کد مطلب: ۱۹۶۷
تعداد بازدید: ۴۶۶۹
تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱۳۹۷ - ۰۱:۴۰
جامعه قرآنی، رسالت‌ها و مسئولیّت‌ها| ۲
از حضرت امام سجّاد(ع) درباره‏‌ی توحید پرسش کردند، امام فرمودند: خدا می‌‏دانست که در آخرالزّمان [دوران نزدیک به قیامت] اقوامی پژوهشگر و عمیق‌اندیش می‌‏باشند، لذا سوره‏‌ی «‏‏قل هو الله احد‏‏» و آیاتی چند از سوره‏‌ی حدید را تا «‏‏وَ هُوَ عَلیمٌ بِذاتِ الصُدُور‏‏» نازل فرمود.
شکوفایی تدریجی حقایق قرآن با تکامل عقلانی بشر
اساساً مقتضای خاتمیّت شریعت بیضاء محمّدی(ص) و معجزه‏‌ی خالده بودن قرآن نیز همین است که به موازات سیر تکاملی افکار و عقول بشری بر تجلّیات انوار علوم آسمانی خود بیفزاید و در هر عصری به تناسب استعداد و اهلیّت مردم آن عصر، پرده از روی قسمتی از خزائن بی‌‏پایان خود بردارد و صاحبنظران روشن و پژوهشگران صاحبدل را در برابر قدرت علمی خارج از مجرای علل و اسباب طبیعی خود به خضوع آورده و آنان را از طریق تفوّق خارق‏‌العاده‏‌ی علمی اعجاب انگیزش به نبوّت و رسالت حقّه‏‌ی آورنده‌اش مُذعِن و مُعتَرف گرداند.
چنان که در طول این چهارده قرنی که از زمان نزول این کتاب آسمانی می‌‏گذرد، در هر دوره‌ای که نهضت تازه‏‌ی علمی به وجود آمده و دانشمندان بشری به اکتشافات تازه‌‏تری از حقایق هستی راه یافته‌اند و با ابزار ویژه‏‌ی فنی به کاوش در اطراف زمین و آسمان و شناخت حالات گوناگون کائنات از جماد و نبات و حیوان و انسان پرداخته و طبعاً به کشف اسراری از نهان جهان نائل گشته‌اند، با کمال حیرت دیده‌اند که قرآن کریم در همان رشته‏‌ی علمی ممتاز زمان، گوی سبقت را از دانش‌‏پژوهان عصری ربوده است و ضمن تعقیب هدف مخصوص به خودش که هدایت افکار و عقول آدمیان به سوی مبدأ و معاد هستی می‌‏باشد به منظور ارائه‏‌ی آثار توحید و نشانه‏‌های حکمت در جهان خلقت تطفّلاً[10] به قسمتی از بدایع صُنع و عجایب خلق اشاره نموده و به طور رمز به ریشه‏‌ها و اصول اساسی مکتشفات علمی آن زمان تنبّهی داده است[11] و آن چنان تعبیرات حکیمانه در این باب به کار برده و انواع لطائف و دقائق علمی را در قالب بسیار ساده و کوتاه جمله‏‌ها و کلمات فصیح و دلنشین گنجانیده است که به حق، مایه‏‌ی اعجاب سخن‌شناسان نکته سنج عالم می‌‌‏گردد.
گویی انبوه معانی در لابه‌‏لای یک کلمه یا یک جمله‏‌ی کوچک همچون غنچه‏‌ی گل مکنون است و در هر عصری به موازات تقاضای عقلی و نیاز علمی مردم آن عصر، آن غنچه شکوفا گشته و یک پرده از حقایق مستوره‌ی خود را مکشوف نموده و در بازار تعقّل ارباب نظر عرضه می‌‏‌دارد تا شامّه‏‌ی ارواح صاحبدلان با بصیرت را از عطر فرح‏بخش و نشاط‏‌انگیز طرائف و لطائف آسمانی‏‌اش معطّر سازد و از این راه، اعجاز علمی خود را در جمیع ازمنه و اعصار به منصّه‏‌ی ظهور آورده و در نتیجه عائله‏‌ی بشر را تا روز قیامت در مقابل مکتب سازنده و انسان پرورش به قبول و پذیرش وا دارد و جملگی را از آبشخور ماء معین و آب حیات هدایتش سیراب گردانیده و انسان‏‌ها را در هر دو جهان به اوج عزّت و سعادت برساند.
 
 بشارت قرآن به تکامل فکری آیندگان
(سَنُرِیهِمْ آیا تِنا فِی الآفاقِ وَ فِی أنْفُسِهِمْ حَتَّی یَتَببَیَّنَ لَهُمْ أنَّهُ الْحقُّ...)؛[12]
نشانه‏‌های [حکمت و قدرت] خود را در مجموعه‏‌ی جهان و در خود آنان نشان‌شان می‌‌‏دهیم تا روشن شود برای آنها که او [خدا یا قرآن] حق است... 
می‌‏توان گفت: این آیه‏‌ی شریفه در مقام بشارت از تکامل فکری آیندگان و بر اثر آن روشن‌‏تر شدن حقّیّت قرآن و قطعیّت وجود یک مدبّر علیم و حکیم در جهان هستی است که هر چه بر عمق و وسعت کاوشگری‏‌ها و بررسی‏‌های علمی دانشمندان بشری افزوده شده و اسرار تازه‌‏تری از جهان و انسان به دست آورند، به همان نسبت تجلیّات علم و حکمت از بطون آیات شریفه‏‌ی قرآن بیشتر گردیده و افکار پژوهندگان علمی را به «‏‏وحدت‏‏» و یکتا بودن آفریننده‏‌ی جهان و گوینده‏‌ی قرآن متوجه‌‏تر و معتقد‏تر می‌‌‏سازد.
در این زمینه حدیثی نیز از امام سجّاد(ع) رسیده است و اینک آن حدیث:
(سُئِلَ عَلِیُّ بْنِ الْحُسَيْن(ع) عَن التُّوحِيدِ، فَقالَ: اِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ عَلِمَ اَنَّهُ يَكُونُ فِى آخِرِالزَّمانِ اَقْوامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَاَنزَلَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ قُلْ هُو اللهُ أحَدٌ اللهُ الصَّمَدُ وَ الآياتِ مِنْ سُورَةِ الْحَديدِ اِلَى قَولِهِ: وَ هُوَ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ فَمَنْ رَامَ ماوَراءَ هُنالِکَ هَلَکَ)؛[13]
از حضرت امام سجّاد(ع) درباره‏‌ی توحید پرسش کردند، امام فرمودند: خدا می‌‏دانست که در آخرالزّمان [دوران نزدیک به قیامت] اقوامی پژوهشگر و عمیق‌اندیش می‌‏باشند، لذا سوره‏‌ی «‏‏قل هو الله احد‏‏» و آیاتی چند از سوره‏‌ی حدید را تا «‏‏وَ هُوَ عَلیمٌ بِذاتِ الصُدُور‏‏» نازل فرمود. پس هر کس غیر آنچه را که در آنجاست [سوره‏‌ی توحید و آیات حدید] طلب کند هلاک می‌‏شود [در اعتقاد به ضلالت افتاده و روی نجات نمی‌‏بیند].
این حدیث اگر چه از نظر بعض دانشمندان نوید تکامل علمی بشر را داده و ضمناً روشن شدن بعض آیات قرآن را موکول به دوران تعمّق فکری آیندگان نموده است و در واقع لسان مدح و تمجید از متعمّقین آخرالزّمان دارد.[14]
ولی آنچه که با تأمّل در جمله‏‌ی آخر حدیث «‏‏فَمَن رامَ ماوَراءَ هُنالِکَ هَلَکَ‏‏» هر کس غیر آنچه را که آنجاست طلب کند، هلاکت شود. به نظر می‌‏رسد، این است که حدیث شریف در مقام تحدید تفکّر درباره‏‌ی خدا و جلوگیری از خوض و کنجکاوی در مسائل مربوط به ذات اقدس حق وتوصیف او (جلّ جلاله) با عقول ناقصه و افکار کوتاه بشری است. چنان که روایات کثیره‌ای در این باب آمده و فرموده‌اند: 
(اِیّاکُمْ وَ التَّفَکُرَ فِی اللهِ فَاِنَّ التَّفَکُّرَ فِی اللهِ لا یَزیدُ اِلّا تِیهاً...)؛[15]
امام صادق(ع) فرمود: بپرهیزید از تفکّر در [ذات] خدا، چه آنکه تفکّر در ذات خدا جز ضلالت و حیرت فکری نتیجه‏‌ی دیگری نخواهد داد.
و آنچه در روایات دیگر مورد ترغیب و تأکید واقع شده است، تفکّر در آثار صنع و مظاهر قدرت و حکمت خداست که فرموده‌اند:
(لَيْسَتِ الْعِبادَةُ كَثْرَةَ الصِّيامِ وَ الصَّلاةِ وَ إنَّما الْعِبادَةُ كَثْرَۀُ التَّفَكُّرِ فِى أَمْرِ اللهِ)؛[16]
 امام حسن عسکری(ع) فرمودند: عبادت [تنها] زیادی روزه و نماز نیست. [بلکه] عبادت، همانا زیاد اندیشیدن در کار خداست [مراد مطالعه‏‌ی آیات و نشانه‌‏های علم و حکمت و قدرت اوست که موجب ازدیاد معرفت و محبّت و شوق در عبادت او می‌‏گردد].
بنابراین، حاصل مضمون حدیث مورد بحث این می‌‏شود که چون خدا می‌‏دانست در آخرالزّمان مردمی متعمّق و کاوشگر در همه چیز عالم هستی (حتی در ذات نامحدود خدا) به وجود می‌‏آیند و به خود اجازه‏‌ی خوض در مطالب مربوط به ذات و صفات ذاتی حضرت حق داده و با حریّت و استقلال فکری تمام به موشکافی‌‏های عجیب به نام توحید و معرفةالله می‌‏پردازند و قهراً به جهت نامحدود بودن خدا و محدود بودن عقل دچار هزاران ناروایی‏‌ها در امر خداشناسی گردیده و سرانجام از نیل به سعادت محروم و به شقاء دائم محکوم می‌‏شوند و لذا خدا برای جلوگیری از این طغیان فکری ناروا و نشان دادن حدّ تعمّق و تفکّر در شناسایی آن ذات بی‏‌همتا سوره‏‌ی توحید و آیات سوره‏‌ی حدید را نازل فرمود تا اندیشمندان و متعمّقین درباره‏‌ی خدا اکتفا به همان وصف و بیان قرآن نموده و در ارائه‏‌ی اسماء و صفات خدا از مرز بیان خدا تجاوز ننمایند و خود را سرگرم با اَقاویل متکلّمین و یافته‌‏های مُتَفَلْسِفین نسازند که در غیر این صورت دچار ضلالت‏‌ها گردیده و به هلاک دائم مبتلا خواهد شد.
امام صادق(ع) ضمن نامه‌ای که در جواب مکتوب «‏‏عبدالرّحیم قصیر‏‏» که سؤال از مذهب صحیح توحید کرده بود، این جمله را مرقوم فرموده‌اند:
(وَ اعْلَمْ رَحِمَكَ الله اَنَّ الْمَذْهَبَ الصَّحِيحَ فِى التَّوحيدِ ما نَزَلَ بِهِ الْقُرآنُ مِنْ صِفاتِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ... تَعالَی اللهُ عَمّا یَصِفُه الْواصِفُونَ وَ لا تَعْدُ الْقُرآنَ، فَتَضِلَّ بَعْدَ الْبَیانِ)؛[17]
 بدان [خدا تو را رحمت کند] که مذهب درست و راه صحیح توحید همان است که قرآن به آن نازل گردیده و خدا را بدان گونه وصف فرموده است. خدا بالاتر و برتر از آن است که وصف‌کنندگان وصفش می‌‏کنند. از [حدّ] قرآن تجاوز مکن که به گمراهی بعد از بیان دچار خواهی شد.
مؤیّد اینکه حدیث مزبور (حدیث متعمّقین آخرالزّمان) راجع به همین مطلبی است که بیان شد این است که مرحوم صدوق(رض) آن را در «‏‏بابُ اَدنی ما یُجْزیءُ مِنْ مَعرِفَةِ التَّوحِیدِ‏‏» آورده است، در بابی که پایه‌‏های اساسی توحید و معرفة الله را از لسان روایات ارائه می‌‏دهد.[18]
و علاّمه‏‌ی مجلسی(رض) هم آن را در «‏‏بابُ النَّهی عَنِ التَّفَکُّرِ فِی ذاتِ الله تَعالی وَ الْخَوضِ فِی مَسائِلِ التَّوحِیِد‏‏» ذکر کرده است، آنجا که احادیث نهی از تفکّر در ذات و منع از خوض در مسائل عمیقه خارج از طوق بشر را جمع‏‌آوری نموده است و نیز ذیل همین حدیث می‌‏‌فرماید:
(ظاهِرُهُ الْمَنْعُ عَنِ التَّفَکُّرِ وَ الْخَوضِ فِى مَسائِلِ التَّوحِيدِ وَ الوُقُوفُ مَعَ النُّصُوصِ)؛[19]
به اصل بحثی که داشتیم باز می‌‏‌گردیم.
 
پی‌نوشت‌ها:
[10] - تطفّلاً: به طور ضمنی و تبعی.

[11] - در این باب به کتب مربوطه مانند: روح الدّین اسلامی و اوّلین دانشگاه و آخرین پیامبر و باد و باران در قرآن (مهندس بازرگان) رجوع شود.

[12] - سوره‏‌ی فصّلت، آیه‏‌ی ۵۳.

[13] - توحید صدوق، ص ۲۸۳ و ۲۸۴ و بحارالانوار، ج ۳ ص ۲۶۴.

[14] - گفتار فلسفی، کودک ۱، ص ۱۶۷.

[15] - بحارالانوار، ج ۳، ص ۲۵۹.

[16] - تحف العقول، ص ۳۶۲.

[17] - بحارالانوار، ج ۳ ص ۲۶۱ و ۲۶۲.

[18] - کتاب توحید، ص ۲۸۳.

[19] - بحارالانوار، ج ۳ ص ۲۶۴.
 
سیّدمحمّد ضیاءآبادی
 
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: