پرهیز امامان(ع) از عوامل بیماریزا
امامان(ع) بدون استثنا از هرگونه عاملی که موجب بیماری میشد، پرهیز میکردند و به پیروان خود دستور میدادند از آنها پرهیز نمایند.
پرخوری و چاقی یکی از عوامل بیماری و زمینهساز بیماریها است. امامان(ع) به شدّت از پرخوری و چاقی نهی مینمودند. میان امامان، تنها امام باقر(ع) بدن چاقی داشت و آن هم بر اثر پرخوری نبود. طبیعت بعضی از بدنها به گونهای است که با غذای کم هم چاق میشوند.
پیامبر(ص) فرمود:
اَلْمِعْدَۀُ بَیْتُ الدّاءِ وَالْحِمْیَۀُ رَأْسُ کُلٍّ دواءٍ ؛[1]
معده، خانه بیماری است و پرهیز و امساک سرآمد همۀ داروها میباشد.
رسول خدا(ص) فرمود:
صُومُوا تَصِحُّوا ؛[2]
روزه بگیرید تا سلامتی یابید.
نیز فرمود:
عَلَیْکُمْ بِالصَّوْمِ فَإِنَّهُ مَحْسِمَۀٌ لِلْعُرُوقِ، وَ مُذْهِبَۀٌ لِلْأَشَرِ؛[3]
بر شما باد به روزه گرفتن؛ چون پاککننده غلظت درون رگها، و زداینده چیزهای زاید بدن است.
امیر مؤمنان علی(ع) به پسرش، امام حسن(ع) فرمود: «هرگاه خواستی سلامت خود را حفظ کنی و از طبیب و دارو بینیاز شوی؛ چهار دستور را رعایت کن: هنگامی که به غذا اشتها نداری غذا نخور، هنگامی که سیر نشدهای از غذا دست بکش، غذا را کاملاً در دهان جویده و سپس فرو ببر و قبل از خواب، قضای حاجت کن».[4]
رسول خدا(ص) فرمود:
لَیْسَ شَیءٌ أَبْغَضَ إِلَی اللهِ مِنْ بَطْنٍ مِلْآنِ ؛[5]
هیچ چیزی در پیشگاه خدا مبغوضتر از شکم پر نیست.
امام صادق(ع) فرمود:
لاتَسَمَّنُوا تَسَمُّنَ الْخَنازِیرِ لِلذِّبْحِ؛[6]
بدنتان را همچون خوکهایی که برای کشتن پرواز میکنند، چاق نکنید.
حفظ بدن از سرماخوردگی و بیماریهای دیگر
در عصر امامان(ع)، حمّام خصوصی در منازل نبود، بلکه همه مردم حتّی خلیفه، از حمّامهای عمومی استفاده میکردند. امامان(ع) موقع بیرون آمدن از حمّام، خود را به طور کامل میپوشاندند تا سرما نخورند.
محمّد بن موسی در مورد امام باقر(ع) و امام صادق(ع) میگوید:
خَرَجا مَنَ الْحَمّامِ مُتَعَمِّمِمینَ، شِتاءً کانَ أَوْ صَیْفاً، وَ کانا یَقُولان: هُوَ أَمانٌ مِنَ الصُّداعِ؛[7]
آنان وقتی از حمّام بیرون میآمدند، خواه تابستان و یا زمستان، سر و گردن خود را میپوشاندند و میگفتند: پوشاندن موجب حفظ از سرماخوردگی و سردرد خواهد شد.
امام صادق(ع) فرمود:
إِغْسِلُوا أَرْجُلَکُمْ بَعْدَ خُرُوجِکُمْ مِنَ الْحَمّامِ، فَإِنَّهُ یَذْهَبُ بِالشَّقِیقَۀِ، وَ إِذا خَرَجْتَ فَتَعَمَّمْ؛[8]
پس از بیرون آمدن از حمّام، پاهای خود را بشویید، چرا که این کار، درد نیمی از سر (یا درد نیمی از صورت) را برطرف میسازد، و هنگامی که از حمام بیرون آمدی، سرت را با پارچهای ببند.
نیز فرمود:
لاتُدَّلِّکْ بِالْخَزَفِ، فَأِنَّهُ یُورِثُ الْبَرَصَ؛[9]
بدن خود را در حمام با سفال نمال، زیرا مالیدن با سفال موجب بیماری پیسی میگردد.
این دستورهای امامان(ع) که نمونههایی از دهها دستورهای طبّی است، بیانگر آن است که امامان(ع) به حفظ سلامتی اهمیّت میدادند و بر آن تأکید فراوان داشتند.
اهمیّت حجامت و خونگیری
از عواملی که برای حفظ سلامتی بسیار کارساز و مفید است، حجامت و خونگیری میباشد. یکی از برنامههای جدّی پیامبر(ص) و امامان(ع) برای پیشگیری از بیماریها، حجامت بود. آنان حجامت میکردند و دستور مؤکّد به آن میدادند.
حجامت یک نوع روش خونگیری با مکیدن به کمک بادکش است، که با ایجاد خراش سطحی روی پوست، بین دو شانه، جایی که رشتههای عصب از آن جا عبور نکرده، یا نقاط دیگری که این گونه است، انجام میگیرد.
حجامت موجب درمان بیماریهای چرکین، و بیماریهای جلدی، و باز شدن رگها، و جلوگیری از غلظت خون میشود و خواصّ بسیاری برای سلامتی و جلوگیری از بیماریها دارد.
سالها بود که علم پزشکی جدید، با حجامت مخالفت میکرد و کمکم این موضوع مهم حیاتی متروک شده و به دست فراموشی سپرده گردید، ولی مدّتی است که گروهی از پزشکان متعهّد آن را احیا کردهاند.
حجامت از دیدگاه روایات امامان(ع)
نزدیک به پانصد روایت از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) درباره حجامت نقل شده است که قطعاً آن همه روایات، نشاندهنده اهمیّت حجامت است و نباید از کنار آنها به سادگی رد شد. آن همه تأکید نشان میدهد که باید موضوع حجامت را به طور جدّی دنبال کرد و از هرگونه سهلانگاری پرهیز نمود.[10]
در این جا برای نمونه، چند روایت را نقل میکنیم:
1ـ رسول خدا(ص) فرمود: در شب معراج به هر فرشتهای میرسیدم، به من میگفت:
یا مُحَمَّدُ! اِحْتَجِمْ وَأْمُرْ أُمَّتَکَ بِالْحِجامَۀ؛[11]
ای محمّد! حجامت کن، و امّت خود را به حجامت فرمان بده.
2ـ امیر مؤمنان علی(ع) فرمود:
إِنَّ الْحِجامَۀَ تَصِحُّ الْبَدَنَ وَ تَشُدُّ الْعَقْلَ؛[12]
حجامت، بدن را صحت میبخشد، و نیروی اندیشه را استوار میسازد.
3ـ رسول خدا(ص) فرمود:
إِنْ یَکُنْ فِی شَیْءٍ شَفاءٌ فَفِی شُرْطَۀِ الْحَجّامِ، أو شَرْبَۀِ عَسَلٍ ؛[13]
اگر در چیزی شفا باشد، در وسیلۀ خونگیری خونگیر، و شربت عسل میباشد.
4ـ نیز فرمود:
نِعْمَ الْعِیدُ، عِیدُ الْحُجامَۀِ، تَجْلُو الْبَصَرَ وَ تَذْهَبُ بِالدّاءِ؛[14]
نیکوترین عادت، عادت حجامت است که موجب روشنی چشم، و از بین رفتن درد و بیماری میگردد.
5ـ امام باقر(ع) فرمود: «دوا و درمان با چهار چیز است که اوّلی آن حجامت میباشد.»[15]
6ـ امام صادق(ع) فرمود:
مِنْ دَواءِ اْلأَنْبِیاءِ اَلْحِجامَۀُ والنُّورَۀُ وَالسَّعُوطُ ؛[16]
از دوای پیامبران، خونگیری، نوره کشیدن به بدن (برای زدایش مو) و قطره به بینی کردن برای عطسه نمودن است.
7ـ امام باقر(ع) فرمود:
خَیْرُ ما تَداوَیْتُمْ بِهِ: اَلْحُقْنَۀُ وَالسَّعُوطُ وَالْحِجامَۀُ وَالْحَمّامُ؛[17]
بهترین چیزی که به وسیله آن درمان میشوید عبارت است از: تنقیه، قطره ریختن به بینی برای عطسه، خونگیری، و استحمام.
موضوع حجامت به قدری مهم است که امام کاظم(ع) در زندان، خونگیر طلبید و حجامت کرد. شعیب عقرقوقی میگوید: روز چهارشنبه در زندان به محضر امام کاظم(ع) رسیدم، دیدم حجامت میکند. عرض کردم: امروز روزی است که مردم میگویند حجامت در چنین روزی موجب بیماری بَرَص (پیسی) است. فرمود: آن کس که نطفهاش هنگام قاعدگی مادرش بسته شده است، چنین ترسی را دارد».[18]
مطابق پارهای از روایات، از حجامت در بعضی روزها نهی شده و در بعضی روزها دستور داده شده است، ولی در روایتی آمده است: رسول خدا(ص) فرمود:
فَلْیَحْتَجِمْ فِی أَیِّ اْلأَیّامِ؛[19]
در هر روزی که شد، حجامت کن.
در روایت آمده است:
کانَ رَسُولُ اللهِ یَحْتَجِمُ یَوْمَ اْلاِثْنَیْنِ بَعْدَالْعَصْرِ؛[20]
رسول خدا(ص) روز دوشنبه بعد از عصر، حجامت میکرد.
نوشیدن شربت و خوردن انار بعد از حجامت
روایات متعدّدی بیانگر آن است که بعد از حجامت، برای جبران ضعفی که بر اثر حجامت حاصل شده و برای ساخته شدن خون تازه، خوردن شربت یا انار شیرین خوب است، در این مورد به سه روایت زیر توجّه کنید:
1ـ زید شحّام میگوید: در محضر امام صادق(ع) بودم، میخواست حجامت کند، قبل از حجامت یک عدد انار خورد. بعد از حجامت نیز یک عدد انار خورد و فرمود: این (انار) برطرفکنندۀ صفراست.[21]
2ـ امام حسن عسکری(ع) فرمود:
کُلِ الرُّمانَ بَعْدَ الْحِجامَۀِ رُمّاناً حُلْواً، فَإِنَّهُ یُسَکِّنُ الدَّمَ، وَ یُصَفِّی الدَّمَ فِی الْجَوْفِ؛[22]
بعد از حجامت، انار شیرین بخور، چرا که خون را آرامش میبخشد و آن را در داخل بدن، پاکسازی و صاف مینماید.
3ـ نیز از زُراره روایت شده است: امام صادق(ع) حجامت کرد، سپس به کنیز خود فرمود: سه ظرف شربت نزد من بیاور. آنگاه فرمود:
إِنَّ السُّکَّرَ بَعْدَ الْحِجامَۀِ یُورِثُ دَمَ الصّافِیِّ وَ یَقْطَعُ الْحَرارَۀَ؛[23]
همانا شربت شیرینی بعد از حجامت موجب ورود خون صاف، و قطع حرارت میگردد.
نمونهها
نمونه اوّل
در صدر اسلام، طبیبی برای درمان بیماران به مدینه آمد. مدّتها در آن جا ماند، کسی به او مراجعه نکرد. علّت را پرسید، گفتند: ما اصلاً بیمار نمیشویم، زیرا قرآن به ما فرموده است:
(کُلُوا وَاشْرَبُوا وَلا تُسْرِفِوا)؛[24]
بخورید و بیاشامید ولی اسراف در خوردن و نوشیدن نکنید.
ما براساس این آیه از پرخوری و پرنوشی پرهیز میکنیم و بیمار نمیشویم.[25]
نمونه دوم
شخصی به محضر پیامبر(ص) آمد و بر اثر پرخوری، آروغ زد. پیامبر(ص) خشمگین شد و به او فرمود:
«دور شو که پرخوران از رحمت خداوند دورند».[26]
نمونه سوم
هارون الرشید (پنجمین خلیفه عبّاسی) پزشک مخصوصی داشت که مسیحی بود. او در علوم پزشکی آن عصر، ماهر و معروف بود. روزی با یکی از دانشمندان اسلامی ملاقات کرد و گفت: من در کتاب آسمانی شما چیزی از طبّ نمییابم، در حالی که دانش مفید بر دو گونه است. علم ادیان و علم ابدان؟
دانشمند اسلامی پاسخ داد: خداوند متعال همۀ دستورهای طبّی را در قرآن، در نصف یک آیه بیان کرده است:
(کُلُوا وَاشْرَبُوا وَلا تُسْرِفوا)؛
بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید.
پیامبر ما، رسول خدا(ص) نیز طبّ را در این دستور خلاصه نموده است:
اَلْمِعْدَۀُ بَیْتُ الدّاءِ وَالْحِمْیَۀُ رَأْسُ کُلِّ دَواءٍ وَأعْطِ کُلَّ بَدَنٍ ما عَوَّدْتَهُ؛
معده، خانه بیماری است و پرهیز و کمخوری سرآمد همه داروهاست، و به آنچه بدنت را (از عادتهای صحیح) عادت دادهای، آن را از بدن دریغ مکن.
طبیب مسیحی با شنیدن این سخن، به توجّه عمیق اسلام به موازین طبّ و سلامتی، اقرار کرد و گفت:
ما تَرَکَ کِتابُکُمْ وَلا نَبِیُّکُمْ لِجالِینُوسَ طِبّاً ؛[27]
کتاب شما (قرآن) و پیامبرتان، برای جالینوس (طبیب معروف) طبّی باقی نگذاشت (یعنی آنچه را که جالینوس در مورد طبّ گفته، اسلام به صورت کاملتر و بهتر از او بیان کرده است).
نمونه چهارم
مردی از اهالی کوفه که لکنت زبان داشت، به محضر امام صادق(ع) آمد. امام صادق(ع) به او فرمود: «چرا ناهنجار سخن میگویی؟»
او عرض کرد: قسمتی از دهانم شُل شده (گویی بر اثر سکتۀ خفیف این عارضه پیش آمده بود). از این رو، نمیتوانم به طور استوار حرف بزنم.
امام صادق(ع) ضمن بیانی در حفظ سلامتی؛ فرمود:
اِجْتَنِبِ السَّمْنَ فَإِنَّهُ لایُلایِمُ الشَّیْخَ؛
از روغن و چربی دوری کن که با پیری مناسب نیست.
نیز فرمود:
إِذا بَلَغَ الرَّجُلُ خَمْسِینَ سَنَۀً فَلا یَبِیتَنَّ و فِی جَوْفِهِ شَیْءٌ مِنَ السَّمْنِ؛[28]
هرگاه انسان به پنجاه سالگی رسید، حتماً باید هنگامی که شب میخواهد بخوابد چیزی از چربی (اضافی) در بدنش نباشد.
نمونه پنجم
حمزۀ بن طیّار میگوید: در محضر امام کاظم(ع) بودم. آن حضرت دید من اظهار درد میکنم و پریشان هستم، فرمود: «چرا ناله میکنی؟» عرض کردم: دندانم درد میکند. فرمود: «اگر حجامت کنی، خوب میشود.» من رفتم و حجامت کردم، دردش ساکت شد و ماجرا را به اطلاع آن حضرت رساندم. حضرت فرمود:
ما تَداوی النّاسُ بِشَیءٍ خَیْرٌ مِنْ مَصَّۀِ دَمٍ، أَوْ مِزْعَۀِ عَسَلٍ ؛[29]
انسانها به هیچ دارویی درمان نگردند که بهتر و درمان بخشتر از یک بار مکیدن خونگیر یا خوردن مقداری عسل باشد.
نمونه ششم
ابراهیم بن یحیی میگوید: به محضر امام صادق(ع) رفتم و از زکام (ریزش فراوان آب بینی) گِله کردم، فرمود:
صُنْعٌ مِنْ صُنْعِ اللهِ، وَجُنْدٌ مِنْ جُنُودِ اللهِ، بَعَثَهُ اللهُ إِلی عِلَّۀٍ فِی بَدِنِکَ لِیَقْلَعَها؛[30]
زکام، کاری از کارهای خدا و لشکری از لشکرهای خداست. خداوند آن را به سوی بیماری فرستاده است تا آن را از بدن تو ریشهکن سازد.
سپس فرمود: «هنگامی که ریزش آب بینی قطع شد، به اندازۀ یک دانک شونیز، نصف دانک کندس (که دو نوع داروی گیاهی میباشد) را تهیه و آرد کن و آن را با دمیدن وارد بینیات کن که همین کار زکام تو را به کلّی از بین میبرد و اگر چنین نکردی باز اشکال ندارد، زیرا در زکام فواید بسیار است».
پینوشتها
[1] - تفسیر طنطاوی، ج 4، ص 149 و مجمعالبیان، ج 4، ص 413.
[2] - همان، ص 255.
[3] - کنزالعمّال، حدیث 23610.
[4] - خصال صدوق، باب الاربعه.
[5] - عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 36.
[6] - همان
[7] - بحارالأنوار، ج 76، ص 79.
[8] - همان.
[9] - همان، ص 81 .
[10] - این روایات در کتاب مستدرک الوسائل، ج 13، و در بحارالأنوار، ج 62 (از صفحه 108ـ135) تعداد 107 روایت درباره حجامت و در کتابهای متفرّق دیگر نقل شده است.
[11] - مستدرک الوسائل، ج 13، ص 77.
[12] - بحارالأنوار، ج 62، ص 114.
[13] - عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 35.
[14] - معانی الاخبار، ص 247.
[15] - بحارالأنوار، ج 62، ص 118.
[16] - همان، ج 62، ص 120.
[17] - همان.
[18] - روضۀ الکافی، ص 192.
[19] - مستدرک الوسائل، ج 13، ص 77.
[20] - بحارالأنوار، ج 62، ص 109.
[21] - همان، ج 62، ص 123.
[22] - همان، ص 123.
[23] - همان.
[24] - اعراف (7) آیه 31.
[25] - پیکار اسلام با اسراف، ص 23.
[26] - همان.
[27] - مجمع البیان، ج 4، ص 413.
[28] - وسائل الشیعه، ج 17، ص 82 .
[29] - همان، ص 180.
[30] - همان، ص 184.
محمّدتقی عبدوس ـ محمّد محمّدی اشتهاردی