یکی از امور بسیار مهم در زندگی انسان، خواب و خواب دیدن (رؤیا) و تعبیر آن است که همیشه از آغاز زندگی تا پایان عمر، همراه انسان است. بنابراین، لازم است در مورد آن بیخبر نباشیم و یا آگاهیهایی که از طریق قرآن و روایات و سیرهی امامان و گفتار روانکاوان به دست میآید، از آن بهرهمند گردیم.
خواب و رؤیا (خواب دیدن) ریشهی قرآنی، تاریخی، روایی و علمی دارد. هرگز صحیح نیست از کنار آن، بیاعتنا عبور کنیم. اصولاً خواب از نشانههای وجود خدا و قدرت الهی است و میتوان از این طریق، به یکی از راههای خداشناسی دست یافت، چنان که در قرآن میخوانیم:
وَ مِنْ ءَايَاتِهِ مَنَامُكم بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ... ؛[1]
از نشانههای خدا، خواب شما در شب و روز است.
خواب یکی از نعمتها و موهبتهای بزرگ الهی است. وجود انسان و هر موجود زنده به گونهای آفریده شده است که نیازی به خواب دارد. نیاز روح و جسم به خواب، به قدری زیاد است که هیچکس، هر قدر نیرومند باشد، نمیتواند باشد، نمیتواند بیخوابی را تحمل کند.
توجه به چند موضوع دربارهی خواب و رؤیا
برای آن که با بصیرت بیشتر، بحث خواب دیدن و تعبیر آن از دیدگاه امامان پی گیریم، لازم است به چند موضوع زیر توجه نماییم:
1. هیچ موجود زندهای نمیتواند بدون خواب، به زندگی ادامه دهد، امام صادق(ع) فرمود:
ما مِنْ حَیٍّ إلّا وَ هُوَ یَنامُ خَلَا اللهُ عَزَّوَجَلَّ؛[2]
هر موجود زندهای میخوابد، جز ذات پاک خدا.
2. خواب از نعمتهای مجهول است. آنگاه که از انسان گرفته شد، به اهمیّت آن پی میبرد. آنان که خواب ندارند یا به عللی خوابشان اندک است، افرادی علیل و پژمرده و فرسوده هستند. خواب، نعمت بزرگی برای تجدید قوا و ذخیرهی نیرو و رفع خستگی سلولها و تجدید نشاط و آمادگی برای تلاش دوباره خواهد بود.
خداوند در قرآن به این موهبت اشاره میکند:
وَ جَعَلنا نَومَکُم سُباتاً؛[3]
خواب شما را مایهی آرامشتان قرار دادیم.
واژهی «سُبات» از «سَبت»، به معنای قطع و تعطیل کار آمده است. این تعبیر اشاره لطیف به تعطیل قسمتهای قابل توجهی از فعالیتهای روحی و جسمی انسان در خواب میکند، که موجب بازسازی اعضای خسته و فرسوده و نشاط و تقویت و آرامش خواهد شد.
یکی از رزمندگان بر اثر اصابت ترکش به قسمتی از سرش اصلاً نمیخوابید و میگفت: رگ خوابم آسیب دیده است. وی وقتی شب میشد، شکنجهاش شروع میشد و تا صبح در رنج و عذاب بود.
3. خواب چیست؟
دانشمندان دربارهی حقیقت آن، مطالب مختلفی گفتهاند.
در فرهنگ قرآن، خواب یک نوع قبض روح و مرگ است، منتها مرگ ضعیف و کمرنگ. در قرآن میخوانیم:
اللَّهُ يَتَوَفى الأَنفُس حِينَ مَوتِهَا وَ الَّتى لَم تَمُت فى مَنَامِهَا…؛[4]
خداوند، ارواح را به هنگام مرگ، قبض میکند، و ارواحی را که نمردهاند، به هنگام خواب میگیرد.
از آیه فهمیده میشود ارتباط روح با بدن، سه نوع است:
الف) ارتباط کامل (هنگام بیداری)؛
ب) ارتباط ناقص و کمرنگ (هنگام خواب)؛
ج) قطع ارتباط کامل (مرگ). خواب، برادر و چهرهی ضعیف مرگ میباشد.
4. خوابهای گوناگون: از مجموع روایات به دست میآید خواب دیدن دارای انواعی است که خلاصهی آن در سخن رسول خدا(ص) آمده است:
الرُّؤیا ثَلاثَۀٌ: بُشری مِنَ اللهِ، وَ تَحزِینٌ مِنَ الشَّیطانِ، وَالَّذِی یُحَدِّثُ بِهِ الإنسانُ نَفسَهُ فَیَراهُ فِی مَنامِهِ؛[5]
خواب دیدن بر سه گونه است: الف) جنبهی الهامی دارد و بشارتی از سوی خداست؛ ب) افکار ولگرد و آشفتهی شیطانی است؛ ج) از اسرار نهانی انسان است که انسان آن را در خواب [به صورت خود یا شکل دیگر] میبینند.
در نقل دیگر امام صادق(ع) فرمود:
الرَّؤیا عَلی ثَلاثَۀِ وُجُوهٍ: بَشارَۀٍ مِنَ اللهِ لِلمُؤمِنِ وَ تَخذِیرٍ مِنَ الشَّیطانِ وَ اَضعاثِ أحلامٍ؛[6]
خواب دیدن بر سه گونه است: الف) بشارتی از خدا برای مؤمن است؛ ب) هشدار و تلقیناتی از طرف شیطان؛ ج) خوابهای آشفته و پریشان.
امام صادق(ع) به شاگرد هوشمندش، «مُفَضّل» فرمود:
دربارهی «خواب دیدن» بیندیش، خداوند راست و دروغ آن را با هم آمیخته است، چرا که اگر همهی دیدنها راست باشد، همهی انسانها [که خواب میبینند] پیامبر(ص) خواهند شد. اگر همه دروغ باشد، بیهوده و بیفایده خواهد گردید. بنابراین، گاهی راست است و گاهی بیپایه، در نتیجه، مردم از خوابهایی که میبینند، به وسیلهی آنها به مصالح خود هدایت و بهرهمند میگردند یا به زیان موضوعی پی میبرند و از آن دوری میکنند. بسیاری از خوابها دروغ است تا مردم اعتماد کامل به آنها ننمایند.[7]
5. اصل خواب دیدن و تعبیر خواب از نظر قرآن و روایت، مسلّم و غیرقابل انکار است، منتها بخشی از خوابها بیاساس و پوچ است و خوابهای آشفته و شیطانی است. بخش دیگر، خوابهای صحیح و دارای تعبیر میباشد.
رسول خدا(ص) فرمود:
مَن لَم یُؤمِن بِالرُّؤیَا الصّادِقَۀِ فَإنَّهُ لَم یُؤمِن بِاللهِ وَ رَسُولِهِ؛[8]
کسی که صحت خواب دیدنهای راست را باور نکند، به خدا و رسول خدا ایمان نیاورده است.
خواب دیدن از دیدگاه قرآن
در قرآن، در چندین مورد از رؤیا و تعبیر آن سخن به میان آمده است که از مجموع به دست میآید رؤیا و تعبیر آن از نظر قرآن، حقیقت و واقعیت انکارناپذیر است که به این مورد اشاره میکنیم:
1. در سورهی یوسف، در سه مورد از خواب و تعبیرش سخن به میان آمده است:
نخست، خواب دیدن یوسف که یازده ستاره و خورشید و ماه او را سجده میکنند و تعبیر آن (ایهی 4 و 100).
دوم، خواب دیدن دو جوان در زندان و تعبیر آن توسط یوسف (آیهی 37 و 42.)
سوم، خواب دیدن عزیز مصر و تعبیر آن توسط یوسف (آیهی 43-49).
2. خواب دیدن حضرت ابراهیم در ذبح اسماعیل که در صافات (37) آیهی 102 و 105 آمده است.
3. خوابهای پیامبر اسلام(ص)، انفال (8) آیهی 43، اسراء (17) آیه ی 60، فتح (48) آیهی 27.
در آیهی 43 انفال می خوانیم:
إِذ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فى مَنَامِكَ قَلِيلاً وَ لَو أَرَاکَهُم كَثِيراً لَفَشِلتُم وَ لَتَنَازَعتُم فى الأَمرِ ؛
در آن موقع، خداوند تعداد دشمنان [در جنگ بدر] را در خواب به تو کم نشان داد. اگر فراوان نشان میداد، سست میشدید و کارتان به اختلاف میکشید.
در تفسیر آیه آمده است: در آستانهی جنگ بدر، پیامبر(ص) در خواب دید تعداد کمی از دشمنان در مقابل مسلمانان، حاضر شدهاند. خواب را برای مسلمانان نقل کرد و همین موجب تقویت روحیهی مسلمانان شد. گرچه تعداد کافران در ظاهر، زیادتر از تعداد مسلمانان بود؛ ولی آنان در باطن، اندک و ضعیف بودند. میدانیم خوابها، به باطن و تعبیر آنها اشاره مینمایند.
وَ مَا جَعَلنَا الرُّؤيَا الَّتى أَرَيْنَاكَ إِلّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ؛
خوابی که به تو نشان دادیم، فقط برای آزمایش مردم بود.
در این که منظور از «رؤیا» در آیه چه بود، چندین قول گفته شده است. به گفتهی جمعی از مفسّران شیعه و سنی و مطابق بعضی روایات، آیه اشارهی خوبی است که رسول خدا(ص) در مورد حاکمان بعد از رحلت خود دید. در خواب دید: میمونهایی از منبر او بالا میروند و پایین میآیند، از این مسئله بسیار غمگین شد، به طوری که بعد از این خواب، کمتر میخندید.[9]
این خواب را به آمدن بنیامیّه تعبیر کردهاند که پس از پیامبر(ص) خلافت را به دست گرفتند و حکومت اسلامی را به فساد کشاندند.
در آیهی فتح (48) میخوانیم:
لَقَدْ صدَقَ اللَّهُ رَسولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلَنَّ الْمَسجِدَ الْحَرَامَ؛
آنچه را که خداوند در عالم خواب به پیامبر نشان داد، راست بود و تحقق یافت.
آنگاه که پیامبر(ص) در سال ششم هجرت در مدینه بود، در خواب دید به اتفاق یارانش برای انجام مناسک عمره، وارد مکه میشوند. خواب را برای اصحاب بیان کرد. همه خوشحال شدند که به زودی مکه فتح میشود و مسلمانان آنجا رفته، عمرهی حج را به جا میآورند. بعضی تصور میکردند تعبیر خواب، در همان سال (ششم هجری) رُخ میدهد. از این رو، وقتی آن سال مشرکان در ماجرای «حُدَیبیه» از ورود مسلمانان به مکه ممانعت نمودند، شک کردند خواب پیامبر(ص) ممکن است نادرست باشد! پیامبر فرمود: مگر به شما گفته بودم تعبیر رؤیا، همین امسال رخ میدهد.!
سال بعد، پیامبر(ص) و یارانش وارد مکه شدند و «عمرۀالقضا» را به جا آوردند و تعبیر خواب آشکار گردید.
نتیجه: خواب و تعبیر آن، از دیدگاه قرآن، واقعیت قطعی است. بنابراین، مسلمانان هرگز نمیتوانند خواب و تعبیر آن را در ردیف خرافات یا حدسیات بدانند.
اهمیت رؤیای صادقه
خوابهای راست که از آن به «رؤیای صادقه» یا «خوابهای رحمانی» تعبیر میشود، از نظر اسلام در جایگاه بسیار رفیعی قرار دارد و یکی از منابع آگاهی و کشف اسرار است. اهمیّت آن به حدی است که رسول خدا(ص) فرمود:
الرُّؤیا الصّالِحَۀُ جُزءٌ مِن سَبعِینَ جُزءً مِن النُّبُوَّۀِ؛[10]
خواب دیدن شایسته، یک قسم از هفتاد قسم نبوت است.
در سخن دیگر:
وَ مِنها جُزءٌ مِن ستَّۀٍ وَ أربَعِینَ جُزءً مِنَ النُّبُوَّۀِ؛[11]
بخشی ازخواب دیدنها، یک قسم از 46 قسم مقام نبوت است.
در قرآن در وصف اولیای خدا میخوانیم:
لَهُمُ البُشرَى فِى الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ فِى الاَخِرَةِ؛[12]
در زندگی دنیا و آخرت، بشارت شادی هست.
شخصی از رسول خدا(ص) در مورد بشارت دنیویِ آیهی فوق، سؤال کرد. رسول خدا(ص) فرمود:
هِیَ الرُّؤیِا الحَسَنَۀُ یَرَی المُؤمِنُ فَیُبَشَّرُ بِها فِی دُنیاهُ؛[13]
این بشارت، خواب دیدن نیکی است که مؤمن در خواب میبیند و به وسیلهی آن در دنیا، بشارت داده میشود.
خواب دیدن مؤمن، به قدری نزد پیامبر(ص) مهم تلقی میشد که حضرت رضا(ع) فرمود:
إنَّ رَسُولَ الله کانَ إذا أصبَحَ قالَ لِأصحابِهِ: هَل مِن مُبَشِراتٍ؟ یَعنِی بِهِ الرُّؤیا؛[14]
رسول خدا هر روز صبح، به اصحاب میفرمود:
«آیا از بشارتدهندهها چیزی نزدتان دارید؟» منظور حضرت خواب دیدنها بود.
روزی رسول خدا(ص) به اصحاب فرمود:
«خِیارُکُم أولُو النُّهی؛ بهترین شما صاحبان خِرَد هستند».
شخصی پرسید: صاحبان خرد کیانند؟
فرمود: أولوالنُّهی أْلوالأحْلامِ الصّادقۀ؛[15] صاحبان خِرَد آنان هستند که خوابهای راست میبینند.
امام صادق(ع) فرمود:
رأیُ المُؤمِنِ وَ رُؤیاهُ جُزءٌ مِن سَبعِینَ جُزءً مِنَ النُّبُوَّۀِ، وَ مِن هُم مَن یُعطَی عَلَی الثُّلثِ؛[16]
نظر مؤمن و خواب دیدن او، یک قسم از هفتاد قسم نبوت است. به بعضی از مؤمنان یک قسم از سه قسم نبوت داده میشود.
یعنی رأی و رؤیای آنان چنان در سطح بالاست که اگر مقام نبوت را سه قسمت کنند، رای و رؤیای مؤمن، در یک قسمت قرار دارد.
روایات در اهمیّت خواب دیدن مؤمن، بسیار است. برای حُسن ختام، بهذکر یک روایت دیگر میپردازیم.
رسول خدا(ص) فرمود:
ألا إنَّهُ لَم یَبقَ مِن مُبَشِّراتِ النُّبُوَّۀِ اِلّا الرُّؤیَا الصّالِحَۀُ؛ یَراها المُسلِمُ أو تُری لَهُ؛[17]
آگاه باشید! از بشارتهای پیامبری، جز خواب دیدن شایسته که آن را مسلمان در خواب میبیند یا برای او در خواب دیده میشود، چیزی باقی نمانده است.
دانستنیهایی دربارهی خواب
برای بهرهبرداری از نعمت رؤیا که یکی از منابع کشف و شناخت است، به ذکر اموری که از گفتار و سیرهی امامان گرفته شده است، میپردازیم:
الف) چه کنیم خواب راست ببینیم؟
هر چه انسان از نظر معنوی، تقوا، معرفت و کمالات، در سطح بالا باشد و موازین پاکزیستی را رعایت کند، خوابهایی که میبیند، غالباً خوابهای راست و دارای پیام است.
بر همین اساس، پیامبران و امامان(ع) و علمای ربّانی و وارسته، خوابهای بد نمیبینند.
هنگامی که انسان به بستر خواب میرود، بهتر است وضو بگیرد و دعا بخواند و قرآن تلاوت کند و آداب مستحبی خوابیدن را رعایت کند، مثلاً از نظر کیفیت خوابیدن، دمر نخوابد، که خوابیدن شیطانی است، بلکه بر جانب راست بخوابد، هنگام خواب، سورههای ناس و فلق را بخواند، بیوضو و جُنُب نباشد و قلبش را با امور معنوی و ملکوتی و ذکر الهی نورانی نماید، امید است خواب خوب و راست و دارای پیام ببیند.
بر همین اساس، مطابق روایات، خواب دیدن پیامبران و امامان(ع) و اولیای خدا و مؤمنان خالص، از خوابهای راست و دارای پیام خواهد بود.
امام صادق(ع) فرمود:
خواب دیدن قبل از سحر راست است، مگر جُنُب باشد، یا بیوضو بخواند، یا از روی حقیقت، خدا را یاد نکرده باشد.[18]
پیامبر(ص) فرمود:
رُؤیا المؤمِنِ تَجرِی مَجرَی کَلامٍ تَکَلَّمَ بِهِ الرَّبُّ عِندَهُ؛[19]
خواب دیدن مؤمن همچون کلامی است که خداوند نزد او گفته است.
علمای بزرگ گفتهاند:
مَناماتُ الأنبِیاءِ لاتَکُونُ إلّا صادِقَۀَ وَ هِیَ وَحیٌ فِی الحَقیِقَۀِ، وَ مَناماتُ الأَئمَّۀِ جَارِیَۀٌ مَجرَی الوَحیِ وَ إن لَم تُسَمَّ وَحیاً؛[20]
خواب دیدنهای پیامبران قطعاً راست است. در حقیقت، وحی است. خواب دیدنهای امامان همچون وحی است، گرچه وحی نامیده نشود.
خواب دیدن مؤمن، جزئی از هفتاد جزء یا جزئی از 46 جزء نبوت است و یا جزئی از سه جزء نبوت میباشد.
ب) علّت خوابهای آشفته و بیپایه
عواملی موجب میشود که انسان در عالم خواب، خوابهای آشفته و پوچ و بیمعنا ببیند. علّت خوابهای آشفته عبارت است از:
1. پرخوری
امام علی(ع) فرمود:
اَلمُستَثقِلُ النّائمُ تُکَذَّ أَحلامُهُ؛[21]
کسی که با شکم سنگین بخوابد، خواب بیاساس میبیند.
علاّمه مجلسی میگوید:
مردی نزد پدرم (ملّا محمّدتقی مجلسی) آمد، در حالی که وحشتزده و بیتاب به نظر میرسید. گفت: دیشب در خواب دیدم شیر سفیدی که در گردنش ماری سیاه بود، با هم به من حمله کردند و میخواستند مرا بکشند.
پدرم به او گفت: گویا کشک را همراه رُب انار خوردهای!
گفت: آری، همین غذا را خوردهام.
پدرم گفت: عیب ندارد، خوابت بیپایه است و آن دو غذای زیانبخش، چنان صورتی (شیر سفید و مار سیاه) را به نظرت آورده است.[22]
2. پرخوابی
امام حسن عسکری(ع) فرمود:
مَن أکثَرَ المَنامَ رَأَی الأحلامَ؛[23]
کسی که زیاد بخوابد، خواب های آشفته میبیند.
سلمان میگوید: شخصی به محضر رسول خدا(ص) آمد و گفت: شب گذشته خواب آشفتهای دیدم.
پیامبر(ص) فرمود: «مگر چه غدایی خورده بودی؟»
عرض کرد: خرمای زیادی خوردم.
پیامبر(ص) فرمود: «خوابت بیپایه است و تعبیر ندارد.»[24]
غذا از نظر کیفیت، مانند غذاهای سرد برای افراد سرد مزاج، موجب خوابهای آشفته خواهد شد.
3. بیماری
تب شدید و پریشان حالی در دیدن خواب های آشفته اثر دارد.
4. آلودگی به گناهان بزرگ
گناه، یکی از عوامل دیدن خواب های آشفته است؛ چرا که موجب وحشت و دلهره شده، در عالم خواب، به صورت خوابهای پریشان و آشفته درمیآید، مثلاً یزید پس از شهادت امام حسین(ع)، خوابهای آشفته میدید. وقتی بیدار میشد، با ناراحتی شدید میگفت: مرا با حسین چه کار؟!
حجّاج بن یوسف، جنایتکار بزرگ تاریخ، پس از کشتن «سعید بن جُبَیر» (مفسر بزرگ شیعه) همواره خوابهای وحشتناک میدید. وقتی بیدار میشد، میگفت: مرا با سعید جُبیر چه کار؟!
5. ادا نکردن حقوق واجب
شخصی خواب آشفته و وحشتناک دید. ماجرا را توسط یکی از دوستانش به امام صادق(ع) خبر داد. امام فرمود:
اِذهَب فَقُل: إنَّکَ لاتُؤَدِّی الزَّکاۀَ؛
برو به او بگو: زکات اموالت را ادا نکردهای.
او رفت و سخن امام را به او رساند. وی گفت: سوگند به خدا! زکات اموالم را پرداختهام.
امام پس از اطلاع فرمود:
إن کُنتَ تُؤَدِّیها لاتُؤَدِّیها إلی أهلِها؛[25]
اگر زکات اموالت را دادهای، به صاحبانش ندادهای.
پینوشتها:[1]- روم (30) آیهی 23.
[2]- سفینۀالبحار، ج 2، ص 47.
[3]- نبأ (78) آیهی 9.
[4]- زمر (39) آیهی 42.
[5]- بحارالانوار، ج 61، ص 191.
[6]- روضۀالکافی، ص 90.
[7]- بحارالانوار، ج 61، ص 183.
[8]- کنزالعمال، ج 15، ص 371
[9]- مجمعالبیان، قرطبی، فخر رازی، صافی و نمونه، ذیل آیه.
[10]- بحارالانوار، ج 61، ص 192.
[11]- همان، ص 193.
[12]- یونس (10) آیهی 64.
[13]- روضۀالکافی، ص 90
[14]- همان.
[15]- بحارالانوار، ج 61، ص 190.
[16]- همان، ص 191.
[17]- همان، ص 192.
[18]- همان، ص 194.
[19]- همان، ص 210
[20]- همان.
[21]- غررالحکم.
[22]- سفینۀالبحار، ج 1، ص 498.
[23]- بحارالانوار، ج 61، ص 190
[24]- کاملالتعبیر، ص 36.
[25]- المحاسن برقی، ص 78؛ بحارالانوار، ج 61، ص 159.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمّدتقی عبدوس ـ محمّد محمّدی اشتهاردی