ولایت فقیه | ۷
دوران غیبت و عدم حضور امام معصوم(ع): اگر نگوییم اتّفاق و اجماع فقهاى شیعه اما قطعاً مىتوان گفت اكثریت قریب به اتّفاق فقهاى شیعه نظرشان براین است كه در زمان غیبت امام معصوم هم، مانند زمان پیامبر و زمان حضور امام معصوم(ع) مشروعیت حكومت از طرف خداست ولى تحقّق عینى و استقرار آن با پذیرش مردمى و اقبال جامعه به آن است.
ولایت فقیه | ۶
مفهوم مقابل مشروعيت در اينجا مفهوم «غصب» است و منظور از حكومت نامشروع براساس اين اصطلاح، حكومت غاصب است. بنابراين، براساس تعريفى كه ما از مشروعيت ارائه داديم فرض دارد كه حكومتى در عين حال كه رفتارش خوب و عادلانه است اما غاصب و نامشروع باشد.
ولایت فقیه | ۵
ظاهر امر این است كه دارند غذا مىخورند و شكمشان سیر مىشود اما واقع این است كه همین چیزى را كه مىخورند در واقع آتشى است كه در قیامت ظاهر خواهد شد و با آن خواهند سوخت و همین غذایى را كه مىخورند عذاب جهنّم آنها خواهد شد. و اگر كسى همین غذایى را كه مىخورد براى این باشد كه بدنش نیرو و قوّت بگیرد تا بتواند خدا را عبادت و اطاعت كند، خودِ این غذا خوردن عبادت مىشود و شخص به سبب آن مستوجب ثواب مىگردد و برایش بهشت مىسازد.
ولایت فقیه | ۴
بزرگترین آیهی قرآن مربوط به قرض دادن است كه تأكید مىكند اگر پولى را به كسى قرض مىدهید از او نوشته و رسید بگیرید و پول را در حضور دو شاهد به او بدهید و اگر اتفاقاً در جایى هستید كه قلم و كاغذى نیست تا رسید بگیرید، كسى هم نیست تا شاهد باشد در چنین جایى رهن بگیرید یعنى در مقابل این پولى كه به او قرض مىدهید یك شىء قیمتى از او بگیرید و هر وقت پولتان را پس داد آن رابه او برگردانید.
ولایت فقیه | ۳
پاپها و كلیسا با در اختیار داشتن تجارتها و صنایع بزرگ و همچنین برخوردارى از موقوفات و زمینهاى كشاورزى وسیع و فراوان، از قدرت اقتصادى و نظامى عظیمى بهره مىبردند و عملاً به گونهاى شده بود كه حاكمیت و نفوذ خود را بر سراسر قارّهی اروپا تحمیل مىكردند و براحتى در مقابل حكّام و سلاطین سرزمینهاى دیگر صف آرایى مىكردند و با آنها درگیر مىشدند.
ولایت فقیه | ۲
حكومت كردن به معناى خاصّش و اینكه كسى مباشرت در كارها داشته باشد و امور را مستقیماً رتق و فتق نماید اختصاص به افراد انسان دارد و به این معنا بر خداوند متعال صدق نمىكند.
ولایت فقیه | ۱
انحراف ابتدا در زمینهی شناختهاى مردم پدید مىآید. یعنى آن جایى كه مردم از شناخت صحیح نسبت به مبانى و اصول اسلامى غفلت مىكنند و آگاهى آنها كم مىشود، دستهاى شیطنتآمیز مشغول به كار شده و افكار نادرستى را بجاى معارف اسلام ترویج مىنمایند و با آب و رنگ اسلامى و بكارگیرى شگردها و ابزارهاى تبلیغاتى به تدریج افكار مردم را از مسیر صحیح منحرف مىكنند.