کد مطلب: ۲۴۸۵
تعداد بازدید: ۱۱۴۷
تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱۳۹۷ - ۰۷:۱۴
انقلاب مهدی(ع) و پندارها| ۲
این عمر طولانی که خدا در اختیار نجات‌بخش منتظر قرار داده است شاید با فعالیت علم و پیشرفت دانش به‌زودی به‌طور عادی در اختیار خیلی از انسان‌ها قرار گیرد
امتداد عمر انسان ازنظر علمی یک موضوع ممکنی است، زیرا بر فرض آن‌که بگوییم پیری و مرگ برای بدن یک قانون طبیعی است به‌وسیله اجرای یک سلسله وسایل و برنامه‌­های علمی امکان دارد این قانون طبیعی نقض شود اگر چه در دنیای امروز هنوز اجرای این برنامه‌­های علمی نتیجه مشهودی در مورد انسان به بار نیاورده است، ولو در مورد بعضی از موجودات زنده این تجربه علمی پیاده شده است. خلاصه از نظر علمی (چه این‌که بگوییم پیری و مرگ یک قانون طبیعی است که باید در مورد بدن انسان اجرا شود و چه اینکه بگوییم پیری و مرگ نتیجه ناسالم بودن مواد غذایی و تأثیرات خارجی آفات و سموم در بدن است) در هر حال ثابت شد که امتداد عمر انسان تا هزاران سال امکان دارد، اگر چه از نظر علمی هنوز امکان این مطلب به ثبوت نرسیده است، ولی شاید نیروی علم در آینده نزدیک بتواند این موضوع را عملاً در مورد افراد انسان هم پیاده کند و همین ‌که علم درصدد اجرای این حقیقت است، بزرگ‌ترین دلیل امکان این مطلب می‌­باشد.
روی ایـن حساب بـه این نتیجه رسیدیم که طول عمـر «مهدی» قابل استبعاد نیست و نمی‌­توان آن را یک مطلب غیرقابل‌تحملی برای مغز و فکر خود به‌حساب آورد.
 البته ممکن است بگوییم: در اینجا یک اشکال باقی می‌ماند و آن این‌که موضوعی که دنیای علم با همه تلاش و تجربه و در دست داشتن تکنیک هنوز نتوانسته در مورد یک انسان پیاده کند (اگرچه از نظر علمی امکانش قابل‌تصور است) چطور از هزار سال گذشته این مطلب در مورد مهدی(ع) اجراشده و او توانسته تا چندین قرن با حفظ شادابی و نشاط جوانی زندگی خود را ادامه دهد؟ و این مثل این است که شخصی بیماری سرطان را معالجه کند، در صورتی ‌که سیر علمی به کشف داروی آن نائل نشده است.
برگشت این اشکال به نکته‌­ای است و آن این‌که: مکتب مقدّس اسلام که چنین فردی را با این عمر به ما معرفی می‌کند چگونه بر پیشرفت ­علم در این مورد سبقت ‌گرفته به ‌عبارت ‌دیگر قبل از این‌که دانش پیشرفت کرده بشر بتواند انسان هزار ساله به دنیا معرفی کند، چگونه مکتب اسلام انسان ۱۱۴۲ ساله به دنیا معرفی می‌کند؟

پاسخ: تنها این ‌یک مورد نیست که اسلام در مقام تحویل نمونه بر پیشرفت علم سبقت‌ گرفته است، مگر نه این است که در اسلام و احکام و مقررات بسیاری وضع‌ شده که دنیای بشریت به اسرار آن‌ها پی نبرده است تا بعد از هزاران سال که علم ترقی کرده؟ و اسرار احکام اسلامی را در هزار سال گذشته توانسته بفهمد؟ بسیاری از حقایق علمی را قرآن در هزار سال قبل از پیدایش علم و تکنیک جدید کشف کرده و در دسترس بشر گذارده است.
اسرار جنین‌شناسی که در قرآن از آن پرده‌برداری شده قرن‌های متمادی پیش از به وجود آمدن میکروسکوپ‌های ذرّه‌بینی و تجربه‌های علمی در اختیار انسان‌ها قرار گرفته است. آیا نه این است که رسالت آسمانی اسلام رموز شگفت‌انگیزی از کرات آسمانی و موجودات فضایی را در زمانی که به فکر بزرگ‌ترین انسان‌های کره زمین خطور نمی‌کرده کشف فرموده است و پس از قرن‌های متمادی علم آمده و نظریات اسلام را در مورد آن حقایق تأیید کرده است و ممکن است در آینده که علم پیشرفت بیشتری پیدا کند بسیاری از حقایق دانسته شود که اسلام عزیز قرن‌ها پیش، از آن پرده برداشته است. (اعلام به جمعیّت‌های منکر مهدی(ع) که خود را به اسلام و قرآن نسبت می‌دهند.)
این قرآن است که با کمال صراحت موضوع معراج پیغمبر(ص) و سیر یک ‌شبه‌ی آن حضرت را از مسجدالحرام به بیت‌المقدس عنوان می‌­کند، آیا این حرکت سریع پیغمبر(ص) بر پیشرفت علم نسبت به اجرای این برنامه سبقت نگرفته است؟ همان خدایی که قوانین طبیعت را در استخدام پیغمبر(ص) خود درآورده که او نیمه‌شب فرسنگ‌ها راه بپیماید، پیش از آن‌که علم بتواند آن قوانین طبیعی را استخدام کند، همان خدا نیروهای طبیعی را در استخدام مهدی(ع) قرار داده که بتواند زندگی خود را تا هزاران سال ادامه دهد، پیش از آنکه علم بتواند چنین برنامه‌ای برای عموم انسان‌ها اجرا نماید.
آری، این عمر طولانی که خدا در اختیار نجات‌بخش منتظر قرار داده است شاید با فعالیت علم و پیشرفت دانش به‌زودی به‌طور عادی در اختیار خیلی از انسان‌ها قرار گیرد، ولی نکته قابل ‌توجه اینجاست: این موجود بزرگ و ارزنده‌ی آسمانی که برای ایجاد یک دگرگونی عظیم در سطح جهان آماده‌ شده که از روز اول عمر بشریت این دگرگونی بزرگ تاکنون سابقه نداشته است و او می­‌خواهد یک تحول و تغییر در همه اقطار دنیا به وجود بیاورد که ترسیمش در افکار کوچک خیلی مشکل است، بعید نیست خود او هم یک انسان عادی و معمولی نباشد.
او که می‌خواهد با به‌ کار انداختن قدرت وجودی‌اش همه قدرت‌ها و توانایی‌های مادی و ماده‌پرستی را درهم بکوبد، مسلّماً این توانایی را هم دارد که بتواند در برابر همه آفات و حوادث و عواملی که موجب فرتوتی و ناتوانی جسم و احیاناً از کار افتادن بدن و مرگ می­شود مقاومت کند و جسم و بدن خود را تا هزاران سال یکنواخت و قوی و شاداب نگه دارد و آنگاه ‌که مغز ایجاد یک چنین دگرگونی بزرگ را در حد قدرت و توانایی مهدی(ع) تجویز کند و بپذیرد مسلّماً ادامه عمر و طول زندگی او را طی هزارها سال خواهد پذیرفت، چون آن مطلب خیلی مهم‌تر از نکته طول عمر است.

خلاصه مطلب: بشر در ابتدا نیز شاهد یک موجود زنده بوده است که او نیز بیش از هزار سال عمرش در دنیا ادامه داشته، او: «نوح» که نهصد و پنجاه سال مردم را به توحید و عدل و انسانیّت دعوت کرد، هدایت او را نپذیرفتند و با ایجاد یک طوفان سلسله نژاد بشری به ‌کلّی به هم خورد و او پس از طوفان اجتماع بشری را شروع کرد و نژاد انسان را بر پایه‌ی توحید و عدل و تمدن بنا نمود، در آینده هم انسان ناظر یک دگرگون ‌کننده بزرگ خواهد بود که او هم بیش از هزار سال است با این مردم به سر می‌برد و همه آلودگی‌ها و انحرافات و ماده‌پرستی‌های مردم را می‌بیند و آخرالامر با یک دگرگونی جهانی، دنیا را عوض خواهد کرد.
چطور می‌شود: نوح را که حداقل هزار سال (و ده برابر عمرهای عادی) زندگی‌اش ادامه پیدا کرد قبول داشته باشیم، اما مهدی(ع) و طول عمر او را نپذیریم؟
 
خودآزمایی:
1- آیا موضوع معراج پیامبر(ص) و یا عمر هزار ساله حضرت نوح(ع) می‌تواند مصداقی برای پیشی گرفتن تجربه‌های عملی بر علمی باشد؟ توضیح مختصر بفرمائید.
 
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
سیداحمد علم الهدی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: