کد مطلب: ۲۹۵۷
تعداد بازدید: ۱۵۷۴
تاریخ انتشار : ۲۸ تير ۱۳۹۸ - ۰۸:۴۸
اسراف؛ بلای خانمان‌سوز| ۲
حضرت علی(ع) فرمود: «اسراف­کار دارای سه نشانه است: ۱- زیاده ­از حدّ می‌خورد؛ ۲- وسایل غیر لازم را خریداری می‌کند؛ 3- لباس‌های خارج از حدّ و شأن می‌پوشد».
فصل اوّل: معنی اسراف؛ اسراف از دیدگاه قرآن و احادیث
معنی اسراف و چهره‌های مختلف آن
راغب لغت‌­شناس معروف می‌نویسد:
«اَلسَّرفُ تَجَاوَزُ الحَدِّ فِی کُلِّ فِعلٍ یَفعَلُهُ الإِنسَانُ؛[1]
اسراف هرگونه زیاده­‌روی و تجاوز از حدّ اعتدال در هر چیزی است که انسان آن را به ­جا می‌آورد».
توضیح آن­ که هر چیزی از نظر عقلی و طبیعی یا شرعی دارای حدّ و مرز مخصوصی است، مثلاً برای یک وعده‌ غذا برای سیر کردن شکم، معادل 600 گرم غذا کافی است، اینک اگر کسی برای خود یک کیلو غذا درست کند و ۸۰۰ گرم آن غذا را بخورد و بقیّه بماند، چنین کسی در یک وعده‌ غذا دو گونه اسراف کرده است، یکی این ­که ۲۰۰ گرم بیشتر درست کرده، دوّم این­ که ۲۰۰ گرم بیشتر خورده است. زیرا حدّ و مرز مجموع درست کردن غذا و خوردن آن 600 گرم بود، او از این مرز تجاوز کرد. اگر این مثال را در نظر بگیریم، متوجّه خواهیم شد که در جامعه ما چقدر اسراف با چهره‌های گوناگون وجود دارد.
اسراف تنها مخصوص غذا نیست، بلکه شامل مصرف‌های زیادتر از حدّ صحیح در همه امور است، مانند زیاده‌­روی در مصرف برق، آب، تلفن، گاز، پوشاک، وسایل زندگی خانه و خارج از خانه، آرایش، دستمال‌کاغذی و غیره.
در قرآن و گفتار پیامبر(ص) و امامان(ع)، اسراف به معنی وسیع مطرح ‌شده است، با بررسی آیات قرآن، اسراف شامل موارد بسیاری از جمله امور هشتگانه زیر می‌شود:
۱. اسراف در خوردن و نوشیدن (اعراف/ 31)؛
۲. اسراف در انفاق و بخشش (انعام/ ۱۴۱، فرقان/ ۶۷)؛
۳. اسراف در قصاص (اسراء/ ۳۳)؛
۴. اسراف در امور جنسی (اعراف/ ۸۱، ذاریات/ ۳۴)؛
۵. اسراف در اموال یتیمان (نساء/ 6)؛
۶. اسراف در قدرت­‌طلبی (مؤمن/ ۲۷، دخان/۳۱، یونس/ ۸۳)؛
۷. اسراف در سرپیچی از فرمان الهی (یس/ 19)؛
۸. اسراف در تکذیب پیامبران (مؤمن/ ۳۴).
پیامبر(ص) فرمود:
«فِی الوُضُوءِ إِسرَافٌ، وَ فِی کُلِّ شَیءٍ اِسرَافٌ؛[2]
در وضو و در هرچیزی اسراف است».
امام صادق(ع) فرمود:
«إِنَّمَا اَلْإِسْرَافُ فِي مَا أَتْلَفَ اَلْمَالَ وَ أَضَرَّ بِالْبَدَنِ؛[3]
همانا اسراف در چیزی است که موجب نابودی ثروت و زیان­‌رسانی به بدن شود».
شخصی در مورد پایین‌ترین موارد اسراف، از امام صادق(ع) سؤال کرد، آن حضرت چنین توضیح داد:
«إِبْذَالُكَ ثَوْبَ صَوْنِكَ، وَ إِهْرَاقُكَ فَضْلَ إِنَائِكَ، وَ أَكْلُكَ التَّمْرَ وَ رَمْيُكَ بِالنَّوَى هَاهُنَا وَ هَاهُنَا؛[4]
بخشش لباسی که برای حفظ آبروی تو مورد نیاز است[5] دور ریختن ته‌مانده آب ظرف، و خوردن خرما و دور ریختن هسته آن به اینجا و آنجا».
حضرت علی(ع) فرمود: «اسراف­کار دارای سه نشانه است: ۱- زیاده ­از حدّ می‌خورد؛ ۲- وسایل غیر لازم را خریداری می‌کند؛ 3- لباس‌های خارج از حدّ و شأن می‌پوشد».[6]
بنابراین تجمّل­‌گرایی، مُدپرستی، پُرخوری، استعمال موادّ مخدّر -حتّی سیگار- رقابت‌های تسلیحاتی، جامعه سگان و دهکده‌های گربه‌های میلیونر و کلکسیون‌ها (که در دنیای غرب رواج دارد) جهیزیّه‌ها و مهریّه‌های سنگین، به­ دور ریختن اضافه‌های نان و مواد دیگر غذایی، دور ریختن کاغذهایی که مورد استفاده است و اموری مانند این‌ها که موجب مصرف­‌گرایی باطل یا بی­رویه است، همه از مصداق‌های اسراف است که باید از آن‌ها به‌ طور جدّی پرهیز نمود. به ‌عنوان ‌مثال اگر فرد بیماری روی تختخواب بیمارستان بستری است، پزشک طبق موازین طبی دستور تزریق ۵۰۰ گرم سُرُم را به او می‌دهد اگر به­ جای ۵۰۰ گرم، یک کیلوگرم سُرُم به او تزریق کنند اسراف کرده‌اند.
کوتاه‌سخن این ­که: اسراف؛ هرگونه بیهوده­‌گرایی و تجاوز از حدّ طبیعی در کمیّت و کیفیّت است و تنها مربوط به غذا نیست، بلکه هر­گونه زیاده‌­روی در غذا، پوشاک، مسکن، مَرکب، دارو، آرایش، اشیاء لوکس، انفاق و غیره را شامل می‌شود، چنان­ که در قرآن در موارد مختلف به‌ کار رفته است.
آرایش‌های بی­اندازه بانوان و پوشیدن لباس‌های مختلف جدید، و دور انداختن پوشاک‌های به اصطلاح دِمُده که هنوز قابل ‌استفاده هستند، یک نوع اسراف و زیاده‌­روی است.
ریخت­ و پاش‌ها، و غذا درست کردن چند برابر، برای یک وعده مهمانی، و به دور ریختن غذاهای مانده و نخوردن کامل میوه‌ها و ... اسراف است.
و اگر خواسته باشیم برای اسراف­‌کاری­هایی که دامن­گیر اجتماع ما شده، مثال بیاوریم مثنوی هفتاد مَن ­کاغذ شود؛ تا آنجا که اسراف، گورستان‌ها را گرفته است، روزی به گورستانی رفته بودم دیدم مقبره‌های خانوادگی بسیار پر زرق و برقی با فرش‌های گران‌­قیمت تزئینات خیره‌­کننده و مبلمان­‌های اروپایی درست کرده‌اند با دیدن آن مناظر، به ­جای عالم قبر و معاد روز قیامت به یاد کاخ‌های افسانه‌ای افتاده و در رؤیای دیگری فرو رفتم. روح تعالیم اسلام از این ‌گونه افراط­‌ها بیزار است. آیا این­گونه قبرستان‌های لوکس با توجّه به وضع موجود مسکن، بیهوده­‌گرایی و اسراف نیست.[7] متأسّفانه در حین وصیّت، به‌ جای این ­که افراد درباره حقوق مردم وصیّت کنند نخستین وصیّتشان در مورد قبرشان است که ده‌ها هزار تومان صرف آن می‌گردد.
نمونه‌ی دیگر انگشترهای بیش از ده هزار تومانی - تا چه رسد به چند میلیون تومانی- در انگشت­ کردن؛ که این هم اسراف است؟ دسته­‌گل‌هایی به قیمت گزاف خریدن و آن را روی قبرها ریختن نیز، اسراف است.
ساعت‌ها در سینماها و پای تلویزیون نشستن، به هدر دادن نبوغ­ها، نیروها و استعدادها اسراف است. وقت‌­گذرانی­های بی‌‌فایده یک نوع اسراف است. تسبیح‌های شاه‌ مقصود چند هزار تومانی به دست گرفتن اسراف است.
کوتاه‌سخن آن ­که: اسراف به­ معنی تجاوز از حدّ است، و این معنی وسیع و فراگیر می‌باشد، مثلاً شامل مواردی نیز خواهد شد که انسان غیرمتخصّص، با این ­که حسن نیّت دارد و به عقیده خودش می‌خواهد هرگز اسراف نکند، ولی بر اثر جهل و ندانم­کاری، کاری می‌کند که نتیجه‌ی آن اسراف است، این­گونه اسراف‌ها به ­ویژه در دستگاه‌های دولتی فراوان و کمرشکن است، چرا که موجب اتلاف در ابعاد گوناگون خواهد شد.
پیامبر(ص) می‌فرمایند:
«حُرْمَةُ مَالِ الْمُسْلِمِ كَحُرْمَةِ دَمِهِ؛[8]
احترام و ارزش مال مسلمان، مانند احترام به خون او است».
مسئولانی که بودجه‌ای در اختیار می‌گیرند حتماً باید متخصّص و متعهّد باشند، هم امانت­دار باشند و هم آگاه و کاردان، وگرنه عملکرد آن‌ها سر از اسراف و اتلاف بیرون می‌آورد.
بر همین ­اساس طبق صریح قرآن، وقتی که فرمانروای مصر به حضرت یوسف(ع) گفت: می‌خواهم تو را سرپرست کاری کنم، یوسف(ع) گفت:
«اِجْعَلْنِي عَلى خَزائِنِ ‌اَلْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ؛[9]
مرا رئیس دارایی سرزمین مصر قرار بده، چرا که من حافظ و نگهبان اموال (از اتلاف و اسراف) و آگاه (و کارشناس در مصرف اموال) هستم».
آری نگهداری حدّ و مرز، و دوری از اسراف که یک نوع تجاوز از حدّ و مرز شده است، باید به­ طور عمیق انجام گیرد، طبیعی است که چنین کاری سنگی کامل به تعهّد، تخصّص و مشورت دارد.
جلال‌­الدّین مولانا در این‌­باره، بسیار عالی سروده، نخست در نکوهش جاهل متعهّد گوید:
وا ستان از دست دیوانه سلاح
تا ز تو راضی شود عدل و صلاح
چون سلاحش هست و عقلش نی ببند 
دست او را ورنه آرد صد گزند

و در مورد نکوهش دانشمند غیرمتعهّد گوید:
بد گُهر را علم و فن آموختن
دادن تیغ است دست راهزن
تیغ دادن در کف زنگی مست
به که آید علم نادان را به ­دست
علم و مال و منصب و جاه و قرآن
فتنه آرد در کف بدگوهران[10]

 نکوهش گوناگون اسراف از دیدگاه قرآن
در قرآن، آیات متعدّدی در نکوهش اسراف، ذکر شده[11] که با بررسی و تقسیم‌­بندی آن آیات، می‌توان آن‌ها را در امور ذیل خلاصه کرد:
1- اسراف‌کاران برادران شیطان‌اند، چنان ­که در آیه ۲۷ سوره اسراء می‌خوانیم:
«اِنَّ المُبَذِّرینَ کَانُوا إِخوَانَ الشَّیَاطِینِ وَ کَانَ الشَّیطَانُ لِرَبِّهِ کَفُوراً؛[12]
همانا تبذیرکنندگان (آنان که بریز و بپاش می‌کنند) برادران و قرین شیطان‌اند، و شیطان در برابر پروردگارش، بسیار ناسپاس بود».
2- اسراف­‌کاران جزء هلاکت‌­یافتگان هستند، چنان­ که در آیه ۹ سوره انبیاء می‌خوانیم:
«وَ أَهلَکنَا المُسرِفِینَ؛
و ما مسرفان را هلاک نمودیم».
3- خداوند اسراف­‌کاران را دوست ندارد، چنان ­که در آیه ۱۴۱ انعام، و آیه ۳۱ سوره اعراف می‌خوانیم:
«إِنَّهُ لا يُحِبُّ اَلْمُسْرِفِينَ؛
همانا خداوند اسراف­کاران را دوست ندارد».
4- اسراف­‌کاران اهل دوزخ‌اند، چنان که در آیه ۴۳ سوره مؤمن می‌خوانیم:
«وَ إِنَّ ‌المُسرِفِینَ هُم أَصْحابُ النَّارِ؛
و همانا اسراف­کاران اهل دوزخ‌اند».
5- اسراف­کاران مورد هدف سنگ‌های عذاب آسمانی هستند، چنان ­که در آیه ۳۴ سوره ذاریات، در مورد عذاب قوم لوط به­ وسیله سنگ‌های آسمانی می‌خوانیم:
«مُسَوَّمَةً عِندَ رَبِّکَ لِلمُسرِفیِنَ؛
سنگ‌هایی که از ناحیه پروردگارت برای اسراف­کاران نشان گذاشته شده است».
6- خداوند اسراف­کاران را هدایت نکند و در گمراهی اندازد، یعنی طبیعت اسراف­کاری موجب گمراهی و دوری از راه هدایت است، چنان ­که در آیه ۲۸ سوره مؤمن می‌خوانیم:
«إِنَّ اللهَ لَایَهدِی مَن هُوَ مُسرِفٌ کَذَّابٌ؛
همانا خداوند اسراف­گر دروغگو را هدایت نکند».
و در آیه ۳۴ همان سوره می‌خوانیم:
«کَذَلِکَ یُضِلُّ اللهُ مَن هُوَ مُسرِفٌ مُرتَابٌ؛
این­گونه خداوند هر اسراف­کار تردیدکننده‌ای را گمراه می‌سازد».
7- در آیه ۱۲۴ تا ۱۲۶ سوره طه، پس از ذکر این مطلب که مجازات فراموش‌کنندگان یاد خدا، زندگی تنگ و پررنج و کوری در قیامت است، می‌فرماید:
«وَ کَذَلِکَ نَجزِی مَن أَسرَفَ؛
و همین­گونه اسراف­کاران را کیفر می‌دهیم».
8- خداوند در آیه ۸۱ سوره اعراف، قوم ناپاک و هم‌جنس‌باز حضرت لوط(ع) را به ­عنوان اسراف­کار، نکوهش نموده و می‌فرماید:
«بَل اَنتُم قَومٌ مُّسرِفُونَ؛
بلکه شما گروه اسراف­کار هستید».
با دقّت در این آیات به­ روشنی، به زشتی شدید و بزرگی گناه اسراف و ضدارزشی بودن آن پی می‌بریم، و می‌فهمیم که اسراف در فرهنگ قرآن، به­ عنوان گناه بزرگی است که موجب آتش دوزخ، هلاکت سخت و مجازات شدید می‌شود.
و به ­طور کلّی در فرهنگ قرآن، اسراف­کاری کار طاغوتیانی همانند فرعون است، بنابراین قطعاً باید از این صفت طاغوتی به­ دور باشیم، چنان­که خداوند می‌فرماید:
«وَ اِنَّ فِرعُونَ لَعَالٍ فِی ‌الأَرضِ وَ اِنَّهُ لَمِنَ المُسرِفِینَ؛
همانا فرعون برتری­جویی در زمین داشته و از اسراف­کاران بود.»
نتیجه و جمع­‌بندی: از این آیات به­ روشنی استفاده می‌شود که پدیده اسراف از منظر قرآن، یک پدیده زشت و نامیمون و ضدّارزش است و دارای آثار شوم و باعث گناهان دیگر می‌شود.
اسراف انسان را همانند شیطان می‌کند و او را با شیطان و الگوهای فساد، همسو و هم­‌جهت می‌نماید.
اسراف موجب سقوط و هلاکت می‌شود.
اسراف باعث قطع رابطه‌ی دوستی با آفریدگار جهان می‌گردد.
اسراف موجب عاقبت زشتی شده و انسان را روانه دوزخ می‌سازد.
اسراف باعث قهر شدید الهی و کیفر سخت خداوند می‌شود.
اسراف باعث انحراف از راه هدایت، و دروغ‌گویی و دروغین ­شدن می‌گردد.
اسراف موجب ضلالت و گمراهی می‌شود.
اسراف آمیخته با کیفر، رنج و تلخی‌های زندگی است.
اسراف رابطه‌ی مستقیم با غرور، طغیان، بلندپروازی، فقر، ظلم و فاصله عمیق طبقاتی دارد.
آیا با این ‌همه آثار شوم و ویرانگری که اسراف دارد، نباید آن را و عوامل آن و انگیزه‌هایش را شناخت و در فکر و عمل از آن اجتناب کرد؟ در یک کلمه، اسراف همچون جانور گزنده و زهرداری است که اگر با پادزهر از آن جلوگیری نشود کشنده خواهد بود، پادزهر آن عبارت ­است ­از: قناعت، صرفه‌­جویی و شناخت مصرف صحیح و انجام و غیره که در فصل سوّم خاطرنشان می‌شود.
به ­هر روی آنان که مسلمان هستند، و قرآن را قبول دارند و گاهی در مقابل نهی از منکر می­‌گویند: در کجای قرآن نوشته‌اند، بار دیگر این آیات را مورد دقّت و توجّه قرار دهند، و به اوج زشتی اسراف از دیدگاه، قرآن آگاهی یابند.
آیا به ‌راستی با آن ‌همه نکوهش شدید قرآن از اسراف‌کاری و تبیین آثار شوم آن باز صحیح است که ما مسلمانان حریم دستورهای مقدّس قرآن را بشکنیم و با اسراف و بریز و بپاش در زندگی، به جنگ قرآن برویم.
 
خودآزمایی
1- معنی «اسراف» را بیان کنید و مختصری درباره آن توضیح دهید.
2- مواردی از اسراف که در قرآن به آن اشاره شده است را بیان کنید.(۸ مورد)
3- با توجه به فرمایش مولای متقیان، حضرت علی (ع) سه نشانه اسراف­‌کار را بیان کنید.
 
پی‌نوشت‌ها
[1].  مفردات راغب، واژه سرف.

[2]. کنزالعمّال، حدیث ۲6۲۴۸.

[3]. بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۳۰۳.

[4]. فروع کافی، ج ۴، ص ۵6.

[5]. بعضی این جمله را چنین معنی کرده‌اند: «پوشیدن لباس آبرومندانه بیرون خانه، در خانه» که از مصادیق اسراف است.

[6]. مجمع ­البحرین، واژه سرف؛ وسائل‌­الشیعه، ج ۱۲، ص ۴۱.

[7]. باید توجّه داشت که باشکوه­ کردن مقبره‌های بسیار مقدّس برای بزرگداشت شعائر اسلام و رعایت اهمّ و مهمّ، با حفظ موازین اسلامی غیر از مسئله فوق است.

[8]. نهج ­الفصاحه، ص ۲۸۶.

[9]. سوره یوسف، آیه ۵۵.

[10]. دیوان مثنوی، به خط میرخانی، ص 359.

[11]. در قرآن واژه اسراف، ۲۳ بار با شکل‌های گوناگون آمده، و واژه تبذیر، سه بار در چند شکل آمده است.

[12]. ظاهراً جمله آخر در مقام تعلیل است، یعنی علّت این ‌که اسراف­گران همدم شیطان هستند این است که شیطان نعمت خداوند و در غیر موردش صرف نمود و به آن کافر شد اینان نیز چنین هستند.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: