کد مطلب: ۲۱۸۷
تعداد بازدید: ۸۹۶
تاریخ انتشار : ۰۶ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۰:۵۸
حضرت مهدی(عج)؛ فروغ تابان ولایت| ۱۴
در روایات مربوط به حضرت مهدی(ع) به‌ طور تواتر (بسیار) آمده که خداوند، پس از ظهور آن حضرت دنیا را پر از قسط و عدل می‌کند، آن‌چنان ‌که پر از ظلم و جور شده است.منظور از «قسط و عدل» و فرق بین این دو چیست؟
22 - قِسط و عدل چیست؟
در روایات مربوط به حضرت مهدی(ع) به‌ طور تواتر (بسیار) آمده که خداوند، پس از ظهور آن حضرت دنیا را پر از قسط و عدل می‌کند، آن‌چنان ‌که پر از ظلم و جور شده است.[1] منظور از «قسط و عدل» و فرق بین این دو چیست؟
پاسخ: واژه قسط بیشتر در امور اقتصادی و توزیع اموال بر اساس عدالت اجتماعی بین افراد به کار می‌رود، که در این جهت هیچ‌ گونه تبعیضی نباشد[2] که در مقابل جور قرار گرفته است، ولی عدل یک معنی عامی دارد که شامل عدالت در تمام ابعاد از عقاید و فرهنگ و سیاست و... خواهد شد، که در مقابل ظلم است.
توسعه عدل و داد در حدّی است که طبق بعضی روایات، نخستین گامی که امام قائم(عج) پس از خروج برمی‌دارد، این است که سخنگوی آن حضرت به جهانیان اعلام می‌کند: کسانی که می‌خواهند حج مستحب بجا آورند، حجرالأسود و محل طواف را به کسانی که حج واجب دارند، واگذار نمایند.[3] ضمناً این روایت حاکی از هجوم زیاد مسلمین برای برگزاری حج است، به‌ راستی چقدر دامنه عدالت گسترش می‌یابد؟
قسط و عدل، هر دو بسیار مهم هستند، ولی رعایت قسط به خصوص در حکومت اسلامی جای خاصی دارد، مثلاً در اسلام باید بیت‌المال به ‌طور تساوی در بین مستضعفین توزیع گردد، شیوه امام علی(ع) چنان ‌که به‌ خوبی از گفتارش در نهج‌البلاغه پیداست، همین بوده است. داستان آهن گداخته در رابطه با برادرش عقیل که در خطبه 224 نهج‌البلاغه آمده، شاهدی گویا بر این مطلب است و این همان قسط است. و در خطبه 126 می‌فرماید:
... وَ لَوْ کانَ المالُ لِی لَسَوَّیْتُ بَیْنَهُمْ، فَکَیْفَ وَ إِنَّمَا المالُ مالُ الله؛
اگر مال از شخص من بود، آن را به‌ طور مساوی تقسیم می‌کردم، تا چه رسد به اینکه مال، از آن خدا است.
از دیدگاه فقه اسلامی نیز مسئله چنین است، عالم بزرگ شیخ طوسی رحمه‌الله در کتاب خلاف (باب العین و قسمة الغنیمة) در مسئله 44 گوید:
«در بیت‌المال، بین مردم به خاطر شرافت و یا سابقه بیشتر در اسلام و یا دانش و زهد فرقی نباید گذاشت و شیوه امام علی(ع) همین بود...». سپس می‌گوید: «اسم بیت‌المال مطلق است و شامل همه مردم می‌شود». محقق عالی‌قدر صاحب جواهر رحمه‌الله در جلد 16 نیز همین نظر را بیان می‌کند.
آری در پاره‌ای از موارد، به خاطر امور استثنائی به بعضی بیشتر داده می‌شود، مثلاً در غنائم جنگی که یکی از منابع درآمد بیت‌المال است، به جنگجویان پیاده یک سهم و به جنگجویان سواره دو سهم و به جنگجویانی که از یک اسب بیشتر دارند، سه سهم داده می‌شود، ولی این فرق به خاطر مخارج خوراک آن اسب‌ها است و حاکی از تبعیض در تقسیم بیت‌المال نیست.
ناگفته نماند که منابع بیت‌المال متعدّد است:
1 - زکات 2 - خمس 3 - انفال (غنائم جنگی جزء انفال است).
4 - جزیه (که از اهل کتاب گرفته می‌شود).
5 - خراج؛ مقدار مالی که طبق قرارداد حکومت اسلامی و کارکنان زمین از محصول زمین یا قیمت آن گرفته می‌شود، آن ‌هم باید از اراضی خراجیه؛ یعنی از زمین‌هایی که مسلمین به اذن امام معصوم(ع)، با قهر و غلبه یا از روی مصالحه از کفّار گرفته‌اند، باشد.
6 - فیء (به معنی بازگرداندن است)؛ و منظور اموالی است که بدون زحمت از کفّار بازگردانده شده و در اختیار مسلمین قرار می‌گیرد، که طبق آیه 6 و 7 سوره حشر این اموال، مال خدا و رسول و بستگان پیامبر(ص) و یتیمان و مستمندان و درماندگان راه خدا است،
بنابراین فرق است بین فیء و غنائم جنگی.
باید توجه داشت که درآمد فیء، داخل در بیت‌المال نیست و اختیارش در دست رسول خدا(ص) و بعد از آن حضرت در اختیار بستگان آن حضرت است و در زمان غیبت با ولی‌فقیه است، تا به مصرف تعیین‌شده برساند.
به ‌هر حال قسط اسلامی که تقسیم و توزیع عادلانه بیت‌المال است بدون هیچ‌گونه تبعیضی، در عصر حکومت درخشان امام عصر(ع) در اختیار مستحقّین قرار می‌گیرد[4] و به ‌این ‌ترتیب امر توزیع که از مهم‌ترین و پیچیده‌ترین شاخه‌های اقتصادی است، به نحو عادلانه صورت می‌گیرد و از شکاف عمیق طبقاتی جلوگیری می‌نماید.
امروز امر توزیع ثروت در دنیا به ‌قدری مفتضحانه است که مثلاً در بعضی از کشورهای آفریقایی مردم دسته‌دسته از گرسنگی می‌میرند، ولی در آمریکا و اکثر کشورهای غربی ماهیانه هزاران دلار خرج سگ خانه‌شان می‌نمایند، با توجّه به اینکه این دلارها و منابع آن‌ها را از همین کشورهای ضعیف، مثل زالو مکیده و برده‌اند.
مسلمانان منتظر امام قائم(عج) باید هم‌اکنون در جهان، این زمینه را به وجود آورند، یعنی دست استعمارگران و غارت گران جهانی را کوتاه کنند و ثروت‌های کلان خود را برای خود نگه دارند، تا قسط و عدل اسلامی که از اهداف مهم امام عصر - ارواحنا له الفداء - است، کم‌کم جامه عمل بپوشد و مستضعفان در فکر و عمل و در اقتصاد و توزیع و... بر سر کار آیند و به حقشان برسند.
 
23 - آیا قیام امام مهدی(ع) مسلحانه است؟
پاسخ: امام قائم(عج) همچون پیامبر اکرم(ص) نخست اعلان دعوت می‌کند و در آغاز ظهور، پیامش را به جهانیان می‌رساند، در این میان عدّه‌ای دعوتش را می‌پذیرند، ولی عدّه‌ای دیگر کارشکنی و توطئه‌گری کرده و به مخالفت برمی‌خیزند، امام(ع) در برابر این‌ها قیام مسلحانه می‌کند. در حدیثی امام جواد(ع) فرمود:
وقتی 313 نفر یاران خاص امام قائم(عج) به خدمتش در مکه رسیدند، حضرت دعوتش را به جهانیان آشکار می‌سازد (ظهور می‌کند) و وقتی این تعداد به ده هزار نفر رسید، به اذن خداوند متعال قیام مسلحانه می‌کند (خروج می‌نماید).[5]
 
24 - منظور از کشته شدن شیطان به دست آن حضرت چیست؟
در قرآن آمده: ابلیس به خداوند متعال عرض کرد: خدایا مرا تا روز قیامت مهلت بده. خداوند فرمود: «به تو تا روز وقت معلوم مهلت داده می‌شود».[6] از این تعبیر معلوم می‌شود درخواست شیطان اجابت نشده است و طبق فرموده امامان(ع) منظور از روز وقت معین، وقت ظهور امام قائم(ع) است، بنابراین آیا شیطان در این وقت کشته می‌شود و یا می‌میرد؟
پاسخ: ما در روایات می‌خوانیم: شخصی از امام صادق(ع) در مورد «یوم الوقت المعلوم» که در آیه مذکور آمده، سؤال کرد. امام(ع) فرمود:
هنگامی‌که قائم ما(ع) ظهور کند و به مسجد کوفه بیاید، شیطان به حضور آن حضرت می‌آید و زانو به زمین می‌زند و می‌گوید:
یا وَیْلَهُ مِنْ هذَا الیَوْمِ؛
ای ‌وای از این‌ روز.
آنگاه امام قائم(ع) موی پیشانی شیطان را می‌گیرد و گردنش را می‌زند و او را به هلاکت می‌رساند، این روز وقت معلوم (در آیه مذکور) است.[7]
بنابراین شیطان کشته می‌شود، ولی در اینجا این سؤال پیش می‌آید، پس دیگر مردم آزادی در اراده ندارند و همچون فرشتگان مجبور به اطاعت خدا خواهند شد؟
در پاسخ می‌گوییم: آزادی اراده و اختیار از انسان‌ها گرفته نمی‌شود، منظور از کشتن شیطان این است که ریشه‌های فساد و عوامل انحراف و ظلم و جور در عصر درخشان حکومت مهدی(ع) نابود می‌گردد و به ‌جای آن عقل و ایمان حکومت می‌کند، چنان‌ که در حدیثی دیگر آمده:
در صحف ادریس پیامبر(ع) آمده: تو ای شیطان تا زمانی که مقدّر کرده‌ام که زمین را در آن زمان از کفر و شرک و گناه پاک سازم، مهلت داده خواهی شد.
ولی در این زمان (به‌ جای تو) بندگان خالص و پاک‌دل و با ایمان روی کار آیند، آن‌ها را خلیفه و حاکم زمین می‌کنم و دینشان را استوار می‌سازم، که آن‌ها تنها مرا می‌پرستند و هیچ‌چیز را شریک من قرار نمی‌دهند، در آن روز است که تو (شیطان) و همه لشکریانت از پیاده و سواره را نابود می‌نمایم.[8]
به ‌این‌ترتیب می‌فهمیم در آن زمان دیگر حنای شیطان و بچه‌هایش رنگ ندارد، و در برابر بندگان مخلص خدا به رهبری حضرت حجّت(ع) همچون خفّاش‌هایی در برابر خورشید تابناک عاجزند، نتیجه می‌گیریم مرگ شیطان فرا رسیده است.
 
پی‌نوشت‌ها:

[1] اثبات الهداة، ج 7، ص 51.

[2] القسط هو النصیب بالعدل (مفردات راغب حرف عین) - القسط اسم للعدل فی القسم (الفروق اللّغویّه).

[3] سفینة البحار، ج 1، ص 225.

[4] توضیح بیشتر در این باره در کتاب بیت المال در نهج البلاغه، از استاد آیت الله حسین نوری (تنظیم نگارنده) آمده است.

[5] بحار الانوار، ج 52، ص 283.

[6] سوره حجر، آیه 37 و 38.

[7] اثبات الهداة، ج 7، ص 101.

[8] بحار الانوار، ج 52، ص 384 - توضیح بیشتر اینکه کشته شدن و نابودی شیطان همانند کشته شدن و نابودی ما نیست، شیطان مثل ما جسم ندارد تا کشته شود، کشته شدن او در مورد بالا همان قطع نفوذ او و مرگ حکومت و تزویر او می باشد.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
 
محمّد محمّدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: