پیش از این، ذیل این فراز از دعای امام زین العابدین علیه السّلام: «وَ أَوْسِعْ عَلَيَّ فِي رِزْقِكَ/ و رزقت را بر من وسعت ده»، پیرامون معنای رزق، رزّاقیّت خداوند متعال، وسعت و تنگی رزق و نقش انسان در آن، سخن گفتیم. اینک به ادامه ی بحث می پردازیم.
تلاش انسان، جزئی از علّت
تأثير تلاش انسان و وارد شدن از راه هاى صحيح را، نمي شود در كثرت روزى بى تأثير دانست، ولى تلاش هر فرد برای وسعت رزقش، جزئی از علّت تامّه ی وسعت رزق و سببی از اسباب فراوان آن است. به عنوان مثال کسی که يك ليوان آب از شير خانه اش پر مي كند، نمي تواند بگويد من در اين كار مستقلّ هستم، زيرا آن شير به لوله و آن به لوله ی بزرگ و آن به تصفيه خانه و آن به كانال (و سدّ) و آن به رودخانه و آن به كوه متّصل است. آب کوه هم از بارش باران و برف تأمین می شود، و باران و برف از ابرهایی پدید می آید که بر اثر تبخیر آب دریاها و اقیانوس ها توسّط خورشید تشکیل شده اند و به وسیله ی بادها به این طرف و آن طرف منتقل می شوند. پس چطور مي توان گفت: اين كار را من مستقلّاً انجام دادم.
چه بسیار زمین های سرسبز و امّت هایی که به خاطر خشکسالی از میان رفتند و علم و قدرتشان باعث نزول باران و مانع از خشکسالی نگشت. اگر ابرهای باران زا به فرمان خداوند به سرزمین های ما منتقل نشود و یا در صورت انتقال، از ناحیه ی رب العزّه مأمور به باریدن نباشد، جز خداوند توانا چه کسی قادر است آن ها را بر این امر وادار سازد؟! چنان چه قرآن کریم در سوره واقعه به این حقیقت تصریح نموده و فرموده است: «أَ فَرَأَيْتُمُ الْماءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ * أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ». آيا به آبى كه مى نوشيد انديشيده ايد؟! * آيا شما آن را از ابر نازل كرده ايد يا ما نازل مى كنيم؟[1] همچنين در هر كار ميليون ها شرائط و مقدّمات لازم است كه فراهم کردن همه ی آن ها در اختيار بشر نيست. لذا قبض و بسطِ رزق و روزی به دست خداست، گر چه كار و تلاش بشر نيز در آن بى تأثير نيست.
حکمت وسعت و تنگی روزی
در اين جا اين سؤال مطرح مى شود كه چرا خداوند متعال انسان ها را در روزی متفاوت قرار داده است؟ گروهی را بر دیگری برتری داده و در نتیجه، عدّه ای ثروتمندند و گروهی فقیر و برخی میان این دو سیر می کنند. آیا بهتر نبود با قدرت بی نظیر و لایزال خود همه را در یک سطح قرار می داد؟ در پاسخ این سؤال باید بگوئیم که خداوند متعال حکیم است و از آن جائی که فرد حکیم هیچ فعلی را بدون دلیل و مصلحت انجام نمی دهد، بنا بر این حکمت الهی اقتضاء می کند تا بنا به مصالح و دلایلی، رزق و روزی به یک میزان در میان مخلوقات و بالاخصّ انسان ها تقسیم نشود. امّا در باره ی حکمت های این قانون الهی می توان به این موارد اشاره کرد:
اين يك آزمون برای بندگان است و گرنه براى او همه چيز ممكن است و تساوی میان انسان ها در رزق و روزی، برای پروردگار متعال کاری ندارد، او مى خواهد به اين وسيله انسان را تربيت كند، و روح سخاوت و فداكارى و از خود گذشتگى را در او پرورش دهد. امیر المؤمنین علی علیه السّلام در قسمتی از خطبه ی 91 نهج البلاغه، در باره این ابتلاء و آزمایش می فرمایند: «وَ قَدَّرَ الْأَرْزَاقَ فَكَثَّرَهَا وَ قَلَّلَهَا وَ قَسَّمَهَا عَلَى الضِّيقِ وَ السَّعَةِ فَعَدَلَ فِيهَا لِيَبْتَلِيَ مَنْ أَرَادَ بِمَيْسُورِهَا وَ مَعْسُورِهَا وَ لِيَخْتَبِرَ بِذَلِكَ الشُّكْرَ وَ الصَّبْرَ مِنْ غَنِيِّهَا وَ فَقِيرِهَا». و روزی انسان ها را اندازه گیری و مقدّر فرمود، گاهی کم و زمانی زیاد، و به تنگی و وسعت به گونه ای عادلانه تقسیم کرد تا هر کس را که بخواهد با تنگی روزی و وسعت آن بیازماید و با شکر و صبر، غنیّ و فقیر را مورد آزمایش قرار دهد.[2]
به علاوه انسان ها از لحاظ ظرفیت و استعداد متفاوت هستند، گروه زیادی از مردم، با فراوانی مال و دارائی طغیان کرده و از مسیر حق منحرف می گردند، قرآن کریم می فرماید: «وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَ لكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما يَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ». هر گاه خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمين طغيان و ستم مى كنند، از اين رو به مقدارى كه مى خواهد (و مصلحت مى داند) نازل مى كند، كه او نسبت به بندگانش آگاه و بيناست.[3] همچنین در جای دیگر فرموده است: «كَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى * أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى». چنين نيست (كه شما مى پنداريد) به يقين انسان طغيان مى كند، * از اين كه خود را بى نياز ببيند.[4]
از سوی دیگر گروهی هم، با فقر و ناداری گمراه می شوند و همین کافی است تا خداوند متعال در تقسیم ارزاق با همه به یک شکل برخورد نفرماید.
دیگر آن که قرآن کریم می فرماید: «نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا». ما معيشت آن ها را در حيات دنيا در ميان آنان تقسيم كرديم، و بعضى را بر بعضى برترى داديم، تا آن ها يكديگر را تسخير كنند به يكديگر خدمت نمايند.[5] برخی فراموش كرده اند كه زندگى بشر يك زندگى دسته جمعى است، و اداره ی اين زندگى جز از طريق تعاون و خدمت متقابل امكان پذير نيست، هر گاه همه ی مردم در يك سطح از نظر زندگى و استعداد، و در يك پايه از نظر مقامات اجتماعى باشند، اصل تعاون و خدمت به يكديگر و بهره گيرى هر انسانى از ديگران متزلزل مى شود.[6] آرى استعدادهای بشرى مختلف است، هر يك كارى پيش گرفته و همه به يكديگر مسخّراند تا كار زندگى پيشرفت كند. مراد از آيه آن نيست كه خدا خواسته مردم گرسنه شوند، بلكه غرض آن است كه خدا خواسته مردم در كارهاى دنيا در اثر احتياج به وسائل، به يكديگر محتاج باشند و همین باعث شود که طغيان نكنند.[7]
همچنین همه ی ما (به طور استثناء) افرادی را دیده ایم که با وجود علم و دانش و تلاش فراوان، در شرایط معمولی و یا حتّی وخیمِ زندگی به سر می برند و یا به عکس، افراد بی سواد و بی همّتی که از دارائی های فراوانی برخوردار می شوند. این ها نشان از آن دارد که همه چیز تحت تسلّط انسان نیست و گاهی برخی از مصالح اقتضاء می کند تا وقایعی بر خلاف تصوّر انسان به وقوع بپیوندد. در این باره در تفسیر نمونه چنین آمده است:
«درست است كه عالم، عالم اسباب است و آن ها كه تلاش گرند و سخت كوشند، معمولاً بهره ی بيشترى از روزي ها دارند و آن ها كه تنبلند و سست و كم تلاش، بهره ی كمترى، ولى در عين حال اين يك قاعده ی كلّى و هميشگى نيست، چرا كه گاه افراد بسيار جدّى و لايقى را مى بينيم كه هر چه مى دوند به جايى نمى رسند، و به عكس گاه افراد كم دست و پا را مشاهده مى كنيم كه درهاى روزى از هر سو به روى آن ها گشوده است! اين استثناها گويا براى اين است كه خداوند نشان دهد با تمام تأثيرى كه در عالم اسباب آفريده، نبايد در عالم اسباب گم شوند، و نبايد فراموش كنند كه در پشت اين دستگاه، دست نيرومند ديگرى است كه آن را مىگرداند. گاه چنان سخت مى گيرد كه هر چه انسان مى كوشد و به هر درى مى زند، همه ی درها را به روى خود بسته مى بيند، و گاه آن چنان آسان مى گيرد كه هنوز به سراغ درى نيامده در برابر او باز مىشود. اين امر كه در زندگى خود كم و بيش با نمونه هاى آن رو به رو بوده ايم، علاوه بر اين كه با غرور نعمت و يأس ناشى از فقر مبارزه مى كند، دليلى است بر اين كه در ما وراى اراده و خواست ما دست نيرومند ديگرى در كار است».[8]
همچنین در ادامه می نویسد: «بعضى از مفسّران سخنى به اين مضمون نقل كرده اند كه از عالمى پرسيدند: مَا الدَّليلُ عَلى أنَّ لِلعالَمِ صانعاً واحداً؟: چه دليلى داريم كه عالَم را خالقى يكتا است؟ گفت: به سه دليل: ذُلِّ اللَّبيبِ، وَ فَقرِ الاَديبِ، وَ سُقمِ الطَبيبِ: عقب ماندگى افراد هوشيار، و تنگدستى افراد هنرمند و سخنور، و بيمارى طبيبان! آرى وجود اين استثناها نشانه ی اين است كه كار به دست ديگرى است، چنان كه در حديث معروفى از على علیه السّلام مى خوانيم: عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ وَ نَقْضِ الْهِمَمِ/ من خداوند سبحان را از آن جا شناختم كه (گاه) تصميم هاى محكم، فسخ مى شود و گاه گره ها گشوده و اراده هاى قوى نقض مى گردد و ناكام مى ماند».[9] بنا بر این یکی دیگر از مصلحت های پروردگار نشان دادن دست قدرت او در تمامی امور است.
تقاضای وسعت رزق
حال به دعای امام سجّاد علیه السّلام باز می گردیم. حضرت می فرمایند: «وَ أَوْسِعْ عَلَيَّ فِي رِزْقِكَ/ و رزقت را بر من وسعت ده». در این فراز از دعا امام علیه السّلام از خداوند رزّاق و کریم تقاضای وسعت رزق می کنند. چراکه همان گونه که توضیح دادیم، با وجود این که انسان خود نیز در وسعت رزقش مؤثّر است، ولی با این حال جزئی از علّت تامّه ی وسعت روزی و سببی از اسباب فراوان آن است و این در حالی است که مسبّب الاسباب و فاعل ما یشاء (فاعلی که قدرت انجام هر کاری را دارد) تنها خداوند متعال است. بنا بر این باید برای وسعت رزق از او درخواست نمود چراکه تا او نخواهد هرگز این مهمّ اتّفاق نخواهد افتاد.
از طرف دیگر خود پروردگار عزّ و جلّ به بندگانش دستور داده است که: «وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلى بَعْضٍ لِلرِّجالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً». برتري هايى را كه خداوند براى بعضى از شما بر بعضى ديگر قرار داده آرزو نكنيد! (اين تفاوت هاى طبيعى و حقوقى، براى حفظ نظام زندگى شما، و بر طبق عدالت است. ولى با اين حال،) مردان نصيبى از آن چه به دست مى آورند دارند، و زنان نيز نصيبى (و نبايد حقوق هيچ يك پايمال گردد). و از فضل (و رحمت و بركت) خدا، براى رفع تنگناها طلب كنيد! و خداوند به هر چيز داناست.[10] بنا بر این امام زین العابدین علیه السّلام از خداوند روزی رسان تقاضای وسعت رزق در تمامی امور مادی و معنوی می کنند و این دعا را به ما نیز می آموزند.
وسعت رزق مادی برای این که محتاج دیگران نشده و اشتغال بیشتر به امور دنیوی ما را از پرداختن به آخرت غافل نسازد و همچنین برای دستگیری از مستمندان و نیازمندان و انجام کلیه ی امور خیر، از قدرت مادی کافی و لازم، برخوردار باشیم. و وسعت رزق معنوی به جهت قُرب بیشتر به خداوند متعال، چراکه عمر کوتاه است و فرصت کم، و انسان تا می تواند باید هر چه بیشتر از سرمایه عمر برای نزدیکی به خداوند متعال بهره ببرد.
خودآزمایی 1-منظور از این که انسان در وسعت رزق جزئی از علّت تامّه است، چیست؟
2-برخی از حکمت های وسعت و تنگی روزی را بیان کنید؟ (دو مورد)
پینوشتها [1] سوره واقعه/ آیه 68 و 69 (ترجمه مکارم).
[2] نهج البلاغه (ترجمه دشتی) ص 168.
[3] سوره شوری/ آیه 27 (ترجمه مکارم).
[4] سوره علق/ آیه 6 و 7 (ترجمه مکارم).
[5] سوره زخرف/ آیه 32 (ترجمه مکارم).
[6] تفسير نمونه ج 21 ص 50.
[7] با استفاده از: قاموس قرآن ج 3 ص 86.
[8] همان ج 16 ص 439.
[9] همان ص 440.
[10] سوره نساء/ آیه 32 (ترجمه مکارم).
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکیزاده