطابق دارد و یکی است. حضرت امیر فرمود: «انّ الله فَرَضَ عَلی اَئمّۀِ الْعَدْلِ اَنْ یُقَدِّرُوا مَعِیشَتَهُمْ بَضَعفَۀِ النَّاسِ»[10]

خداوند واجب کرده است بر امامان عادی که زندگی و معیشت خودشان را با زندگی و معیشت ضعفاء جامعه تطبیق بدهند و مبادا از قشر مرفّه جامعه محسوب شوند که در این صورت نمی‌‏توانند برای مردم الگو در جهت زهد و بی‌‏رغبتی به دنیا باشند.

 

پی‌نوشت

[1] - بحار، ج 52، ص 155.

[2] - مرآۀ‌العقول، ج 4، ص 52

[3] - نهج‌البلاغه، خطبه 150.

[4] - مصباح کفعمی، ص 305.

[5] - بحار، ج 51، ص 222.

[6] - سوره آل‌عمران، آیه 37.

[7] بخشی از سوره یوسف، آیه 58.

[8] - بحار، ج 52، ص 154.

[9] مفاتیح‌الجنان

[10] - نهج‌‏البلاغه، خطبه 200.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
 
عباس ابوالحسنی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: