کد مطلب: ۲۳۹۴
تعداد بازدید: ۴۳۶۸
تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۳۹۷ - ۰۸:۵۹
از دیر زمانی است که از «وهابیّت» سخن به میان می‌آید، به‌ ویژه اخیراً بازار این واژه رونق بیشتری پیدا کرده است، به‌ طور خلاصه توضیح دهید که وهابی کیست و مرامش چیست؟
سؤال:
از دیر زمانی است که از «وهابیّت» سخن به میان می‌آید، به‌ ویژه اخیراً بازار این واژه رونق بیشتری پیدا کرده است، به‌ طور خلاصه توضیح دهید که وهابی کیست و مرامش چیست؟
 
پاسخ:
همان‌گونه که در سؤال، جمله به ‌طور خلاصه آورده شد، درباره وهابیّت و سایر خصوصیات این مسلك، کتاب‌های مفصّلی لازم است تا به همه امور مربوط به آن بحث و گفتگو کند، در اینجا تنها به ذكر فهرستی از این مرام می‌پردازیم.[1]
فرقه وهّابیّه به «محمّد بن عبدالوهّاب بن سليمان تمیمی» منسوب است، محمّد بن عبدالوهّاب، در سال ۱۱۱۱ هجری متولد شد و در سال ۱۲۰۷ یعنی در ۹۶ سالگی وفات یافت، محل تولدش (نجد) بود، برای تحصیل علم، به بصره و شام و حجاز و ایران مسافرت کرد و پس ‌از آن به «نجد» مراجعت نمود و در آنجا اظهار رأی خاصی نمود و مسلك خود را که به ‌عنوان وهابیّت نام گرفت، رواج داد.
این وقت، سنه ۱۱۴۳ قمری بود، رفته‌ رفته گروهی را با خود هم‌مسلک کرد، در این میان محمّد بن سعود، به مرام او گرويد و این مسلک را انتشار داد و بعد از او پسرش عبدالعزيز و بعد پسر او، سعود و بعد دیگران جانشین یکدیگر شدند و این مرام را تقویت کردند.
باید دانست که تخم این مسلک در قرن هفتم توسط احمد بن تیمیه کاشته شده بود تا در قرن ۱۲؛ محمد بن عبدالوهّاب آن را تکمیل کرده و انتشار داد.[2]

ابن تیمیه، حنبلی بود ولی بسیار، یاوه بافت و سرایید از جمله گفت: ایمان حضرت على(ع) صحیح نیست، زیرا در عصر طفولیت ایمان آورده است.
او معتقد به تجسم خدا بود و از ظواهر الفاظ قرآن و احادیث، قدمی فراتر نمی‌گذاشت و زیارت قبور و اولیاء را بدعت و حرام می‌شمرد، علمای بزرگ آن عصر، او را به حبس و زندان محکوم کردند و اعلام کردند که هر که از عقاید ابن تیمیه پیروی کند، مال و خونش حلال است.[3]

در حقیقت نهال کاشته شده به دست ابن تیمیه در عصر محمد بن عبدالوهّاب، بارور گردید، از این‌رو طرفداران این مرام، درواقع یک دسته از پیروان مذهب حنبلی هستند.
خاندان ابن سعود که بیش از ۲۰۰ سال قبل تا حال بر حجاز بخش عظیمی از جزیرةالعرب حکومت می‌کنند؛ نخست محمد بن سعود، سپس عبدالعزيز بن محمّد، سپس سعود بن عبدالعزيز، سپس عبدالله بن سعود، سپس مشاری بن سعود و... یکی پس از دیگری از مرام وهابیّت پشتیبانی سختی کردند.
به‌ طوری ‌که جنگ‌ها کردند و خون‌ها ریختند و به عراق و سوریه، یورش‌ها بردند و جنایات بسیار رقت‌انگیزی کردند که تاریخ از نگارش آن شرم دارد، از جمله وقتی‌ که پس از مرگ سعود (در سال 1299 ه.ق.) پسرش عبدالله روی کارآمد، دستور داد؛ کلیه قبور ائمه اطهار (در قبرستان بقیع) را با خاک یکسان نمودند.

و در سال ۱۳۴۲ ه.ق قبّه ابن عباس را خراب ساخت و در مکه بارگاه و بقعه عبدالمطلب؛ ابوطالب و خديجه(ع) را محو و نابود کرد و به ‌طور کلی آنچه را که از بناها و آثار روی قبرها در مکه و نواحی آن بود، ویران کرد و بسان مغول (که در ایران انجام داد) از هیچ‌گونه خودخواهی و خون‌خواری در جزیرة‌العرب فروگذار ننمود.[4]
فرقه وهّابیّه معتقدند که مسلمانان در طول سال‌ها و قرن‌ها پس از ظهور اسلام از دین اسلام منحرف شده‌اند و در دین بدعت گذاشته‌اند و باید به زمان پیامبر(ص) بازگشت نمود و باید هر چه بعد از پیامبر(ص) در میان مسلمانان راه یافته نابود کرد!

اراجیف و بافندگی‌های این ملحدان کج‌اندیش، بسیار است ما در اینجا به چند نمونه‌ اشاره می‌کنیم:
 ١- انسان باید فقط به خداوند امیدوار باشد، توسل و شفاعت به ‌وسیله پیامبران و ائمه اطهار(ع) با عنوان « إِشْفَعْ لِی» یا «اَتَوَسَّل بِكَ اِلَى اللّهِ» شرک و کفر است.
۲- مراسم سوگواری و تشییع‌ جنازه حرام است.
3- پیروان مذهب تشیّع، عموماً یا کافر و یا مشرک‌اند و اعمال رافضیان کنار مرقد حضرت علی(ع) و سایر امامان معصوم(ع) نهایت کفر و شرک را می‌رساند.
4- بوسیدن قبر پیامبر(ص) و تبرک به خاک قبر و دست گذاشتن به ضریح آن حضرت، بدون شک، باطل و برخلاف دین است و حتى خطاب نمودن به پیامبران به‌ عنوان «یا سیدی»، «یا مولای» و ... موجب کفر و بسان بت‌پرستی است.
۵- سوگند یاد کردن به غیر خدا، لغو و باطل است و بعضی آن را کفر و شرک می‌دانند.
۶ - ذبح گوسفندان و قربانی کردن حیوانات در مشاهد مشرفه، بسان قربانی کردن آن‌ها در نزد بت‌ها است که کفر و شرک است.
7- نذر کردن برای غیر خدا شرک است.
۸- قبه و بارگاه برای قبور و یا صندوق و سکو و ساختمان روی قبر گذاشتن، شرک و کفر است، در این صورت، آن قبر بتی می‌باشد بلکه بت بزرگ است.
۹- روی قبر، چیز نوشتن حرام است.
 ۱۰ - زینت کردن و آراستن قبور به طلا و نقره و ... برخلاف است.
۱۱ ۔ جنگ کردن با فرقه‌های مسلمین (آنان که در مسلک وهابی نیستند) جایز است، یا باید وهابی شوند و یا مانند یهود و نصاری، جزیه دهند، و گرنه خونشان احترام ندارد.
۱۲- غیر از خدا کسی به دل‌های مردم آگاه نیست، پیامبر و ائمه(ع) این علم (علم غیب) را ندارند.
 ۱۳ - تأویل آیات قرآن، حرام و کفر است.
۱۴- باید از القابی که دلالت بر عزت و احترام برای غیر خدا دارد، اجتناب کرد، احترام و ستایش مخصوص خدا است.
۱۵ - تبرّک جویی به تربت و خاک قبر پیامبر یا امام؛ شرک و حرام است، در سجده پیشانی را روی مهر گذاشتن یک نوع بت‌پرستی است.
این امور که خاطرنشان گردید، نموداری از عقاید پیروان این مسلک پوشالی است که آن را مرحوم علامه سید محسن امین در کتاب کشف الارتياب (قطع وزیری، در ۵۰۵ صفحه) به ‌طور مبسوط خاطرنشان کرده و با استدلال‌های دندان‌شکن به پاسخ آن‌ها پرداخته است، منظور، شناختن وهّابی و مرام او بود که به‌ طور اختصار بیان شد.
 
پی‌نوشت‌ها
[1] . در عربی به ‌طور مفصّل چندین کتاب درباره وهّابیّت نوشته شده، از جمله کتاب «کشف الارتیاب» تأليف علامه بزرگ سید محسن امین و کتاب هذه هي الوهّابيّة تأليف استاد محمّدجواد مغنیه؛ و در فارسی نیز کتاب‌هایی نوشته شده، از جمله کتاب «آیین وهّابیّت» نوشته استاد جعفر سبحانی.
 
[2] . کشف الارتياب، ص ۱- ۴.

[3] . مدرک سابق، ص ۱۳۲ - لغت‌نامه دهخدا، ج 2، ص 267.

[4] . کشف الارتياب، ص ۳۵ - ۱۳۲.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: