کد مطلب: ۱۷۸۳
تعداد بازدید: ۱۶۰۷
تاریخ انتشار : ۰۲ دی ۱۳۹۶ - ۰۰:۰۶
معرفی مفاخر شیعه/۳۵
شايد مهمترين خصوصيّت اخلاقی ميرزاى قمى، تأثير اخلاقى و وعظ و نصيحت و ارشاد آن بزرگوار باشد. او حتّى در نامه‌‏اى به فتحعلى شاه قاجار به ارشاد و راهنمايى او پرداخته، كه از آن به ارشاد نامه ميرزاى قمى تعبير شده است.

میرزای قمّی

ولادت‏

ميرزا ابوالقاسم فرزند محمّد حسن فرزند نظر على گيلانى شفتى رشتى قمى، معروف به ميرزاى قمى، بين سال‏‌هاى 1150 تا 1153 در روستاى «دره باغ» از منطقه جابلاق (جاپلق) در اطراف شهرستان ازنا (استان لرستان) به دنيا آمد. در کتاب رجال شيخ و نظاير آن، ابن قولويه نيز به ابوالقاسم القمى كنيه آورده شده كه نبايد با ميرزاى قمى اشتباه شود. ميرزاى قمى در جابلاق (جاپلق) به دنيا آمده است، امّا به خاطر سكونتش در قم، به ميرزاى قمى و محقّق قمى معروف شده و به واسطه‌ی كتاب گرانمايه‌‏اش «قوانين»، به عنوان «صاحب قوانين» شهرت يافته است.

تحصيلات‏ و مهاجرت‌ها

ميرزاى قمى در اوان كودكى ادبيات را نزد پدر بزرگوارش، آخوند ملّا محسن آموخته و پس از رسيدن به سنّ جوانى به خوانسار رفته و نزد سيّد حسين خوانسارى، جدّ مؤلّف كتاب «روضات الجنّات» چند سالى فقه و اصول را گذراند. او با خواهر سيّدحسين خوانسارى ازدواج كرده و در سال 1174 قمرى به عراق مهاجرت كرد.

ميرزا پس از ورود به كربلا نزد آيت الله العظمى محمّد باقر بهبهانى (وحيد بهبهانى) كه از مراجع عاليقدر جهان تشيّع بود، ادامه تحصيل داد تا اين كه پس از گرفتن اجازه‌ی نقل روايت از ايشان، به سوى وطنش روستاى «دره باغ» در حوالى شهرستان ازنا رفت. در اين روستاى كوچك، گذراندن زندگى براى ميرزا مشكل بود، بنا بر اين به خواهش يكى از متديّنين سرشناس و ثروتمند منطقه‌ی جاپلق به نام محمّد سلطان، كه به او علاقه‌ی وافرى داشت، به روستاى «قلعه بابو» رفته و با حمايت‌‏هاى او در آن منطقه به تدريس و تبليغ مشغول شد.

ميرزا كه مى‌‏ديد در آن روستاى كوچك ارزش علمى او پاس داشته نمى‌‏شود، به اصفهان رفته و در مدرسه‌ی كاسه‌گران مشغول تدريس شد. او پس از مدّتى اصفهان را به قصد شيراز ترك کرد. اقامت او در شیراز با سلطنت کریم خان زند مصادف بود. پس از مدّت 2 يا 3 سال اقامت در آن شهر، با دريافت كمكى از شيخ عبد المحسن يا پسرش شيخ مفيد كه از علاقمندان او بودند به اصفهان باز گشت.

ميرزا پس از مدّتى به روستاى «قلعه بابو» برگشته و مدّتى به تدريس فقه و اصول به طلّاب آن منطقه مشغول شد، امّا به علّت نبودن علماء و فضلاء و كمىِ طلّاب علوم دينى و مشكلات معيشتى، به قم رفته و تا آخر عمر در اين شهر باقى ماند و به تدريس و تأليف و تصنيف كتب مشغول شد. امامت جمعه و جماعت و هدايت مردم قم از بركات اجتماعى اين وجود مقدّس بود و در آن زمان مرجعيّت شيعه به وى رسيده و مردم از او در مسائل شرعی خود تقلید می‌کردند.

میرزا در طول این مهاجرت‌های فراوان و دوره‌ی تحصیل خود به غیر از اساتیدی که نامشان ذکر گردید، از اساتید و استوانه‌های علمی دیگری نیز بهره برد. از آن جمله می توان به این بزرگان اشاره نمود: حاج محمّد حسين اصفهانى معروف به نيل فروش‏، شيخ محمّد مهدى فتونى عاملى‏ و آقا محمّد باقر هزار جريبى نجفى.‏

ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری

1- شايد مهمترين خصوصيّت اخلاقی ميرزاى قمى، تأثير اخلاقى و وعظ و نصيحت و ارشاد آن بزرگوار باشد. او حتّى در نامه‌‏اى به فتحعلى شاه قاجار به ارشاد و راهنمايى او پرداخته، كه از آن به ارشاد نامه ميرزاى قمى تعبير شده است. در ابتداى اين نامه چنين آمده: «راه گم كرده‌ی بيابان خطايا و جرائم! و كشتى شكست خورده ی طوفان درياى مآثم! ... به عرض اعلى مى ‏رساند...».

2- ویژگی ديگر او، تواضع در تحصيل ملكات اخلاقى است. آن بزرگوار از آقا محمّد بيدآبادى اصفهانى خواست تا مقدّمات سلوك الهى را برايش بيان كند. آقا محمّد نيز، در جواب مطالبى را نوشت كه بعدها به صورت كتابى با عنوان «رسالة في السير و السلوك» منتشر شد.

3- در زمان ميرزا، رفته رفته شهر قم، كه پس از فتنه ی افاغنه تهى از علماى دين شده بود، رونق پيشين خود را باز يافت. از اين جهت ميرزا را مى ‏توان مجدِّد حوزه ی علميّه قم بعد از صفويه ناميد، حوزه ‏اى كه تا امروز نيز باقى است و جهان تشيّع از بركات آن استفاده مى ‏كند.

4 - از ديگر خصوصيات ميرزاى قمى، اراده ی جدّى او در ايّام تحصيل براى مطالعه و تحقيق بود. حكايت شده هنگامى كه چشمانش را خواب مى ‏گرفت، كاسه‏ اى روى چراغ قرار مى ‏داد و دستش را بر روى آن مى ‏گذاشت و تا وقتى كاسه گرم نشده بود مى ‏خوابيد، همين كه كاسه گرم مى ‏شد، تحمّل او هم تمام مى ‏شد و از خواب بيدار مى ‏گشت.

گفتار بزرگان‏

در أعيان الشيعة درباره ميرزاى قمى اين طور آمده است: «كان مجتهداً محقّقاً مدقّقاً فقيهاً أصولياً علّامةً رئيساً. ميرزا من علماء دولة السلطان فتح على شاه قاجار و اشتهر بين العلماء بالمحقّق القمي ... و قد قيل في حقه: هو أحد أركان الدين و العلماء الرّبانيّين و الأفاضل المحقّقين و كبار المؤسّسين و خلف السلف الصّالحين، كان من بحور العلم و أعلام الفقهاء المتبحّرين، طويل الباع كثير الاطلاع ...».

او مجتهد، محقّق، مدقّق، فقیه، اصولی، علّامه و رهبر و رئیس جهان تشیّع بود. میرزا از علماء هم عصر دولت فتحعلی شاه قاجار می باشد و او در میان علماء به محقّق قمی شهرت یافته است. ... در حقّ او گفته شده است: او یکی از ارکان دین و علماء ربّانی و از با فضیلت ترین محقّقین و بزرگان مؤسّسین و خلف صالح گذشتگان، یکی از دریاهای علم و فردی از سرشناسان فقیهان متبحّر، قدرتمند، پُر اطّلاعات، خوش مشرب، با سلیقه ای میانه و معتدل بود و در فقه و اصول غور می کرد و تحقیقات نابی داشت، همچنین در حدیث، رجال، تاریخ، حکمت و کلام متبحّر بود و این حقیقت از کتب و تحقیقات بزرگ او آشکار می شود. این همه خدمات او را به ورع، تلاش، زهد، هوشیاری و راستی، تقوی و احتیاطش اضافه کنید ... .

و در روضات الجنات چنین آمده: «كان محقّقاً في الأصول مدقّقاً في المسائل النظرية شأنه أجلّ من أن يوصف ورعاً جليلاً كثيرَ الخشوعِ غزيرَ الدموعِ ...». میرزای قمی محقّق در اصول، اهل دقّت در مسائل نظری بود و شأن او اجّل از آن است که توصیف شود. اهل ورع، بزرگوار، اهل خشوع و خضوع فراوان، اهل اشک و گریه (برای خدا و اهل بیت علیهم السّلام)، در معاشرت با دیگران نیکو و پاکیزه بود و خط زیبائی داشت.

در قصص العلماء عناوينى همچون: «علامة، فهامة، مقنّن القوانين و ناهج مناهج الصدق و اليقين، قدوة العلماء العاملين و أسوة الفقهاء الراسخين و رئيس الدنيا و الدين، أزهد أهل زمانه و أورع المتورّعين و أعلم و أفقه المعاصرين»، را براى او برشمرده است.

شاگرد او، شيخ اسد الله تستری (صاحب مقابيس) اين طور مى ‏گويد:«الشيخ المعظم العالم العلم المقدم مسهل سبيل التدقيق و التحقيق مبين قوانين الأصول و مناهج الفروع ... الأعبد الأزهد الأورع الأتقى الأسعد الأوحد شيخنا و مولانا و مقتدانا الذي لم يعلم له في الفقهاء سمي الميرزا أبو القاسم بن الحسن الجيلاني القمي ...». شیخ بزرگوار، عالم، علامت (علم و تقوا)، پیشرو، آسان کننده ی تدقیق و تحقیق، بیان کننده ی قوانین اصول و راه های فروع ...، عابد ترین، زاهد ترین، با ورع ترین، با تقوا ترین، سعادتمند ترین و یگانه (ی در زمان خود)، شیخ و مولا و مقتدای ما، که نظیری برای او در فقهاء شناخته نمی شود، میرزا ابو القاسم بن حسن گیلانی قمی نامیده شده است.

تربیت شاگردان نمونه‏

از میرزای قمی شاگردانی فحل و بزرگوار که در آسمان دانش چون ستاره می درخشیدند و با نور افشانی علم و معرفت مایه ی هدایت مردمان بودند، به جای ماند. از جمله ی پرورش يافتگان محضر درس ميرزاى قمى مى ‏توان اين بزرگان را نام برد: 1- شيخ اسد الله تسترى، صاحب المقابيس، که از ميرزاى قمى روايت مى ‏كرده است. 2- سيّد محسن اعرجى، صاحب المحصول. 3- حاج محمّد ابراهيم كرباسى، صاحب اشارات.‏ 4- سيّد محمّد باقر موسوى شفتى، صاحب مطالع الأنوار. 5- سيّد عبد الله شبّر، صاحب کتب فراوانی چون اخلاق شبّر. 6- سيّد محمّد مهدى خوانسارى، صاحب رسالة في أحوال أبي بصير. که راجع به اين دو نفر چنين آمده: «إنه كان كثير العناية بهما، شديد المحبة لهما، كثير الاعتماد عليهما، مصرحا بفضلهما و اجتهادهما و تقدمهما على جميع تلاميذه ... مصرّحا ببلوغهما إلى درجة الاجتهاد/ یعنی: میرزا نسبت به این دو نفر عنایت و محبّت زیادی داشت و بسیار به ایشان اعتماد می کرد، و به فضل و اجتهاد و مقدّم بودنشان بر جمیع شاگردان تصریح می نمود ... و به صراحت اعلام می داشت که این دو به درجه ی اجتهاد رسیده اند. 7- سيّد جواد عاملى، صاحب مفتاح الكرامة. و شاگردان فراوان دیگری که هر کدام جزء استوانه های علم و عمل در زمان خود بودند.

تأليفات‏

از ميرزاى قمى علاوه بر شاگردان بزرگ، كتب فراوانى به زبان فارسی و عربی به يادگار مانده كه به چند عنوان اشاره مى ‏شود: 1- القوانين المحكمة في الأصول.‏ 2- شرح تهذيب علّامه در اصول تا آخر بحث اوامر. 3- الغنائم.‏ 4- المناهج في الطهارة و الصلاة و كثير من أبواب المعاملات.‏ 5- جامع الشّتات في أجوبة المسائل.‏ 6- معين الخواص في فقه العبادات.‏ 7- مرشد العوام لتقليد أولي الأفهام (فارسى). 8- رسالة في الأصول الخمسة الاعتقادية و العقائد الحقّة الإسلامية (فارسى).‏ 9- منظومة في البديع‏. 10- رسالة في الرّد على الصوفية و الغلاة. 11- منظومة في المعاني و البيان‏. 12- ديوان شعر فارسى (حدود 5000 بيت). 13- رساله‏ اى در اصول دين (فارسى).‏ 14- رسالة في الغنا، ‏و كتب و رساله ‏هاى فراوان ديگر.

وفات‏

عالم بزرگوار و محقّق گرانقدر، ميرزا ابو القاسم قمى، در حالى كه حدود 80 سال از عمر شريفش مى ‏گذشت، در سال 1231 يا 1233 هجرى قمرى در شهر مقدّس قم وفات يافت‏ و در قبرستان شیخان به خاک سپرده شد. مقبره ی او اکنون زیارتگاه مردم قم و زوّار حضرت فاطمه معصومه علیها السّلام است. روحش شاد و یادش گرامی باد.

پی‌نوشت

برگرفته از کتاب های: أعيان ‏الشيعة ج‏2 ص411/ فهرس ‏التراث ج‏2 ص109/ گلشن ابرار ج1 ص509تا519/ کتابشناسی نرم افزار کتابخانه اصول فقه (مؤسّسه ی نور).

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

مسلم زکی‌زاده

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: