مهریّه، یک پشتوانه اقتصادی و اجتماعی زن در اسلام
اینک در اینجا این دو سؤال پیش میآید:
۱- با اینکه زن و شوهر، هر دو به طور مساوی از ازدواج بهرهمند میشوند، به چه دلیل، مرد باید مهریّه (مورد توافق) را بپردازد و زن بستانکار مهر باشد، نه بدهکار؟
۲- آیا این موضوع به شخصیّت زن لطمه نمیزند و شکل خرید و فروش به ازدواج و کالا قرار دادن زن نمیدهد؟
پاسخ سؤال اول: از آنجا که ضعف نسبی جسمی زن، بهرهگیری او را از اقتصاد جامعه، کمتر از مرد میکند، این ضعف بهرهبرداری، باید از جاهای دیگر جبران شود. مهریّه یک عطیّه و هدیهی الهی است که به عنوان پشتوانه اقتصادی زن، قرار داده شده تا بهرهبرداری زن را از اقتصاد جامعه همطراز و جبران کند.
به عبارت دیگر، زنها نوعاً توان کارهای سخت و دشوار مانند کارگری، کشاورزی و صنعتکاری و ... را ندارند و ابتکار عمل پردرآمد در دست مردهاست – به خصوص در دوران حمل، نیروی آنها کاهش مییابد. – بنابراین نیاز به پشتوانه اقتصادی دارند. مهریّه یکی از عطاهای الهی است که به عنوان پشتوانه اقتصادی آنها قرار داده شده است.
اتفاقاً همین سؤال را (که چرا مهریّه را باید مرد بپردازد؟) از امام رضا(ع) پرسیدند. آن حضرت پس از بیانی فرمود:
«مَعَ أَنَّ النِّسَاءَ مَحْظُورَاتٌ عَنِ التَّعَامُلِ وَ الْمَتْجَرِ مَعَ عِلَلٍ كَثِيرَةٍ»؛
«به علاوه، زنها از داد و ستدها و تجارت محذور هستند، به اضافه علل بسیار دیگر».[1]
پاسخ سؤال دوم: نباید تنها وضع فعلی زن را که همسر دارد، در نظر گرفت، بلکه باید برای حفظ آبرو و موقعیّت اجتماعی زن، آینده او را نیز در نظر گرفت. دوران پیری او، یا دوران جدایی مرد از زن که در این گونه حالات، زن متحمّل خسارت بیشتر میگردد.
مردان به خاطر وضع جسمانیشان (و عدم محذوریّت دوران حمل و بچهداری و ...) به خوبی میتوانند اقتصاد آینده خود را بیمه کند، ولی برای اکثر زنها چنین زمینهای فراهم نمیشود.
مردان زن مرده، برای انتخاب همسر مجدّد، امکانات بیشتری دارند؛ ولی زنان بیوه، (مخصوصاً با گذشت دوران جوانی) امکانات کمتری برای ازدواج مجدّد مییابند. بنابراین مهریّه که معمولاً به صورت بدهی بر ذمّه مرد میماند، میتواند اندوخته اقتصادی برای تأمین زندگی سه زن باشد و موقعیّت اجتماعی او را از خطر فروپاشی نگه دارد.
بنابراین مهر، جنبهی جبران خسارت و پشتوانه اقتصادی برای احترام به حقوق زن دارد[2]، نه اینکه زن را به صورت کالا فرض کنیم و مهریّه را به عنوان قیمت او قرار دهیم.
آری، اگر مهریّه سنگین باشد و زن را به صورت کالا درآورد، این اشکال وارد میشود؛ ولی مهر به اندازه معقول و صحيح، لازم است تا زنان بتوانند به پشتوانه آن، قسمتی از کمبودهای اقتصادی خود را جبران کنند و آبرو و موقعیّت اجتماعیشان حفظ گردد.
* * *
باز تکرار میکنیم که اسلام طرفدار اندک قرار دادن مهریّه است (چنان که قبلاً ذکر شد)؛ ولی حذف مهریّه به طور کلی، هرگز معقول نیست. مهریّه نه تنها به شخصیّت زن لطمه نمیزند، بلکه به عکس، برای حفظ شخصیّت او لازم است.
با توجّه به اینکه مهریّه در اسلام از ارکان عقد ازدواج نیست و نباید آن را اصل قرار داد، بلکه در حاشیه قرار دارد و دو رکن اساسی ازدواج، مرد و زن هستند، از اینرو اگر در صیغه عقد، نامی از مهر نبرند، عقد باطل نیست در این صورت، شوهر موظف است، پس از آمیزشْ مهری را همانند مهریّه زنان همطراز همسرش بپردازد.
بنابراین ازدواج جنبهی خرید و فروش ندارد.
در اسلام آنچه هدف اصلی در ازدواج است و باید در درجهی اول دنبال گردد، دین و اخلاق زن و شوهر است. در روایات متعددی از امامان(ع) نقل شده که فرمودند: هرگاه شخصی به خواستگاری دخترتان آمد و شما او را دیندار و خوشاخلاق یافتید، پاسخ مثبت به او بدهید. به پسران نیز سفارش شده که در انتخاب همسر، دین و اخلاق او را هدف اصلی قرار دهند (که بعداً خاطرنشان خواهد شد).
به گفته مرحوم خوشدل (شاعر ظریف گوی) تهرانی:
به دختر دارها دارم نصیحت/ که باشد هر پیمبر را وصیّت
که از داماد، سیم و زر نخواهید/ به غیر از پاکی گوهر نخواهید
بپرس از او که از ایمان چه داری؟/ نه از سیم و زر و بستان چه داری؟
اگر داماد باتقوا و دین است/ مخور غم زان که دلسوز و امین است
نگهداری کند از دختر تو/ برافروزد فروغ اختر تو
ولی آنکس که بیدین است و لاقید/ ندارد جز جفا و کینه و کید
وگرنصف جهان باشد از آنش/ فزونتر باشد از عالم زیانش
که در بیدین، وفا و عاطفت نیست/ صفا و مردمی و معرفت نیست
الا مهریّه را سنگین چه خواهی؟/ که این دور است از امر الهی
علی را بود یک شمشیر و جوشن/ از آن تکلیف مهريه است روشن
مهریّه سنگین همسر موسی(ع) چرا؟
در سرگذشت حضرت موسی(ع) و حضرت شعیب(ع)، در قرآن آمده: هنگامی که موسی(ع) به خاطر حفظ جان خود از خطر فرعونیان، از مصر بیرون آمد و به سوی مدین حرکت کرد، در بیرون شهر مدین دید چوپانان کنار چاهی توقف کردهاند و به نوبت، از چاه برای گوسفندان خود آب بیرون میکشند. او دید در کنار آنها دو بانوی باحجاب ایستادهاند و منتظر نوبت خود هستند تا به چاه نزدیک شوند و آب برای گوسفندان خود از چاه بکشند.
موسی(ع) نزد آنها رفت و آنان را کمک کرد و آب از چاه کشید و گوسفندان آنها را آب داد.
آن دو دختر، دختران شعیب پیغمبر(ع) بودند. چون شعیب(ع) پسر نداشت، دخترانش عهدهدار چوپانی گوسفندان شده بودند.
سپس دختران شعیب(ع) نزد پدر رفتند و جریان را گفتند. شعیب(ع) یکی از آن دخترها را برای دعوت موسی(ع) به خانهاش فرستاد. موسی(ع) آن دعوت را پذیرفت و به خانه شعیب(ع) آمد.
شعیب(ع) به شخصیّت معنوی موسی(ع) پی برد و علاقهمند شد که او را داماد خود نماید از اینرو به موسی(ع) گفت:
«إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ وَ مَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَاللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ»[3]؛
«من میخواهم یکی از این دو دخترم (صفورا و لعیا) را به همسری تو درآورم؛ به این شرط که هشت سال برای من کار کنی و اگر ده سال کار کنی، محبّتی از ناحیه توست. من نمیخواهم کار سنگینی بر دوشت بگذارم و انشاءالله مرا از افراد صالح خواهی یافت!»
موسی(ع) پیشنهاد شعیب(ع) را پذیرفت.
از این آیه، چند مطلب استفاده میشود:
١- مهریّه در قرنهای قبل از اسلام نیز بوده است؛
۲۔ خواستگاری از ناحیه دختر نیز بوده، چنان که شعيب(ع) از جانب دخترش از موسی(ع) خواستگاری کرد. بنابراین پیشنهاد خواستگاری از جانب دختر و کسان او عیب نیست؛
۳- رواست که مهریّه به صورت کار درآید نه پول.
۴- لازم نیست که مهریّه یکجا پرداخته شود، بلکه با رضایت زن، در ذمّه شوهر باشد، کافی است.
در اینجا این دو سؤال پیش میآید:
۱- چرا حضرت شعیب (ع)برای دخترش مهریّه سنگین قرار داد؟ قرآن این سرگذشت را نقل میکند تا برای مسلمانان درس آموزنده باشد. اگر درسی منفی بود، قرآن آن را نقل نمیکرد یا به عنوان انتقاد نقل میکرد.
۲- با اینکه مهریّه مال دختر است، چرا در سرگذشت فوق، به عنوان هشت سال کار برای پدر (شعیب(ع)) قرار داده شده است. مگر دختر کالاست که آن را بفروشند.
پاسخ: در مورد سؤال اولی، باید توجّه داشت که این ازدواج یک ازدواج معمولی نبود، بلکه مقدمهای بود تا موسی(ع) در کنار پیر مدین، شعیب پیغمبر(ع) بماند و با کسب علم و معرفت در مکتب شعیب(ع) در سالیان دراز به مقام ارجمندی از علم و کمال نائل آید.
وانگهی، درست است که موسی(ع) در این مدت طولانی برای شعیب(ع) کار میکرد؛ ولی شعیب(ع) نیز تمام زندگی او و همسرش را تأمین مینمود و اگر هزینه زندگی موسی(ع) و همسرش را از مزد کار موسی کم کنیم، مبلغ زیادی باقی نخواهد ماند. نتیجتاً مهر ساده و سبکی خواهد شد. بنابراین مهریّه سنگین مقدمهای برای تکامل موسی(ع) در مکتب شعیب(ع) بوده و زندگی مادی و معنوی موسی(ع) را تأمین میکرده است.[4]
در مورد سؤال دوم، قرار داد شعیب(ع) با موسی (ع)به عنوان وساطت و وکالت از جانب دخترش بوده و با رضایت او انجام گرفته است؛ با توجّه به اینکه (چنان که گفتیم) محصول کار موسی(ع) صرف هزینه زندگی موسی(ع) و همسرش میشده است.
خودآزمایی
1- با اینکه زن و شوهر، هر دو به طور مساوی از ازدواج بهرهمند میشوند، به چه دلیل، مرد باید مهریّه (مورد توافق) را بپردازد؟
2- آیا موضوع مهریه به شخصیّت زن لطمه نمیزند و شکل خرید و فروش به ازدواج و کالا قرار دادن زن نمیدهد؟
3- در اسلام آنچه هدف اصلی در ازدواج است و باید در درجهی اول دنبال گردد، چیست؟
پینوشتها:
[1] عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۹۴ و ۹۵.
[2] ولی باید توجّه داشت که به بهانه «پشتوانه اقتصادی» نباید بر مهریّه افزود؛ زیرا اولاً پشتوانه حقیقی، پشتوانه اخلاقی و معنوی است و ثانیاً آن اقتصادی خوب است که برای اقتصاد دیگران و جامعه زیانبار نباشد.
[3] سوره قصص ، آیه ۲۷.
[4] اینکه شعیب به موسی(ع) گفت: وَ مَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ ... (من نمیخواهم کار سنگینی بر دوش تو بگذارم و انشاءالله مرا از صالحان خواهی یافت)، بیانگر همین مطلب است که منظور سختگیری نبوده، بلکه صلاح و کمال موسی(ع) هدف بوده است.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی