18 - رجعت چیست؟
آیا مردان شایسته، پس از مرگ، در عصر حکومت مهدی(ع) زنده خواهند شد و در صف یاران آن حضرت قرار میگیرند؟
پاسخ: رجعت از دیدگاه تشیّع، یعنی خداوند عدّهای از مردگان را با همان اندام و صورتی که بودند، زنده کرده و به دنیا برمیگرداند، به گروهی از آنان عزت میدهد و گروهی را ذلیل خواهد کرد و حقّ مظلومان را از ستمگران میگیرد، و این جریان پس از قیام مهدی(ع) به وقوع میپیوندد. با توجّه به اینکه زنده شدگان کسانی هستند که در حدّ اعلای ایمان و یا در حدّ اعلای کفر و فسادند، پس از مدّتی زنده شدن و دریافت کیفر و پاداش برخی از اعمالشان، دوباره میمیرند و در روز قیامت برای کیفر و پاداش کاملتر زنده میشوند.
در قرآن کریم آیات متعددی بر این مطلب دلالت دارد، از جمله سوره مؤمن، آیه 10 و سوره بقره، آیه 260 و... روایات هم در اینباره به حدّ تواتر (بسیار که موجب علم است) به ما رسیده است.[1]
در مورد حضرت ولیعصر - ارواحنا له الفداء - در روایات آمده که؛ آن حضرت پس از ظهور، عدّهای از ظالمان را به اذن خدا از قبرها بیرون میکشد و به اذن خدا زنده میکند و مجازات مینماید. او یگانه منتقم خون امام حسین(ع) است، چنان که در دعای ندبه میخوانیم:
أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ المَقْتُولِ بِکَرْبَلآءِ، أَیْنَ المَنْصُورُ عَلی مَنِ اعْتَدی عَلَیْهِ وَ افْتَرَی...؛
کجاست طالب خون حسین(ع) که در کربلا کشته شد؟ کجاست آن یاری شده تا یاری کند کسانی را که حقّشان پایمال شده است.
از طرفی در روایات میخوانیم:
آن حضرت نوادههای قاتلان حسین(ع) را به خاطر کار پدران ظالمشان میکشد.
امام صادق(ع) فرمود:
هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه هنگام قیام امام مهدی(ع) در قبرش خوشحال میشود.[2]
و نیز فرمود:
هنگام رجعت کسانی که مؤمن خالص و کافر خالص هستند، زنده میشوند و به دنیا برمیگردند.[3]
و نیز فرمود:
در پشت کوفه (نجف) بیست و هفت مرد از هدایتشدگان و از بزرگان اصحاب زنده شده و به امام ملحق میشوند.[4]
هنگامی که قائم(ع) قیام کرد خداوند همه اذیتکنندگان به مؤمنین را زنده میکند تا به مجازات دنیوی برسند و به داد مؤمنان نیز برسد.
و به یکی از یارانش به نام مفضّل رحمةالله فرمود: تو و چهل و چهار نفر مرد دیگر با قائم(ع) هستید.[5]
به اینترتیب میبینیم رجعت مؤمنان مخلص و کافران محض، در زمان حضور حضرت قائم(ع) مسلّم است. ضمناً ناگفته نماند که کشتن نوادههای قاتلان امام حسین(ع) با اینکه خودشان در قتل آن حضرت شرکت نداشتند، طبق روایات به خاطر رضایت آنها از ظلم پدرانشان است.
و نیز در عصر رجعت، پس از امام قائم(ع)، ائمّه دیگر به دنیا برمیگردند و یکی پس از دیگری حکومت میکنند، حتی هنگامی که حضرت قائم(ع) از دنیا برود، امام حسین(ع) او را غسل میدهد.[6]
19 - شخص پنج ساله چگونه امام میشود؟
حضرت قائم(ع) هنگام شهادت پدر در سال 260 هجری قمری پنج سال داشت و پس از پدر امام بر مردم بود، آیا یک نفر پنج ساله میتواند امامت کند؟
پاسخ: اگر کودکی به خاطر استعدادهای فوقالعادهای که خدا به او داده در اوج کمال بود، چه مانعی دارد امام مردم شود، مانند حضرت عیسی(ع) که به فرموده قرآن، در سنّ کودکی پیامبر و حجّت خدا بر مردم شد.
در دنیا کودکان استثنایی و نابغه بسیارند، مانند: سید محمّدحسین طباطبایی در عصر ما، که در پنج و نیم سالگی حافظ کل قرآن شد، و هماکنون[7] که حدود هفت سال دارد، دروس حوزوی را میخواند و آنچنان بر معانی آیات قرآن مسلّط است، که در گفتگو، با آیات قرآن سخن میگوید و به سؤالات جواب میدهد.[8]
و مانند توماس یونگ و امثال او که در دو سالگی خواندن و نوشتن را میدانست و در هشتسالگی به تنهایی به آموختن ریاضیات پرداخت،[9] بسیارند. و اینها حکایت از آن میکند که چنین چیزی محال نیست، وقتی محال نبود، قدرت خدا به آن تعلّق خواهد گرفت.
ما امامان دیگری مانند امام جواد و امام هادی(ع) نیز داریم که قبل از بلوغ به امامت رسیدهاند.
20 - این همه سخن از مهدی(ع) چرا؟!
چرا از حضرت مهدی(ع) آن همه سخن به میان آمده، پیامبر و همه ائمّه(ع) در فرصتهای مختلف از آن حضرت سخن گفتهاند، حتی به جزئیات و شمائل و خصوصیات مربوط به آن حضرت تصریح کردهاند... که درباره هیچ یک از ائمّه(ع) چنین نیست؟
پاسخ: این همه توجّه پیامبر و امامان(ع) به حضرت مهدی(ع) و ذکر ویژگیهای آن حضرت و قیام او، به خاطر چند جهت است:
1 - مردم در طول زمان، خود را آماده ظهور آن حضرت کنند و با داشتن هدف مشخص، دنبال آن حضرت را بگیرند تا حکومت جهانی از دست استکبار جهانی بیرون آید و به دست صالحان قرار گیرد و این کار با نهضتهای اسلامی عمیق و پیگیر قابل اجراست.
2 - ذکر خصوصیات برای آن است که افراد دروغگو که از معتقدات مذهبی مردم سوءاستفاده کرده و در طول تاریخ خود را همان مهدی موعود خواندهاند، شناخته شوند و رسوا گرداند.
3 - اهمیّت مهدی(ع) و انقلابش که امید همه در همه جهان و تاریخ است، نیز عاملی است که قبل از ظهورش از آن حضرت سخن بسیار به میان آید و قلبها و روحها به نام نامی آن حضرت سرشار از امید و توجه به آینده روشن گردد، و مؤمنان و مستضعفان بدانند که خداوند آنها را به خودشان واگذار نکرده، آنها حجّت بر حق دارند، رهبری معصوم پشتیبان آنهاست، با چنین پشتیبانی از هیچ چیز و هیچ کس نهراسند و تحت رهبری او به پیش روند.
و در طول زمان غیبت، با توجّه به اوصاف او، دریابند که چه کسی میتواند به نیابت عام آن حضرت، زمام امور و رهبری را به دست گیرد، دریابند که باید نزدیکترین فرد به این خصوصیات و اوصاف، بر مسند نیابت عام آن حضرت بنشیند و به عنوان ولایت فقیه مردم را رهبری کند. امّا اگر این خصوصیات ذکر نمیشد و این همه اهمیّت به آن داده نمیشد، مردم در بسیاری از امور سیاسی و اجتماعی و معنوی راه را گم کرده و از صراط مستقیم به سوی شرق و غرب پناه میبردند.
21 - تکذیب ملاقات با امام زمان(ع)
طبق روایات، کسانی را که مدّعی دیدار با امام زمان(ع) هستند، باید تکذیب کرد، پس چرا به ذکر نمونههایی از دیدار کنندگان در این کتاب یا در کتابهایی مانند بحارالانوار، اثبات الهداة، کشف الغمّه و... پرداخته شده است؟
پاسخ: نظر به اینکه مدّعیان در بسیاری از مواقع میخواهند با این ادّعا سوءاستفاده کنند، چنان که در تاریخ مکرر دیده شده است.
و نظر به اینکه در بعضی از موارد در زمانهای معاصر امامان(ع) و نزدیک به آن، برای حفظ جان، تقیّه واجب بوده است و اگر کسی چنین ادّعایی میکرد، در مخاطره قرار میگرفت.
و امور دیگر که بر ما پنهان است، موجب آن شده که ائمّه(ع) دستور دادهاند هر کس بگوید: من امام زمان(ع) را دیدهام، او را تکذیب کنید، و یا اینکه تکذیب مربوط به احکام است، یعنی هر کس حکمی از اسلام را از امام زمان(ع) نقل کند، او را قبول نکنید. وانگهی داستان دیدارکنندگان نوعاً بعد از مرگشان آشکار شده است، به هرحال اگر سوءاستفاده و تقیّه و آثار سوء و یا عوامل مهمتری در کتمان نباشد، اظهار آن ظاهراً بلامانع خواهد بود. و اللَّه اعلم.
پینوشتها:
[1] در این باره به کتاب عقائد الامامیّه تألیف محمد رضا مظفّر (بحث رجعت) ترجمه نگارنده مراجعه شود.
[2] اثبات الهداة، ج 7، ص 62 - 103.
[3] اثبات الهداة، ج 7، ص 154.
[4] اثبات الهداة، ج 7 ، ص 164.
[5] اثبات الهداة، ج 7 ، ص 146.
[6] اثبات الهداة، ج 7 ، ص 102.
[7] سال 1376.
[8] شرح این مطلب را در کتاب «پرتوی از سیره چهارده معصوم(ع)» در فصل زندگی امام جواد(ع) (تألیف نگارنده) بخوانید.
[9] تاریخ علوم، پی یر روسو، ص 432.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمّد محمّدی اشتهاردی