قبل از پاسخگویی به این سوال باید دید که منحوس بودن و مسعود بودن زمان به چه معنی است؟ و آیا صحیح است یا نه؟ در قرآن در دو مورد عبارت «ایام نحسات»[1] و «یوم نحس»[2] آمده که مربوط به عذاب قوم عاد است و بر اساس آن عذابی که به سبب گناهان قوم عاد بر آنها وارد شد در روز شومی واقع شد، همچانکه در سوره دخان خداوند از شب قدر به « لیله مبارکه»[3] تعبیر میکند و پرواضح است که سبب برکت شب قدر نزول قرآن در آن شب است.
به تعبیر مرحوم علامه طباطبایی: «از سياق داستان قوم عاد استفاده مىشود كه نحوست مربوط به خود آن زمانى است كه در آن زمان عذاب بر قوم عاد نازل شد و آن زمان هفت شب و هشت روز پشت سر هم بوده كه عذاب بهطور مستمر بر آنان نازل مىشده اما استفاده نمیشود كه اين تأثیر و دخالت زمان به نحوى بوده كه با گردش هفتهها دوباره آن زمان، نحس شود. اين معنا بهخوبی از آيات استفاده مىشود و الا همه زمانها نحس مىبود، بدون اينكه دائر مدار ماهها و يا سالها باشد.»[4]
در کنار این آیات، روایات متعددی نیز دالّ بر نحوست برخی ایام در طول ماه دارد که برخی از آنها ضعیف هستند و برخی دیگر نیز علت نحوست را بیان کرده همچون رحلت پیامبر(ص) یا شهادت امام حسین(ع) یا ... که علامه در مورد این دسته از روایات میگوید: «نحس شمردن چنين ايامى استحكام بخشيدن به روحيه تقوى است، وقتى افرادى فقط به خاطر اينكه در اين ايام بتشكنان تاريخ، ابراهيم و حسين(ع) گرفتار دست بتهاى زمان خود شدهاند، دست بكارى نمىزنند و از اهداف و لذائذ خويش چشم مىپوشند، روحيه دینیشان قوى مىگردد، در مقابل، اگر مردم هيچ حرمتى براى چنين ايامى قائل نبوده و اعتنا و اهتمامى به آن نورزند و همچنان سرگرم تلاش در برآوردن امیال نفسانى خود باشند، بدون توجه به اينكه امروز چه روزى است و ديروز چه روزى بود و بدون اينكه اصلا روز برايشان مطرح باشد، چنين مردمى از حق رویگردان خواهند بود و بهآسانی مىتوانند حرمت دين را هتك كنند و اولياى دين را از هدايت خود نوميد و درنتیجه ناراحت سازند؛ بنابراین، برگشت نحوست اين ايام به جهاتى از شقاوتهای معنوى است كه از علل و اسباب اعتبارى منها مىگيرد كه بهنوعی از ارتباط، مرتبط به اين ايام است و بىاعتنايى به آن علل و اسباب باعث نوعى شقاوت دينى مىشود.»
با توجه به این مطلب از آنجایی که ماه صفر ماه حزن و اندوه برای مسلمین بوده و رحلت پیامبر اکرم(ص) و برخی امامان در این ماه اتفاق افتاده، نحوست آن به خاطر وقایعی است که در آن رخداده و خود روزها و شبها ذاتاً نحس و یا سعد نیستند. بلکه از این باب که در اواخر صفر نعمت نبوت ختمیمرتبت از بشریت سلب شده از این جهت شوم است، اما این بدان معنا نیست که هر حادثهای را مرتبط با آن بدانیم. بهعبارتدیگر، روزها نحس نيستند؛ بلكه نتايج اعمال ما آن روز يا شب را به خوب يا بد بودن متصّف میکند. لذا علاوه بر حرمت نگهداشتن آن ایام، نحوست آن را با اعمالی همچون صدقه دادن رفع میکنیم.
پینوشتها:
[1] فصلت آیه 16
[2] قمر آیه 19
[3] دخان آیه 3
[4] المیزان، ج 19، ص 71
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
صادق تهرانی