۴- مسئله امامت و رهبری بعد از پیامبر(ص) اشاره به اعتقاد ما امامت یک اصل از اصول دین است و بدون اعتقاد به آن ایمان مسلمان کامل نمیشود و در مورد آن، تقلید از پدر و بستگان و مربیان – هر اندازه هم که آنها ارجمند باشند - جایز نیست، بلکه همانند مسئله توحيد و نبوّت، باید از روی تحقیق و استدلال و درک باشد.
به فرض اینکه امامت از اصول دین نباشد، مسئله دیگری در اینجا پیش میآید و آن این است که: یقین پیدا کردن به فراغ تعهد مكلف از تكليف، بستگی به مسئله امامت دارد، در این صورت نیز تقلید جایز نیست، زیرا عقل اعتقاد به آن را سزاوار میداند و فرض این است که همه ما از طرف شرع مقدّس به تکالیف و دستورهایی، موظف شدهایم و همه آنها به طور قطع برای ما روشن نیست. در این صورت باید از کسی پیروی کرد که با پیروی از او قطع به فراغ ذمّه و به رفع مسؤولیّت پیدا شود. چنین شخصی که شایسته و بایسته پیروی است به عقیده شیعه، امام معصوم است و به عقیده دیگران شخص دیگر است.
همچنین به عقیده ما امامت همچون نبوّت، از ناحیه خداوند بر اساس قاعده لطف است.[1] از اینرو باید در هر زمان، امام و راهنمایی که بر جای پیامبر(ص) بنشیند، باشد تا انسانها را به سوی سعادت دنیا و آخرت هدایت و رهبری کند. این امام دارای همان ولایت عمومی است که پیامبر نسبت به مردم داشت تا با روش مدبّرانه خود، امور و مصالح اجتماع را اداره کند و عدالت را در میان مردم برقرار ساخته و هرگونه ظلم و جور و تعدّی را برطرف سازد.
بنابراین امامت دنباله نبوّت است و همان دلیلی که برای اثبات نبوّت اقامه میشود، همان دلیل، منصوب کردن امام را پس از پیامبر(ص) به زبان و نصب او ایجاب میکند. از اینرو به اعتقاد ما منصب امامت باید از ناحیه خداوند به زبان پیامبر(ص) یا به زبان امام قبلی تعیین شود و مردم حق انتخاب امام معصوم را ندارند، گرچه برای نفوذ کلمه او و اجرای دستوراتش، باید مردم با او بیعت کنند. طبق حدیث معتبر، پیامبر(ص) فرمود:
«مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»[2]؛
«کسی که با عدم شناخت امام زمان خود بمیرد، چون مرگ جاهلیّت مرده است.»
از سوی دیگر هیچگاه زمین از حجّت و امام، خالی نیست و در این مورد روایات متعددی آمده است. در این راستا امام صادق(ع) فرمود:
«إِنَّ اَلْأَرْضَ لاَ تَخْلُو إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ كَيْمَا إِنْ زَادَ اَلْمُؤْمِنُونَ شَيْئاً رَدَّهُمْ وَ إِنْ نَقَصُوا شَيْئاً أَتَمَّهُ لَهُمْ»[3]؛
«هرگز زمین خالی نمیشود مگر اینکه در آن امامی است تا اگر مؤمنان چیزی (ناآگاهانه بر تعليمات الهی) بیفزایند آنها را بازگرداند و اگر چیزی را کم کنند، آن را تکمیل نماید.»
و در بند ۶۰ و ۶۱ از دعای چهل و هفتم صحیفه میخوانیم:
«اللّهُمّ إِنَّكَ أَيّدْتَ دِينَكَ فِي كُلِّ أَوَانٍ بِإِمَامٍ أَقَمْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِكَ، وَ مَنَاراً فِي بِلَادِكَ بَعْدَ أَنْ وَصَلْتَ حَبْلَهُ بِحَبْلِكَ، وَ جَعَلْتَهُ الذّرِيعَةَ إِلَى رِضْوَانِكَ، وَ افْتَرَضْتَ طَاعَتَهُ،...»؛
«خداوندا! تو در هر عصر و دورانی، دینت را به امام و پیشوایی که او نشانهای برای بندگانت و مشعل فروزانی در شهرها و سرزمینهایت است، تأیید فرمودی، پس از آن که پیمان آن پیشوا از امام و پیامبر را به پیمان خود پیوند داده و او را وسیلهای به سوی خشنودیات ساختی و پیروی از او را واجب نمودی و مردم را از نافرمانی او برحذر داشتی و به اطاعت فرمانهایش فرمان دادی و از مخالفت نهی او، منع فرمودی و نیز فرمان دادی که هیچ فردی از او پیش نگیرد و از او عقب نیفتد، پس او پناهگاه پناه آورندگان و ملجأ مؤمنان و دستگیره محکم تمسکجویان و مایه آبرو و چشمروشنی جهانیان است.
خداوندا! به ولیّت (امام هر عصر) شکر نعمتهایی را که به او بخشیدهای، الهام فرما و به ما نیز بزرگی نعمت وجودش را الهام کن و او را در پرتو نیروی خود یاری نموده و درهای کامیابی را به آسانی بر رویش بگشا و او را به نیرومندترین تکیهگاه خود مدد فرما و پشتش را پرتوان و بازوانش را قوی و با چشم عنایتت او را نگهدار و در سایه نگهبانیات حفظ کن و به وسیله فرشتگانت یاری فرما و با نیروی پیروزمندترین سپاهت مدد کن.»
علامه مجلسی(ره) در بحارالانوار ۱۱۸ حدیث در مورد نیاز به وجود حجت الهی را نقل کرده است، ازجمله از امام کاظم(ع) نقل میکند که فرمود:
«إِنَّ اَللَّهَ لاَ يُخْلِي أَرْضَهُ مِنْ حُجَّةٍ طَرْفَةَ عَيْنٍ إِمَّا ظَاهِرٌ وَ إِمَّا بَاطِنٌ»[4]؛
«خداوند زمین را حتی به اندازه یک چشم به هم زدن از حجّت خدا خالی نمیکند که آن حجّت یا ظاهر است و یا پنهان.»
قرآن دربارهی امامت عامه و خاصه، دارای آیات متعددی است که تنها به ذکر دو آیه میپردازیم:
۱- «وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ»[5]، «برای هر گروه و جمعیّتی، راهنما و رهبری هست.»
۲- «وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٌ»[6]؛ «هیچ امّتی نیست که در میان آنها ترسانندهای از نتایج گناه نباشد.»
البته باید توجّه داشت که امام بر حق که جانشین پیامبر(ص) میشود، باید معصوم و دارای علم وسیع بوده و از صفات عالی همانند: سخاوت، عدالت، شجاعت، تدبیر و... برخوردار باشد که در جای خود تبیین شده است.
در مورد امامت خاصّه، ما معتقدیم که حضرت امام على(ع) با یازده فرزندش تا امام مهدی(عج) اوصیا و جانشینان پیامبر اسلام(ص) یکی پس از دیگری هستند و در این راستا دلایل بیشمار از جمله ماجرای غدیر و حدیث سفينه دلالت دارند. برای تبرّک، نظر شما را به یک حدیث جلب میکنیم:
عبدالله بن مسعود میگوید: ما از رسول خدا(ص) پرسیدیم: جانشینان شما بعد از شما چند نفر هستند؟ فرمود: «اثْنَا عَشَرَ كَعِدَّةِ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ»[7]؛ «آنها دوازده نفر به تعداد رؤسای بنی اسرائیل هستند.»
این حدیث از طرق مختلف، به طور متعدد نقل شده است.[8]
پس از این اشاره با نگاهی به صحیفه سجّادیّه، نظر شما را در این راستا، به چند نمونه جلب میکنیم:
۱- در بند ۱۲ از دعای چهل و هشتم میخوانیم:
«اللّهُمَّ وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَهْلِ التَّوْحِيدِ وَ الْإِيمَانِ بِكَ، وَ التَّصْدِيقِ بِرَسُولِكَ، وَ الْأَئِمّةِ الَّذِينَ حَتَمْتَ طَاعَتَهُمْ مِمَّنْ يَجْرِي ذَلِكَ بِهِ وَ عَلَى يَدَيْهِ...»؛
«خداوندا! مرا از یکتاپرستان و ایمانآورندگان به درگاهت و تصدیقکنندگان رسولت و امامانی که اطاعتشان را واجب دانستهای قرار ده. همان کسانی که توحید و ایمان، به وسیله آنها و به دستشان تحقق یابد و اجرا شود. ای پروردگار جهانیان دعایم را به اجابت برسان.»
شرح کوتاه در این عبارت و فراز به اصول سهگانه توحید و ایمان، تصديق رسول و تصدیق امامان(ع) اقرار شده، سپس مسئله وجوب و لزوم اطاعت امامان(ع) را مطرح کرده و آنها را با این صفت یاد نموده که توحید ناب و ایمان و رسالت به وسیله آنها تبيين و اجرا میشود و به دست با کفایت آنها، مفهوم خود را آشکار میسازد؛ بنابراین باید از آنان پیروی کرد، شيوه آنها را در اصول و فروع، الگو قرار داد و در اجرا و عینیّتبخشی به دستورهای آنها به ویژه در مسئله توحید و ایمان و رسالت، اقدام جدی کرد تا به پیروزی و سعادت همهجانبه دنیا و آخرت نائل شد.
۲- در بند ۲۴ از دعای ششم میخوانیم:
«... فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ الْأَنْجَبِينَ»؛
«پس بر محمّد و آل پاکیزه و نیک و فرزانه بزرگوار او رحمت و درود بفرست.»
شرح کوتاه مصداق روشن آل پاک پیامبر(ص) همان حضرت زهرا(س) و امامان دوازده گانهاند که به مقام عصمت رسیده و طبق آیه تطهير (احزاب - ۳۳) و شأن نزول این آیه و احادیث پیرامون آن، آنها از هرگونه پلیدی پاک بوده و دارای مقام عصمت هستند؛ و در این فراز، این برجستگان با چهار نشانه یاد شدهاند که عبارت است از: پاکیزگی، پاکی، نیک کرداری، نجابت و بزرگواری؛ و ما باید با این نشانهها امام بر حق و پیشوای راستین را بشناسیم و با چراغ این علائم در انتخاب رهبر عادل و آگاه و معصوم، سعی و تلاش کنیم تا در مسئله امامت به بیراههها نیفتیم و مدعیان دروغین را از راستین بشناسیم تا سراغ خلفای جور و طاغوتهایی که مدعی رهبری بودند نرویم و در خط سیر آنها حرکت نکنیم. وقتی که امام بر حق را شناختیم، همواره او را در ردیف پیامبر احترام کرده و درودهای خالصانه خود را به پیشگاه مقدّسش اهدا نماییم و در پرتو آن، ارتباط معنوی و نیک خود را با او برقرار سازیم و وظیفه مأموم بودن خود را به منصه ظهور رسانیم.
پینوشتها: [1] قبلا در بحث نبوّت، قاعده لطف را بیان کردیم.
[2] سفينة البحار، ج ۱، ص ۳۲.
[3] اصول کافی، ج ۱، ص ۱۷۸.
[4] همان، ج ۴۷، ص ۴۱.
[5] رعد، آیه ۸.
[6] فاطر، آیه ۲۲.
[7] مسند احمد، چاپ دار الصادق بيروت، ج ۱، ص 398.
[8] در این باره به احقاق الحق، فضائل الخمسة و منتخب الاثر مراجعه شود.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی