خودسازی در عصر غیبت حضرت مهدی(ع)| ۳
مسئله رهبری
یکی از مسائل مهم در زمان غیبت، مسئله رهبری و توجّه به تشکیل حکومتهای صالح در کشورهای اسلامی است، رهبر صالح است که میتواند چرخهای انقلاب را به حرکت درآورد و اسلام را به طور صحیح اجرا نماید و در پرتو آن قوانین اسلام زنده شوند، تا زمینهساز سازندهای برای قیام جهانی حضرت مهدی(ع) به وجود آید.
در اینباره حضرت علی(ع) فرمود:
««در حکم خدا و اسلام بر مسلمانان واجب و لازم است که هیچ کاری انجام ندهند و قدمی پیش و پس نگذارند، قبل از آنکه امامی را برگزینند، امامی عفیف و خوب و پارسا که احکام قضاوت و سنّت پیامبر(ص) را خوب بشناسد، اموالشان را جمع کند و حج و نماز جمعهشان را برپا دارد و مالیاتهای اسلامی را بستاند.»[1]
از سوی دیگر امامان ما، ما را با تأکید از قبول رهبران ناشایست برحذر داشتهاند، امام باقر(ع) فرمود: خداوند فرموده است:
«حتماً آنان را که امامان ستمگر انتخاب میکنند کیفر میکنم گرچه خود نیکوکار و پارسا باشند، ولی مردمی را که امامت عادلان را برگزینند، میبخشم، گرچه خود ستمگر باشند.»[2]
امام کاظم(ع) در گفتگوی خود با صفوان شتردار در پایان فرمود:
«فَمَنْ أَحَبَّ بَقآئَهُمْ فَهُوَ مِنْهُمْ وَ مَنْ کانَ مِنْهُمْ فَهُوَ کانَ وِرْدَ النّارِ»؛
«هر کس ماندن رهبران ناشایست را دوست بدارد، جزء آنهاست و هر کس جزء آنها باشد، در میان آتش دوزخ خواهد بود.»[3]
قرآن در سوره هود آیه 113 میفرماید:
«وَ لا تَرْکَنُوا إِلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ الله مِنْ أَوْلِیآءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ»
«تکیه بر ستمگران نکنید (و به آنها وابسته نشوید) که موجب میشود آتش شما را فراگیرد و در آن حال جز خدا هیچ کس سرپرستی نخواهید داشت و یاری نمیشوید.»
آری! وابستگی و تکیه بر ظالمان است که همه چیز انسان را بر باد میدهد. استقلال فرهنگی، اقتصادی، نظامی و سیاسی را از انسان میگیرد و انسان را برده میسازد، چنان که قرنهاست مستضعفین در طول تاریخ به این موضوع گرفتارند، باید به فکر باشند و خود را از این گرفتاری نجات بخشند.
پیامبر(ص) فرمود:
««وقتی روز قیامت میشود، منادی ندا میدهد: کجا هستند ستمکاران، و کجا هستند یاران ستمکاران و کسانی که خود را شبیه آنها ساختهاند؟! حتی آنان که برای آنها قلمی تراشیدهاند و یا دواتی از آنها را لیقه کردهاند (یعنی پنبه ابریشمی یا پارچه به دوات آنها گذاردهاند) همه آنها را در تابوتی از آهن قرار میدهند، سپس در میان جهنم پرتاب میشوند.»[4]
سرنوشت غمانگیز اندلس و امپراطور عظیم اسلامی عثمانی که در مدّت کوتاهی از مسلمانان گرفته شد و قطعه قطعه گردید و... همه بر اثر اعانت به ظالمان و یا وابستگی به آنها بوده است.
به هر حال منتظران و یاران مهدی(ع) باید در این جهت حتماً خود و جامعه خود را بسازند و استقلال همه جانبه بیابند، تا در وقت خروج آن حضرت آنها را در اختیار امام(ع) بگذارند.
امام صادق(ع) فرمود:
«ظالم و یاور ظالم و راضی به کار ظالم هر سه شرکت در ظلم دارند.»[5]
روزی آن حضرت به یکی از یارانش به نام «عذافر» فرمود:
«به من خبر رسیده تو برای ابوایوب و ربیع (دو نفر از ظالمان آن عصر) کار میکنی؟ آیا در این فکر هستی که روز قیامت به عنوان اعوان الظَّلَمة (یاران ظالم) مورد خطاب گردی، در این وقت حالت چگونه است؟»».
عذافر از گفتار امام(ع) به سختی نگران شد و از شدّت ناراحتی مشت به خود کوبید و در سکوت غمباری فرو رفت، وقتی امام(ع) این حالت را از او دید، به او فرمود:
«ای عذافر! تو را از آن ترسانیدم که خداوند مرا از آن ترسانیده است.»
فرزند عذافر میگوید: پدرم از غصه و ناراحتی، پس از چند روز از دنیا رفت.[6]
آری مسلمانان پاکدل از سخن امامشان این چنین تحت تأثیر قرار میگرفتند و از خوف خدا به لرزه درمیآمدند.
ابویعفور گوید: در حضور امام صادق(ع) بودم، در این هنگام یکی از اصحاب وارد شد، از آن حضرت پرسید: گاهی فشار زندگی باعث میشود که دستگاه ظلم عبّاسی مرا به بنّایی ساختمان یا پاک کردن نهر و یا اصلاح کلنگ و تیشه دعوت میکند، من هم برای تأمین رزق و روزی قبول میکنم، آیا جایز است؟ امام(ع) فرمود:
«من دوست ندارم طنابی از آنها را گره بزنی، یا سر مَشکی از آنها را ببندی و در برابر همه مدینه را به من بدهند. نه حتّی خطّی برای آنها با قلم بکِشی. بدان که کمککنندگان ظالمان در روز قیامت در میان خیمهای از آتش هستند، تا خداوند بین بندگان قضاوت نماید.»[7]
پیامبر خدا(ص) فرمود:
«هر کس تازیانهای را در کنار حاکم ستمگر حمل کند (به عنوان فرمانبردار او) خداوند آن تازیانه را در روز قیامت به صورت مار و افعی از آتش درمیآورد، که طول آن هفتاد زرع است، آنگاه خداوند آن مار را در آتش جهنم، مسلّط بر او میکند تا او را عذاب دهد.[8]
منتظران مهدی(ع) باید بدانند که از هدفهای اصلی امام قائم(ع) ریشهکَن کردن ظلم است، بنابراین نه خود ظالم باشند و نه به هیچ عنوان کمک به ظلم کنند، خواه آن ظالم در محدوده خاص باشد و یا ظالمی به صورت ابرقدرت باشد. این امور است که زمینههای سازنده برای ظهور آن حضرت را پدید میآورد و نباید از آن غفلت نمود.
توجّه به شناخت قرآن و اجرای آن
از امور اصلی و هر روزهای که حتماً باید منتظران مهدی(ع) به آن اهمیّت دهند، انس گرفتن با قرآن و عمل به آن است.[9] در مورد شناختن مفاهیم قرآن و اجرای آن، مگر نه این است که قرآن و عترت(ع) در کنار هم هستند، امام زمان(ع) قرین قرآن است، اگر خدای نکرده قرآن مهجور گردد، درست برعکس راه امام(ع) قدم برداشتهشده است، اگر آیات عذاب، آیات رحمت، آیات عبرت، آیات سیاسی، آیات عبادی، آیات تذکّر و... را با کمال دقّت توجه کنند و هر روز بخوانند و معانی آن را در ذهن خود ترسیم نمایند، خواهند فهمید که با این کار چقدر سریع و آگاه به سوی فرج امام(ع) گام برداشتهاند.
در اینجا برای اینکه هم از قرآن استفاده کرده باشیم و هم طرز استفاده از آن را دریابیم و هم از دستورات محکم قرآن در جهت زمینهسازی برای حکومت صالحان مطلبی بدانیم، به دو فراز زیر از قرآن توجّه کنید. در آیه 75 سوره نساء میخوانیم:
«وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الله وَ المُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّسآءِ وَ الوِلْدانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ القَرْیَةِ الظّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیّاً وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً»
«چرا در راه خدا و در راه نجات مستضعفین از مردان و زنان و کودکان، پیکار و مبارزه (با مستکبران) نمیکنید و در راه نجات مستضعفین که میگویند: خدایا ما را از این شهر (مکه) که اهلش ستمگر است، بیرون ببر و برای ما از طرف خودت سرپرست و یاور قرار بده، اقدام نمینمایید؟»
این آیه به ما میگوید: نباید بیتفاوت باشیم، باید برای خدا و نجات مستضعفین پیکار کنیم، مستضعفانی که خدا پرستند و دنبال رهبر شایستهاند و از ستم و ستمگران ناخشنودند، چنین افراد را باید کمک کرد و نجات داد. تعبیر به «ما لکم = چرا» یک نوع استفهام انکاری است، حاکی است که حتماً باید مسلمانان در راه نجات مستضعفان، نه تنها بپا خیزند، بلکه باید پیکار کنند.
پیامبر خدا(ص) با بیانات جذّاب و پرمحتوای خود شاگردان مکتب اسلام را به گونهای ساخته بود که در مبارزه با دشمن کارشان چنان اوج گرفت، که طبق روایات هفت نفر از فقرای انصار به حضور پیامبر(ص) آمده و عرض کردند: بر اثر تهیدستی وسیلهای برای شرکت در جهاد نداریم، شما وسیلهای از شمشیر و نیزه و مرکب در اختیار ما بگذارید، تا در جهاد شرکت کنیم. پیامبر خدا(ص) چون وسیله در اختیار نداشت، جواب منفی به آنها داد. آنها به قدری ناراحت شدند که اشک در چشمهایشان حلقه زده بود، و کمکم به گریه تبدیل شد و سخت گریستند و بعدها به «بکّائون = گریه کنندگان» معروف شدند. این آیه در وصف این افراد مخلص نازل شد.[10]
«وَلا عَلَی الَّذِینَ إِذا ما أَتَوْکَ لِتَحْمِلَهُمْ، قُلْتَ لا أَجِدُ ما أَحْمِلُکُمْ عَلَیْهِ تَوَلَّوْا وَ أَعْیُنُهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَناً أَلّا یَجِدُوا ما یُنْفِقُونَ»
«و نیز اشکالی نیست بر آنها که نزد تو (پیامبر(ص)) آمدند که آنها را مرکبی برای میدان جهاد سوار کنی، گفتی: مرکبی که شما را بر آن سوار کنم، ندارم. از نزد تو بازگشتند در حالی که چشمانشان اشکبار بود، از اینرو که چیزی را نداشتند تا در راه خدا انفاق کنند.»[11]
آری این چنین تعلیمات قرآن که دو نمونهاش را ذکر کردیم، اثر میبخشد. فرزندان و شاگردان قرآن باید این چنین تربیت گردند تا منتظر واقعی امام زمان(ع) شوند، پس باید با قرآن مأنوس بود و این درسها را از آن آموخت.[12]
پینوشتها:
[1] الحیاة، ج 2، ص 395.
[2] همان، ص 396.
[3] وسائل الشیعه، ج 2، ص 131.
[4] وسائل الشیعه، ج 12، ص 131.
[5] همان، ص 128.
[6] وسائل الشیعه، ج 12، ص 128.
[7] وسائل الشیعه، ج 12، ص 129.
[8] همان، ج 12، ص 130 - در این باره روایات دیگر که جمعاً 17 حدیث میشود، نقل شده است.
[9] حضرت علی علیهالسلام در وصیت خود به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) میفرماید: خدا را، در مورد قرآن مواظب باشید، مبادا دیگران از شما پیشی گیرند. (نهجالبلاغه، نامه 47)
پیامبر اکرم(ص) فرمود: اگر شنیدید کسی در مساجد شعر میخواند (که جنبه اسلامی و سازندگی ندارد)، به او بگویید: «فَضَّ اللَّهُ فاکَ إِنَّما نُصِبَتِ المَساجِدُ لِلقُرْآنِ؛ خدا دهانت را بشکند، همانا مساجد برای آموزش قرآن به وجود آمده است». (تهذیب، ج 3، ص 259)
[10] مجمع البیان، ج 5، ص 60، ذیل آیه فوق.
[11] سوره توبه، آیه 92.
[12] توجه به نهجالبلاغه نیز که میتوان گفت یک کتاب انقلابی و برای زمینهسازی تحریر شده، باید موردتوجه قرار گیرد.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمّد محمّدی اشتهاردی