کد مطلب: ۲۲۸۱
تعداد بازدید: ۱۱۶۸
تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۷:۵۳
فضایل حضرت امیرالمؤمنین(ع)| ۲۴
آیه شریفه تصریح دارد بر اینکه اراده خداوند متعال منحصراً بدین ‌تعلق گرفته که هر گونه رجسی - حتی پیروی از امیال نفسانی در انجام مباحات - را از «اهل‌بیت» ببرد و مانع ورود آن در ساخت مقدّس آنان گردد...
آیه تطهیر و فضائل «اهل‌بیت»
علامه بزرگوار جناب آقای رحمانی در کتاب «الامام علی بن ابیطالب» بعد از توضیح و تفسیر آیه مبارکه چند نکته را از برخی از دانشمندان سنی و شیعه نقل می‌فرماید که ما آن را از ترجمه آن کتاب به قلم «آقای حسین استاد ولی»، عیناً نقل می‌کنیم:
نخست به برداشت خود مؤلف بزرگوار از آیه مبارکه توجه کنید:
پس از بیان و توضیح مفردات آیه تطهیر و شأن نزول آن به منظور اصلی از طرح آن که دلالت آیه بر برتری اهل‌بیت بر همه افراد بشر است و این که آنان پس از رسول خدا بهترین آفریدگانند می‌پردازیم:
توضیح اینکه: آیه شریفه تصریح دارد بر اینکه اراده خداوند متعال منحصراً بدین ‌تعلق گرفته که هر گونه رجسی - حتی پیروی از امیال نفسانی در انجام مباحات - را از «اهل‌بیت» ببرد و مانع ورود آن در ساخت مقدّس آنان گردد زیرا در مباحث گذشته که از مفردات آیه داشتیم دیده شد که آیه اولاً با «انّما» که كلمه حصر است شروع شده ثانیاً اراده خاصی و عنایتی ویژه از سوی خداوند بر این کار تعلق گرفته ثالثاً پاکسازی آنان با کلمه «تطهیراً» که مصدر است و برای تأکید و عموم می‌آید بیان شده است. بنابراین معنای آیه چنین می‌شود؛ «ای خاندان پیامبر، ای کسانی که پیامبر شما را در زیر عبا گرد آورد، شمائید که خداوند تنها و تنها چنین اراده فرموده که هر گونه پلیدی را از شما ببرد و به تمامی پاکیزه سازد.»
 
و از همین رو در این آیه کریمه فضیلتی بزرگ برای اهل‌بیت نهفته است که هیچ کس دیگر حتی پیامبران - جز خاتم الانبیاء - با آنان در این فضیلت شریک نیست، زیرا این نوع تطهیر درباره هیچ یک از آنان صورت نگرفته است.
و سپس به نقل نظرات برخی دانشمندان می‌پردازد:
«ابن حجر هیتمی مکی» گوید: این آیه سرچشمه فضائل خاندان پیامبر است، زیرا مشتمل بر فضائل والای آنان و اعتنا به شأن ایشان است، زیرا با «انّما» آغاز شده که حصر اراده خداوند را در بردن «رجس» از آنان می‌رساند و «رجس» عبارت است از گناه و شک در آنچه ایمان بدان واجب است و نیز دلالت بر پاک نمودن آنان از سایر اخلاق و احوال نکوهیده دارد و در برخی روایات خواهد آمد که بدن آنان را بر آتش حرام ساخته است و این خود فایده و هدف همان پاکسازی است، زیرا الهام انابت به سوی خدا و ادامه اعمال صالحه از موارد همان پاکسازی است و از موارد تطهیرشان حرام ساختن صدقه واجب «زکات» - بلکه صدقه مستحب نیز بنا بر یکی از اقوال مالک - بر آنان است زیرا صدقات، چرک اموال مردم است علاوه بر این که نشان دهنده سرشکستگیِ گیرنده و عزتِ دهنده - پرداخت کننده - آن است و به جای آن، خمس (فیء) و غنیمت جنگی به آنان اختصاص یافته که از عزتِ گیرنده و ذلت و خواریِ دهنده خبر می‌دهد. و حکمت آن که آیه با کلمه «تطهیراً» پایان یافته است مبالغه در وصول آنان به برترین درجه پاکی و رفع مجازیت در معنای پاکی و اثبات حقیقت آن است، و نیز «تنوین» آن برای تعظیم و تکثیر و اعجاب است که چنین می‌رساند که این پاکی از جنس پاکی‌های متعارف و مأنوس نیست.
 
آنگاه رسول خدا این مطلب را تأکید نمود با تکرار طلب آنچه که در آیه آمده است برای آنان، چون فرمود: «خداوندا اینان خاندان من هستند ...» و نیز با درخواست درود از خداوند برای آنان که فرمود: «پس درودت را بر آنان قرار ده» و نیز با این سخن تأکید کرد: که «من در جنگم با هر که با آنان بجنگد» و با این بیانات، آنان را در جایگاه خویش نهاد و نیز در آیه «مباهله» اهل‌بیت به آن حضرت ‌پیوند داده شده‌اند.[1]
 
سخن «علامه امینی»
«علامه امینی» می‌فرماید: بستن درهای مسجد که از خانه‌های اصحاب به مسجد باز می‌شد به جهت پاک ساختن مسجد از پلیدی‌های ظاهری و معنوی بوده است، تا کسی با حالت جنابت از مسجد عبور نکند و کسی در آن جنب نشود.
(توضیح اینکه در ابتدای امر آن دسته از اصحاب که خانه‌هایشان دور مسجد بود هر کدام از خانه خود دری به مسجد داشتند ولی بعد از مدتی رسول خدا به دستور خداوند تمام آن درها غیر از در خانه امیرالمؤمنین(ع) را بستند).
اما نبستن در خانه پیامبر و خانه امیرالمؤمنین(ع) به جهت طهارت آنها از هر «رجس» و آلودگی به نص آیه «تطهیر» بوده است، حتی جنابت، آن اثر پلید معنوی را که در دیگران می‌گذارد، در آنان نمی‌گذارد، نظیر آنچه که حضرت ‌موسی از خدا خواست که مسجد را برای هارون و فرزندش پاکیزه سازد، یا آن که پروردگارش او را مأمور ساخت که مسجد پاکیزه‌ای بسازد که کسی جز او و هارون در آن ساکن نگردد و البته منظور پاکیزه داشتن آن تنها از نجاست‌های ظاهری نبوده، زیرا این حکم درباره هر مسجدی است و اختصاص به مسجد خاصی ندارد.

دلیل این مطلب، احادیث گذشته ‌است که در آنها آمده بود: (امیرمؤمنان با حالت جنابت داخل مسجد می‌شد و بسا با همین حالت از آن عبور می‌نمود و داخل و خارج می‌گشت) و نیز سخن آن حضرت ‌در حدیث «ابوسعید خدری»: (برای هیچ کس حلال نیست که در این مسجد جنب شود جز من و تو) و نیز حدیث: (آگاه باشید که این مسجد من بر هر زن حائض و مرد جنب حرام است مگر بر محمّد و خاندانش: علی و فاطمه و حسن و حسین) و حدیث: (آگاه باشید این مسجد برای هیچ مرد جنب و زن حائض حلال نیست مگر برای رسول خدا و علی و فاطمه و حسن و حسین). توجه داشته باشید که من نام‌ها را برایتان برشمردم تا گمراه نشوید[2]. و وقتی آن حضرت‌ به على فرمود که: (اما تو، پس برای تو حلال است در مسجد من آنچه برای خودم حلال است و بر تو حرام است آنچه بر من حرام است. «حمزة بن عبدالمطلب» گفت: ای رسول خدا، من عموی شما هستم و من از علی به شما نزدیک‌تر! فرمود: ای عمو، راست می‌گویی، اما به خدا سوگند این دستور من نیست بلکه از سوی خدای متعال است.)

چکیده همه این بیانات آن است که: بازگذاری این در به سوی مسجد و اجازه داشتن «اهل‌بیت» نسبت به آنچه خداوند به رسولش اجازه داده و ویژه او ساخته بود، مبتنی بر نزول آیه «تطهیر» درباره آنان است که هر نوع پلیدی را از آنان برطرف می سازد و گواه آن حدیث «مناشدة»[3] آن حضرت‌ در روز شورا است که امیرالمؤمنین(ع) در آن روز و آن مجلس شورا که به امر عمر خلیفه دوم بعد از مرگ او تشکیل شد، مرکب از شش نفر، که آنها یکی را برای خلافت از میان خود برگزینند، حضرت ‌در جمع آنان فرمودند: آیا جز من کسی در میان شما هست که کتاب خدا بر پاکی او گواه باشد؟ تا آن جا که پیامبر درب خانه تمام مهاجران را به مسجد بست و در خانه مرا باز گذاشت.[4]،[5]
بحث درباره آیه مبارکه «تطهیر» بسیار طولانی‌تر از آن چیزی است که ما در این چند صفحه عرضه داشتیم و چون مقصود ما تنها یادآوری این فضیلت بزرگ برای دوستان «اهل‌بیت» است، به همین مقدار بسنده می‌کنیم و تفصیل بیشتر آن را به وقت و زمان مناسب دیگری می‌گذاریم.
 
خودآزمایی:
  • برداشت مرحوم حجه الاسلام رحمانی از آیه تطهیر را شرح دهید.
  • چگونه حضرت امیرالمومنین در شورای تعیین خلیفه سوم بر اساس آیه تطهیر احتجاج کردند؟
پی‌نوشت‌ها:

[1] الصواعق المحرقه ، ص 144.

[2] سنن بیهقی ، ج 7 ، ص 65.

[3] «مناشده»: یعنی دیگران را در مورد مطلبی به خدا سوگند دادن.

[4] الغدیر ، ج 3 ، ص 211.

[5] ترجمه الامام علی بن ابیطالب ، ص 241.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
 
علی ریخته‌گرزاده تهرانی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: