سؤال: شخصی در بیمارستان بستری بود، هنگام نماز به دستور اسلام به جای غسل و وضو، بر خاک تیمّم کرد (چون آب برای بدنش ضرر داشت) یکی از پرستاران وقتی که آن منظره را دید، اعتراض کرد و گفت: خاکی که محتوی انواع و اقسام میکربها است و وسیله انتقال میکرب هست، چگونه میتوان بر آن تیمّم کرد؟ او در پاسخ گفت: دستور اسلام است و من مسلمانم، از قیافه پرستار پیدا بود که با این پاسخ قانع نشده بود، نگارنده فرصت را غنیمت شمرده پس از کسب اجازه؛ در این گفتگو وارد شدم، بدبینی پرستار را به این دستور رفع کردم با این توضیح:
پاسخ: قرآن مجید که بزرگترین سند عظمت مسلمانان است، درباره تیمّم میفرماید:
«فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّباً» ؛
بر زمین پاکیزه و تمیز، تیمّم کنید.[1]
و در روایاتی که از ائمه اطهار(ع) به ما رسیده، با صراحت این مطلب را تأکید کردهاند و نهی فرمودهاند که خاک تیمّم را از زمینهایی که مردم روی آنها رفت و آمد میکنند، تهیّه کنند.
اینک این خاک تمیزی که با کثافات، آلوده نشده و به فرموده قرآن، طيّب (پاکیزه و تمیز) است چرا به انواع میکربها و اقسام آنها آلوده باشد، اگر چنین باشد بایستی بگوییم جان تمام کارگرهایی که در بنّاییها همواره با خاک سر و کار دارند و همه بدنشان را هر روز نواری از خاک میگیرد در خطر است، در صورتی که همین کارگرها، خیلی بهتر از پشت میز نشینها، سلامتی دارند و خیلی دیر بیمار میشوند.
از نظر علمی هم؛ آن طور که علوم طبیعی ثابت کرده، خاک تمیز و پاکیزه و خشک، در مقابل میکربها، مصونیّت دارند، بسیاری از میکربها در میان خاک از بین میروند، موجودات جاندار و ذرّهبینی که در میان خاک است، دشمن سرسخت میکربها هستند، از اینرو هنگامی که لاشه و مرداری که سراسر آن را انواع میکربها گرفته است، همین که روی خاک قرار گرفت، پس از مدتی، آن لاشه و مردار متلاشی شده و تمام میکربها معدوم خواهد شد.
روی این اساس، خاک خشک و تمیز، دشمن میکرب است نه مرکز میکرب؛ شاید به همین حکمت باشد که اسلام میگوید، هنگامی که سگ در ظرفی آب خورد آن ظرف نجس میشود، پاک شدن آن به این است که نخست با خاک، آن ظرف را خاکمالی کنیم، بعد آن را با آب بشوییم، حتماً خاک کشنده میکرب است که باید ظرف را خاکمالی کرد.
بسیار بسیار در شگفتم از آن روشنفکرنماها؛ که تیمّم با خاک را مخالف بهداشت و طب میدانند ولی سگ که از نفس دهانش گروه گروه، میکرب بیرون میریزد، آن را به بغل میگیرند و چون فرزند، بلکه از فرزند عزیزتر، آن را میبویند و میبوسند؟! چنانکه در دنیای غرب، رسم است.
انسان وقتی که اینگونه مناظر را میبیند، به یاد مثال مولوی میافتد که میگوید: هندیها، فیلی را به سرزمینی که فیل ندیده بودند، بردند و آن را در خانهای تاریک قرار دادند، مردم یک یک به درون خانه میرفتند دست به آن میمالیدند، پس از بیرون آمدن، آن که دستش به خرطوم فیل رسیده بود، میگفت: فیل به شکل ناودان است، آنکه دستش گوش فیل را لمس کرده بود، میگفت: فیل مانند بادزن است، آنکه دست خود را به پشت فیل مالیده بود، میگفت: فیل مانند تخت است، آن کس که دستش به پای فیل رسیده بود، میگفت: یک استوانه است اینها چرا چنین قضاوت میکردند، چون حدود علم و درکشان ناقص بود.
در کف هر کس اگر شمعی بدی/ اختلاف از گفتشان بیرون شدی
پینوشتها:
[1] . سوره نساء، آیه ۴۵.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی