امام زینالعابدین علیه السّلام در ادامهی دعای مکارم الاخلاق، اینگونه به درگاه خدای متعال مسئلت نموده و عرضه میدارند:
«و اسْتَعْمِلْني بِما تَسْألُني غَداً عَنْهُ». و مرا به کاری بگمار که فردا دربارهی آن از من سؤال خواهی کرد.
در دعای قبل، امام علیه السّلام از خداوند عزّ و جلّ توفیق ترک اموری را در خواست نمودند که مایهی غفلت انسان میشود، ولی اکنون از پروردگار متعال توفیق انجام اموری را مسئلت میکنند که فردای قیامت، بندگان از انجام آنها مورد سؤال قرار خواهند گرفت. آری قیامت یومالحساب است و همهی مردم در این دادگاه عدل الهی حاضر خواهند شد و باید در مقابل سؤالهای پروردگار پاسخگو باشند. خوشا به حال کسانی که در این دنیا از محاسبهی روز جزا غافل نبوده و طوری زندگی کردهاند تا با سربلندی و خاطری آسوده، از پسِ پرسشهای خداوند در روز حساب برآیند.
در شرح این فراز از دعای امام سجّاد علیه السّلام باید بدانیم در روز حساب و سرای قیامت، پروردگار متعال بندگان خود را دربارهی چه چیزهایی مورد سؤال و بازخواست قرار میدهد؟ دانستن این مطلب در تعیین سبک زندگی انسان سرنوشتساز است. اگر کسی بداند که خدای متعال چه انتظاری از او داشته و در سرای آخرت دربارهی چه چیزی از او بازخواست میکند، میتواند زندگی را بر مدار همین پرسشها برنامهریزی کند. بهعبارتدیگر هدفگیری او در فرصت کوتاهی که خدای متعال در دنیا به او داده، بهگونهای است که در آخرت پاسخگوی سؤالات پروردگار باشد.
امّا پیش از آنکه به بررسی پاسخ این سؤال بپردازیم، باید دو نکتهی اساسی روشن شود.
سؤال از بندگان در روز قیامت
دربارهی اینکه آیا در روز قیامت سؤال و بازخواستی از بندگان وجود دارد یا نه، در قرآن کریم با دو گروه از آیات مواجه میشویم: 1- دستهی اوّل بر وجود این سؤال و بازخواست دلالت میکند. 2- و ظاهر دستهی دیگری از آیات، دلالت بر نبود این سؤالات دارد.
امّا آیات دستهی اوّل:
خدای تبارکوتعالی در سوره نحل بهطور صریح از پرسش روز قیامت سخن گفته و میفرماید: «... وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ». و يقيناً شما از آنچه انجام میدادید، بازپرسى خواهيد شد.[1] در سورهی اعراف دربارهی پرسش از امّتهایی که انبیاء برای ایشان مبعوث شدند و حتّی پرسش از پیامبران صحبت شده و فرموده است: «فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ». بهیقین، (هم) از كسانى كه پيامبران بهسوی آنها فرستاده شدند سؤال خواهيم كرد (و هم) از پيامبران سؤال میکنیم.[2]
در جای دیگر خداوند تعالی دربارهی پرسش از بندگان، قسم یاد نموده و فرموده است: «فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ». به پروردگارت سوگند، (در قيامت) از همهی آنها سؤال خواهيم كرد * از آنچه عمل میکردند.[3] در سوره صافّات دربارهی کیفیّت حضور ظالمین در قیامت و توقّف ایشان برای سؤال و بازخواستِ پروردگار سخن گفته و میفرماید: «اُحْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ * مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحِيمِ * وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ». (در اين هنگام به فرشتگان دستور داده میشود:) ظالمان و همردیفانشان و آنچه را میپرستیدند * (آرى آنچه را) جز خدا میپرستیدند جمع كنيد و بهسوی راه دوزخ هدايتشان كنيد! * آنها را نگهداريد كه بايد بازپرسى شوند.[4] در سورهی انبیاء فرموده است: «لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ». خدا از آنچه انجام میدهد، بازخواست نمیشود و آنان [در برابر خدا] بازخواست خواهند شد.[5]
قرآن کریم در سورهی یس، از برخی پرسشهای پروردگار متعال از اهل دوزخ پرده برداشته و فرموده است: «وَ امْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ * أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ * وَ أَنِ اعْبُدُونِي هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ * وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلاًّ كَثِيراً أَ فَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ * هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ * اصْلَوْهَا الْيَوْمَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ». (و به آنها میگویند:) جدا شويد امروز اى گنهكاران! * آيا با شما عهد نكردم اى فرزندان آدم كه شيطان را نپرستيد، كه او براى شما دشمن آشكارى است؟! * و اینکه مرا بپرستيد كه راه مستقيم اين است؟! * او گروه زيادى از شما را گمراه كرد، آيا انديشه نكرديد؟! * اين همان دوزخى است كه به شما وعده داده میشد! * امروز وارد آن شويد و به خاطر كفرى كه داشتيد به آتش آن بسوزيد.[6]
این آیات و آیات دیگری ازایندست، آیاتی هستند که بهروشنی در موردِ بازپرسی از اهل محشر سخن میگویند.
امّا دستهی دوّم از آیات:
در سوره قصص آمده است: «... وَ لا يُسْئَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ». و مجرمان از گناهانشان سؤال نمى شوند.[7] در سورهی الرحمن نیز میخوانیم: «فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَ لا جَانٌّ». در آن روز هیچکس از انس و جنّ از گناهش سؤال نمیشود (و همهچیز روشن است).[8]
جمع بین هر دو دسته از آیات:
در مورد آیه اوّل (قصص/78) برخی از مفسّرین احتمال دادهاند که این آیه دربارهی عذاب دنیوی سخن میگوید نه عذاب آخرت و پرسش روز قیامت، به این معنا که در موقع مجازاتِ (نزول عذاب) مجرمین در دنيا، از آنها سؤالى نمیشود تا بخواهند پشت هم اندازى كرده و عذرتراشى نمايند و خود را بیگناه قلمداد كنند.[9] امّا اگر این آیه نیز در مورد سؤال روز قیامت واردشده باشد، پاسخ آن به همراه آیهی بعدی (الرحمن/39) چنین خواهد بود:
قيامت يك روز بسيار طولانى است [معارج/4: «تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ». فرشتگان و روح (فرشتهی مقرّب خداوند) بهسوی او عروج میکنند در آن روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است]، و انسان از مواقف و گذرگاههای متعدّدى بايد بگذرد و در هر صحنه و موقفى بايد مدّتى بايستد، طبق بعضى از روايات اين مواقف پنجاه موقف است، 50 موقف که هرکدام هزار سال است [سجده/5: «يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ». امور اين جهان را از آسمان بهسوی زمين تدبير میکند سپس در روزى كه مقدار آن هزار سال از سالهایی است كه شما مىشماريد بهسوی او بالا میرود].
در این رابطه ابن مسعود میگوید: من خدمت امیرالمؤمنین علیه السّلام نشسته بودم که آن بزرگوار فرمودند: «إنَّ فِي القيامةِ خمسينَ موقفاً، كُلُّ موقفٍ ألفُ سنةٍ». بهدرستی که در قیامت پنجاه موقف وجود دارد که هر موقفی هزار سال به طول میانجامد.[10] از امام صادق علیه السّلام نیز روایتشده است که فرمودند: «... فَإِنَّ لِلْقِيَامَةِ خَمْسِينَ مَوْقِفاً، كُلُ مَوْقِفٍ مِثْلُ أَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ، ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ "فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ"». همانا برای قیامت پنجاه موقف است، هر موقفی مثل هزار سال است از سالهایی که شما میشمارید، سپس اين آيه را تلاوت فرمودند: در روزى كه مقدارش پنجاههزار سال است.[11]
در بعضى از اين مواقف مطلقاً سؤالى نمیشود، بلكه "رنگ رخساره خبر میدهد از سرّ درون" [الرحمن/41: «يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيماهُم فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصِي وَ الْأَقْدامِ». مجرمان با قیافههایشان شناخته میشوند، آنگاه آنها را با موهاى پيش سر، و پاهايشان میگیرند (و به دوزخ میافکنند)]. و در بعضى از مواقف مُهر بر دهان انسان گذارده میشود و اعضاى بدن به شهادت برمیخیزند [یس/65: «الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنا أَيْدِيهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ». امروز بر دهانشان مُهر مینهیم، و دستهایشان با ما سخن میگویند و پاهايشان كارهايى را كه انجام میدادند شهادت میدهند].
در بعضى مواقف از انسانها دقيقاً پرسش میشود (آیات دستهی اوّل) و در بعضى ديگر، انسانها به جدال و دفاع و مخاصمه برمیخیزند [نحل/111: «يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجادِلُ عَنْ نَفْسِها وَ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ». (به یادآورید) روزى را كه هر كس (در فكر خويشتن است و تنها) به دفاع از خود برمیخیزد و نتیجهی اعمال هرکسی، بیکموکاست، به او داده میشود و به آنها ظلم نخواهد شد].
خلاصه از مجموعهی آيات مربوط به سؤال و جواب در روز قيامت چنين استفاده میشود که هر صحنه و موقفی در روز قیامت شرايطى دارد. مردم در آن روز، مراحل مختلفى را میپیمایند، در پارهای از مراحل هیچگونه سؤال و پرسشى از آنها نمیشود، حتّى مهر بر دهان آنها میگذارند و تنها اعضاى پيكرشان كه آثار اعمال را در خود حفظ کردهاند، بهعنوان يك گواه گويا و انكارناپذير، چگونگى اعمالشان را بازگو میکنند. در مرحله بعد، مهر از زبان آنها برداشته میشود، و به سخن میآیند و از آنها پرسش میشود، آنها نيز با مشاهدهی روشن شدن حقايق در پرتو گواهى اعضا، به اعمال خود اعتراف میکنند، درست همانند مجرمى كه با مشاهدهی آثار عينى جرم، چارهای جز اعتراف نمیبیند.[12]
فلسفهی سؤال از بندگان در قیامت
سؤالی در اینجا مطرح میشود که ازاینقرار است: ما میدانیم خداوند همهچیز را میداند: «... وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ/ و بدانيد خداوند به هر چيز دانا است»[13]، و به تمام اعمال ما آگاه است: «... إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ/ بهیقین خداوند از آنچه انجام میدهید، آگاه است»[14]، و اصولاً در همهجا حاضر و ناظر است: «... إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ/ خداوند بر هر چيز گواه است»[15]، با اين حال چه نيازى به سؤال دارد كه انبياء و امّتها را عموماً و بدون استثناء مورد بازپرسى قرار دهد؟!
در پاسخ باید بگوییم: اگر سؤال براى دانستن و درك واقعيت چيزى باشد، در مورد كسى كه عالم است معنى ندارد، ولى اگر منظور توجّه دادن خود شخص و اتمام حجّت به او و اقرار گرفتن و امثال آن بوده باشد، هيچ مانعى ندارد، درست مثل اینکه ما به شخص فراموشکاری خدمتهای زياد کردهایم، و او بهجای خدمت، مرتكب خیانتهایی شده و همهی اين مسائل پيش ما روشن است، او را مورد بازپرسى قرار داده و مىگویيم: آيا ما اینهمه به تو خدمت نكرديم؟ و آيا تو حق اين خدمات را ادا كردى؟! اين سؤال براى كسب علم نيست بلكه براى تفهيم طرف مقابل است، و يا اینکه براى ابراز قدردانى از يك فرد خدمتگزار و تقدير و تشويق از او، میپرسیم: در اين سفر مأموريتى كه داشتى چهکارهایی انجام دادى؟ با اینکه از جزئيات آن قبلاً آگاه شدهایم.[16]
فایدهی ديگر اين سؤال اين است كه با اظهار ستايش از نيكوكاران، موجبات ازدياد سرور آنان فراهم میشود و با اظهار اعمال زشت گنهكاران، بر غم و اندوه كفّار افزوده میشود. درنتیجه سؤال در قيامت، نوعى استشهاد و اقرار گرفتن، اتمام حجّت و قطع عذر، توبيخ یا تقدير و تشكّر است، وگرنه چيزى از خدا پنهان نيست تا با سؤال، رفع ابهام شود.[17]
خودآزمایی:
1-نظر قران در مورد اینکه «آیا در روز قیامت سوال و بازخواستی از بندگان وجود دارد یا نه» چیست؟(نتیجه مجموعه آیات را بنویسید)
2-فلسفه سوال از بندگان در قیامت چیست؟
پینوشتها:
[1] سوره نحل/ آیه 93 (ترجمه مکارم).
[2] سوره اعراف/ آیه 6 (ترجمه مکارم).
[3] سوره حجر/ آیه 92و93 (ترجمه مکارم).
[4] سوره صافّات/ آیه 22 تا 24 (ترجمه مکارم).
[5] سوره انبیاء/ آیه 23 (ترجمه انصاریان).
[6] سوره یس/ آیه 59 تا 64 (ترجمه مکارم).
[7] سوره قصص/ آیه 78 (ترجمه مکارم).
[8] سوره الرحمن/ آیه 39 (ترجمه مکارم).
[9] تفسیر نمونه ج 16 ص 160.
[10] البرهان في تفسير القرآن ج 5 ص 567.
[11] الأمالي (للطوسي) ص 36.
[12] ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن ج 9 ص 52/ ترجمه المیزان ج 19 ص 180/ تفسیر نمونه ج 6 ص 89 و ج 23 ص 155.
[13] سوره بقره/ آیه 231.
[14] سوره نحل/ آیه 91 (ترجمه مکارم).
[15] سوره حج/ آیه 17 (ترجمه مکارم).
[16] تفسیر نمونه ج 6 ص 88.
[17] ترجمه جوامع الجامع ج 2 ص 295/ تفسیر نور ج 4 ص 22/ أطيب البيان في تفسير القرآن ج 5 ص 272.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکیزاده