حج؛ برنامهی تکامل| ۴۵
بدیهی است ملّتی که همه ساله، «عید خون» دارد و موضوع گذشت از مال و جان در راه دفاع از حریم قومیّت خود را به عنوان یک امر مقدّس دینی، در صورت رمی جمرات و کشتن قربانی نشان داده و تمرین میکند، هرگز تن به ذلّت و خواری نخواهد داد.
حج؛ برنامهی تکامل| ۴۴
قربانی، رمز فداکاری و ازخودگذشتگی و دادن جان در راه محبوب و حدّ نهایی تسلیم در برابر معبود است. یعنی همچنان که خون این قربانی را در راه تو ای خالق یکتا! بیدریغ میریزم، حاضرم بدون هرگونه تعلّل در راه دفاع از حریم دین و اجرای فرامین آسمانی تو از جان خود نیز بگذرم.
حج؛ برنامهی تکامل| ۴۳
یکی از وظایف واجبهی در منی، «رمی جمرات» است، یعنی پرتاب نمودن تعداد معیّنی سنگریزه به ستونهای مشخّصی در منی که به نام «جَمْرهی اُولی» و «جَمْرهی وُسْطی» و « جَمْرهی عَقَبَه» نامیده میشوند.
حج؛ برنامهی تکامل| ۴۲
آری! منی قربانگاه است. آنجا باید سر دنیا در راه جلب رضای خدا بریده شود. آنجاست که باید تمام تشخّصات و تعیّنات دنیایی از مال و جاه و مقام و شهرت و حتّی جان و فرزند، فدای حضرت معبود گردد.
حج؛ برنامهی تکامل| ۴۱
این برنامه، روشنگر اين حقيقت است كه انسان خداشناس بعد از وقوف در موقف عرفات و آشنا گشتن با مطلقالكمال و كلّالجمال به درجهاى از مشعر عالى و درك شعور روحانى مىرسد كه اصلاً تمام دنيا و جميع شئون زندگى مادّى، در نظرش مانند خاك و سنگريزهی بىارزش میآید
حج؛ برنامهی تکامل| ۴۰
آسمان پرستارهی مشعر با صفا و لطافت عجيب و تشعشع و تلألؤ كواكب درخشانش كه توأم با سطوت و هيبت خاصّى است، يك نوع حال ملكوتى و جذبهی روحانى مخصوص به انسان مىبخشد كهآدمى را در یک عالم ديگرى جدا از عالم ديگران سير مىدهد...
حج؛ برنامهی تکامل| ۳۹
اين بشر بازیگر، قدر نعمت نشناخته و از سرّ وجود غافل گشته و با حرص و ولعى تمام، بوسيلهی نورهاى مصنوعى، شب را هم تبديل به روز كرده و تمام اوقات اين عمر گرانمايه را در ميدان دنياطلبى به كار انداخته و خود را جسماً و روحاً فرسوده ساخته و از مقصد اصیل خلقت بىبهره و تهىدست مانده است.
حج؛ برنامهی تکامل| ۳۸
«مشعر» يعنى محلّى كه شعار خدا و نشان خداجويى و خداخواهى در آن كاملاً پيداست. آنجا، هيچ مظهرى از مظاهر دنياطلبى و خودخواهى ديده نمىشود. حتّى نورها و روشنايىهاى دنيايى هم در آن بيابان، خاموش است تا چشم هوسباز انسان چيزى را نبيند و دل را دنبال خود، به اين سو و آن سو نكشاند.
حج؛ برنامهی تکامل| ۳۷
حال اى خدا! اگر وظيفهی ما دعا کردن است و گدايى، يا قديمالاحسان اين وظيفهی ما. پروردگارا! قَسَمَت مىدهيم به مقرّبيّت و محبوبيّت محبوبترين خلق در پيشگاه اقدست، محمّد و آل محمّد(ص) در فرج ولىّ اعظمت امام زمان ما(عج) تعجيل فرما و در پرتو نور هدايت آن حضرت، جامعهی بشر را به صراط مستقيم عقل و ايمان هدايت فرما.
حج؛ برنامهی تکامل| ۳۶
تمام ظلمات محیط زندگى و اقسام بدبختىهاى فردى و اجتماعى از جهل و فقر و مرض و فساد اخلاق وحشتناك كه شدیداً دامنگیر اولاد آدم شده و دنیا را تا لب پرتگاه سقوط حتمى كشانیده است، همه و همه، با طلوع آفتاب وجود اقدس انور آن حضرت برطرف گردیده...
حج؛ برنامهی تکامل| ۳۵
ممکن است كسى حال زار انسان را ببيند و نالهاش را بشنود، امّا عالم به دردهاى درونى و ناگفتنىاش نباشد يا آنكه عالم باشد، امّا قادر به قضاى حوايج و حلّ مشكلات او نگردد يا هم عالم باشد و هم قادر، ولى فاقد رحمت و مهربانى نسبت به انسان باشد...
حج؛ برنامهی تکامل| ۳۴
خدایا! چه عامل قهّارى، اين جمعيّت كثير را از خانه و كاشانهشان بيرون كشيده و در اين پهندشت بىآب و گياه، خاكنشين ساخته است؟! آیا زوری و سرنيزهاى در كار بوده؟ آيا پولى گرفته و تطميعى شدهاند؟ نه اى خالق مهربان! بلكه انگيزهی اين جنبش، همانا ايمان به ذات مقدّست بوده و اطاعت امر رسول مكرّمت؛ والسّلام.
حج؛ برنامهی تکامل| ۳۳
اساساً باب دعا، باب وسيعى است كه از خزائن رحمت و كرم نامتناهى پروردگار، به روى بندگان، مفتوح شده است. برکات عالیّهای كه از اين در، عايد انسانهاى پاكدل مىشود، برابری با تمام نتايج ساير ابواب سعادت مینماید، با اين تفاوت كه سنگينى اعمال بدنى ديگر عبادات را هم ندارد.
حج؛ برنامهی تکامل| ۳۲
کسی كه در اين دو موقف: عرفه و مشعر، وقوف كند و بين اين دو كوه [صفا و مروه] سعى نمايد و گرد اين خانه [كعبه] طواف انجام داده و نماز پشت مقام ابراهيم بجا آورد، در عين حال بعد از تمام اين اعمال، پيش خود بگويد يا گمان نماید كه خدا او را نيامرزيده است، اين آدم از همه كس، گناهش عظيمتر است...
حج؛ برنامهی تکامل| ۳۱
بعد از طواف و انجام نماز طواف، وظيفهی زائر «سعى بين صفا و مروه» است كه بايد مسافت فاصلهی بين دو كوه را هفت بار بپيمايد. از «صفا» شروع کرده و در «مروه» ختم نمايد و با اين عمل، حالت اضطراب خاطر و نگرانى روحى خود را بارز سازد كه یارای دل كندن از خانهی محبوب ندارد؛ گاه مىرود و گاه برمىگردد.
حج؛ برنامهی تکامل| ۳۰
«طواف» يعنى دور چيزى گرديدن و بر گرد چيزى چرخيدن و اين عمل، علامت كمال علاقه و نشانهی منتهاى محبّت است، تا آنجا كه شخص محبّ، خود را فداى محبوب مىسازد و بلا گردان او مىشود، آنچنان كه پروانهی عاشق شمع، آنقدر بر گرد شمع مىچرخد و مىگردد تا عاقبت، خود را با بال و پرى سوخته، به پاى شمع مىافكند.
حج؛ برنامهی تکامل| ۲۹
آنچنان احترام به حقوق در اسلام منظور است كه نباتات و حيوانات هم بايد در پرتو دين، حقّشان محفوظ بوده و از تعدّى و اجحاف، در امان باشند، تا چه رسد به جامعهی انسانها كه حقوق عالىترى دارند و احترام و امنيّت بيشترى مىخواهند.
حج؛ برنامهی تکامل| ۲۸
کسانی که از جهات و جوانب مختلفهی عالم، به قصد زيارت خانهی خدا مىروند، موظّف میباشند هنگام رسيدن به ميقات يا محاذات ميقات، توقّف كنند و اعمال حرام را كه اوّلين قسمت از اعمال عمره و حجّ است، بجا آورند و «مُحْرِم» شوند؛ لباس معمولى خود را از تن بر كنند و دو جامهی احرام، بر خود بپوشند و لبّيك گفته و رو به حرم بروند.
حج؛ برنامهی تکامل| ۲۷
همچنان كه در سفر حجّ، توشهاى به قدر طول سفر و مركبى براى انتقال به مكّه لازم دارد، در سفر مرگ نيز توشهاى به قدر طول سفر و مركبى براى انتقال به عالم قبر مىخواهد؛ اما چه نزديك و قطعى است آن انتقال و چه طولانى است آن سفر.
حج؛ برنامهی تکامل| ۲۶
حجّ كه طواف بر گرد آن جمال است و يكى از اجزائش نماز است، بطور مسلّم و به طريق اولی بايد ركن عمدهاش تحصيل طهارت باشد که با آب توبهی خالص و كامل، خود را از جميع گناهان كه اهمّ آنها «مظالم عباد» است و تضييع «حقوقالنّاس»، شستشو دهند و تطهير نمایند.