کد مطلب: ۲۲۴۹
تعداد بازدید: ۷۳۸
تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۸:۰۸
فضایل حضرت امیرالمؤمنین(ع)| ۱۰
روز هجدهم ذی‌حجه به مناسبت جریان «غدیر خم»، از نظر مسلمانان، عید بوده و ائمه معصومین(ع) در ارزش و فضیلت آن روز سخنان زیادی دارند...
قرینه هفتم: سخنی که جمعی از مهم‌ترین علمای اهل سنّت همچون «ترمذی» و «احمد حنبل» و «نسّائی» و «حاكم» و «ابن ابی شیبه» و «طبری» از رسول خدا(ص) نقل می‌کنند که فرمودند:
«إِنَّ‏ عَلِیاً مِنِّی‏ وَ أَنَا مِنْهُ‏ وَ هُوَ وَلِی‏ كُلِّ‏ مُؤْمِنٍ‏ بَعْدِی‏»
« همانا على از من است و من از علی و او بعد از من سرپرست هر فرد مؤمن است.»
 و تعبیراتی نظیر عبارت فوق که در کتاب‌های علمای اهل سنّت فراوان است.

قرینه هشتم: بعد از آن که رسول خدا(ص) مراتب را به مردم ابلاغ نمودند، فرمودند:
«اللَّهُمَّ أنتَ شَهِیدٌ عَلَیهِم اِنِّی قَدْ بَلَغْتُ وَ نَصَحْتُ»
«خداوندا تو گواهی بر این مردم، همانا من آنچه باید، ابلاغ کردم و خیرخواهی نمودم».
همین شاهد گرفتن خداوند بر ابلاغ نشان‌دهنده اهمیت چیزی است که ابلاغ فرموده و این‌چنین شاهد گرفتن و اهمیت دادن به آنچه ماموریت به ابلاغ آن را داشته‌اند با غیر از معنی امامت و ولایت نمی‌سازد.

قرینه نهم: پیش از ابلاغ ولایت، رسول خدا(ص) فرمودند:
«إِنَّ‏ اللَّهَ‏ أَرْسَلَنِی‏ بِرِسَالَةٍ ضَاقَ‏ بِهَا صَدْرِی‏ وَ ظَنَنْتُ‏ أَنَ‏ النَّاسَ‏ مُكَذِّبِی بِهَا فَأَوْعَدَنِی لَأُبَلِّغَنَّهَا أَوْ یعَذِّبَنِی‏.»
خداوند به من مأموریتی داده که سینه‌ام از آن تنگ شد و چنین پنداشتم که مردم مرا تکذیب خواهند کرد. به دنبال آن خداوند مرا ترسانید که یا آن مأموریت را انجام دهم و یا در صورت تخلّف مرا معذّب بدارد.»
 و نظیر این عبارت را از بزرگان و دانشمندان اهل سنّت، مرحوم امینی در جلد اول «الغدیر» آورده‌اند و روشن است، مأموریتی که آن‌قدر سنگین بوده که عرصه را بر رسول خدا(ص) تنگ نموده و می‌ترسیدند مردم و شنوندگان، حضرتش را تکذیب نمایند و به دنبال آن از سوی خداوند، وعده عذاب بر تخلّف از آن مأموریت آمده چیزی غیر از اعلام ولایت و امامت حضرت ‌علی(ع) نمی‌تواند بوده باشد.

قرینه دهم: سخنانی که از برخی از بزرگان اصحاب رسول خدا(ص) نقل شده که در مواردی غیر از روز «غدیر خم» به «مولی» بودن حضرت‌ على(ع) تصریح کرده‌اند ازجمله:
چند نفر از علمای اهل سنّت در کتاب‌های خود جریان زیر را نوشته‌اند:
دو مرد عرب با یکدیگر نزاع داشتند و نزد خلیفه دوم آمدند و خلیفه از علی خواهش کرد بین آن دو قضاوت کند. یکی از آن دو با ناراحتی گفت: آیا این بین ما قضاوت کند؟ خلیفه از جا جست و گریبان او را گرفته و گفت: وای بر تو می‌دانی او کیست؟ این همان مولای من و مولای هر فرد مؤمن است و هر کس که این (یعنی علی) مولای او نباشد مؤمن نیست. و این جریان را با عبارتی دیگر ولی با سرانجام با همین جمله:
«اِنَّهُ مَولَای وَ مَولَی كُلِّ مُؤمِنٍ وَ مُؤمِنَةٍ»
 را چند نفر از بزرگان از قول ایشان نقل کرده‌اند.
 
با توجه به این نکته که شیوه کار ما در این جزوه گزیده گویی است، به نظر می‌رسد همین مقدار تحقیق در نقطه اساسی و مهم حدیث «غدیر»، و کلمه «مولی» و ولایت بس بوده و مشتاقان کنکاش بیشتر می‌توانند به کتاب «الغدیر» و دیگر کتاب‌هایی که بزرگان ما در این زمینه نوشته‌اند مراجعت فرمایند.
و با آنچه ما در این زمینه عرضه داشتیم از اصل جریان غدیر، و تعداد راویانی که این حدیث را نقل کرده‌اند، از دانشمندان اهل سنّت و عالمان شیعه، و پاسخ‌های محکمی که بزرگان ما به اشکال‌تراشی‌های برخی از افراد، در توضیح معنای کلمه «مولی» ارائه فرموده‌اند، خیال نمی‌کنم مسلمان با انصافی باشد که با صرف‌نظر از وابستگی‌های ذهنی و عشیره‌ای و غیره صفحات گذشته را با دقت خوانده باشد و هنوز در قبول مسأله «ولایت و امامت حضرت ‌علی(ع) بعد از رسول خدا(ص) تردید داشته باشد و چنانچه قرآن کریم می‌فرماید:
«إِنَّ فِی ذَلِكَ لَذِكْرَی لِمَنْ كَانَ لَهُ قَلْبٌ»
«همانا در این (نوشتار) تذکار (روشنی) است برای کسی که دارای قلب باشد.»[1]
و به گفته شاعر: در خانه اگر کس است یک حرف بس است.
 
 در این جا باز جای این سؤال هست که:
جریان حدیث غدیر با این روشنی که در کتاب‌های مختلف عالمان مسلمان نقل شده و هدف از آن، تعیین رهبر و پیشوای جامعه اسلامی بعد از رسول خدا(ص) است، چگونه جمع زیادی از مسلمانان که آن روز شاهد این ماجرا بودند راه دیگری را پیمودند و عملاً آنچه آن روز شنیدند و برداشت کردند و ظاهرا پذیرفتند، بعد از رحلت پیامبر نادیده انگاشتند؟
پاسخ این سؤال، فرصت و حوصله بیشتری می‌طلبد، تا آن چه را که دارد تحلیل‌گران حقیقت‌جو پیگیری کرده‌اند ببینیم و بخوانیم و عبرت بگیریم. به‌عبارت‌دیگر، چیزی نیست که ناگفته مانده باشد ولی به خاطر حفظ مصالح، به پیروی از مولایمان حضرت ‌امیرالمؤمنین(ع) که فرمودند:
«صَبَرتُ وَ فِی العَینِ قَذَی وَ فِی الحَلقِ شَجَی»
«صبر کردم درحالی‌که خار در چشم و استخوان در گلو بود.»[2]
 
 ما نیز لب می‌دوزیم و درد دل را تحمل می‌کنیم و با شعری که مرحوم «اربلی» در کتاب «کشف الغمّة» از «قاضی ابوبکر باقلانی» در این زمینه نقل کرده‌اند سخن را پایان می‌بریم:
یا مَن یسَائِلُ دائِماً عَن كُلِّ مُعضَلَةٍ سَخِیفَةٍ| لاتَكشِفَنَّ مُغَطَّئاً فَلَرَبَّمَا كَشَّفَت جِیفَه
«ای کسی که سؤال از هر مشکل بی‌پایه و دور از عقل را روش خود قرار داده‌ای، (سؤال نکن) و حتما پرده برمدار، زیرا چه‌بسا پرده از روی مرداری متعفن برمی‌داری که بوی بد او فضا را پر می‌سازد.»
این شعر دنباله دارد و پاره‌ای از عواقب سوء جریان (سقیفه) را گوشزد می‌کند، ولی ما به همین مقدار و همین یک فرد از شعر که معنای آن، مقصود و منظور ما است بسنده می‌کنیم.
 
فضیلت روز عید غدیر
همچنان که گفتیم روز هجدهم ذی‌حجه به مناسبت جریان «غدیر خم»، از نظر مسلمانان، عید بوده و ائمه معصومین(ع) در ارزش و فضیلت آن روز سخنان زیادی دارند که خلاصه‌ای از آن عبارت است از:
روز «عید غدیر» روزی است که حضرت‌ ابراهیم(ع) از آتش نمرود نجات یافت و روزی است که اعمال شیعیان موردقبول قرارگرفته، روزه آن روز ثواب زیادی دارد، آن روز فرشتگان در «بیت‌المعمور» در آسمان‌ها تجمع یافته، جبرئیل در جمع آن‌ها بر کرسی کرامت خداوند صعود نموده، و مدح و ثنای پیامبر اسلام(ص) می‌کنند و برای شیعیان حضرت ‌امیرالمؤمنین(ع) و ائمه معصومین(ع) و دوستانشان از خداوند طلب مغفرت می‌نماید و ... حضرت ‌امام رضا(ع) فرمودند:
در روز عید غدیر بعد از آن که دور هم جمع شدید و گردهمایی دوستانه خود را به مناسبت این عید بزرگ به پایان رساندید به خانه بازگردید و در پذیرایی و محبت به خانواده خود دست بالا را بگیرید و به برادران مؤمن خود احسان نمایید و خداوند بزرگ را بر لطفی که به شما فرموده، سپاس گویید به یکدیگر تبریک بگویید و نعمت بزرگ «ولایت» را با تهنیت به یکدیگر یادآور شوید و ...

در رابطه با بزرگداشت این روز بزرگ، دستورهایی از سوی معصومین(ع) رسیده که در کتاب‌هایی چون «المراقبات» و «مفاتیح‌الجنان» و ... به‌تفصیل بیان‌شده است و ما به ذکر یکی از آن دستورها اکتفا نموده و بحث شیرین حدیث غدیر را به پایان می‌دهیم.
فرموده‌اند: روز غدیر نظافت کنید، عطر بزنید، نظیف‌ترین و زیباترین لباس خود را بپوشید و وقتی به یکدیگر رسیدید مصافحه کنید و هنگام مصافحه بگویید:
«الحَمْدُللهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ المُتَمَسِّكِینَ بِوِلَایةِ أمِیرِالمُؤمِنِینَ وَ الأئِمَّة(ع)»
«حمد مر آن خدایی راست که ما را از پیوند خوردگان به ولایت حضرت ‌امیرالمؤمنین و ائمّه معصومین(ع) قرار داد.»
 
خودآزمایی:
  • پیامبر(ص) پیش از ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین(ع) چه فرمودند؟
  • برخی از ارزش‌ها و فضایلی که امامان معصوم برای روز عید غدیر ذکر نموده‌اند را نام ببرید.
  • نمونه‌هایی از دستورات و اعمالی که برای روز عید غدیر تأکید شده چیست؟
 پی‌نوشت‌ها:

[1] سوره ق، آیه 37.

[2] نهج‌البلاغه، خطبه شقشقیه.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
علی ریخته‌گرزاده تهرانی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: