آشکار شدن قبر مخفی حضرت علی(ع) بعد از ۱۳۰ سال
داستان‌هایی از حضرت علی(ع)| ۱۰

آشکار شدن قبر مخفی حضرت علی(ع) بعد از ۱۳۰ سال

بار دیگر دیدیم؛ آهوان از آن تپه فرود آمدند، و سگها به سوی آنها رفتند، آهوان به سوی آن تپه رفتند، و بازها و سگها از رفتن به سوی تپه باز ایستادند، و این حادثه سه بار تکرار شد.
تشکر فرشتگان از جانبازی علی(ع)
داستان‌هایی از حضرت علی(ع)| ۹

تشکر فرشتگان از جانبازی علی(ع)

در حقیقت، سلام فرشتگان، همان تشکّر و قدرشناسی فرشتگان از فداکاری و جرئت و جانبازی علی(ع) بود که آنچنان در خطرناکترین موارد، حماسه می‌آفرید.
اخلاص حضرت علی(ع)
داستان‌هایی از حضرت علی(ع)| ۸

اخلاص حضرت علی(ع)

همه‌ی حاضران سکوت کردند، جز علی(ع) که گفت: «از خانه بیرون آمدم و یک دینار پول داشتم و می‌خواستم با آن، آرد بخرم، در راه با مقداد ملاقات کردم، نشانه گرسنگی را از چهره‌ی او دیدم، آن دینار را به او دادم».
عدل حضرت علی(ع)
داستان‌هایی از حضرت علی(ع)| ۷

عدل حضرت علی(ع)

امام علی(ع) در تقسیم بیت‌المال هیچگونه تبعیضی قائل نبود و عرب را بر عجم یا مرد را بر زن و یا اشرافی را بر مَوالی و غلامان ترجیح نمی‌داد و همین موجب شده بود که بعضی از نژاد پرستان دنیاپرست به معاویه بپیوندند.
پارسایی امام علی(ع)
داستان‌هایی از حضرت علی(ع)| ۶

پارسایی امام علی(ع)

امام علی(ع) شمشیر خود را کشید و به قنبر فرمود: «وای بر تو، دوست داری که به خانه‌ام آتش بیاوری» سپس آن ظرفها را قطعه قطعه کرد، و سرپرست‌های امور شهری را طلبید، آنها را به آنان داد، تا عادلانه بین مردم تقسیم کنند.
احترام شایان پیامبر(ص) به علی(ع)
داستان‌هایی از حضرت علی(ع)| ۵

احترام شایان پیامبر(ص) به علی(ع)

«ای عمو! سوگند به خدا، خداوند بیشتر از من علی(ع) را دوست دارد». سپس فرمود: خداوند، فرزندان هر پیامبری را در نسل خود آن پیامبر قرار داد ولی فرزندان مرا در نسل علی(ع) قرار داده است.
شکوه و جلال علی(ع) از زبان عمر
داستان‌هایی از حضرت علی(ع)| ۴

شکوه و جلال علی(ع) از زبان عمر

ناگهان علی(ع) را دیدیم مانند شیر پنجه افکن، کفی از ریگ زمین را برداشت و به صورت ما ریخت و گفت: «زشت و بریده و پوشیده باد روی شما، به کجا فرار می‌کنید، آیا به سوی دوزخ فرار می‌کنید؟» ما به میدان باز نگشتیم، بار دیگر بر ما حمله کرد...
ماجرای کُشتی گرفتن حضرت علی(ع)
داستان‌هایی از حضرت علی(ع)| ۳

ماجرای کُشتی گرفتن حضرت علی(ع)

ابوطالب پسران خود، و پسران برادران خود، و پسران عموهای خود را به گرد هم جمع می‌کرد، و به آنها می‌گفت: دو نفر دو نفر کشتی بگیرند، در آن وقت علی(ع) «حدود ده ساله» بود، ابوطالب می‌دید، پسرش علی(ع) با هر کسی که کشتی می‌گیرد، او را به زمین می‌زند و بر او پیروز می‌شود.
نمونه‌ای از فداکاری امام علی(ع)
داستان‌هایی از حضرت علی(ع)| ۲

نمونه‌ای از فداکاری امام علی(ع)

پیامبر(ص) شمشیر خود را که ذوالفقار نام داشت، به علی(ع) داد، امام علی(ع) پیاپی بدون وقفه، با آن شمشیر، از حملات دشمن جلوگیری می‌نمود، سراسر بدنش مجروح شده بود، به طوری که شناخته نمی‌شد.
اولین مرد مسلمان
داستان‌هایی از حضرت علی(ع)| ۱

اولین مرد مسلمان

سکوت مرگبار سراسر مجلس را فراگرفت، ولی ناگهان نوجوانی این سکوت را شکست و او علی(ع) بود (که در حدود 13 سال داشت) برخاست و گفت: «ای رسول خدا! من تو را یاری می‌کنم». رسول خدا(ص) فرمود بنشین! بار دوّم باز پیامبر(ص) دعوت خود را ابلاغ کرد، هیچکس پاسخ نداد جز علی(ع)، بار سوم نیز این دعوت تکرار شد.