ازدواج موقّت، ازدواجی آسانتر از ازدواج دائم
یکی از ازدواجهایی که در اسلام وجود دارد و شرایط آن برای همه بسیار سهل و آسان است، «ازدواج موقّت» (متعه) است. ما این مطلب را در اینجا از دو نظر به طور خلاصه، بررسی میکنیم: یکی از نظر اصل وجود چنین ازدواجی در اسلام از دیدگاه قرآن و روایات و دیگر از نظر علمی و اجتماعی و فلسفه ازدواج موقّت.
قبل از بررسی دو موضوع فوق، نخست چگونگی ازدواج موقّت را به طور خلاصه شرح میدهیم
ازدواج موقّت (که در زبان عوام به آن صیغه میگویند) آن است که زن و مردی با هم توافق کنند تا مدّت معیّنی، در مقابل مهریّهای که تعیین میکنند، همسر هم باشند. در این ازدواج، مخارج زندگی زن بر عهده شوهر نیست و زن از شوهر یا شوهر از زن ارث نمیبرد و شوهر میتواند پس از عقد، همهی مدّت تعیینشده یا قسمتی از آن را ببخشد و از او جدا گردد. اگر شوهر مدّت تعیینشده را نبخشد، پس از انقضای آن، خود به خود (بدون طلاق)، ازدواج به هم میخورد و جدایی حاصل میشود.
بنابراین، همسران در این ازدواج، شریک همیشگی زندگی نیستند تا در انتخاب آن، وسوسه و سختگیری زیادی نمایند؛ وانگهی دردسر و کشمکشهای طلاق را (بر فرض عدم سازش) ندارد، بلکه با بخشیدن مدّت، یا پایان یافتن آن، تمام میشود.
ازدواج موقّت از نظر اسلام
در قسمتی از آیه ۲۴ سوره نساء میخوانیم:
«فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَ لَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ»؛
«مهر زنانی را که متعه میکنید، واجب است بپردازید. بعد از تعیین مهر، نسبت به آنچه با یکدیگر توافق کردهاید، گناهی بر شما نیست».
کلمه «مُتعه» که جمله «اِستَمتَعتُم» از آن گرفته شده، در اسلام به معنی «ازدواج موقّت» است و اگر کلمه متعه به معنی مزبور نباشد، باید به معنی لغوی آن یعنی بهرهگیری، تفسیر شود. در نتیجه، معنی آیه چنین خواهد شد: «اگر از زنان دائم بهره گرفتید، مهر آنها را بپردازید»، در حالی که میدانیم پرداختن مهر، مشروط به بهرهگیری از زنان نیست و بنابر مشهور، تمام مهر یا نیمی از مهر به مجرد اجرای عقد ازدواج دائم، واجب میشود.
وانگهی، بزرگانی مانند ابن عباس، جابر بن عبدالله انصاری، ابی بن کعب، عمران بن حصین، سعید بن جبیر، مجاهد، قتادة و سدی و گروه زیادی از مفسّران اهل تسنن و تمام مفسران اهلبیت از آیه فوق، حکم ازدواج موقّت را فهمیدهاند.
فخر رازی میگوید: «ما منکر این نیستیم که از آیه فوق، حکم جواز متعه فهمیده میشود، بلکه معتقدیم که حکم مزبور پس از مدّتی نسخ گردید».[1]
امامان شیعه(ع) - که از همه به اسرار قرآن آگاهتر هستند - نیز آیه فوق را به همین معنی (ازدواج موقّت) تفسیر کردهاند و متعه را ازدواجی صحیح دانستهاند.[2]
امام باقر(ع) در پاسخ به سؤال ابوبصیر، راجع به متعه فرمود:
«نَزَلَتْ فِي الْقُرْآنِ فَمَا اِسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً»؛
«قرآن مجید در این باره سخن گفته، آنجا که میفرماید: فما استَمتَعتُم... ».[3]
امام صادق(ع) فرمود:
«اَلْمُتْعَةُ نَزَلَ بِهَا اَلْقُرْآنُ وَ جَرَتْ بِهَا السُّنَّةُ»؛
«حکم متعه در قرآن نازل شده و سنّت پیغمبر(ص) بر طبق آن جاری گردیده است».[4]
نیز امام صادق(ع) آیه «فَمَا اِسْتَمْتَعْتُمْ...» را خواند و سپس فرمود: «این آیه دلیل بر جواز متعه است».[5]
همچنین این آیه را خواند:
«ما يَفْتَحِ اَللّهُ لِلنّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِكَ لَها»[6] ؛
«خداوند، هر رحمتی را که بر روی مردم بگشاید، کسی نمیتواند جلو آن را بگیرد».
سپس فرمود: «متعه، مشمول این آیه است».[7]
ابی لیلی میگوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: آیا آیه متعه، نسخ شده است؟
در پاسخ فرمود:
«لَا وَ لَوْ لاَ مَا نَهَى عَنْهَا عُمَرُ مَا زَنَى إِلَّا شَقِيٌّ» ؛
«نه، و اگر عمر از آن نهی (و جلوگیری) نمیکرد، جز آدم پست فطرت، زنا نمینمود».[8]
جابر بن عبدالله انصاری میگوید: «ما در زمان رسول خدا (ص) و عصر خلافت ابوبکر، متعه میکردیم و در زمان خلافت عمر نیز مدّتی چنین بود تا اینکه عمر، آن را نهی کرد».[9]
امام صادق (ع) فرمود:
«لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِكَرَّتِنَا وَ يَسْتَحِلَّ مُتْعَتَنَا»؛
«از ما نیست، کسی که به رجعت ما معتقد نباشد و متعه را حلال نداند».[10]
نتیجه اینکه: به اتفاق علمای اسلام، بلکه ضرورت دین، ازدواج موقّت در آغاز اسلام، مشروع بوده، حتی مسلمانان در آغاز اسلام و در زمان خلافت ابوبکر به آن عمل کردهاند و مشروعیت آن، با توجه به سنّت پیامبر(ص) نیز ثابت شده است. نهایت، اینکه عمر بن خطاب آن را حرام نموده است. این جملات معروف از اوست که گفت:
«مُتْعَتَانِ كَانَتَا عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) أَنَا مُحَرِّمُهُمَا، وَ مُعَاقِبٌ عَلَيْهِمَا، مُتْعَةُ النِّسَاءِ وَ مُتْعَةُ الْحَجِّ»؛
«دو متعه، در زمان پیامبر (ص)این بود که من آنها را حرام کردم و مرتکبان آنها را مجازات میکنم: متعه زنان و حج تمتع».
این سخن عمر، بیانگر مشروعیّت متعه در عصر پیامبر(ص) است.
بنابراین میگوییم: هیچ کس حق ندارد، حکم خدا را نسخ کند، جز شخص پیامبر (ص) که رواست به فرمان خدا پارهای از احکام را نسخ نماید و بعد از رحلت پیامبر(ص) باب نسخ به طور کلّی مسدود میشود.
ازدواج موقّت، راهحل آسانتر
قبلاً گفتیم که باید غریزه جنسی به طور طبیعی و سالم اشباع گردد و راه صحیح آن ازدواج است؛ ولی در بسیاری از شرایط و محیطها افراد فراوانی در سنین خاصی قادر به انجام ازدواج دائم نیستند، یا افراد متأهل در مسافرتهای طولانی و یا مأموریتها با مشکل عدم ارضای غریزه جنسی روبرو میشوند.
این موضوع، به خصوص در عصر ما که سن ازدواج بر اثر طولانی شدن دوره تحصیل و مسائل پیچیده اجتماعی بالا رفته و کمتر جوانی میتواند در سنین پایین (یعنی در داغترین دوران غریزه جنسی) اقدام به ازدواج کند، شکل حادّتری به خود گرفته است.
با این وضع چه باید کرد؟
در مقابل این مشکل ،چهار راه وجود دارد:
١- ازدواج دائم؛ ۲- تعطیل غریزه جنسی؛ ۳- انحراف جنسی، فحشا و ارضای غریزه از راه نامشروع؛ ۴- ازدواج موقّت.
راه اول، بسیار خوب است؛ ولی اگر شرایط آن وجود نداشت، نوبت به سه راه بعد میرسد.
راه دوم، موجب نقص و رهبانیّت و ترک زندگی است که راه مرتاضان است و برای عموم مردم قابل قبول و معقول نیست.
راه سوم، موجب انحراف و فساد و پیامدهای زیانبار و خطرناک آن خواهد شد.
بنابراین، یک راه آسان دیگر باید وجود داشته باشد تا به وسیله آن، بتوان مشکل ارضای غریزه جنسی را حل کرد. آیین اسلام برای چنین مشکلی «طرح ازدواج موقّت» را ارائه داده که اگر با شرایط و احکامش انجام گیرد، هیچگونه ایراد و اشکالی به وجود نخواهد آمد.
آری، طرح ازدواج موقّت، نه شرایط سنگین ازدواج دائم را دارد که با عدم تمکّن مالی، یا اشتغالات تحصیلی و مانند آن نسازد و نه زیانهای فجایع جنسی و فحشا را در بردارد.[11]
در حقیقت، متعه یک موهبت الهی برای مسلمانان است تا لذّات نفسانی مشروع خود را به جای نوشابههای لذتبخش حرام، تأمین نمایند. چنانکه امام باقر(ع) فرمود:
«إِنَّ اللَّهَ رَأَفَ بِكُمْ فَجَعَلَ الْمُتْعَةَ عِوَضاً لَكُمْ مِنَ الْأَشْرِبَةِ» ؛
«خداوند به شما مهربانی کرد آنجا که متعه را به جای نوشیدنیها(ی لذيذ ولی حرام) برای شما قرار داده است».[12]
خودآزمایی
1- مسئله ازدواج موقت (صیغه/متعه) در این درسنامه از چه جنبههایی بررسی شده است؟
2- آیه ۲۴ سوره نساء به چه موضوعی اشاره دارد؟
3- به چه دلایلی ازدواج موقت در آغاز اسلام مشروع بوده است و مشروعیت آن ثابت شده است؟
پینوشتها: [1] تفسیر کبیر، ذیل (نساء / ۲۴).
[2] وسائلالشیعه، ج ۱۴، ص ۴۴۰.
[3] تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۴۶۷؛ تفسیر برهان، ج ۱، ص ۳۶۰.
[4] همان.
[5] وسائلالشیعه، ج ۱۴، ص ۴۳۹.
[6] سوره فاطر ، آیه ۲.
[7] وسائلالشیعه، ج ۱۴، ص ۴۳۹.
[8] همان، ص ۴۴۰.
[9] همان،ص441؛ الغدیر،ج6، ص206.
[10] من لا يحضر، ج ۲، ص ۱۴۸.
[11] شرح بیشتر در تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۳۳۵ تا ۳۴۶.
[12] وسائلالشیعه، ج ۱۴، ص ۴۳۸.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی