أحسن النیّات یا نیّت صادقه
پیش از این در باره ی اهمیّت و جایگاه نیّت در پذیرش یا عدم پذیرش اعمال نزد خدای متعال، و میزان تقرّب انسان به واسطه ی کیفیّت نیّت در اعمال مقبول سخن گفتیم، همچنین پیرامون بهترین نیّت یا أحسن النیّات (نیّت أحسن) مطالبی بیان شد و گفتیم که نیّت أحسن نیّتی است که در آن از انجام تمامی امور، فقط خدای متعال و رضای او قصد شده باشد. اینک برای روشن تر شدن مطلب و استفاده ی بیشتر از کلام حضرات معصومین علیهم السّلام به روایتی از امام صادق علیه السّلام مراجعه کنیم.
صاحبانِ نیّت «صادقه» یا نیّت «أحسن»
در روایتی از وجود مقدّس و نورانی حضرت صادق علیه السّلام می خوانیم: «صَاحِبُ النِّيَّةِ الصَّادِقَةِ صَاحِبُ الْقَلْبِ السَّلِيمِ لِأَنَّ سَلَامَةَ الْقَلْبِ مِنْ هَوَاجِسِ الْمَحْذُورَاتِ بِتَخْلِيصِ النِّيَّةِ لِلَّهِ فِي الْأُمُورِ كُلِّهَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ[1]». صاحب نیّت صادقه صاحب قلب سلیم (سالم از هر گونه شرک و کفر و آلودگی به گناه) است، چراکه سلامت قلب از وساوس شیطان که باید از آن برحذر بود، به سبب خالص نمودن نیّت برای خداوند در تمامی امور تحقّق می یابد، خداوند عزّ و جلّ می فرماید: در آن روز كه مال و فرزندان سودى نمى بخشد، مگر كسى كه با قلب سليم به پيشگاه خدا آيد.[2]
بنا بر این هر کسی توفیق نیّت صادقه را ندارد مگر آن که صاحب قلب سلیم باشد. سلامت قلب در صاحبان آن به یک اندازه نیست. در واقع قلب سلیم نشانه ی مرتبه ای از طهارت نفس است که هر چه مجاهده ی انسان با شیاطین انس و جن و نفس امّاره بیشتر باشد، درجه و رتبه ی او در این مقام بالاتر خواهد بود.
اوّل شخصیّت های عالم امکان که خداوند تعالی خلقت را برای ایشان و به پاس نفوس نورانی و ملکوتیشان آفرید و آیه ی تطهیر را در شأن ایشان نازل فرمود، ذوات مقدّس پنج تن آل عبا و نُه فرزند از اولاد حضرت سیّد الشّهدا علیهم السّلام هستند که همگی امامان معصوم اند، این ها کسانی هستند که در اوج مراتب قلب سلیم بوده و هیچ مخلوقی از مخلوقات پروردگار هم رتبه ی ایشان نیست، و پس از ایشان انبیاء الهی هستند که بعد از اهل بیت علیهم السّلام در مراتب بعدی عصمت قرار دارند. البته انبیاء الهی نیز در مراتب سلامتِ قلب با هم متفاوت اند، چنان که قرآن کریم فرموده است: «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ ...». بعضى از آن رسولان را بر بعضى ديگر برترى داديم برخى از آن ها، خدا با او سخن مى گفت و بعضى را درجاتى برتر داد.[3]
پس از آن در میان بندگان صالح پروردگار، هر کس موفّق به تحصیل سلامت قلب شده و در هر درجه ای از آن که قرار گرفته باشد، به همان میزان از نیّت صادقه در اعمال خود بهره دارد. سایر انسان ها که اکثریّت را تشکیل می دهند، تا زمانی که قلبشان حداقلّ به أدنی مراتب سلامت نرسد، در نهایت در زمره ی کسانی خواهند بود که صاحب نیّت حَسَن هستند.
در ادامه ی روایت با کمی فاصله امام صادق علیه السّلام جملاتی می فرمایند که معنی سلامت قلب را بیشتر آشکار می کند، می فرمایند: «ثُمَّ النِّيَّةُ تَبْدُو مِنَ الْقَلْبِ عَلَى قَدْرِ صَفَاءِ الْمَعْرِفَةِ وَ يَخْتَلِفُ عَلَى حَسَبِ اخْتِلَافِ الْأَوْقَاتِ فِي مَعْنَى قُوَّتِهِ وَ ضَعْفِهِ وَ صَاحِبُ النِّيَّةِ الْخَالِصَةِ نَفْسُهُ وَ هَوَاهُ مَقْهُورَتَانِ تَحْتَ سُلْطَانِ تَعْظِيمِ اللّهِ وَ الْحَيَاءِ مِنْهُ ...». سپس نیّت به اندازه ی صفا و خلوص معرفت، از قلب آشکار می شود و به حسب اختلاف زمان های مختلف در قوّت و ضعف مختلف می شود. صاحب نیّت خالص، نفس و هوای نفسش مقهور سلطه و غلبه ی بزرگداشت خداوند و حیاء از اوست ... .[4]
آری جایگاه نیّت، دل است و ارزش و کیفیّت نیّت وابسته به خلوص معرفت انسان می باشد. از امام صادق علیه السّلام نقل شده است که فرمودند: «لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَةٍ وَ لَا مَعْرِفَةً إِلَّا بِعَمَلٍ وَ مَنْ يَعْمَلْ دَلَّتْهُ الْمَعْرِفَةُ عَلَى الْعَمَلِ وَ مَنْ لَمْ يَعْمَلْ فَلَا مَعْرِفَةَ لَهُ ...». خداوند هیچ عملی را نمی پذیرد مگر به واسطه ی معرفت و شناخت، و هیچ معرفتی حاصل نمی گردد مگر به سبب عمل (به فرامین پروردگار)، و هر کس اهل عمل باشد، معرفت او را به سمت عمل راهنمائی می کند و هر کس اهل عمل نباشد، معرفتی برایش نیست.[5]
علم و معرفت با عمل گره خورده و کسی که اهل عمل نیست، محال است که از نور معرفت نصیبی داشته باشد، چراکه در روایت نبوی آمده است: «لَيسَ العِلمُ بِكَثرَةِ التَّعَلُّمِ إنَّما هُوَ نُورٌ يَقذِفُهُ اللَّهُ فِي قَلبِ مَن يُريدُ اللَّهُ أن يَهدِيَهُ». علم به زیادی یاد گرفتن (و اصطلاحات) نیست بلکه علم تنها، نوری است که خداوند در قلب کسی که اراده ی هدایتش را دارد، وارد می کند.[6]
بله ماهیت علم، نور است و جایگاه آن دل و نتیجه اش جز هدایت و رستگاری نیست، به همین جهت کسی که از عمل نمودن در راه طاعت خدا فاصله گرفته و فرمان بردار نفس و شیطان گردیده، به همان میزان وارد ظلمت جهل شده و از نور علم و معرفت خالی گشته است. هر قدر اطاعت از معبود افزایش پیدا کند، به همان میزان زمینه ی تابش نور هدایت از سوی خداوند حکیم فراهم می شود. امام باقر علیه السّلام می فرمایند: «مَنْ عَمِلَ بِمَا يَعْلَمُ، عَلَّمَهُ اللَّهُ تَعَالَى مَا لَمْ يَعْلَم». هر کس به آن چه می داند عمل کند، خداوند آن چه را نمی دانسته به او می آموزد.[7]
بنا بر این خلوص معرفت وابسته به عمل کردن طبق فرامین پروردگار است و همین نور علم و عمل، مایه ی صدور نیّت صادقه از نفس انسان می شود. هر قدر نور علم و معرفت در قلب بیشتر باشد، به همان میزان سلامت قلب بیشتر بوده و نیّت أحسن یا صادقه به شکل قوی تر و خالص تری از صاحبش ظهور پیدا می کند.
عشق به عبادت علامت نیّت صادقه
به فرموده ی امام صادق علیه السّلام برخی چنان در این عرصه موفّق اند که هوای نفسشان مغلوب و مقهور عظمت پروردگار شده و در سایه ی حیاءِ از معبود، رام و مطیع فرامین او گشته است. وقتی انسان به این مرحله رسید، آن وقت عبادت هایش از سر عادت، ترس از عقاب و یا شوقِ ثواب نخواهد بود، بلکه عاشقانه خدای خویش را می پرستد، چه در آسایش و رفاه و چه در سختی و مشکلات؛ چنان چه امام صادق علیه السّلام به نقل از رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند: «أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا فَهُوَ لَا يُبَالِي عَلَى مَا أَصْبَحَ مِنَ الدُّنْيَا عَلَى عُسْرٍ أَمْ عَلَى يُسْرٍ». برترین مردم کسی است که به عبادت عشق ورزد و آن را در آغوش گیرد و با قلبش دوستش بدارد و با جسمش آن را به جا آورد و برای آن فراغتی ایجاد کند (به هنگام عبادت از هر چه غیر از خدا فارغ شود)، پس او (با این حال ملکوتی) باکی ندارد از این که در سختی روزش را آغاز کند یا در آسایش و راحتی.[8]
توهّم تا به کجا؟!
برخی که از قلب سلیم حظّ و بهره ای ندارند، به خیال خام خود فکر می کنند که خدای متعال را به خاطر خودش می پرستند امّا اگر قدری از احوالات نَفس خود آگاه باشند و یا کمی در خود تأمّل کنند، در خواهند یافت که انگیزه ی دیگری چون ترس از عقاب پروردگار و یا شوقِ وصال بهشت و نعمت های اُخروی ایشان را به سمت اطاعت از پروردگار متمایل ساخته است.
خدای متعال از لطف و کرم خود، انسان را به آزمایشات و بلایایی مبتلا می کند تا در بحبوحه ی گرفتاری و بلا، شخصیّت درونی و حقیقی خود را باز یابد و بدین سبب از جهل مرکّبی که گرفتارش شده خارج گردد. زیرا صاحبان قلب سلیم در هر حال از یاد خدا و شکر نعمت او خارج نشده و حتّی در اوج بلا، راضی به مقدّرات و قضای او هستند. بر خلاف بسیاری از ما انسان ها که در سختی ها جلوه ی دیگر ی از خود به نمایش می گذاریم تا حدّی که غالباً پس از گرفتاری، شرمنده و پشیمان شده و حتّی رسوای عام و خاص می گردیم.
آری این مولای متّقیان و اسوه ی انبیاء و اولیاء، امیر مؤمنان علی علیه السّلام است که صوت ملکوتیش دل از اهل آسمان برده و با نوایِ «إِلَهِي مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ عِقَابِكَ وَ لَا طَمَعاً فِي ثَوَابِكَ وَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُكَ»، مایه ی فخر و مباهات پروردگار شده تا بدان جا که از عرش برین در رسای او، این پیام به گوش ملکوتیان می رسد: «فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ».
نیّت خالص در همه حال
در قسمت دیگری از حدیث گذشته، امام صادق علیه السّلام می فرمایند: «... وَ قالَ الْأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ وَ لِكُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى. وَ لَا بُدَّ لِلْعَبْدِ مِنْ خَالِصِ النِّيَّةِ فِي كُلِّ حَرَكَةٍ وَ سُكُونٍ إِذْ لَوْ لَمْ يَكُنْ بِهَذَا الْمَعْنَى يَكُونُ غَافِلًا وَ الْغَافِلُونَ قَدْ وَصَفَهُمُ اللَّهُ بِقَولِهِ إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً[9]...». رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: (قبولیِ) اعمال تنها به سبب نیّت هاست و برای هر کس چیزی (ثبت) است که آن را نیّت کرده است. و باید بنده در تمام حرکت و سکون خود نیّتش را (از أغراض دنیوی و شیطانی) خالص کند چراکه اگر چنین نکند در زمره ی غافلان خواهد بود و خدای تعالی غافلان را این گونه توصیف نموده است: آنان فقط همچون چهارپايانند، بلكه گمراه ترند.[10]
به همین جهت به هر میزان که انسان در امور روزانه و فعّالیّت های خود از نیّت خالص و نیکو دور باشد، به همان میزان در خواب غفلت به سر برده و مشمول آیات مذّمت قرآن که در وصف اهل غفلت نازل شده است قرار خواهد گرفت. اساساً همان طور که پیش از این بیان شد، این نیّت های انسان هستند که به اعمال او رنگ و بوی خدایی و یا دنیوی و شیطانی می دهند، لذا غفلت از نیّت درست و الهی، قطعاً روی عمل انسان تأثیر گذار است. یکی از خصوصیّات شیاطین آن است که از غفلت بنی آدم برای گمراهی او بهره می برند. گناهان بشر همیشه در زمانی اتّفاق افتاده که از یاد خدا و عمل برای او غافل شده است، همچون صیّدی که به گاهِ غفلت به دام صیّاد می افتد و صیّادان همیشه در انتظار زمان غفلتِ صید به سر می برند تا او را به چنگ آورند.
یکی از راه کارهای مهمّ و اساسی جوامع غربی برای جلوگیری از بیداری ملّت ها، همین است که ایشان را به سرگرمی های مختلف و به قول قرآن کریم «لهو و لعب» مشغول سازند تا پیوسته در خواب غفلت به سر برند، و در این میان سردمداران کفر و دنیاپرستی و تشنگان قدرت و ثروت، به تاراج ارزش ها و دارایی های آن ها بپردازند. این راه کاری است که شیطان به ایشان آموخته و البته غفلت مردم دنیا بدان دامن زده است.
افسوس که این مزرعه را آب گرفته/ دهقان مصیبت زده را خـواب گرفته[11]
خودآزمایی:
1-علامت نیت صادقه چیست؟
2-صاحبان نیت صادقانه یا نیت احسن چه کسانی هستند؟
پینوشتها:
[1] سوره شعراء/ آیه 88 و 89 (ترجمه مکارم).
[2] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج 67 ص 210.
[3] سوره بقره/ آیه 253 (ترجمه مکارم).
[4] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج 67 ص 210.
[5] المحاسن ج 1 ص 198.
[6] الوافي ج 1 ص 10.
[7] نزهة الناظر و تنبيه الخاطر ص 102.
[8] الكافي (ط - الإسلامية) ج 2 ص 83.
[9] سوره فرقان/ آیه 44 (ترجمه مکارم)/ و در سوره اعراف آیه 179 می فرماید: «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ/ آن ها همچون چهارپايانند بلكه گمراه تر! اينان همان غافلانند (چرا كه با داشتن همه گونه امكانات هدايت، باز هم گمراهند).
[10] ادامه ی حدیث را از این منبع نقل نموده ایم: شرح مصباح الشريعة (ترجمه عبد الرزاق گيلانى) ص 43.
[11] شعر از ادیب الممالک فراهانی.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکی زاده