کد مطلب: ۲۶۸۸
تعداد بازدید: ۷۸۸
تاریخ انتشار : ۰۴ فروردين ۱۳۹۸ - ۰۷:۲۸
آموزه‌های اعتقادی و عبادی از نگاه صحیفه سجادیه| ۱۱
جبرئیل یکی از چند فرشته بسیار مقرّب درگاه خدا است. او در مسئله رسالت پیامبر سلام(ص) از آغاز تا پایان، واسطه و امین وحی الهی بود و آیات و پیام‌های خدا را از مصدر وحی می‌گرفت و به پیامبر(ص) ابلاغ می‌کرد.
مسئله وحی و قرآن
 از آثار آشکار و نشانه‌های قوی نبوّت و رسالت پیامبر اسلام(ص) کتاب آسمانی قرآن و وحی الهی توسط جبرئیل امین است که در صحیفه در موارد متعدد از این دو، سخن به میان آمده است. درباره وحی، نظر شما را به نمونه‌های زیر جلب می‌کنیم:
 ۱- در بند ۴ از دعای سوم می‌خوانیم:
«وَ جِبْرِيلُ الْأَمِينُ عَلَى وَحْيِكَ، الْمُطَاعُ فِي أَهْلِ سَمَاوَاتِكَ، الْمَكِينُ لَدَيْكَ، الْمُقَرَّبُ عِنْدَكَ»؛
«و سلام بر جبرئیل که امین وحی تو، فرمان روا در میان اهل آسمان‌ها، معتبر در درگاه تو و مقرب در پیشگاه تو است.»
 
شرح کوتاه
جبرئیل یکی از چند فرشته بسیار مقرّب درگاه خدا است. او در مسئله رسالت پیامبر سلام(ص) از آغاز تا پایان، واسطه و امین وحی الهی بود و آیات و پیام‌های خدا را از مصدر وحی می‌گرفت و به پیامبر(ص) ابلاغ می‌کرد. مقام جبرئیل تا آنجا است که همه فرشتگان از او اطاعت می‌کنند و فرمان روایی او بر همه کرّوبیان، روا و حاکم است، او مقام بس شکوهمند و در سطح اعتبار والا در پیشگاه خدا دارد و از فرشتگان بسیار نزدیک و خصوصی در محضر الهی است.
بنابراین، اعتبار قرآن و احکام اسلام توسط چنین ذات ارجمندی از درگاه الهی به پیامبر(ص) وحی شده و از استحکام بسیار بالایی برخوردار می‌باشد.
او مکانت و ویژگی خاصی در نزد خدا دارد و تقربش در حضور قرب خدا، در پیشاپیش سایر فرشتگان است.
جبرئیل همواره در خدمت پیامبر(ص) بود و حتی در شب معراج تا آنجا که توانست، پیامبر(ص) را همراهی کرد و از همه فرشتگان بیشتر با پیامبر(ص) ملاقات داشت. تا آنجا که نقل شده جبرئیل شصت هزار بار با پیامبر(ص) ملاقات نمود.[1]
شیخ مفید(ره) نقل می‌کند که اسرافیل (یکی از فرشتگان مقرب) مدت سه سال به حضور پیامبر(ص) می‌آمد. پیامبر(ص) صدای وحی را از او می‌شنید. سپس جبرئیل بیست سال با پیامبر(ص) ملاقات می‌کرد که ده سال آن در مکه و ده سال آن در مدینه بود.[2]
شیخ صدوق در کتاب کمال‌الدین نقل می‌کند: پیامبر(ص) گاهی در نزد اصحاب بود ناگاه مدهوش می‌شد، عرق بدن او را فرا می‌گرفت، وقتی ‌که به حال عادی بازمی‌گشت، به اصحاب می‌فرمود: خداوند چنین و چنان فرمود، شما را به این امور امر کرد و از این امور نهی فرمود.
مخالفین ما می‌گویند: این مدهوش بودن و عرق ریزی بر اثر ملاقات جبرئیل با او بود، ولی همین موضوع از امام صادق(ع) سؤال شد، آن حضرت فرمود: «این مدهوشی و عرق‌ریزی به خاطر نزول جبرئیل نبود، بلکه جبرئیل هرگاه نزد آن حضرت می‌آمد، قبلاً اجازه می‌گرفت، سپس همچون یک غلام نزد آن حضرت می‌نشست. این مدهوشی و عرق‌ریزی آنگاه رخ می‌داد که خداوند به ‌طور مستقیم بدون هیچ واسطه‌ای با آن حضرت سخن می‌گفت.»[3]
در قرآن از وحی و جبرئیل چنین یاد شده است:
«إِنََّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ - ذِي قُوَّةٍ عِندَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ - مُطَاعٍ ثُمَّ أَمِينٍ؛»[4]
«این قرآن کلام فرستاده بزرگواری (یعنی جبرئیل) است که صاحب قدرت است و نزد خداوند صاحب عرش، دارای مقام والایی است. در آسمان‌ها مورد اطاعت فرشتگان بوده و امین است.»
با این اشاره به صحيفه رجوع نموده و نظر شما را به موارد زیر در این راستا جلب می‌کنیم:
۱- در بند ۲ از دعای چهل و دوم، امام سجاد(ع) در وصف قرآن می‌فرماید:
«وَ وَحْياً أَنْزَلْتَهُ عَلَى نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ تَنْزِيلاً»؛
«و قرآن را به ‌عنوان وحی بر پیامبرت محمّد - صلوات تو بر او و آل او - فرو فرستادی.»
 
شرح کوتاه
در این عبارت تصریح شده که قرآن وحی الهی است که خداوند بر پیامبرش حضرت محمّد(ص) نازل نموده است. در اینجا نیز سخن از وحی که از ویژگی‌های نبوّت است، به میان آمده؛ یعنی ما باید توجّه داشته باشیم که قرآن وحی الهی و آسمانی و کلام خداست، نه اینکه دست‌نوشته زمینیان باشد؛ بنابراین از توحید افعالی الهی سرچشمه گرفته، پس باید به دامن آن چنگ بزنیم و با شناخت دستورهایش و اجرای آن دستورها نجات یابیم.
۲- در بند ۱۰ از دعای چهل و پنجم می‌فرماید:
«أَنْتَ الّذِي فَتَحْتَ لِعِبَادِكَ بَاباً إِلَى عَفْوِكَ، وَ سَمَّيْتَهُ التَّوْبَةَ، وَ جَعَلْتَ عَلَى ذَلِكَ الْبَابِ دَلِيلاً مِنْ وَحْيِكَ لِئَلّا يَضِلُّوا عَنْهُ، فَقُلْتَ تَبَارَكَ اسْمُكَ تُوبُوا إِلَى اللّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً...»[5] ؛
«این تویی که دری از عفو و گذشتت را به روی بندگانت گشوده‌ای و آن در را باب توبه نامیده‌ای و راهنمایی به‌ سوی این در از وحی خودت نصب نموده‌ای، تا کسی آن در را گم نکند و تو ای کسی که نامت ارجمند است (در قرآن) فرموده‌ای: «به‌ سوی خدا توبه کنید، توبه خالص.»
 
شرح کوتاه
 در این فراز نیز سخن از وحی الهی به میان آمده که اشاره به قرآن است، از این لحاظ که خداوند در این وحی، مردم را به باب توبه و بازگشت به‌ سوی خدا که به روی بندگان گشوده شده، راهنمایی کرده و آن را اعلام داشته است.
٣- و در بند ۳ از دعای بیست و نهم می‌خوانیم:
«وَ اجْعَلْ مَا صَرَّحْتَ بِهِ مِنْ عِدَتِكَ فِي وَحْيِكَ...»؛
«و آنچه را در وحی خود به‌ طور آشکار (در مورد رزق) وعده داده‌ای به آن وفا کن.»
 
شرح کوتاه
در این فراز، امام(ع) سخن از رزق و ضمانت آن از سوی خداوند، به میان آورده که به ‌وسیله وحی‌اش به آن خبر داده و تصریح کرده است. آنجا که فرموده:
«وَ فِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَ مَا تُوعَدُونَ»[6]؛
«و روزی شما و آنچه به شما وعده داده شده است در آسمان است.»
و در مورد قرآن نیز در صحیفه سجّادیّه، بسیار سخن به میان آمده، به ‌عنوان اینکه کتابی از سوی خدا به پیامبر اسلام(ص) و سراپا نور و دلیل و رهنما و مایه هدایت است. به‌ عنوان نمونه نظر شما را به موارد زیر جلب می‌کنیم:
١- سراسر دعای ۴۲ صحیفه که شامل ۲۲ بند است، در وصف و تمجید قرآن می‌باشد که به‌ عنوان نور، مراقب، گواه، برترین کتاب‌های آسمانی، جداکننده بین حق و باطل، شفا، مایه هدایت، میزان، برهان، پرچم نجات و... توصیف شده است.
۲- در بند ۳ این دعا می‌خوانیم:
«وَ جَعَلْتَهُ نُوراً نَهْتَدِي مِنْ ظُلَمِ الضَّلَالَةِ وَ الْجَهَالَةِ بِاتِّبَاعِهِ، وَ شِفَاءً لِمَنْ أَنْصَتَ بِفَهمِ التّصْدِيقِ إِلَى اسْتِمَاعِهِ، وَ مِيزَانَ قِسْطٍ لَا يَحِيفُ عَنِ الْحَقّ لِسَانُهُ، وَ نُورَ هُدًى لَا يَطْفَأُ عَنِ الشّاهِدِينَ بُرْهَانُهُ...»؛
«خدایا! تو قرآن را نوری قرار داده‌ای تا در پرتو آن، و پیروی از آن، از تاریکی‌های گمراهی و نادانی به راه صحیح، هدایت یابیم و آن را برای کسی که از روی معرفت و تصدیق برای دریافت سخنانش گوش فرا دهد، مایه شفا و درمان نمودی، قرآنی که ترازوی عدالت است و زبانه‌اش از حقیقت انحراف نیابد یا زبانش از حق بازنمی‌ایستد و چراغ هدایتی است که فروغ برهانش از چشم‌انداز ناظران و گواهان، خاموش نشود و پرچم نجاتی است که پیرو و دنباله‌رو سنّت آن گمراه نگردد...»
 
شرح کوتاه
 امام(ع) در این عبارت قرآنی را که سند محکم صدق پیامبر اسلام(ص) و معجزه جاوید او است، با هفت صفت تمجید کرده که عبارتند از نور، شفا، میزان و ترازوی عدالت، چراغ هدایت، برهان، پرچم نجات و پیروزی و دستگیره عصمت و نتیجه گرفته که اگر از آن پیروی راستین شود و الگو قرار گیرد، قطعاً انسان‌ها را به ‌سوی نجات و پیروزی روانه کرده و از هرگونه اموری که مایه هلاکت است رهایی می‌بخشد.
٣- و در بند ۱۰ همین دعا (دعای ۴۲) می‌خوانیم:
«اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلِ الْقُرْآنَ لَنَا فِي ظُلَمِ اللَّيَالِي مُونِساً، وَ مِنْ نَزَغَاتِ الشّيْطَانِ وَ خَطَرَاتِ الْوَسَاوِسِ حَارِساً، وَ لِأَقْدَامِنَا عَنْ نَقْلِهَا إِلَى الْمَعَاصِي حَابِساً، وَ لِأَلْسِنَتِنَا عَنِ الْخَوْضِ فِي الْبَاطِلِ مِنْ غَيْرِ مَا آفَةٍ مُخْرِساً، وَ لِجَوَارِحِنَا عَنِ اقْتِرَافِ الْآثَامِ زَاجِراً، وَ لِمَا طَوَتِ الْغَفْلَةُ عَنّا مِنْ تَصَفُّحِ الِاعْتِبَارِ نَاشِراً...»؛
«خداوندا! رحمت و درود بفرست بر محمّد(ص) و آل او و قرآن را در تاریکی‌های شب، انیس و مایه آرامش ما قرار بده و ما را از نیرنگ‌ها و گزندهای وسوسه‌های شیطانی نگهبانی فرما و گام‌های ما را از حرکت به‌ سوی گناهان بازدار و زبان‌های ما را از فرو رفتن در سخنان باطل و ناروا -  دور از آفت و بیماری - لال و گنگ کن و اندام‌های ما را از آلودگی به گناه مصون دار و به ‌وسیله قرآن پرده‌ها و حجاب‌های غفلت دلتان را برای پذیرش عبرت‌ها و پندها بگشا تا در پرتو آن شناخت شگفتی‌های قرآن و مثال‌های بازدارنده آن - که کوه‌های استوار با آن ‌همه صلابت تاب تحمل آن را ندارند- به دل‌های ما راه یابند.»
 
شرح کوتاه
در این عبارت بیشتر به مسئله الگو قرار دادن قرآن، پیروی راستین از آن و نتایج درخشان اطاعت از قرآن تکیه شده که به‌ راستی موجب رستگاری است. امام(ع) به ما آموخته که از درگاه الهی بخواهیم تا قرآن را نگهبان ما، مایه استواری گام‌های ما، کنترل زبان ما و بازدارنده اعضای ما از سوق به‌ سوی تباهی‌ها قرار دهد و موجب زدایش غفلت از ما و مایه عبرت، شناخت و عوامل بازدارندگی از انحراف گردد...
۴- و در بند ۱۵ از این دعا (دعای ۴۲) چنین می‌خوانیم:
«وَ ارْحَمْ بِالْقُرْآنِ فِي مَوْقِفِ الْعَرْضِ عَلَيْكَ ذُلَّ مَقَامِنَا، وَ ثَبِّتْ بِهِ عِنْدَ اضْطِرَابِ جِسْرِ جَهَنَّمَ يَوْمَ الْمَجَازِ عَلَيْهَا زَلَلَ أَقْدَامِنَا، وَ نَوِّرْ بِهِ قَبْلَ الْبَعْثِ سُدَفَ قُبُورِنَا، وَ نَجِّنَا بِهِ مِنْ كُلِّ كَرْبٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ شَدَائِدِ أَهْوَالِ يَوْمِ الطَّامَّةِ»؛
«و به‌ حق قرآن، هنگامی ‌که اعمال ما بر تو [ای خدای من!] عرضه می‌شود، [یا: در محضرت برای داوری تو صف بسته‌ایم] بر ذلّت و خواری ما ترحم فرما و گام‌های ما را به هنگام عبور از روی پل [صراط] دوزخ ملرزان و در پرتو قرآن، قبل از خروج از قبر، تاریکی‌های قبرهای ما را روشن کن و به ‌وسیله قرآن ما را از هرگونه اندوه و رنج قیامت و سختی هراس‌های پر وحشت آن روز نجات بده.»
 
شرح کوتاه
 در این فراز، قرآن در رابطه با عالم قبر و قیامت مطرح شده که روز عرض اعمال و بررسی کارهاست. امام سجّاد(ع) قرآن را در درگاه الهی شفیع و واسطه نجات قرار داده که خداوند به حقیقت قرآن ما را در ایستگاه‌های خطير قیامت مانند: دادگاه الهی، پل صراط، تاریکی‌های قبر، هرگونه اندوه و نگرانی و حوادث وحشتناک قیامت، نگه دارد. پرواضح است که وصول به چنین آرزوهایی بستگی به این دارد که ما در دنیا رابطه نیک و تنگاتنگ با قرآن داشته باشیم، دستورهایش را چراغ تابان مسیر و شيوه رفتاری خود قرار دهیم تا قرآن شفيع ما گردد و تاریکی‌ها را با نور درخشانش بزداید و به ‌طور کلی ما را از هرگونه غم و اضطراب و وحشت دور سازد.
ولی اگر رابطه ما با قرآن، رابطه‌ای ناهماهنگ باشد، قطعاً قرآن منجی ما در قیامت نخواهد شد.
 
پی‌نوشت‌ها:
[1] سفينة البحار، ج ۱، ص ۱۴۴ (واژة جبرئیل).
[2] اختصاص شیخ مفید، ص ۱۳۰؛ بحار، ج ۱۸، ص ۲۳۲.
[3] بحار، ج ۱۸، ص ۲۶۰؛ كمال الدين، ص ۵۱.
[4] تکویر، آیه ۱۹ تا ۲۱.
[5] تحریم، آیه ۸.
[6] ذاریات، آیه ۲۲.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: