پرتوی از عظمت امام حسین (ع) | ۳۸
متحصّن شدن در اماکن مقدّسه که مورد احترام عامه است طرف مقابل را در یک بنبست دینی و عرفی میگذارد؛ زیرا اگر احترام آن مکان مقدس را هتک نماید از موقعیت و در نفوس کاسته میشود و مورد خشم و تنفّر عموم قرار میگیرد و اگر بخواهد از آن مکان احترام کند باید دست دشمن را باز بگذارد، و بنشیند و ناظر اقدامات خصمانه او باشد.
پرتوی از عظمت امام حسین (ع) | ۳۷
«خدا! این قبر پیغمبر تو محمّد است، من پسر دختر پیغمبر تو هستم، و آنچه برای من پیش آمده میدانی. خدایا! من معروف و کار نیک را دوست میدارم و منکر و کار بد را زشت و منکر میشمارم. من از تو به حقّ این قبر و آن کس که در آن است میخواهم که برای من اختیار کنی آنچه را رضای تو در آن است و باعث رضای پیغمبر تو و مؤمنین است».
پرتوی از عظمت امام حسین (ع) | 36
مسلمانان، مسلمانان زمان پیغمبر(ص) نبودند. تجمّلات دنیا و خوشگذرانیها در آنها اثر کرده و شیرینی حکومت و ریاست را چشیده بودند ثروتهای کلان، و مال و زمین و محصول فراوان، غلامان و کنیزان؛ تعلّقاتشان را به دنیا زیاد و ایمانشان را ضعیف ساخته بود.
پرتوی از عظمت امام حسین (ع) | ۳۵
حسین(ع) در این قیام، نه حکومت و مقام ظاهری و دنیوی میخواست و نه بسط نفوذ و مال و ثروت؛ برای اطاعت خدا از بیعت یزید خودداری کرد و برای اطاعت امر خدا از حرمین شریفین هجرت نمود و برای اطاعت خدا جهاد کرد و برای برانگیخته شدن آن حضرت به این قیام باعثی جز امر خدا و ادای تکلیف نبود.
پرتوی از عظمت امام حسین (ع) | ۳۴
فقر عمومی و تنگدستی مردم را سخت در فشار گذارده و بیتالمال مسلمین که باید صرف رفاه حال مردم و پیشرفت امور اقتصادی و عمرانی و تأمین منافع عامه و ترقی و پیشرفت جامعه شود، بیشتر صرف انعام و جوایز و صلهها و حقوقهای کلان به طرفداران سیاست و جاسوسان و سازمانهای دستگاه بنیامیه و خرید کنیزان خواننده و نوازنده و مجالس بزم و شراب و قمار و رقص و طرب میشد.
پرتوی از عظمت امام حسین (ع) | ۳۳
وقتی سه روزی که یزید دستور داده شهر مدینه بر سپاهش مباح باشد، پایان یافت، روز چهارم، مسرف ملعون فرمان داد تا اسیران را در غل کردند، سپس سایر مردم را که از قتل نجات یافته بودند احضار کرده و از آنها برای یزید و جانشین او بیعت گرفت که جان و مالشان ملک او باشد و هر حکمی بخواهد در آن بدهد. در آن روز هرکس از این بیعت سرباز زد و تصویب نکرد یا عذری آورد، کشته شد.
پرتوی از عظمت امام حسین (ع) | ۳۲
سیاهترین صفحات تاریخ بشر صفحاتی است که در آن، شرح زندگی یزید ثبت شده است. اگرچه رسواییها و جنایتهای بنیامیه آنها را در میان بزهکاران تاریخ و زمامداران پست و جبار، مشهورتر از همه ساخت؛ ولی یزید برای این دودمان ننگ و عاری شد که نزدیک بود مردم آنهمه ننگ و رسوایی سایر افراد این فامیل را فراموش کنند و فقط یزید را یگانه قهرمان کفر و شرارت، طغیان و سبک مغزی، دنائت و عداوت با خاندان پیغمبر(ص) بشناسند.
پرتوی از عظمت امام حسین (ع) | ۳۱
پس عجب نیست اگر بعضی از مستشرقین متعصب مسیحی مانند لامنس بلژیکی، از معاویه و یزید طرفداری میکنند؛ زیرا حکومت آنها تحت نفوذ مسیحیها و سدّ راه اجرای حقیقی برنامههای اسلامی بود و چنین حکومتهایی همیشه مورد پشتیبانی و تأیید حکومتهای استعماری مسیحی بوده و هست.
پرتوی از عظمت امام حسین (ع)| ۳۰
معاویه با این حسابها دشمن سرسخت علی(ع) بود و این علامت نفاق در وجودش ریشه دوانیده، همه نواحی وجودش را مثل سرطان گرفته بود، و قصدش از آن همه جسارت و سبّ بر سر منابر، سبّ پیغمبر اعظم(ص) بود، از سیوطی نقل شده که در ایام بنیامیّه بیش از هفتادهزار منبر بود که بر آنها به علی(ع) لعن میکردند.
پرتوی از عظمت امام حسین (ع) | ۲۹
بهطور یقین معاویه تلاش میکرد که اسلام را از بین بردارد، و دین را دین ابیسفیان و شریعت جاهلیت و روش آل حرب و طریقه بنیامیّه قرار دهد و آن همه دشمنی و جنگهای او با خاندان هاشم، مخصوصاً علی(ع) دشمنی با پیغمبر (ص) و تعقیب جنگهای پدر، و جد مادری، و فامیلش به اسلام بود.
پرتوی از عظمت امام حسین (ع) | ۲۸
ابوسفیان از مکه به مدینه آمد، داستان سقیفهی بنیساعده و بیعت ابوبکر و غصب خلافت را، برای روشن کردن آتش یک جنگ داخلی در اسلام، وسیله خوبی شناخت، لذا نزد علی(ع) آمد و گفت: دست بده تا با تو بیعت کنم به خدا سوگند اگر بخواهی مدینه را از سوار و پیاده پر میکنم.
پرتوی از عظمت امام حسین (ع) | ۲۷
پیغمبر اعظم(ص) در حقّش نفرین کرد و او به ارتعاش بدن مبتلا شد ولی دست از سوء رفتار بر نمیداشت، و پیغمبر(ص) چنانچه خلق و خوی مبارکش بود با او و سایر منافقین به حلم و بردباری رفتار میکرد و به خاطر همان اسلام صوری با آنها مدارا میفرمود، معذلک بیحیایی را از حدّ گذرانید، لذا چون توقفش در مدینه سبب فتنه و فساد بود پیغمبر(ص) او و فرزندانش را به طائف فرستاد
پرتوی از عظمت امام حسین (ع) | ۲۶
حسین(ع) کسی بود که در صلاحیت اخلاقی و قدس مقام و بلندی رتبه او احدی از بنیامیه هم تردید نداشت، و حتی آنهایی که به جنگش رفتند و او را به طمع منافع دنیا شهید کردند، اگر به وجدان خود رجوع میکردند نمیتوانستند منکر فضایل او و اینکه سزاوارترین مردم به خلافت و پیشوایی مسلمانان است بشوند.
پرتوی از عظمت امام حسین (ع) | ۲۵
حتی وقتی جرثومه شرارت و خباثت، شمر ملعون روز عاشورا به خیام طاهره نزدیک شد و در پیرامون خیمههای جلالت و عظمت میگردید تا نقطهای را که از آنجا میتوان به خیام و لشکرگاه امام(ع) حمله کرد، معین سازد، خندقی را دید که آتش در آن افروختهاند؛ بانگ برداشت و به امام(ع) جسارت کرد.
پرتوی از عظمت امام حسین (ع) | ۲۴
این جواب امام(ع) مقدار قوّت تصمیم، و توجّه او را به پایان کار، و عزم خللناپذیرش را آشکار میکند که برای نیل به هدف و انجام برنامهای که خود را موظّف به اجرای آن میدانست به قدر سرانگشتی حاضر به عقبنشینی نیست، و ضمناً به مصیبت سر انور خودش که برای یزید هدیه میشود اشاره فرمود.
پرتوی از عظمت امام حسین (ع) | ۲۳
امام حسین(ع) در اوج صفات عالیه قرار گرفت، و علوّ مرتبه او به حدّی است که ثریّا از رسیدن به معنای آن فرومایه و حقیر است، و در آن بازاری که غنیمتهای مجد و بزرگی را قسمت کردند سهم وافرتر، و نصیب بیشتر مخصوص او گردید، و جرثومه عزّت بیت رسالت، و خاندان نبوّت در او و برادرش حسن(ع) انحصار یافته بود. خصال مجد و فضیلت آنها مورد اتّفاق است، و چرا چنین نباشد، و حال آنکه آن دو بزرگوار فرزندان فاطمه بتول و مقبول حضرت رسول(ص) بودند.
پرتوی از عظمت امام حسین (ع) | ۲۲
همانطور که یک بازرگان اگر در یک معامله یقین به هزار میلیون سود کند از آن معامله نخواهد گذشت. حسین(ع) هم در این معاملهای که با خدا کرد یقین به همه قسم سود و فایده معنوی و دینی و اخروی داشت، و کسی که دارای آنچنان ایمان محکم به خدا و ثواب خداست نمیتواند از این معامله صرفنظر کند، و هیچ شبهه و تردید ندارد که هرچه را در این معامله عوض قرار دهد باز هم سود و نفع او بیحساب است.
پرتوی از عظمت امام حسین (ع) | ۲۱
این یک نوع گردنکشی و فساد در زمین است که شخص زمامدار بر زیردستان خود به لباس و مرکب و مسکن برتری بگیرد، و برای خود دستگاه و تشریفات قرار دهد که او را غیر از مردم عادی بدانند و به عادات دوران جاهلیت و پیش از اسلام خو بگیرد. این عادات زشت همان رسومی است که بنیامیه تجدید کردند و پس از انحراف خلافت از مسیر خود و گرایش به سبک جاهلیّت، در کشورهای اسلامی دوباره برقرار شد.
پرتوی از عظمت امام حسین (ع) | ۲۰
یزید که به اصطلاح شاهزاده و ولیعهد معاویه بود، و تمام وسایل شهوترانی مانند پول و مقام و زور و کنیزکان ماهرو وزنهای رقّاصه و خواننده خودفروش در اختیارش بود با همه اینها باز چشم طمع به بانوی شوهرداری که باید خود و پدرش پاسدار عصمت و عفت او باشند دوخت، و به شیوه اراذل و شهوتپرستانی که در وفور عیش و نوش حکومت تربیت میشوند ناآرام شد، و چون آن زن، نجیبه و پاکدامن و باعفّت بود...
پرتوی از عظمت امام حسین (ع) | ۱۹
علی و اهل بیتش در این صفت، شهره آفاق شدند و تنها دِرهم، و قرص نانی را که داشتند به فقرا میدادند و دیگران را بر خود مقدم میداشتند و ایثار مینمودند. ای بسا که خودشان گرسنه و برهنه به سر بردند و غذا و جامه خود را در راه خدا بخشیدند.