کد مطلب: ۴۳۱
تعداد بازدید: ۲۶۲۶
تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۰:۲۲
شرح خطبه متقین/ درسنامه شماره 4
یکی از بزرگ‎ترین نعمت‎های خدا در خلقت انسان گوش است که ما می‎توانیم بشنویم و اگر ناشنوا بودیم چقدر از این بابت رنج می‎بردیم و الآن که می‎توانیم بشنویم چقدر لذّت می‎بریم که غیرقابل وصف است و خلقت گوش و خاصیّت شنوایی آن هم از عجایب هنرهای خداوند است

وَقَفُوا اَسْماعَهُمْ عَلَی الْعِلمِ النّافِعِ لَهُمْ

مسئولیّت قوّه سامعه (گوش)

در این جمله نورانی امیرالمؤمنین(ع) به یک صفت از صفات دیگر متّقین اشاره میکند که با تقوا کسی است که نسبت به گوش خود احساس مسئولیّت میکند و فرمود متّقین: گوش فرا میدهند به علومی که برای آن‌ها منفعت و سود دارد، یعنی به هر علمی گوش نمیدهند و به دنبال مطالبی میروند که برای آن‌ها سودمند است. نکته بسیار جالب اینکه امام تعبیر به وَقَفُوا میکند یعنی متّقین گوش خود را وقف کردند برای شنیدن مطالب نافع در تمام عمر با برکت خود.

و اگر دقّت کنیم به این نتیجه میرسیم که جمله «وَقَفُوا اَسْماعَهُمْ» کنایه از یادگیری علوم نافعه میباشد. نه اینکه فقط گوش میدهند بلکه معنا این است که متّقین در تمام عمر به دنبال یادگیری علومی هستند که برای آن‌ها نافع میباشد.

قابل ذکر است که یکی از بزرگترین نعمتهای خدا در خلقت انسان گوش است که ما میتوانیم بشنویم و اگر ناشنوا بودیم چقدر از این بابت رنج میبردیم و الآن که میتوانیم بشنویم چقدر لذّت میبریم که غیرقابل وصف است و خلقت گوش و خاصیّت شنوایی آن هم از عجایب هنرهای خداوند است زیرا مولا علی(ع) راجع به خاصیّت گوش میفرماید: «یَسمَعُ بِعَظمٍ» یعنی خلقت انسان عجیب است که با یک تکّه استخوان صداها را میشنود. ما در مقابل این نعمت گوش مسئولیّت داریم و باید خیلی مراقب و مواظب باشیم.

قرآن میفرماید: انَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ و الفُؤادَ کُلّ ذلک کان عَنْهُ مَسْئُولاً

«سوره اسراء آیه 36»

یعنی همانا از گوش و چشم و دلهای شما روز قیامت سؤال میشود آیا به مسئولیّتهای خود در قبال این اعضاء و جوارح عمل کردید یا نه. امام صادق(ع) فرمود مقصود این است که در قیامت از آن چه را که گوش شنیده و چشم دیده سؤال میکنند.

امام صادق(ع) فرمودند: بر گوش واجب است که از شنیدن به آن چه را که خداوند شنیدن آن را حرام کرده است دوری کند و پرهیز نماید و اعراض کند و روی برگردان باشد از آنچه را که خداوند شنیدن آن را حلال نکرده است و باید از شنیدن آن چه که خداوند را به غضب میآورد دوری کند و اجتناب نماید.

«تفسیر نورالثقلین جلد 1 ص 564»

در حدیث دیگر امام رضا(ع) فرمودند:

بر گوش واجب است که صدای معصیت و گناه را نشنود.

«تفسیر نورالثقلین ج 1 ص 564»

علی(ع) فرمودند: گوش خود را به خوب شنیدن عادت بده (یعنی به مطالب ارزنده و سودمند)

مبادا به مطالبی که بر اصلاح و پاکی تو چیزی را اضافه نمیکند گوش بدهی.

«غررالحکم»

همانطوری که در جمله قبل اشاره کردیم به دیدنیهای حرام در این عبارت هم اشارهای کنیم به شنیدنیهای حرام.

1. شنیدن و توجّه‌کردن به غیبت اگر کسی غیبت میکند و ما با توجّه به غیبت کردن آن شخص گوش بدهیم حرام است و در روایات ما فرمودند شنیدن غیبت مثل غیبت کردن است و فرقی نمیکند. «غررالحکم»

2. شنیدن موسیقی و ساز و آوازهای شیطانی که در مجالس لهو و لعب و لغو نواخته میشود و مناسب با مجالس معصیت است البته باید هر کس به فتوای مرجع تقلید خود مراجعه کند و سؤال کند که شنیدن چه موسیقی حرام است.

3. شنیدن سخنان کسی که مشغول به هتک حرمت و توهین کردن به تمام مقدّسات اسلامی است و همچنین شنیدن سخنان کسی که مشغول به اهانت کردن به مؤمنین و یا ائمّه هدی هست.

4. استراق سمع هم حرام است. یعنی اگر دو نفر در یک اتاق مشغول صحبت کردن با یکدیگر هستند و ما خیلی آهسته و مخفیانه گوش خود را به درب اتاق بگذاریم تا حرفهای آنها را بشنویم این کار حرام است در میان این 4 مورد که ذکر کردیم شنیدن غیبت و شنیدن موسیقی از همه زیانبارتر میباشد به عنوان نمونه این حدیث را ملاحظه کنید در روایت آمده است که شیطانی داریم به نام قفندر که اگر در یک خانه 40 روز موسیقی نواخته شود روز چهلم قفندر میآید و صاحب خانه را صدا میزند و او را در آغوش میگیرد و در جان صاحبخانه میدهد.

و اثر این دمیدن این است که غیرت ناموس را از وجود صاحبخانه میبرد یعنی مرد خانه بیغیرت میشود به طوری که اگر ناموس خود را با مرد اجنبی ببیند باک ندارد و خیلی ساده از کنار بیغیرتی خود میگذرد پس شنیدن این صدای حرام شخص را بیغیرت میکند.

در یک روایت دیگر نقل شده است که شخصی به امام صادق(ع) عرض کرد همسایهای دارم که اهل نواختن تار و تنبور و آلات موسیقی است من گاهی که مستراح میروم مدّت توقّف خودم را در مستراح طولانی میکنم تا این صدا به گوش من برسد. امام فرمود بسیار گناه بزرگ و خطرناکی را انجام میدادی اگر با آن حال از دنیا میرفتی این را بدان که به بدترین وضع و اسفناکترین شرایط مُرده بودی و چه میخواستی بکنی. حالا زود توبه کن و استغفار کن. آن مرد هم توبه کرد و استغفار نمود.

شنیدن صدای زن آوازه خوان و مغّنیه هم حرام است.

شنیدن سخنان دروغ هم حرام است.

شنیدن سخنان باطل هم حرام است.

حتّی در روایات ما را نهی کردهاند که قصههای بیاساس و افسانهها و داستانهای سرگرمکننده و بیریشه را هم بشنویم.

حضرت امیر(ع) میفرماید باتقوا کسی است که در تمام عمر به دنبال یاد گرفتن علمی است که به حال او نافع باشد بسیار مناسب است که ما مقداری در اهمیّت و فضیلت علم سخن بگوئیم و بعد اشاره کنیم به اینکه علم نافع کدام است. البته آیات و روایاتی را که ذکر میکنیم یک قطره از اقیانوس بیکران احادیثی است که در این موضوع آمده است.

قرآن میفرماید: هل یستوی الذین یعلمون والذّین لایعلمون «آیا افرادی که عالم هستند با افرادی که جاهل و نادان هستند مساوی میباشند.» «سوره زمر 9»

روایات را ملاحظه کنید:

 

1. رَأسُ الفَضائل العِلمُ «علی علیهالسلام»

بالاترین فضائل علم است.

2. العِلمُ مِصباحُ العَقلِ «علی علیهالسلام»

علم چراغ عقل است.

3. العِلمُ حِجابٌ مِنَ الآفاتِ «علی علیهالسلام»

علم مانع از رسیدن آفات به انسان است.

4. العِلمُ ضالَّةُ المُؤمِن «علی علیهالسلام»

علم گمشده مؤمن است.

5. لاکَنزَ انفَعَ مِنَ العِلمِ «علی علیهالسلام»

هیچ گنجی پر منفعتتر از علم نیست.

6. لاشَرَفَ کَالعِلمِ «علی علیهالسلام»

هیچ شرافتی مثل علم نیست.

7. گناه عالم یکی نوشته میشود و گناه جاهل دو تا حساب میشود. «رسول خدا»

به دلیل اینکه عالم فقط به خاطر ارتکاب گناه عذاب میشود ولی جاهل هم به خاطر گناه و هم به خاطر یاد نگرفتن علم عذاب میشود.

8. العِلمُ أصلُ کُلّ خَیرٍ وَ الجَهلُ أصلُ کُلّ شَرٍّ «رسول اکرم»

علم ریشه همه خیرات است و جهل و نادانی ریشه هم شرور است.

9. العِلمُ حَیاۀٌ «علی علیهالسلام»

علم سبب زندگی روح انسان است.

10. علم حیات اسلام است و ستون دین است و جان آدمی را زنده میکند و عقل را نورانی میکند. «رسول اکرم و علی(ع)»

11. رسول خدا(ص) فرمود طلب علم واجب است بر هر مرد مسلمان و زن مسلمان، به وسیله. علم انسان از خداوند اطاعت میکند بوسیله علم. صله ارحام انجام شود بوسیله علم حلال و حرام از یکدیگر شناخته میشود. علم امام عمل است و عمل انسان تابع علم اوست.

12. بهترین روایت در فضیلت علم را توجّه کنید. علم بهتر از ثروت است چون علم تو را از خطرات حفظ میکند ولی ثروت و پول را تو باید از خطر سرقت حفظ کنی.

علم بهتر از ثروت است به دلیل اینکه علم به وسیله انفاق کم نمیشود بلکه پرداخت زکوۀ علم، نشر آن است ولی مال و ثروت به وسیله انفاق کم میشود. علم بهتر از ثروت است به این دلیل که علم ارث پیامبران است و مال و ثروت ارث فرعونهاست.

علم با انسان داخل کفن میشود ولی مال و ثروت برای وارث باقی میماند.

مال و ثروت برای مؤمن و کافر حاصل میشود ولی علم فقط برای مؤمن حاصل میشود.

تمام مردم در امور دین و دنیا محتاج به صاحب علم هستند ولی محتاج به صاحب مال نیستند.

علم انسان را تقویت میکند که بتواند از پل صراط عبور کند ولی مال و ثروت مانع عبور از پل صراط است. البته مقصود مال حرام و امثال او میباشد.

13. رسول خدا(ص) فرمود نزدیکترین مردم به مقام پیامبران کسانی هستند که به دنبال علم میروند و جهاد میکنند.

14. رسول خدا(ص) فرمود یادگیری علم در نزد خداوند از نماز و روزه و حج و جهاد در راه خداوند بالاتر است.

15. اگر مردم میدانستند که در طلب علم چه فضیلتی است برای یادگیری آن خون یکدیگر را میریختند و در عمیقترین دریاها فرو میرفتند که در آن جا طلب علم کنند.

و امّا علم نافع به چه علمی میگویند؟ قبل از آنکه جواب این سؤال را بدهیم قابل ذکر است که در دعاهای ائمّه هدی علیهمالسلام از دعایی که نافع نیست به خدا پناه بردند. رسول خدا(ص) فرمود خداوندا به تو پناه میبرم از علمی که منفعت ندارد و قلبی که از تو نمیترسد و از نفس امّارهای که از گناه سیر نمیشود و از دعایی که مستجاب نمیشود و همچنین فرمودند چشمی که اشک ندارد و علمی که منفعت ندارد خیر ندارد.

علمی که منفعت ندارد مثل دارویی است که مریض میخورد ولی فایدهای به حال او ندارد.

و امّا علم نافع کدام است.

با ذکر یک حدیث مسئله روشن میشود.

روزی رسول خدا(ص) داخل مسجد شد مشاهده کرد که جماعتی از مردم دور شخصی را گرفتند و از او طلب علم میکنند پیامبر(ص) جلو آمد و پرسید این شخص کیست در جواب رسول اکرم گفتند او علاّمه است. علامه صیغه مبالغه عالم است یعنی خیلی خیی خیلی علم دارد رسول اکرم پرسید این علاّمه چه میداند و چه مطالبی را برای شما بیان میکند مردم در پاسخ رسول اکرم گفتند: ما این امور را از او یاد میگیریم.

1. علم انساب عرب: علم انساب علم نسب شناسی است یعنی این شخص شجره‌ی خانوادگی افراد را میداند و بازگو میکند پدر و پدر و پدر و اجداد افراد را میشناسد و معرّفی میکند.

2. تاریخ عرب را خوب میداند.

3. اوضاع و حوادث زمان جاهلیّت را می‎‎داند. زمان جاهلیّت زمان قبل از بعثت رسول اکرم را میگویند اوضاع آن زمان را میداند و برای ما بیان میکند.

4. عالم است به فنون ضوابط شعر و شاعری.

5. علم عربی و ادبیات عرب را هم خوب میداند ما مردم در این امور 5 گانه از او استفاده میکنیم.

رسول اکرم(ص) فرمود این مطالبی را که ذکر کردید علمی است که اگر کسی بداند نفعی به حال او ندارد و اگر کسی نداند ضرری به حال او ندارد.

یعنی علم نافع آن علمی است که اگر بدانی نفع میبری و اگر ندانی ضرر میکنی البته مقصود ضرر در عالم آخرت است نه در دنیا یعنی علومی که یادگیری آن‌ها سبب نجات انسان در آخرت است.

بعد رسول اکرم فرمودند: علم نافع سه علم است.

1. ایۀ محکمۀ: مقصود یک سلسله مباحث اعتقادی و اصول عقاید است از توحید عدل، معاد، نبوت، امامت و دیگر مسائل عقیدتی.

2. فریضۀ عادلة: مقصود یک دوره علم اخلاق است که برای تزکیه‌ی نفس ما لازم است آنها را بدانیم.

3. سنّۀ قائمة: مقصود یک دوره احکام فقهی است که ما در شبانه‌روز به آن‌ها نیاز پیدا میکنیم باید آنها را فرابگیریم. این سه علم، علم نافع است.

و غیر از این سه علم، بقیه فضل است.

یعنی اموری که برای دنیای ما نافع است و لازم است یاد بگیریم این‌ها را فضل میگویند.

مثل علم طبّ، علم صنایع، علم به شغلها و حرفههایی که زندگی دنیوی مردم به آن‌ها قوام دارد و امثال ذلک.

در پایان این بحث یک نکته مهم را متذکّر میشویم که اگر قرار بر این است که متّقین دنبال علم نافع هستند پس بسیاری از سؤالات که مردم مطرح میکنند پاسخ آنها علم نافع نیست پس این سؤالات را مطرح نکنیم تعداد این سؤالات هم کم نیست.

سؤال: اسم مادر موسی چه بوده است؟ اسم همسر یعقوب چه بوده؟ سنّ شهداء کربلا را میپرسد تعداد آن‌ها را سؤال میکند. آیا امّ لیلی کربلا بوده یا نه؟ علیاکبر اهل و عیال داشته یا نه؟

امام زمان همسر دارد بچّه دارد یا نه؟

آیا علیاصغر و رقیّه خاتون از یک مادر هستند یا نه؟

آیا اربعین اول قافله اسرا، به کربلا آمدند یا نه؟

و از این قبیل سؤالات فراوان است. مثل اینکه بپرسی جمعیّت افغانستان چقدر است؟ انصافاً و وجداناً جواب و پاسخ این سؤالات چه مشکلی از کار دنیا و آخرت ما باز میکند. مشهور این است که پدر عمر سعد از مولا علی(ع) سؤال کرد در سر و ریش من چند تا مو وجود دارد؟ تعداد موهای سر و صورت پدر عمر سعد چه نفعی و فایدهای به حال او دارد.

(نکته: غالب احادیثی را که نقل کردیم از کتاب میزان الحکمة آیت‌الله ری شهری جلد 6 ص 445 به بعد میباشد.)

 

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

عباس ابوالحسنی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: