این سؤال صحیح نیست، زیرا از نظر فقهی کسی الزام نمیکند که باید زنان عقبتر از مردان بایستند. برای فهم بهتر ذکر توضیحی لازم است: در فقه جعفری، در موضوع مکان نماز، بحثی وجود دارد به نام «محاذاۀ النساء للرجال» (هم ردیف واقع شدن زنان با مردان در نماز)، برخی از فقهاء قائل به مراعات محاذات هستند، لذا فتوا به جلوتر ایستادن مردان نسبت به زنان میدهند و برخی دیگر ادله محاذات را تمام نمیدانند و فقط با در نظر گرفتن فاصله یک وجب رعایت محاذات را یا احتیاط می دانند و یا برای همردیف ایستادن زنان با مردان قائل به کراهت هستند.
در هر صورت هر دو گروه از فقهاء، فاصله قرار دادن ده ذراع (فاصله نوک انگشت میانی تا آرنج) که تقریباً حدود چهار مترونیم محاسبه میگردد و یا گذاشتن حائل را باعث رفع حرمت و یا کراهت دانستهاند یا طوری مرد و زن قرار گیرند که عرفاً دو مکان گفته شود.
در نماز جماعت نیز به فتوای گروه دوم مستحب است که زنان پشت سر مردان نماز بخوانند والا با فاصله قرار دادن یک وجب و یا نصب حائل کراهت برطرف میشود، کما اینکه به نظر گروه اول، با نصب حائل یا فاصله مذکور (به شرطی که اتصال را به هم نزند) و یا در دو مکان بودن (مانند اختلاف سطح مناسب حتی اگر کمتر از ده ذراع شود) حرمت برداشته میشود. بلی، در وسط قرار گرفتن زنان ما بین جماعت و مردان، عمده فقهاء قائل به حرمت و یا احتیاط هستند که بنا بر مبانی که قبلاً عرض شد، در برخی موارد فتوا به جواز میدهند. به هر تقدیر، برای آگاهی از نظر مرجع تقلید باید به رساله عملیه و یا دفاتر ایشان مراجعه کرد.
آنچه گفته شد در مورد حکم شرعی این مسئله بود که فقیه بر اساس ادله شرعی(که بیان آن در گنجایش این پاسخ نیست) حکم آن را بیان میکند. اما اگر منظور این باشد که این حکم، ولو ایستادن زنان پشت مردان، نوعی بیتوجهی به زنان باشد، باید در پاسخ گفت که احکام شرعی بر اساس مصالح و یا مفاسد واقعی در شرع مبین اسلام وضع شدهاند، حال در برخی موارد فلسفه احکام در آیات و روایات بیان شده و گاه فلسفه احکام از طریق قرآن و یا در احادیث و روایات به ما منتقل نشده، لذا در چنین مواردی ما شیعه اثنیعشری بر این باوریم که در واقع هر حکمی دارای مصلحتی است و یا دفع مفسدهای را به دنبال دارد و هیچگاه و در هیچ موردی خداوند در احکام شرعی به زنان کمتوجهی و بیاعتنایی نکرده است، جلو ایستادن مردان و عقب ایستادن زنان نه برای مردان فضیلتی است و نه برای زنان منقصتی در پی دارد.
مضافاً اینکه در این موضوع پر واضح است که قرار گرفتن زنان در مقابل مردان، با رعایت حیاء و عفت جامعه اسلامی سازگار نیست. چه آنکه در برخی از متون روایی ما تأییدی بر آن وجود دارد:
مثلاً در سوره «حجر» خداوند میفرماید:«وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ » (ما، هم پیشینیان شما را دانستیم؛ و هم آیندگان را) در شأن نزول این آیه، شیعه و سنی ماجرایی را نقل میکنند. صاحب کتاب «جعفریات» چنین آورده:« عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ قَالَ كَانَتِ امْرَأَةٌ حَسْنَاءَ كَمَلًا تَحْضُرُ الصَّلَاةَ مَعَ النَّبِيِّ ص وَ كَانَ قَوْمٌ يَتَقَدَّمُونَ إِلَى الصَّفِّ الْأَوَّلِ كَرَاهِيَةَ النَّظَرِ إِلَيْهَا وَ كَانَ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِيِّ ص يَتَأَخَّرُونَ إِلَى الصَّفِّ الْآخَرِ فَيَنْظُرُونَ إِلَيْهَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ لِيَنْظُرُوا إِلَيْهَا.»[1]
(امام صادق(ع) از آباء گرامیشان از امیرالمؤمنین(ع) در تفسیر آیه (وَ لَقَدْ عَلِمْنَا...) نقل میکنند که ایشان فرمودند: زنی زیباروی و کاملی در نماز پیامبر(ص) حاضر میشد، عدهای از روی نادرستی نگاه به او در صف اول حاضر میشدند(تا وی را نبینند) و عدهای از اصحاب پیامبر(ص) با تأخیر در صف آخر میرسیدند تا به آن زن نگاه کنند. پس باریتعالی این آیه را نازل کرد: و ما به تحقیق هم پیشینیان شما را دانستیم و هم آیندگان را، که به آن زن نگاه کنند. یا در واقعه رویارویی حضرت موسی(ع) با دختران جناب شعیب(ع)، پس از اینکه ایشان خواست آب را برای دختران شعیب تا منزل ببرد، خطاب به دختران جناب شعیب فرمود: «وَجِّهِينِي إِلَى الطَّرِيقِ وَ امْشِي خَلْفِي فَإِنَّا بَنُو يَعْقُوبَ لَا نَنْظُرُ فِي أَعْجَازِ النِّسَاء»[2] (پشت سر من حرکت کن و راه را به من نشان بده، چرا که ما فرزندان یعقوب به پشت زنان نگاه نمیکنیم)
این مطالب نشان میدهد که عفت مورد نظر، بر نمیتابد که حتی در هنگام نماز اندام زنان، ولو در قالب حجاب، روبروی مردان قرار گیرد، تا اینکه باعث تحریک برخی از مردم شود. چه بسا، یکی از فلسفههای وجوداین حکم الهی دوری از احتمالِ به خطر افتادن افراد جامعه باشد، چرا که گاه یک نظر، قلب را متوجه خود میکند، چرا که به تعبیر امیرالمومنین علی(ع):« الْعَيْنُ بَرِيدُ الْقَلْبِ»[3] (چشم پیام رسان قلب است.)
پینوشتها
[1] جعفریات(أشعثیات)، صفحه 178-177
[2] کمال الدین و تمام النعمه، جلد 1، صفحه 151
[3] غرر الحکم و دررال کلم، صفحه 21
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
صادق تهرانی