کد مطلب: ۲۴۰۸
تعداد بازدید: ۱۴۳۶
تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱۳۹۷ - ۱۲:۵۰
ازدواج و شیوه همسرداری از دیدگاه اسلام| ۱
به‌ طور کلی، نه ‌تنها در جهان انسان‌ها، بلکه در میان‌ همه موجودات حتى جمادات، یک نوع ازدواج وجود دارد و به ‌عنوان یکی از نشانه‌های الهی و وسیله تکامل در سراسر هستی خودنمایی می‌کند.
اهمیّت ازدواج در اسلام
در قرآن و روایات اسلامی به امر مقدّس ازدواج، سفارش و تأكید فراوان شده است. در آیه ۳۲ سوره نور می‌خوانیم:
«وَ أَنْکِحُوا الْأَيامي‏ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحينَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ يَکُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ؛
 به مردان و زنان بی‌همسر، همسر دهید و همچنین به غلامان و کنیزان صالح، همسر دهید. اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌سازد. خداوند وسعت دهنده و آگاه است».
در این آیه همه مردم، مورد خطاب خدا قرار گرفته‌اند تا با تعاون، وساطت، کمک‌های مالی و فراهم نمودن اسباب کار، بی همسران را دارای همسر کنند و در امر مقدّس و پراهمیّت ازدواج که یک امر ضروری برای حفظ عفت جامعه است، بی‌تفاوت نباشند.
موضوع اقدام و فراهم نمودن اسباب کار برای تحقق ازدواج به‌ قدری در اسلام مهم است که پیامبر اسلام(ص) فرمود:
«کسی که برای تحقق ازدواج بین مؤمنین و مؤمنات، وساطت و اقدام کند، خداوند علاوه بر پاداش‌های بسیار عظیم تا آنجا به او لطف می‌کند که:
«وَ كَانَ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا أَوْ بِكُلِّ كَلِمَةٍ تَكَلَّمَ بِهَا فِي ذَلِكَ عَمَلُ سَنَةٍ قِيَامُ لَيْلِهَا وَ صِيَامُ نَهَارِهَا؛
هر گامی که انسان در این راه بردارد و هر کلمه‌ای که در این ‌باره بگوید، ثواب یک سال عبادت را که شب‌های آن با قیام و عبادت به سر آید و روزهای آن روزه بگیرد، در نامه عمل او می‌نویسند».[1]

امام کاظم(ع) فرمود:
«ثَلاَثَةٌ يَسْتَظِلُّونَ بِظِلِّ عَرْشِ اللَّهِ يَوْمَ لاَ ظِلَّ إِلاَّ ظِلُّهُ: رَجُلٌ زَوَّجَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ أَوْ أَخْدَمَهُ أَوْ كَتَمَ لَهُ سِرّاً.
سه طایفه‌اند که در روز قیامت در سایه عرش خدا قرار دارند، در آن روزی که سایه‌ای جز سایه خدا نیست:
1۔ کسی که وسایل ازدواج برادر مسلمانش را فراهم سازد؛
۲۔ کسی که خدمت‌کننده‌ای برای مؤمن (هنگام نیاز) فراهم نماید؛
 ۳- کسی که اسرار برادر مسلمانش را پنهان بدارد».[2]

پیامبر(ص) در مورد مسئولیت پدران درباره ازدواج فرزندانشان فرمود:
«مَن اَدرَکَ لَهُ وَلَدٌ وَ عِندَهُ مَا یُزَوِّجَهُ، فَلَمْ یُزَوِّجَهُ، فَاَحْدَثَ فَالاِثم بَينَهُمَا؛
کسی که فرزندش به حد رشد رسد و امکانات تزویج او را داشته باشد و اقدام نکند و در نتیجه، فرزند مرتکب گناهی شود، این گناه بر هر دو نوشته می‌شود».[3]
 
برگزاری مراسم ازدواج در مسجد
اوج قداست ازدواج در سطحی است که پیامبر(ص) فرمود:
«أعلِنُوا هذَا النِّكاحَ، وَاجعَلوهُ فِي المَسَاجِدِ؛
مراسم (عقد) ازدواج را آشکار کنید و آن را در مسجدها برگزار نمایید».[4]

هنگامی‌ که پیامبر(ص) به خواستگاری علی(ع) از دخترش، فاطمه(س) پاسخ مثبت داد، به مسجد آمد و از بلال حبشی خواست تا مهاجران و انصار را به مسجد فرا خواند. بلال آن‌ها را به مسجد فراخواند. همه آن‌ها در مسجد اجتماع کردند. پیامبر(ص) بر پله اول منبر قرار گرفت و پس از حمد و ثنا فرمود: ای مردم! اکنون جبرئیل نزد من آمد و به من خبر داد که خداوند فرشتگانی را در بیت‌المعمور آسمان جمع کرد و همه آن‌ها را گواه گرفت که کنیزش، فاطمه(س)، دختر رسول خدا را به ازدواج بنده‌اش، علی بن ابی‌طالب(ع) درآورد و به من فرمان داد تا در زمین، فاطمه(س) را به ازدواج على(ع) درآورم و شما را بر آن گواه بگیرم.
سپس نشست و به علی(ع) فرمود: برخیز و خودت خطبه ازدواج را بخوان.
على(ع) برخاست و پس از حمد و ثنای خداوند و درود بر پیامبر(ص) و سپاسگزاری از خدا در برابر نعمت‌هایش و... فرمود:
رسول خدا (ص)دخترش فاطمه (س)را به ازدواج من درآورد و این زره را مهر او قرار داد. من به این ازدواج راضی شدم. از او بپرسید و گواهی دهید.
مسلمانان از رسول خدا(ص) پرسیدند: آیا فاطمه(س) را همسر على(ع) نمودی؟
پیامبر(ص) فرمود: آری.
گفتند: خداوند این عقد را برای آن‌ها مبارک کند و زندگی آن‌ها را با رشته محبت پیوند دهد!
رسول خدا  (ص)به خانه، نزد همسران خود رفت و به آن‌ها دستور داد که برای عروسی فاطمه(س) دایره بزنند. آن‌ها نیز دستور آن حضرت را اجرا نمودند.[5]

جالب اینکه طبق بعضی از روایات، ولیمه عروسی علی(ع) و حضرت زهرا (س) نیز در مسجد داده شد. وقتی ‌که غذا پخته و آماده شد، پیامبر(ص) دستور داد شخصی به پشت‌بام خانه‌اش برود و با صدای بلند بگويد: دعوت رسول خدا (ص)را اجابت کنید.
مسجد را با پوست حیوانات حلال‌گوشت فرش کردند و بیش از چهار هزار مرد و بسیاری از زنان مدینه به مسجد آمدند و غذای آماده‌ شده را که آبگوشت بود، دسته‌دسته خوردند و رفتند.[6]
 
دو حکایت آموزنده
 ١۔ امام صادق(ع) فرمود: شخصی نزد پدرم آمد. پدرم به او فرمود: آیا همسر داری؟
او عرض کرد: نه.
پدرم به او فرمود: من دوست ندارم همه دنیا و آنچه در آن است، داشته باشم؛ ولی یک ‌شب را بدون همسر به سر برم. سپس فرمود: دو رکعت نماز مردی که همسر دارد، بهتر از عبادت سراسر یک ‌شب و روزه روز آن، از مرد بی‌همسر است.
سپس پدرم هفت دینار به او داد و فرمود: با این پول ازدواج کن. در پایان، سخن رسول خدا  (ص)را یادآور شد که فرمود:
«اِتَّخِذُوا الأَهلَ فَإِنَّهُ أرزَقُ لَكُم؛
برای خود، همسر و فرزند فراهم کنید؛ زیرا این کار روزی شما را بیشتر می‌کند».[7]

 ۲- بانویی به حضور امام صادق(ع) آمد و عرض کرد: من زن «مُتَبَتَّلَه» (وارسته و تارک‌دنیا) هستم.
امام صادق(ع) فرمود: منظورت از این جمله چیست؟
بانو گفت: ازدواج نمی‌کنم (و لذت‌های غریزه جنسی را به خاطر زهد و وارستگی، ترک می‌نمایم).
امام صادق(ع) فرمود: چرا ازدواج نمی‌کنی؟
بانو گفت: می‌خواهم دارای فضیلت اخلاقی (زهد و وارستگی) شوم.
امام صادق(ع) فرمود: برو و از این تصمیم دست ‌بردار. اگر ترک ازدواج فضیلت اخلاقی باشد،حضرت زهرا(س) سزاوارتر از تو بود که برای آن فضیلت، ترک ازدواج کند؛ زیرا هیچ بانویی مانند فاطمه (س) برای به دست آوردن فضیلت اخلاقی، از دیگران سبقت نگرفته است.[8]
بنابراین، وقتی ‌که فاطمه‌ ازدواج کرد، بدان که ترک ازدواج، فضیلت و کار نیکی نخواهد بود.
 
ازدواج یا وسیله هماهنگی با همه پدیده‌های هستی
 به‌ طور کلی، نه ‌تنها در جهان انسان‌ها، بلکه در میان‌ همه موجودات حتى جمادات، یک نوع ازدواج وجود دارد و به ‌عنوان یکی از نشانه‌های الهی و وسیله تکامل در سراسر هستی خودنمایی می‌کند.
«لینه»، دانشمند و گیاه‌شناس معروف سوئدی در اواسط قرن ۱۸ میلادی، موفق به کشف این واقعیت شد که مسئله زوجیّت در دنیای گیاهان تقریباً یک قانون عمومی است و گیاهان نیز مانند حیوانات از طريق آمیزش نطفه نر و ماده، بارور می‌شوند و سپس میوه می‌دهند؛ ولی قرآن مجید قرن‌ها قبل از این دانشمند، کراراً در آیات مختلف به زوجیّت در جهان گیاهان اشاره کرده است.
 در آیه هفت سوره شعرا می‌خوانیم:
«أَوَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ؛
آیا آن‌ها به زمین نگاه نکردند که چه اندازه در آن از گیاهان جفت (نر و ماده) و پرفایده آفریدیم؟».[9]

بلکه قرآن، قانون زوجیّت را شامل همه موجودات می‌داند. در آیه ۴۹ سوره ذاریات می‌خوانیم:
«وَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ؛
از هر چیز، دو زوج آفریدیم؛ شاید متذکّر شوید».
امروز از نظر علمی، مسلّم است که «اتم‌ها» از اجزای مختلفی تشکیل یافته‌اند. از جمله‌ی این اجزا دو جزء است که یکی دارای بار الکتریسیته منفی است که «الكترون» نام دارد و دیگری دارای بار الكتريسيته مثبت است که به آن «پروتون» می‌گویند. باید توجه داشت که همه موجودات جهان از «اتم» تشکیل‌ شده‌اند.
روشن است که زوجیّت در همه موجودات (هر کدام به ‌تناسب ساختار خود) موجب باروری و پرورش و افزایش است و به‌ عنوان نشانه و وسیله تکامل شناخته شده است. آیا انسانی که با ازدواج مخالف است، وصله ناهموار کل هستی نخواهد بود و برخلاف قانون عمومی هستی قدم برنمی‌دارد؟
مسلّماً چنین انسانی پشت پا به قانون خلقت زده و برخلاف مسیر فطرت و آفرینش گام برمی‌دارد.
 
خودآزمایی:
1- در کدام سوره و آیه از قرآن به اهمیت ازدواج اشاره شده است.
2- با توجه به حدیث رسول خدا(ص) همسر و فرزند چه تاثیری در زندگی فردی دارد؟
3- رابطه انسانی که با ازدواج مخالف است، با فطرت و خلقت چگونه است؟

پی‌نوشت‌ها
[1] وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۲۷.
[2] همان.
[3] همان، ج ۱۵، ص ۱۰.
[4] کنز العمّال، حدیث ۴۴۵۳۶؛ میزان الحكمة، ج ۴، ص ۲۹۳.
[5] کشف الغمّه، ج ۱، ص ۴۸۴ و ۴۸۵.
[6] اعیان الشیعه، ط ارشاد، ج ۱ ص ۳۱۲.
[7] وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۷.
[8] همان، ص ۱۱۸.
[9] نظیر این مطلب در (حج / ۵)، (لقمان / ۱۰) و (ق/۷) آمده است.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: