سؤال: یادم نمیرود که با شخصی در اتوبوس مسافربری، همصندلی شدیم، پس از گفتگو، فهمیدم که او بسیار فهمیده و اندیشمند و پراحساس است، این سؤال را مطرح کرد و گفت: چرا کشورهای غیرمسلمان، به پیشرفتهای چشمگیری نائل آمدهاند، امّا کشورهای اسلامی با آن همه خیر و برکتی که در سرزمینشان از نفت و فرآوردههای معدنی و ... هست عقب ماندهاند، از هر دری به او پاسخ میدادم، قانع نمیشد تا سرانجام گفتم:
آبادی بتخانه ز ویرانی ما است/ جمعیّت کفر از پریشانی ما است
اسلام به ذات خود ندارد عیبی/ هر عیب که هست در مسلمانی ما است
آنگاه افسوس خورد و گفت: چرا باید ما به نام مسلمان، از دستورهای دین اسلام فرسخها به دور باشیم. اینک به طور فهرست، به توضیح پاسخ پرسش فوق میپردازیم.
پاسخ: در پاسخ این سؤال با اینکه بسیار مفصّل و نیاز به کتاب قطوری دارد به طور خلاصه به دو مطلب اشاره میکنیم:
١- ترقّی مادّه نه معنا
ما قبول داریم که کشورهای غیرمسلمان، مانند آمریکا، روسیه، فرانسه و انگلیس در صنعت و تکنیک و علوم مختلف، به پیش رفتهاند و به همین لحاظ در دنیا به عنوان «ابرقدرت» معرّفی میشوند ولی باید نیز قبول کرد که به همین مناسبت در معنویّات به قهقرا برگشتهاند، در خیانت، آدم کشی، جنایت، خودکشی، زنا، دختردزدی و پسر دزدی، لواط، قماربازی، مشروبخواری و فسادهای مالی چنان غرق و آلودهاند، و نمکشان گندیده است و رسوا و ناپاک شدهاند که به ستوه آمدهاند، چنانکه نیکسون رئیس جمهور اسبق آمریکا وقتی که آپولو ۱۱ را به کره ماه میفرستاد، با صراحت اعلام کرد که: ما در حالی که به کره ماه میرویم که در کره خاک به انواع؛ کینهها و ستیزها و جنایات غوطهور هستیم!
همصندلی: سعادت بشر در رفاه زندگی است، همین قدر که مردم کشورهای غیرمسلمان، زندگی با آسایشی دارند و از فقر و بدبخت به دورند، دارای زندگی هستند، در بعضی از ممالک اسلامی میبینیم عدهای بر اثر نبودن کار و نبودن سرگرمیهای سالم و دارای درآمد، یا هروئینی میشوند، یا قمارباز و یا همیشه با مشروبات الکلی سر و کار دارند در نتیجه دنبال این امور، دزدی، جنایت، زنا، خودکشی و ... هم هست، اگر در کشورهای غیرمسلمان این امور هست در کشورهای مسلمان هم چنین است.
نگارنده: سعادت بشر تنها در زندگی مادّی نیست؛ گویا شما پیرو فلسفه «اگزیستانسیالیسم» هستید که سعادت را عبارت از زندگی لذّتبخش و آسایشبخش مادی میداند، اگر چنین باشد باید بگوییم، گوسفندها و گاوهایی که از نظر مسکن و خوراک در کمال آسایش و لذّت به سر میبرند، سعادتمند واقعی هستند پس فرق بین انسان، این اشرف موجودات با حیوانات چیست؟
حتماً میپذیرید که زندگی سعادتمندانه یعنی آسایش جسمی و روحی، ولی اگر به فرض از نظر جسمی و مادی در کمال آسایش باشیم، ولی مثلاً مثل مردم آمریکا پدران و مادران به فرزندان امید ندارند، همسران با همدیگر سازش ندارند و هزاران گونه آلودگی، مردم را به لجن کشیده، این چه زندگی است؟! مانند آن کودکی که در میان انواع زیورها در مسکن خوب با پرستار خوب و غذا و پوشاک خوب جای دارد ولی میکرب دیفتری جان او را به عذاب انداخته و نزدیک است به هستی او خاتمه دهد.
در کشورهای اسلامی، اینگونه جنایات اندک است، نام اسلام تا حدودی جوامع اسلامی را کنترل کرده است، اگر حقیقت اسلام ناب، در صحنه بود، معلوم است که تا چه اندازه محیطهای اسلامی درخشان میشد، این جنایاتی هم که میبینی بر اثر دوری از اسلام و تقلید کورکورانه از غیرمسلمانان است.
همصندلی: قبول میکنیم که مردم کشورهای غیر اسلامی از نظر معنویّت؛ صفر هستند ولی این اسلامی که آن را زندهترین و کاملترین ادیان مینامیم چرا باید در وهلهای قرار گیرد که کشورهای مسلمان، از نظر صنعت و علوم، عقب مانده باشند؟ امروز این نوجوانان که همه چیز خود را به غرب میبازند، تقصیر ندارند، چون با چشم عقل خود میبینند که کشورهای مترقّی غرب، در تکنیک و صنایع و علوم مختلف خیلی در پیش هستند، بعد به اسلام بدبین میشوند؛ میگویند لابد این عقبماندگی از اسلام است؟!
۲- عوامل پیشرفت و عوامل عقبماندگی
نگارنده: شما از مطلبی سخن به میان آوردید که سالها است مورد بحث است و آن اینکه: «عوامل عقبماندگی مسلمانان چیست؟» این مسلمانانی که در صدر اسلام آن همه اوج گرفتند و پرچم آنان با فرازترین پرچمهای دنیا بود، به اعتراف دانشمندان غرب، همین مسلمانان، بنیانگذار امروز هستند، نهال تمدّن عظیم صنعتی و ... را مسلمانان کاشتند، ولی بارور کردن این نهال و بارگرفتن این نهال به دست غیرمسلمانان افتاده است، علّت چیست؟
شما در آخر گفتار خود گفتید: میگویند: لابد این عقبماندگی از اسلام است ولی در مورد صدر اسلام در قرنهای دوم و سوم و چهارم تاریخ اسلام، چطور، دانشمندان غرب میگویند، این ترقّی مسلمانان از اسلام است؟! چه جواب دارید؟!
اسلام همان اعراب جزیرةالعرب را که در پایهی صفر زندگی به سر میبردند، آنقدر تمدّن بخشید که حتی ناسیونالیستی شاعر نامی ایران فردوسی را عصبانی کرده میگوید.
ز شیر شتر خوردن و سوسمار/ عرب را به جایی رسیده است کار
که تاج کیانی کند آرزو/ تفو بر توای تاج گردون تفو
روی این اساس، همان گونه که نابغه شرق، دانشمند کبیر، سید جمالالدّین اسدآبادی در سفر تبلیغی اروپا گفت: باید بگوییم ما مسلمان نیستیم، اسلام چیز دیگر است.
اگر واقعاً رئیس و مرئوس، کارگر و کارفرما، بزرگ و کوچک، زن و مرد همه و همه در تمام امور، پیرو اسلام بودند، مسلّم بدان که از نظر مادی و معنوی هیچ پرچمی به پرچم اسلام نمیرسید و همه پرچمها تحتالشّعاع نور پرفروغ پرچم اسلام قرار میگرفتند.
فداکاری و گذشت، اتّحاد و اتّفاق و همبستگی تمام طبقات، آشنای به شرایط زمان، دقّت در تمام تعلیمات حیاتبخش اسلام، تولید کار و مبارزه با بیکاری و... از عوامل مستحکمی است که کاملاً اسلام به آنها نظر دارد و مسلمین مطيع اسلام در سایه چنین عواملی به اوج عزّت رسیدند.
اینک نیز دیر نیست، اگر همه مسلمانان این امور را دنبال کنند و آن طور که پیشوای بزرگ اسلام پیامبر(ص) فرموده، برای تحصیل علم و دانش، فداکاری نمایند و رهبران و زمامداران و روحانیان و معلّمان دین و روح و دیگران واقعاً مسلمان شوند و مخصوصاً روح و شرایط زمان را خوب درک کنند، قطعاً به آن مجد و عظمتی که مسلمانان صدر اسلام رسیدند، خواهند رسید ولی باید گفت:
ای نفس دمی مطیع فرمان نشدی/ از کرده خویشتن پشیمان نشدی
صوفی و فقیه و عالم و دانشمند/ این جمله شدی ولی مسلمان نشدی
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی