5 - ایمان و توکّل به خدا
روحیه قوی و اطمینان قلب و اعتماد به نفس از عوامل سازنده و پیش برنده و زمینهساز و سوزاننده موانع سر راه است، یک چنین روحیه و آرامش و استواری قلب در سایه ایمان به خدا و توکّل به او به دست میآید که دعا و مناجات و نماز و روزه تقویتکننده ایمان و توکّل است.
پس از آنکه مکه به دست ارتش اسلام به رهبری پیامبر(ص) فتح شد، ابوسفیان کنار ارتش قوی اسلام قدم برمیداشت و میگفت:
«لَیْتَ شِعْری بِماذا غَلَبَنِی...؛ کاش میدانستم که محمد(ص) با چه وسیلهای بر من پیروز شد؟ ما که سازماندهی و تشکیلات و پول و جهاز جنگی و جمعیت داشتیم، چه طور مغلوب شدیم، ولی پیامبر(ص) با دست خالی بر ما پیروز گردید».
پیامبر خدا(ص) دست بر دوش او گذارد و فرمود:
«بِاللَّهِ غَلَبْتُکَ؛ من به کمک خدا بر تو پیروز شدم».
آری ایمان و توکل به خدا است که اتّحاد و انسجام و روحیه قوی میسازد و کارهای ناممکن را ممکن میکند و مشت خالی را بر تانکها پیروز میگرداند، به طور قطع میتوان گفت که نقش ایمان و توکل بر جنگها به مراتب بیش از وسایل و ابزار جنگی و تشکیلات است.
و ما نیز باید در سایه ایمان و توکّل به خدا به پیش رویم و فکراً و عملاً زمینهساز آینده درخشان باشیم، چنانکه مسلمانان در صدر اسلام در پرتو ایمان و توکل، به پیروزیهای معجزه آمیز نائل شدند.
6 - تعاون و همکاری
برادری اسلامی و رسیدگی به دردهای اجتماعی و تأسیس واحدهای وسیع و پردامنه در این زمینه نیز در نوع خود برای انسجام و پیوند و به همپیوستگی هرچه بیشتر، زمینهساز آینده درخشان است و نقش اجتماعی مؤثری در پیشبرد هدفها دارد.[1]
پیامبر(ص) فرمود:
«مؤمنان در دوستی با مؤمنان دیگر همچون اعضای یکدیگرند که اگر یک عضو به درد آید، عضوهای دیگر نیز ناآرام هستند».[2]
اگر به راستی جامعه ما نسبت به همدیگر چنین احساسی داشتند، پیشرفت بینظیری در زمینههای مختلف نصیبشان میشد.
7 - برخوردها و روشهای منطقی با یکدیگر
پیامبر(ص) بر اساس علم و منطق با گروههای مختلف غیر اسلامی مناظره و بحث میکرد. امام صادق(ع) چهار هزار شاگرد در رشتههای مختلف تربیت مینمود و شخصاً با منکران خدا مینشست و به بحث و گفتگو میپرداخت. این بحثها و تجزیه و تحلیلهای روشنگرانه نقش مؤثری در توسعه اسلام داشت.
قرآن میفرماید:
«اُدْعُ إِلی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالحِکْمَةِ وَالمَوْعِظَةِ الحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ»
مردم را به راه پروردگارت با حکمت و پندهای نیکو و جدال و بحث و انتقاد دعوت کن.[3]
حکمت همان روشهای استدلالی و منطقی است. موعظه نیک، عبارت از اندرزهایی است که جنبه عاطفی و احساسی دارد. مجادله نیک، بحثهای رودررو و بر اساس انصاف و حسن نیّت است.
حضرت علی(ع) فرمود: طرفداران پنج دین مختلف به صورت گروههای پنجنفری به حضور پیامبر خدا(ص) برای بحث و مذاکره آمدند، به ترتیب: گروه یهود، سپس گروه مسیحی، سپس گروه مادّی، سپس گروه دوگانهپرست، سپس گروه مشرک شروع به مناظره کردند. پیامبر خدا(ص) با کمال متانت سخن آنها را گوش داد و به پاسخ آنها پرداخت، و این مناظرات سه روز بیشتر طول نکشید، که هر پنج گروه قانع شدند و به اسلام گرویدند، در پایان گفتند:
«ما رَأَیْنا مِثْلَ حُجَّتِکَ یا مُحمَّد! نَشْهَدُ أَنَّکَ رَسُولُ الله؛
ای محمد(ص)! ما همچون حجّت و استدلال تو هرگز در جایی ندیدهایم، گواهی میدهیم که تو رسول خدا هستی».[4]
آری، اگر برای جذب تحصیلکردهها و افراد مختلف غیر اسلامی با چنین شیوهای رفتار شود، نقش مؤثری در گسترش اسلام خواهد داشت و همچنین زمینهسازی فکری حسابشدهای برای آینده درخشان به دست حضرت مهدی(ع) خواهد بود.
8 - توجه به طبقه مستضعف
نوعاً انقلابها بر دوش مستضعفین به پیش میرود، چرا که مستکبران و سرمایهداران از وضع موجود خود راضیاند و نوعاً مخالف انقلاب بر مبنای تعالیم الهی و یا طرفداری از مستضعفان خواهند بود.
اسلام هیچگاه روی خوش به مستکبران و طاغوتیان نشان نداده است، چنانکه در آغاز، حامی پیش برنده اسلام افراد مستضعفی همچون بلال، سلمان، جُوَیبِر، خبّاب، عمّار، سمیّه و... بودهاند. پیامبر خدا(ص) به این گروه از افراد توجّه خاصی داشت، حتی همه اموال همسرش خدیجه(ع) را در این راه مصرف نمود و خود عملاً همچون مستضعفان میزیست و بیشتر با آنها محشور بود.
به هر حال توجّه به مستضعفان و تأمین نیازهای آنها، و برقراری عدالت اجتماعی و جلوگیری شدید از استعمار و استثمار و استحمار، یکی دیگر از عوامل زمینهسازی برای حکومت امید مستضعفان جهان حضرت مهدی(ع) خواهد بود.
در حالی این سطور را مینویسم که اخبار میگوید: امام خمینی قدس سره فرمود: «من یک لاخ موی کوخنشینان را به همه کاخنشینان نمیدهم».
9 - اتحاد و انسجام مسلمانان
بدون شک اتّحاد نقش اعجازآمیزی در پیشبرد اهداف دارد، جمعیت و اتّحاد، قدرت را چندین برابر میکند، مَثَلِ اتّحاد همچون مَثَلِ سدّ عظیمی است که مبدأ بزرگترین نیروهای صنعتی و آبیاری سرزمینهای بزرگ و روشنایی شهرهای زیاد میشود، چنین نیرویی براثر به هم پیوستن قدرتهای ناچیزِ دانههای باران به دست آمده است.
پیامبر خدا(ص) فرمود:
«اَلمُؤْمِنُ لِلمُؤْمِنِ کَالبُنْیان یُشَیِّدُ بَعْضُهُ بَعْضاً؛
افراد باایمان نسبت به یکدیگر، همانند اجزای یک ساختمان هستند که هر جزئی از آن، جزء دیگر را محکم نگه میدارد».[5]
حال اگر مسلمانان دست به دست هم دهند و با اتحاد و انسجام همهجانبه در محور اسلام حرکت کنند، همچون دریای خروشانی خواهند بود که در برابر امواج سهمگین طوفانها ایستادگی خواهند نمود. برای زمینهسازی ظهور حضرت مهدی(ع) و تشکیل حکومت جهانی، اتحاد و انسجام مسلمانان نقش اساسی را خواهد داشت و باید مسلمانان از هر گونه اختلاف فرعی و موسمی پرهیز کنند و در برابر دشمنان مشترک، با اتحاد و وحدت و هماهنگی خود بایستند، تا بتوانند راه را برای ظهور مصلح کل جهانی هموار سازند.[6]
10 - رهبر شایسته
در اسلام به «ولایت» اهمیت فراوان داده شده است، به گونهای که اگر آن نباشد هیچچیز نیست، بلکه باید برنامههای اسلام تحت نظارت ولایت باشد، و به عبارت دیگر چرخ انقلاب توسط او به گردش درمیآید، او نشان راه و پیشوا و جلودار امّت است و همه گروههای اسلام را در یک خط به پیش میبرد.
ولایت یعنی حکومت و سرپرستی دین و دنیای مردم که بسیار مقام پرمسئولیت بزرگی است و تنها افراد شایسته و کامل میتوانند عهدهدار آن گردند.
همانگونه که در صدر اسلام رهنمودهای رهبر شایسته نقش اساسی در پیشبرد داشت، امروز نیز درراه انتظار حضرت مهدی(ع) و زمینهسازی برای حکومت جهانی آن حضرت حتماً باید این خط حفظ گردد، تا مسلمانان در نظم و انسجام خاص تحت رهنمودهای رهبر شایسته که امروز از آن به ولایتفقیه تعبیر میشود، راه زمینهسازی صحیح را دریابند و با پشتگرمی معنوی خاصی آن را دنبال کنند.
و به عبارت روشنتر، نائب و معاون به حق حضرت مهدی(ع) مسلّماً به راه مهدی(ع) نزدیکتر و آگاهتر است، و رهنمودها و سرپرستی او میتواند نزدیکترین و حسابشدهترین شیوه برای رسیدن به حکومت مولی امام زمان(ع) باشد، با توجه به اینکه انجام دو وظیفه بزرگ امر به معروف و نهی از منکر انسان را از بیتفاوتی بیرون میآورد، و وادار میکند که حضور فعّال درصحنه داشته باشد.
به امید آنکه با به کار بستن این عوامل که در رأس عوامل دیگر است بتوانیم همچون مسلمانان صدر اسلام بهپیش رویم و جهان را به استقبال حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) سوق دهیم که خود در مسیر انقلاب و تداوم انقلاب است که نهایت آن آینده درخشان و اهتزاز پرچم «لا اله إلّا الله» در کل جهان خواهد شد، و همین امید به آینده روشن - نه مبهم و تاریک - خود همان عامل درونی و انتظار است که باید بهصورت علم و عمل درآید و به نتیجه عینی برسد.
باید توجّه داشت که خود امام قائم(ع) نیز در انتظار است که شرایط فراهم شود و خداوند متعال اذن خروجش را صادر فرماید و جهان را از ظلم و فساد رهایی بخشد، و به قدری در این مورد بیتاب است که حتّی وقت خروج وارد مسجدالحرام میشود و بین مقام ابراهیم(ع) و کعبه دو رکعت نماز میخواند و پشت به حجرالأسود زده، سپس دستهایش را به سوی آسمان بلند کرده و آنچنان گریه و تضرّع میکند که به زمین میافتد و این است فرموده خدا در قرآن:
«أَمَّنْ یُجِیبُ المُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلَکُمْ خُلَفآءَ الأَرْضِ»
آیا خدای شما کسی است که دعای مضطرّ را اجابت میکند و گرفتاریها را برطرف میسازد و شما را خلفای زمین قرار میدهد؟».[7]
امام صادق(ع) فرمود:
«سوگند به خدا «مضطرّ» همان قائم(ع) است».[8]
آری امام قائم(ع) اینچنین بیتابانه در انتظار اصلاح و انقلاب جهانی است، تا جهان را از لوث آلودگیها و جنایات و ستمگریها نجات بخشد.
11 - لزوم برنامهریزی
میدانیم که مسئله مهدی موعود عجل الله یک مسئله عادی و سطحی و اقلیمی و احتمالی نیست، بلکه تقریباً در همه ادیان و در همهجا و در همه زمانها و در رأس مسائل مهم عقیدتی و سیاسی است، و در اسلام به عنوان یک اصل استوار و خللناپذیر مطرح میباشد، و از آن به ثمره و نتیجه قیام تمام پیامبران و رسولان و رهبران الهی یاد میگردد، و نهضت جهانی حضرت مهدی(ع) با عنوان امید پیامبران و رسولان و مستضعفان تاریخ و وصول به اهداف عالی انسانی در همه ابعاد و... خوانده میشود.
حال که چنین است باید مسئله را جدی گرفت، در طول تاریخ در این باره حرف زیادی زدهاند، ولی برای وصول به این هدف باید همت کرده، آن هم همتی عمیق، همهجانبه در جهان، همیشگی در عمل.
با بررسی آیات و روایات مربوط به نهضت و ظهور امام(ع) به دست میآید که مسئله وصول به آیات ظهور مسئله راحتطلبی نیست و با یک یا چند قیام و قعود به دست نمیآید، باید در راه آن عرقها و خونها ریخته شود.[9] از طرفی این مسئله دارای ابعاد گوناگون است، مانند ابعاد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، مکتبی، نظامی و خلاصه آمیخته با مسئله دین است، همانگونه که دین حقیقی یک مجموعه عمیق و اهرم قوی و همهجانبه برای رشد در همه ابعاد است، مسئله مصلح جهانی حضرت مهدی(ع) که در هرزمانی مطرح بوده و در هر دینی از آن به نوعی سخن به میان آمده و در اسلام از آن به عنوان یک اصل مهم انقلابی یاد میشود، دارای ابعاد گوناگون است.
پینوشتها:
[1] جابر جُعفی گوید: به امام باقر(ع) عرض کردم: فرج شما چه وقت است؟ سه بار فرمود: فرج ما تحقّق نمیپذیرد تا غربال شوید و آزمایش گردید، تا وقتی که قلبها صاف شود. - بحارالانوار، ج 52، ص 101.
[2] بحارالانوار، ج 61، ص 150.
[3] سوره نحل، آیه 125.
[4] مشروح این مناظره در کتاب احتجاج طبرسی، ج 1، از ص 16 تا 24 آمده است.
[5] تفسیر ابوالفتوح، ج 2، ص 450.
[6] باید توجّه داشت که امور از روی طبیعی و خودجوش به پیش رود وگرنه صحبت اعجاز باشد، امام حسین(ع) فرمود: «سوگند به خداوند، خدا چیزی را نیافریده مگر اینکه به او فرمان داده از ما پیروی کند» - بحارالانوار، ج 23، ص 287. البته اگر مردم وظیفه خود را انجام دهند، دست خدا بالای سر آنهاست و امدادهای غیبی به کمک آنها خواهد شتافت، چنانکه قرآن میفرماید: إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ. - سوره محمّد، آیه 7.
[7] اثبات الهداة، ج 7، ص 126 (سوره نمل، آیه 62).
[8] تفسیر نورالثقلین، ج 4، ص 94، ذیل آیه 62 نمل.
[9] بحارالانوار، ج 52، ص 358 (مضمون روایتی از امام باقر(ع)).
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمّد محمّدی اشتهاردی