ملاحظه فرمودید حضرت مهدی(عج) میفرمایند؛ بین آنها و تو یک فرق است و آن اینکه آنها بنده تو و مخلوق تو هستند. همه امور ابتدا و انتهایش به دست توست و آنان بهعنوان نماینده تو با قدرتی که تو به آنها عنایت فرمودی همه کارهایی که تو انجام میدهی انجام میدهند. به دنبال این عبارت، عبارت دیگری درخشندگی دارد که کاملکننده مطلب بالاست و در این عبارت حضرت شش مقام را برای والیان امر بیان میفرماید.
«أَعْضَادٌ وَ أَشْهَادٌ وَ مُنَاةٌ وَ أَذْوَادٌ وَ حَفَظَةٌ وَ رُوَّادٌ»
ما به ترتیب این شش مقام را توضیح میدهیم:
اعضاد:
اولین مقام با واژه «اعضاد» یعنی بازوها معنای لغت «عضد» بازو و «اعضاد» بازوان است. ولی معنای کنایی آن یار و کمککار است. بدین ترتیب در این عبارت والیان امر به عنوان بازوهای خداوند یعنی ابزار و وسیله انجام کارهای الهی قرار گرفتهاند. ممکن است کسی بگوید خداوند نیاز به بازو و کمککار ندارد و ما اگر برای انجام کارهای الهی فردی را بهعنوان کمک قرار میدهیم این شرک است و ما بدینوسیله مشرک شدهایم.
در پاسخ میگوییم اولاً روش پروردگار آن است که کارهایی را که انجام میدهد مناسب با آن عالَم و آن ظرفی که این کار در آن انجام میشود ابزاری قرار میدهد. زیرا در عالم طبیعت وقتی میخواهد مثلاً نسل انسان زیاد شود قانونی قرار میدهد که زن و مرد باهم ازدواج کنند و از این طریق تولید نسل شود. البته در بعضی از موارد به جهات خاصی اراده فرموده که ابزار غیرمادی را بهکار گیرد. مانند ولادت حضرت عیسی (ع) که حضرت مریم (س) را با دم و نفس روحالقدس بدون همبستر شدن با مردی باردار کند و این استثنا است. و اما اینکه بگوییم خداوند نیاز به ابزار ندارد. یعنی ابزاری که دیگری در اختیارش قرار دهد بدین ترتیب ابزار را هم خودش میسازد و در موارد لازم بهکار میبرد. این معنی را میتوان از این آیه استفاده کرد که میفرماید:
«... مَا كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُدًا»[۱]
یعنی؛ «من گمراهان را بازو و کمک قرار نمیدهم.»
از این عبارت استفاده میکنیم که افراد صالح و شایسته را کمک قرار میدهند.
بنابراین توجه فرمایید:
اولاً خداوند در هر عالمی از عوالم مختلف، که موجوداتی را آفریده، ابزاری مناسب با آن عالم را میآفریند. ثانیاً ابزار را هم خودش آفریده و دیگری در آفرینش آن مؤثر نیست. و از این دعا استفاده میشود، آن ابزار و نیروهایی که خداوند آفریده، امامان معصوم (ع) هستند و ما این مضمون را از روایات دیگری هم میتوانیم استفاده کنیم که برای رعایت اختصار و جهات دیگری همچون در نظر گرفتن درجات ایمان و اعتقاد افراد از آن صرفنظر میکنیم.
اشهاد:
دومین مقامی که برای امامان(ع) بیان فرمودند مقام «اشهاد» است. اشهاد جمع «شاهد» است و منظور از شاهد آنکسی است که عمل و کاری در حضور او انجام میشود و او از نزدیک میبیند و مشاهده میکند. بدین ترتیب میفرماید امامان معصوم (ع) شاهد هستند.
اولاً باید توجه کرد، شاهد آنکسی است که کاری را از نزدیک با چشم میبیند، یا صدایی را با گوش میشنود. به تعبیر دیگر شهادت و شاهد بودن باید با ابزار دیدن و شنیدن باشد و حتی ازنظر فقهی کسی که میخواهد در دادگاه حاضر شود و بهعنوان شاهد، به جریانی شهادت دهد حتماً باید این شهادت او به استناد حس باشد. یعنی باید بگوید اینگونه دیدم یا اینگونه شنیدم. اگر چنین نباشد، شهادت بهدروغ است و این خود جرم است. امامان ما هم شاهد بر خلقت و آفرینش موجودات هستند و هم شاهد بر اعمال انسانها و موجودات دیگر، و این نکته هم از آیات قرآن بهخوبی استفاده میشود و هم از روایات و فرمایشات معصومین (ع). و ما چون بحث شاهد بودن آن عزیزان بر خلقت عالم بحث مفصلی است که از ظرفیت این جزوه بیرون است و اگر کسی از دوستان و بینندگان بخواهد ما بهطور خصوصی برای شخص او دلیلهای محکم و قاطع خود را بیان میکنیم. و در اینجا فقط شهادت امامان (ع) را بر اعمال پی میگیریم. به این معنی که معتقدیم هر امامی در زمان خود شاهد بر اعمال انسانهای آن زمان است و دقیقاً همه ریزهکاریهای اعمال ما را میبیند.
پیش از آنکه به دلیل بپردازیم باید توجه به کیفیت شهادت و دیدن آن عزیزان توجه کنیم شهادت امامان (ع) ما بر اعمال ما تنها به دیدن بعد فیزیکی اعمال نیست، زیرا گاهی کسی عملی را انجام میدهد و درواقع کار خوب و موافق با دستور شرع است و گاهی دیگری همان عمل را انجام میدهد و آن کار موافق با دستور شرع نیست. چون مثلاً نیّت (انسانها در عملشان مؤثر است) کسی به مستمندی کمک میکند برای اینکه گشایشی برای او به وجود آید و او از شر فقر و نادانی نجات یابد این کار بسیار خوب است، ولی گاهی کمک میکند تا نظر او را به خود جلب نماید و بعدها بتواند بهرههای سوء و نامناسب از او ببرد. این دو عمل هر دو ازنظر فیزیکی یکسان است ولی آنچه اولی را خوب و دومی را کار نامناسب و بد معرفی میکند، نیت و انگیزه انجام دهنده آن است. حالا اگر کسی بخواهد شهادت بدهد که این فرد کار خوبی را انجام داد یا کار بد، باید اشراف بر قلب آن فرد و نیت او داشته باشد. بدین ترتیب امام یعنی کسی که میخواهد شاهد بر اعمال ما باشد، باید درون ما را بخواند و نیت و انگیزه ما بر اعمال را ببیند. وقتی معنی شاهد بودن امام (ع) را بر اعمال خودمان توجه کردیم، حالا به سراغ دلیل آن میرویم. خداوند میفرماید:
«وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ»[۲]
«پیامبر بگو کارهای لازم و خیرات را انجام دهید که خداوند و پیامبرش و مؤمنین آن اعمال را میبیند.»
صاحب تفسیر مجمعالبیان در ذیل این آیه میفرماید: اصحاب ما نقل کردهاند که اعمال امت در هرروز دوشنبه و پنجشنبه بر پیامبر عرضه میشود و همچنین بر امامان عرضه میشود و آنان اعمال ما را میشناسند و آنان کسانی هستند که در این آیه شریفه از آنان به مؤمنین یادشده است.
بدین ترتیب خداوند میفرماید اعمال انسانها را خداوند و پیامبرش و امامان میبینند و شاهد هستند. جالب است که در زمان امام هشتم (ع) یکی از علما فرقههای دیگر سؤالاتی از حضرت داشت. ازجمله پرسید؛ چگونه میشود که شما از دلهای انسانها و آنچه در آن میگذرد باخبر هستید.
فرمودند: آیا این سخن پیامبر را شنیدهای که فرمود:
«اِتَّقُوا فِرَاسَةَ اَلْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ يَنْظُرُ بِنُورِ اَللَّهِ.»
«از زیرکی و فراست مؤمن برحذر باشید زیرا او بهوسیله نور خدا میبیند.»
آن دانشمند گفت: چرا شنیدم. سپس امام (ع) فرمودند: هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه (به خاطر ایمان) خداوند به او فراستی عنایت کرده که بهوسیله نور خدا نظر میافکند به مقدار ایمان و میزان بصیرت و علمش و خداوند متعال برای امامان (ع) از ما آنچه را که به تکتک مؤمنین داده همه را یکجا و دربست به آنان عنایت فرموده ....[۳]
بدین ترتیب شاهد بودن امامان بر اعمال ما روشن میشود و ما بدین مضمون روایات زیادی از امامان داریم که از مجموع آنها این حقیقت به دست میآید که امام در هر زمان اشراف کامل به اعمال تکتک انسانها دارد و حتی بهگونهای که امام صادق (ع) به یکی از یاران خود فرمودند: کل عالم هستی برای امام بهمنزله کف دست ماست؛ همانطوری که اگر انسان کف دست خود را مقابل دیدگانش قرار دهد و خوب دقت کند، هیچ نقطه مجهولی برای او باقی نمیماند. همچنین امام (ع) در یکلحظه میتوانند کل عالم هستی را بررسی نموده و تمام فعلوانفعالات گوناگون را مشاهده فرمایند.
مناة:
مقام سومی که در این دعا برای امام معرفی فرمودند، مقامی است که با واژه «مناة» بیان فرمودند. وقتی به کتاب لغت مراجعه کنیم میبینیم؛ مناة به معنی کیل و میزان است. بدین ترتیب معنای این کلمه در ارتباط با امامان اینگونه میشود که خداوند بهوسیله آنها اشیاء موجوده را اندازهگیری میکند و آنچه آنها نیاز دارند مقدارش را آنان تعیین میکنند و مرتبه و مقام موجودات به وسیله آنها تعیین میشود.
خداوند در قرآن میفرماید:
«وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ»[۴]
«کلیدهای غیب تنها در نزد اوست و جز او کسی آنها را نمیداند. او آنچه را که در خشکی و دریاست میداند. هیچ برگی از درختی نمیافتد مگر اینکه از آن آگاه است و نه هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و نه هیچ تر و خشکی وجود دارد جز اینکه در کتابی آشکار ثبت است.»
در احادیث ما فرمودهاند:
منظور از کتاب (مبین) حضرت علی(ع) است.
در اولین زیارت از زیارتهای حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در مفاتیحالجنان امام صادق(ع) میفرماید:
«إِرَادَةُ اَلرَّبِّ فِي مَقَادِيرِ أُمُورِهِ تُهْبَطُ إِلَيْكُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُيُوتِكُمْ»
«اراده پروردگار در میزانها و اندازههای امورش بهسوی شما میآید و از خانههای شما صادر میشود.»
یعنی کارها دست پروردگار است. او ابتدائاً آنچه لازمه حیات و زندگی موجودات است بهسوی شما (یعنی امامان) میفرستد و سپس اندازهگیری شده و تبیین یافته از خانههای شما بیرون میآید.
اذواد:
چهارمین مقامی که در این دعا امام(ع) برای امامان بیان فرموده با واژهی «اذواد» معرفی فرموده است.
اذواد جمع «ذائد» به معنی حامی و حمایتکننده. یعنی آن عزیزان کاملاً مراقب انسانها هستند. آنها که شایستهاند مانع میشوند از اینکه شری به آنها برسد و افراد ناشایست را مانع میشوند از بهرهبرداری از خیراتی که لیاقت آن را ندارند. این معنی با حدیثی از فرمایشات حضرت امیرالمؤمنین(ع) کاملاً روشن میشود. راوی میگوید به حضرت امیرالمؤمنین(ع) عرض کردم: (حوض) مخصوص پیامبر(ص) را بفرمایید در دنیاست یا در آخرت؟
فرمودند: «در دنیاست.»
پرسیدم: «فماذا ذائد؟»
یعنی؛ «مانع از نرسیدن آنها که باید برسند و رسیدن آنها که نباید برسند، چیست؟»
فرمود: «به دست من است. اولیا و دوستان من بر آن وارد میشوند و دشمنان من از رسیدن به آن جلوگیری میشوند.»[۵]
توجه فرمایید مطلب بدین گونه نیست که آن عزیزان هرکه را بخواهند برخوردار میسازد و هرکه را نخواهند محروم مینمایند، به میل و اراده خودشان. بلکه بدین گونه است که هرکس شایسته است و لیاقت برخورداری از آن را دارد، به دست آنها بهرهمند میشود، ولی آنها که با امامان دشمن هستند صلاحیت برخورداری را با دست خودشان ازدست دادهاند. ولی به وسیله امامان ، عدم شایستگی و صلاحیت آنها مشخص شده و محروم میشوند.
حفظة:
مقام پنجم از مقدماتی که از این دعا برای امامان بیان شده با واژه «حفظه» معرفی فرمودند.
حفظة جمع «حافظ» است؛ یعنی امامان حافظ اعمال و احوال بندگان هستند. وقتی اعمال انسانها بر آنها عرضه میشود، آنها حفظ میکنند تا روز قیامت تا که شهادت بدهند در پیشگاه پروردگار متعال این مطلب را خداوند متعال اینگونه بیان فرموده:
«كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ - هَذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُم بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ»[۶]
بهراستی هر امتّی بهسوی کتابش خوانده میشود و به آنها گفته میشود این کتاب ماست که بهحق با شما سخن میگوید. (و اعمال شما را بازگو میکند). ما آنچه را انجام دادید نوشتیم.
روشن است که این عمل یعنی حفظ اعمال بندگان که توسط والیان امر انجام میشود. آنها چون باید بر اساس آن شهادت بدهند باید آنها را حفظ کنند.
روّاد:
ششمین مقامی که امام مهدی(ع) برای والیان امر برشمردهاند، تحت واژه روّاد معرفی نمودهاند. روّاد جمع رائد است. و رائد کسی است که پیشاپیش جمع حرکت میکند تا راه را برای آنهایی که پشت سر او هستند هموار نموده و موانع را برطرف کند. بدین ترتیب مقام رائد بودن امام یعنی جلوتر از افراد جامعه حرکت میفرماید در تدبیر خلق و افراد جامعه را به دنبال خود میکشد (و همین معنی امام است). زمینه را برای پیشرفت افراد فراهم نموده تا هرکدام از افراد جامعه را به جایگاه اعمالش از سعادت و شقاوت برساند.
پینوشتها[۱] . سوره کهف؛ آیه 51
[۲] . سوره توبه؛ آیه 105
[۳] . شرح زیارت جامعه کبیره کربلائی ج 1 ص471
[۴] . سوره انعام؛ آیه 59
[۵] . شرح زیارت جامعه کبیره کربلائی ج 1 ص 247
[۶] . سوره جاثیه؛ آیات 28 و 29
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
علی ریختهگرزاده تهرانی