کد مطلب: ۱۶۳
تعداد بازدید: ۲۲۷۸
تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۸:۴۱
محرم ماهی است که در ایام جاهلیت، جنگ در آن حرام بود اما بنی امیه با ریختن خون امام حسین علیه السلام در این ماه و بوجود آوردن حادثه کربلا، احترام این ماه را نگه نداشتند.

باز هم محرم شد ،ماه عاشقی ،ماه وفا ،ماه ادب و وفاداری حضرت عباس (ع) و پیروی از امام حق وماه دلداگی دو خواهر وبرادر در وسط میدان جنگ و بر نیزه شدن ماه به همراه اشک ستارگان و بوسیدن گلوی ماه و ماه وصال عشاق در سرزمین بلا ،ماه امام حسین (ع) ،او که ثارالله است خون خداست و قتیل العبرات ،کشته اشکهای روان است و هیچ مومنی اورا یاد نمی کند مگر اینکه بر او گریه می کند همانطور که انبیا و رسولان قبل از اینکه بدنیا بیاید ،برایش گریستند ودر هر شب جمعه به زیارت او می روند .ابراهیم ع به خاطر او اسماعیلش را می خواست ذبح کند و زکریا به خاطر او در پیری در طلب فرزند کرد تا در غم مصیبت فرزندش با پیامبر خاتم شریک شود.

محرم ماهی است که در ایام جاهلیت،جنگ در آن حرام بود اما بنی امیه با ریختن خون امام حسین علیه السلام در این ماه و بوجود آوردن حادثه کربلا،احترام این ماه را نگه نداشتند.[1]

ماه محرم ماه یاد آوری حادثه کربلا وعاشورا است ،محرم مانند عاشورا رمز احیای خاطره حماسه های کربلاست و نقش این ماه در حفظ دستاوردهای نهضت حسینی مهم است

ایام محرم فرصت خوبی برای پرداختن به مسایل دینی واعتقادی است در این رابطه خوب است که در این ایام به نکاتی توجه شود:

1-ضرورت شناخت علت قیام امام حسین علیه السلام ،که امر به معروف و نهی از منکر وعمل به سیره جدش وپدرش و اصلاح امت پیغمبر از این موارد است درجایی که امام حسین علیه السلام می فرمایند:

«أَنِّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي ص أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَر وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّي وَ أَبِي‏عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع »

همانا من از روى سبكسرى و گردنكشى، و نيز براى ايجاد فساد و ستمگرى دست به اين قيام نزدم، بلكه براى اصلاح اوضاع امّت جدّم قيام كردم، و مى‏خواهم «امر به‏ معروف‏» و «نهى از منكر» كنم، و به روش جدّم و پدرم على بن ابى طالب علیه السلام عمل كنم [2].

در جایی دیگر حضرت علت قیام خود را عمل نشدن به حق و تکلیف الهی برشمرده اند:

« أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لَا يُعْمَلُ‏ بِهِ‏ وَ أَنَّ الْبَاطِلَ لَا يُتَنَاهَى عَنْهُ لِيَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِي لِقَاءِ اللَّهِ مُحِقّاً فَإِنِّي لَا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَ لَا الْحَيَاةَ مَعَ الظَّالِمِينَ إِلَّا بَرَماً»

مگر نمى‏بينيد كسى به حق رفتار نمى‏كند و از باطل دست نمى‏كشد. تا مؤمن، به حق، مشتاق لقاى خدا شود؟ من مرگ را جز سعادت نمى‏بينم و زندگى با ستمكاران را جز محنت نمى‏دانم[3]

در زیارت روز اربعین که زیارت امام حسین علیه السلام آمده است که امام حسین علیه السلام به شهادت رسید تا بندگان را از ضلالت و جهالت وتاریکی نجات دهد :

« وَ بَذَلَ‏ مُهْجَتَهُ‏ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الجهاله و حیرة الضلاله»[4]

2- ضرورت شناخت پیام های عاشورا که شامل موارد زیادی است از جمله میتوان بر موارد زیر اشاره کرد:

مقابله باتحریف دین ، مبارزه با ستم طاغوتها و جور حکومتها ، عزت و شرافت انسان ، ترجیح مرگ‌سرخ بر زندگی ذلت بار ، پیروزی خون بر شمشیر و شهادت بر فاجعه ، شهادت طلبی وآمادگی برای مرگ ، فتوت وجوانمردی حتی در برخورد با دشمن ، نفی سازش با جور یا رضایت به ستم ، اصلاح طلبی‌در جامعه ، عمل به تکلیف به خاطر رضای خدا ، تکلیف گرایی چه به صورت فتح یا کشته‌شدن ، جهاد و فداکاری همه جانبه ، قربانی کردن خود در راه احیاء دین ، آمیختن عرفان باحماسه و جهاد با گریه ، قیام خالصانه برای خدا ، نماز اول وقت ، شجاعت و شهامت دربرابر دشمن ، صبر و مقاومت در راه هدف تا مرز جان ، ایثار ، وفا ، پیروزی گروه اندک ولی‌حق بر انبوه گروه باطل ، هواداری از امام حق و برائت و بیزاری از حکام جور ، حفظکرامت امت اسلامی ، لبیک گویی به فریاد استغاثه مظلومان ، فدا شدن انسانها در راه ارزشهاو

3-ضرورت شناخت مقام امام حسین علیه السلام :

امام باقر علیه السلام در باب فضایل امام حسین علیه السلام می فرمایند:

«إِنَّ اللَّهَ (تَعَالَى) عَوَّضَ الْحُسَيْنَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) مِنْ قَتْلِهِ أَنْ جَعَلَ الْإِمَامَةَ فِي ذُرِّيَّتِهِ، وَ الشِّفَاءَ فِي‏ تُرْبَتِهِ‏، وَ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ، وَ لَا تُعَدُّ أَيَّامُ زَائِرِيهِ جَائِياً وَ رَاجِعاً مِنْ عُمُرِهِ»[5]

محمّد بن مسلم از باقرين عليهما السّلام روايت كرده كه فرمودند: خداوند در عوض شهادت حسين بن علي امامت را در ذريه او نهادند، و شفا را در تربتش قرار دادند و اجابت دعا را در زير قبه‏ او قبول فرمودند، ايام زائرين آن حضرت از عمر آنها حساب نميشود.

مقام و جایگاه امام حسین علیه السلام آنقدر بالاست که برای ثواب زیارتش حق تعالى هزار هزار حسنه به او پاداش دهد و در قبال هر يك سيئه‏اى كه مرتكب شود تنها يك سيئه برايش منظور مى‏كند.زیارتش در روز عاشورا برابر ثواب هزار هزار حج و هزار هزار عمره و هزار هزار جهاد كه تمامى را در ركاب رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم انجام داده باشد برايش نوشته مى‏شود و همچنين خداوند متعال ثواب هر مصيبتى كه به انبياء و رسل و صدّيقين و شهدائى كه فوت كرده يا كشته شده‏اند رسيده است را از بدو خلقت دنيا تا انقراض عالم و قيام قيامت به او اعطاء مى‏فرمايد.[6]

در روایت دیگر آمده است که خداوند دوست دارد کسانی که امام حسین علیه السلام را دوست دارند.[7]

در روایت دیگر مقام بلند و آسمانی امام حسین علیه السلام توسط پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم بیان شده است:

از امام حسين عليه السّلام چنين نقل شده است كه روزى به خدمت جدّم رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله رسيدم، ابىّ بن كعب نيز در آنجا بود، حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمودند: خوش آمدى اى أبا عبد اللَّه! اى زينت بخش آسمانها و زمين‏ها، ابىّ پرسيد: چگونه ممكن است كسى غير از شما زينت بخش آسمانها و زمين‏ها باشد؟ حضرت فرمودند: قسم به خدائى كه به حقّ مرا پيامبر فرموده‏است، [مقام‏] حسين بن علىّ در آسمان بالاتر از [مقام‏] او در زمين است، و در طرف راست عرش الهى در باره او چنين نوشته شده است: چراغ‏ هدايت‏ و كشتى نجات، امام استوار، مايه عزّت و افتخار و [درياى‏] علم و گنجينه، و خداوند در صلب او نطفه‏اى پاك و پاكيزه و مبارك قرار داده است، دعاهايى به او تعليم داده شده است كه اگر هر مخلوقى آنها را بخواند خداوند- عزّ و جلّ- وى را به همراه او (امام حسين عليه السّلام) محشور مى‏فرمايد و در آخرت [حسين‏] شفيع او خواهد بود، و خداوند ناراحتى او را برطرف خواهد كرد، و به واسطه آن دعاها دين او را اداء كرده، كارش را آسان مى‏گرداند و راهش را روشن كرده، او را در مقابل دشمن قوى مى‏گرداند، و عيوب او را آشكار نخواهد كرد.[8]

4-عبرتهای عاشورا از جمله موارد مهمی است که باید در این ایام به آن پرداخت :

بعد از رحلت حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم ،عده ای از مدعیان اسلام که از مدتها قبل خواب حکومت را می دیدند ، برآن شدند تا به آرزوی دیرینه شان برسند گرچه لازمه ی این برنامه نادیده گرفتن فرمایشات پیامبر و به عبارت دیگر پایمال کردن خاندان پیامبر باشد ،بدین ترتیب سنتهای پیامبر را کنار گذاشتند و کم کم انحراف بزرگی در اسلام ایجاد شد،کار به جایی رسید که خلیفه میمون باز به روی کار آمد.

«عبرت ماجرای امام حسین(ع) این است که انسان فکر کند در تاریخ و جامعه‌ی اسلامی؛ ... چه حادثه‌ای اتّفاق افتاده و چه میکروبی وارد کالبد این جامعه شده است که بعد از گذشت نیم قرن از وفات پیامبر(ص) و بیست سال از شهادت امیرالمؤمنین(ع)، در همین جامعه و بین همین مردم، کسی مثل حسین بن علی(ع) را با آن وضع به شهادت می‌رسانند؟!
چه اتّفاقی افتاد و چطور چنین واقعه‌ای ممکن است رخ دهد؟ آن هم نه یک پسر بی‌نام و نشان؛ بل کودکی که پیامبر اکرم (ص)، او را در آغوش خود می‌گرفت، با او روی منبر می‌رفت و برای مردم صحبت می‌کرد. او پسری بود که پیامبر(ص) درباره‌اش فرمود: «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْن» رابطه‌ی بین این پدر و پسر، این‌گونه مستحکم بوده است. آن پسری که در زمان حکومت امیرالمؤمنین(ع)، یکی از ارکان حکومت در جنگ و صلح بود و در سیاست مثل خورشیدی می‌درخشید. آن وقت، کار آن جامعه به جایی برسد که همین انسان بارز و فرزند پیامبر(ص)، با آن عمل و تقوا و شخصیت فاخر و عزّت و با آن حلقه‌ی درس در مدینه و آن همه اصحاب و یاران علاقه‌مند و ارادتمند و آن همه شیعیان در نقاط مختلف دنیای اسلام را، با آن وضعیت فجیع محاصره کنند و تشنه نگه دارند و بکشند و نه فقط خودش، بلکه همه‌ی مردانش و حتّی بچه‌ی شش‌ماهه را قتل عام کنند و بعد هم زن و بچه‌ی این‌ها را مثل اسرای جنگی اسیر کنند و شهر به شهر بگردانند. قضیه چیست و چه اتّفاقی افتاده بود؟ این، آن عبرت است. ...
یکی از مسائلی که عامل اصلی چنین قضیه‌ای شد، این بود که رواج دنیاطلبی و فساد و فحشا، غیرت دینی و حسّاسیتِ مسؤولیت ایمانی را گرفت

مدینه مرکز معروف‌ترین رقّاصان همان مدینه‌ای که اوّلین پایگاه تشکیل حکومت اسلامی بود، بعد از اندک مدّتی به مرکز بهترین موسیقی‌دانان و آوازخوانان و معروف‌ترین رقّاصان تبدیل شد؛ تا جایی که وقتی در دربار شام می‌خواستند بهترین مغنّیان را خبر کنند، از مدینه آوازه خوان و نوازنده می‌آوردند.»[9]

در روز عاشورا امام حسین علیه السلام علت اینکه دشمن حرف حق آن حضرت را قبول نمیکنند خوردن مال حرام می دانند و می فرماید شکم شما از مال حرام پر شده است.[10]

5-شناخت یاران امام حسین علیه السلام و صفات که میتوان به چند نمونه از موارد زیر اشاره کرد:

معرفت عمیق و آزادگی و وحدت و صبوری ،تولی و تبری وصبوری و شکبایی و غیرتمندی وعزت و ایثار و عزت وپاکبازی ،شیفتگی به عبادت ،شجاعت و دلاوری ،موقعیت شناس وروشنگر ورسواگر

یاران امام حسین ع همانهایی هستند که حاضر شدند خون قلب خود را در راه امام حسین علیه السلام بریزند ِ (الَّذِينَ‏ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْن علیه السلام)[11] چون این درخواست امام حسین علیه السلام بود که فرمود:

« مَنْ كَانَ فِينَا بَاذِلًا مُهْجَتَهُ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْيَرْحَلْ مَعَنَا فَإِنِّي رَاحِلٌ مُصْبِحاً إِنْ شَاءَ اللَّهُ»[12]

آگاه باشید که هریک از شما که آماده است در راه ما از خون قلب خویش بگذرد و جانش را در راه شهادت ولقای پروردگار قربانی کنید مهیای حرکت باشد که من فرداصبح انشاءالله حرکت خواهم کرد.

بذل مهجه کنایه از تابعیت محض یاران حضرت است یعنی آنقدر غرق در امام حسین علیه السلام شده بودندو به آن حضرت و راه و ایمان داشتند که تمام خواسته ها ومنویات حضرت را انجام میدادند.امام حسین علیه السلام جواب این همه وفاداریو فرمانبرداری آنها را داد وفرمود:«اما بعد من يارانى‏ بهتر و باوفاتر از اصحاب خود سراغ ندارم»[13] ودر شب عاشورا وقتی به آنها فرمود«من بشما اجازه ميدهم كه همه‏ تان دسته ‏جمعى از اين سرزمين خارج شويد و من بيعت خود را از شما برداشتم و اينك شب و تاريك است مى‏توانيد با كمال آسودگى خود را از چنگال دشمنان برهانيد»[14] در این هنگام هریک از یاران امام حسین علیه السلام بلند شدند ومطالبی در یاری رساندن تا آخرین قطره خونشان گفتند از جمله:مسلم بن عوسجه پس از اين از جا برخاست معروض داشت هر گاه ما از شما دست برداريم فرداى قيامت چگونه خداى متعال پوزش ما را كه حق ترا ادا نكرديم خواهد پذيرفت بخدا سوگند از شما دست برنميدارم تا نيزه‏ام را بسينه پر از كينه دشمنان فروبرم و تا وقتى قائمه شمشير در دست من است با آنان نبرد كنم و هر گاه اسلحه حاضر نداشته باشم با سنگ آنها را نابود سازم و سوگند بخدا دست از تو برنميدارم تا خدا بداند و امضا فرمايد كه ما وصيت رسول او را در باره شما بكار برديم و سوگند بخدا اگر بدانم كشته مى‏شوم سپس زنده مى‏گردم باز سوخته مى‏شوم باز زنده مى‏گردم و بالاخره همين عمل هفتاد مرتبه با من مكرر مى‏شود دست از تو برنميدارم تا در برابر شما شربت مرگ را بياشامم‏و اينك چگونه دست از يارى تو بردارم با اينكه يك كشتن بيش نيست و معتقدم كه براى هميشه زنده و از اين كرامت برخوردارم.پس از او زهير بن قين عرضه داشت سوگند بخدا دوست ميداشتم كشته شوم دوباره زنده گردم و بهمين كيفيت هزار مرتبه كشته شوم و زنده گردم و خداى متعال بدين وسيله تو و جوانان اهل بيتت را از آسيب دشمنان نگه‏دارى فرمايد.[15]امام حسین علیه السلام بعد از اینکه یاران واقعی ماندند جاهاى ايشان را در بهشت به ايشان نمود، و حور و قصور و نعيم خود را مشاهده كردند و بر يقين ايشان بيفزود و از اين جهت احساس الم نيزه و شمشير و تير نمى‏كردند و در تقديم شهادت تعجيل مى‏نمودند.[16]

باید توجه داشت که ندای یاری خواستن و« هل من ناصر ینصرنی» امام حسین علیه السلام هنوز ادامه دارد و هر کسی که بخواهد به این ندا لبیک بگوید باید بذل مهجه کند و خون خود را در راه بریزد و تابع محض امام زمان (عج) باشد .

حضرت ابالفضل العباس علیه السلام بزرگترین و بالاترین یار امام حسین علیه السلام است در زیارت نامه او میخوانیم که علت والا بودن ایشان تنها به خاطر اصل و نسب او نیست بلکه به خاطر این است او عبد صالح خداست و اطاعت کننده خدا ورسول و امامان است.

«السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لامیر المؤمنین و الحسن و الحسین.. . اشهد الله انک مضیت علی ما مضی به البدریون و المجاهدون فی سبیل الله المناصحون فی‌جهاد اعدائه المبالغون فی نصرة اولیائه الذابون عن احبائه . . . » که تایید و تاکیدی بر مقام‌عبودیت و صلاح و طاعت او و نیز تداوم خط مجاهدان بدر و مبارزان با دشمن و یاوران‌اولیاء خدا و مدافعان از دوستان خداست.[17]

6-مساله عزاداری برای امام حسین علیه السلام از جمله مسائل دیگری است که باید به آن پرداخته شود:

قال الرّضا علیه السّلام :
«انَ اَبی اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا یُری ضاحِکاً وَ کانَتِ الْکِاَّبَةُ تَغْلِبُ عَلَیْهِ حَتّی یَمْضِیَ مِنْهُ عَشْرَةُ اَیّامٍ ، فَاِذا کانَ الْیَوْمُ العْاشِرُ کانَ ذلِکَ الْیَوْمُ یَوْمَ مُصیبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ . . . . »[18]
امام رضا علیه السّلام فرمود :
هرگاه ماه محرّم فرا می رسید ، پدرم (موسی بن جعفرعلیه السّلام ) دیگر خندان دیده نمی شد و غم و افسردگی بر او غلبه می یافت تا آن که ده روز از محرّم می گذشت ، روز دهم محرّم که می شد ، آن روز ، روز مصیبت و اندوه و گریه پدرم بود .

قال علی بن الحسین السجّاد علیه السّلام :
«اَیُّما مُؤ مِنٍ دَمِعَتْ عَیْناهُ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ وَ مَنْ مَعَه حَتّی یَسیلَ عَلی خَدَّیْهِ بَوَّاءَهُ اللّهُ فیِ الْجَنَّةِ غُرَفاً . »[19]
امام سجّاد علیه السّلام فرمود :
هر مؤ منی که چشمانش برای کشته شدن حسین بن علی علیه السّلام و همراهانش اشکبار شود و اشک بر صورتش جاری گردد ، خداوند او را در غرفه های بهشتی جای می دهد .

در روایتی عزاداری به همان روش ساده که در میان مردم هست،توصیه شده است:

«عَن اَبی هارونَ المکفوفِ قال : دَخَلْتُ عَلی ابی عَبْدِاللّه علیه السّلام فَقالَ لی : اَنْشِدْنی ، فَاءَنْشَدْتُهُ فَقالَ : لا ، کَما تُنْشِدوُنَ وَ کَما تَرْثیهِ عِنْدَ قَبْرِه . . . »[20]
ابو هارون مکفوف می گوید :
خدمت حضرت صادق علیه السّلام رسیدم . امام به من فرمود : برایم شعر بخوان . پس برایش اشعاری خواندم . فرمود : اینطور نه ، همان طور که برای خودتان شعرخوانی می کنید و همانگونه که نزد قبر حضرت سیدالشهدا مرثیه می خوانی .
قال الصّادق علیه السّلام :
«ما مِنْ اَحَدٍ قالَ فی الحُسَینِ شِعْراً فَبَکی وَ اَبکْی بِهِ اِلاّ اَوْجَبَ اللّهُ لَهُ الْجَنّةً وَ غَفَرَ لَهُ»[21] .

امام صادق علیه السّلام به جعفربن عفان فرمود :
هیچ کس نیست که درباره حسین علیه السّلام شعری بسراید و بگرید و با آن بگریاند مگر آن که خداوند ، بهشت را بر او واجب می کند و او را می آمرزد .
پی نوشتها

[1] امام رضا«ع فرمود : در جاهلیت ، حرمت این ماه‌نگاه داشته می‌شد و در آن نمی‌جنگیدند ، ولی در این ماه ، خونهای ما را ریختند و حرمت‌ما را شکستند و فرزندان و زنان ما را اسیر کردند و خیمه‌ها را آتش زدند و غارت کردند وحرمت پیامبر را درباره ذریه‌اش رعایت نکردند . مناقب ، (ابن شهر آشوب ، ج 4 ، ص 86 )

[2]بحارالانوار جلد44 صفحه 329

[3] نفس المهموم صفحه 116

[4] مفاتیح الجنان زیارت اربعین

[5] امالی شیخ طوسی ص317

[6] کامل الزیارات ص581و993

[7] قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَيْناً حُسَيْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاط

(کامل الزیارات ص52)

[8]عيون أخبار الرضا عليه السلام / ترجمه غفارى و مستفيد، ج‏1، ص: 112

[9] کتاب امر بهمعروف و نهی ازمنکر حضرت آیت الله خامنه ای

[10] غَيْرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلِي فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ‏ مِنَ‏ الْحَرَامِ‏ بحارالانوار ج45ص8

[11] کامل الزیارات ص179

[12] بحارالانوار ج44ص367

[13] ارشاد شیخ مفید ص442

[14] ارشاد شیخ مفیدص442

[15] ارشاد شیخ مفیدص444

[16]منتهى الآمال، شيخ عباس قمى ج‏2 797

[17] -سفینة البحار ، ج 2 ، ص 155

[18] امالی ص111

[19] ینابیع الموده ، ص429

[20] بحارالانوار ، ج 44 ،ص287

[21] رجال شیخ طوسی ، ص289



دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

حمیدرضا قاسمی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: