کد مطلب: ۲۷۰۶
تعداد بازدید: ۱۰۰۷
تاریخ انتشار : ۱۸ فروردين ۱۳۹۸ - ۲۳:۱۰
نماز از دیدگاه قرآن و عترت| ۱
در قرآن بیش از نود بار با واژه‌های گوناگون، از نماز سخن به میان آمده است، و این‌ همه تکرار و سفارش قرآن، بیانگر آن است که خداوند به نماز، ارزش خاصّی داده، و نماز در جایگاه رفیع و بلندی، در پیشگاه خدا قرار دارد.
در قرآن بیش از نود بار با واژه‌های گوناگون، از نماز سخن به میان آمده است، و این‌ همه تکرار و سفارش قرآن، بیانگر آن است که خداوند به نماز، ارزش خاصّی داده، و نماز در جایگاه رفیع و بلندی، در پیشگاه خدا قرار دارد.
در اینجا به ذکر «یازده عنوان» از قرآن، که هرکدام پیام خاصّی در مورد نماز دارند، پرداخته، و پس از ترجمه‌ی هر آیه یا آیات آن، به شرح کوتاه آن می‌پردازیم:
 
یک: اهمیّت و جایگاه رفیع نماز
1- در آیه 3 سوره‌ی بقره می‌خوانیم:
«الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ؛
(پرهیزکاران) آن‌ها هستند که به غیب (آنچه پنهان است) ایمان دارند،و نماز را برپا می‌دارند».
 
شرح کوتاه:
در این قسمت از آیه، خداوند به دو ویژگی نخستین،از ویژگی افراد پرهیزکار و پاک،تصریح کرده،و جالب اینکه در میان آن همه صفات و ویژگی‌های نیک،نماز را بعد از ایمان به غیب ذکر نموده است، بنابراین «نماز» پس از اصول و اعتقادات، نخستین برنامه عبادی و عملی است که مورد توجّه خدا است.
و در آیه 3 سوره‌ی انفال، به‌پاداری نماز به‌عنوان نخستین خصلت مؤمنین حقیقی و وارسته، ذکر شده است.
***
2- در آیه 71 سوره‌ی‌ توبه می‌خوانیم:
«وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بَعْضُهُمْ أوليَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ.
مردان و زنان با ایمان، یار و یاور همدیگرند، امربه‌معروف و نهی ‌از منکر می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند».
 
شرح کوتاه:
در آیه فوق، پس از عنوان کردن این اصل اساسی و کلّی در مورد همیاری افراد با ایمان به یکدیگر، و وحدت و هماهنگی آن‌ها، به شرح جزئیات پرداخته، پس از ذکر دو فریضه بزرگ الهی، یعنی امربه‌معروف و نهی‌ از منکر، آن‌ها را به‌عنوان «برپادارنده نماز» یاد می‌کند، و به‌این‌ترتیب، انسان‌های با ایمان را به اهمیّت اقامه نماز، متوجّه می‌سازد.
۳- در آیه ۳۱ سوره‌ی‌ مریم می‌خوانیم:
«وَ أَوْصانِي بِالصَّلاةِ وَ الزََّكاةِ مادُمْتُ حَيّاً؛
خداوند مرا مادام که زنده‌ام به نماز و زکات، توصیه نموده است».
 
شرح کوتاه:
آیه فوق، از زبان حضرت عیسی(ع) است، آنگاه ‌که در گهواره سخن گفت: نخست زندگی و نبوّت خود، سخن به میان آورد، و سپس گفت: «خداوند مرا وجود پر برکت قرار داد» آنگاه فرمود: «خداوند نماز و زکات را به من سفارش نمود».
در آیه فوق، نماز به‌ عنوان نخستین سفارش الهی به عیسی(ع) ذکر شده است. و این بیانگر ارزش فوق العاده‌ی نماز بر سایر نیکی‌ها است.
***
۴- در آیه ۴۰ سوره‌ی‌ی ابراهیم می‌خوانیم:
«رَبِّ إجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلَاةِ وَمِنْ ذُرِّیَّتِي ...؛
    خدایا مرا و فرزندان مرا از برپاکنندگان نماز قرار بده».
 
شرح کوتاه:
حضرت ابراهیم(ع)، قهرمان توحید، پس‌ از آنکه دارای دو پسر به نام اسماعیل و اسحاق شد. در مقام شکر و دعا و راز و نیاز برآمد، پس از شکرگزاری، نخستین دعایی که کرد این بود: «پروردگارا! من و نسل مرا از کسانی قرار بده که نماز را برپا دارند».
 
۵- در آیه ۳۷ سوره‌ی ابراهیم، از زبان ابراهیم(ع) می‌خوانیم:
«رَبَّنَا إنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ ...
پروردگارا! من بعضی از فرزندانم را در سرزمین بی‌آب‌ و علفی در کنار خانه‌ای که حرم تو است، ساکن ساختم تا نماز را بر پای دارند».
 
شرح کوتاه:
حوادث روزگار باعث شد که حضرت ابراهیم خلیل(ع) همسرش هاجر و فرزند خردسالش اسماعیل را از شام به مکّه ‌- که در آن زمان بیابان خشک و بی‌آب بود - آورد، و آن‌ها را در آنجا تنها و غریب گذاشت، و یگانه هدفی که برای چنین اقدام خطیری ذکر کرد، آن بود که آن‌ها در آن سرزمین، نماز را برپا دارند، و نماز خواندن را در آن دیار، تأسیس نمایند.
پیام این آیه، از زبان ابراهیم، قهرمان خداپرستی این است که نماز، پایه و اساس توحید است، خداپرستان به هر جا که می‌روند، باید نخستین هدفشان در برپائی و استقرار برنامه‌ی نماز، در صفحه روزگار، تدوین گردد.
 
۶- در آیه ۱۴ سوره‌ی طه می‌خوانیم:
«إنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إلَهَ إلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي.
 من الله هستم، معبودی جز من نیست، مرا پرستش کن و نماز را برای یاد من به پادار».
 
شرح کوتاه:
حضرت موسی(ع) هنگامی ‌که از مَدْیَن به ‌سوی مصر می‌آمد، در وادی مقدّس، از سوی خدا به او وحی شد، آتشی دید، به‌ سوی آن رفت. صدای خدا را در آن شنید که می‌گفت: «من الله هستم، معبودی جز من نیست و نماز را به یاد من به پادار».
به راستی جالب است که نخستین سخن خدا با پیامبر اولوالعزم خود مانند حضرت موسی(ع)  پس از توحید، «اقامه نماز» است، و این تعبیر، از اوج ارزش نماز حکایت می‌کند.
در این آیه از هدف و فلسفه‌ی اصلی و اساسی نماز که همان یاد خدا است، نیز سخن به میان آمده است.
***
۷- در آیه ۳۲ سوره‌ی طه می‌خوانیم، خداوند به رسولش، پیامبر اسلام(ص) می‌فرماید:
«وَ أُمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَوةِ وَ إصْطَبِرْ عَلَيْهَا.
و خانواده خود را به نماز، فرمان بده، و خود نیز بر انجام آن شکیبا و پراستقامت باش».
 
شرح کوتاه:
در این آیه، پیامبر اسلام(ص)، علاوه ‌بر اینکه از سوی خدا مأمور است تا افراد خانواده‌اش را به انجام نماز، دستور دهد، مأمور است در انجام نماز کمال استقامت را داشته باشد، و با جدیّت و استقامت و حوصله، این دستور الهی را بجا آورد.
این تعبیر بیانگر اهمیّت بسیار نماز است به حدّی که پیامبر اسلام(ص) موظف است، آن را با استقامت و جدیّت انجام دهد.
بر همین اساس، رسول اکرم(ص) به نماز اهمیّت شایانی می‌داد و در وهله‌ی اول بستگانش را به آن امر می‌کرد، و عملاً حتّی در سخت‌ترین شرائط، آن را بجا می‌آورد، به عنوان نمونه:
 
۱- توجّه آغازگران اسلام، به نماز
 عفیف کِنْدی می‌گوید:
در آغاز بعثت، برای خرید لباس و عطر به مکّه سفر کردم و نزد عبّاس (عموی پیامبر(ص)، که کالا می‌فروخت، رفتم و کنارش بودم و به کعبه نگاه می‌کردم، در حالی‌ که اول ظهر فرا رسیده بود و هوا بسیار گرم بود. ناگهان دیدم جوانی آمد و به آسمان نگاه کرد، سپس روبروی کعبه ایستاد و مشغول نماز شد همان‌دم دیدم نوجوانی آمد و به آسمان نگریست و سپس در طرف راست او ایستاد. پس از چند لحظه، بانویی آمد و پشت سر آن دو نفر، به نماز ایستادند، دیدم آن جوان به رکوع، سپس به سجده رفت، و آن نوجوان و زن نیز رکوع و سجده بجا آوردند.
 به عبّاس گفتم: چیز عجیب و مهمّی می‌بینم.
گفت: آری امر عظیمی است، آیا می‌دانی، این جوان و آن نوجوان، و آن زن کیستند؟ گفتم: نه. گفت: «آن جوان، محمّد بن عبدالله(ص) است، و این نوجوان، علی(ع) است، و آن زن، خدیجه(س) می‌باشد، پسر برادرم محمّد(ص) می‌گوید: خداوند ما را به این روش (برپاداشتن نماز) فرمان داده است، سوگند به خدا، در همه‌ی روی زمین، غیر از این سه نفر را، در دین (اسلام) نیافته‌ام».[1]
 
۲- تأكید پیامبر(ص) در مورد شرکت در جماعت صبح
رسول اکرم(ص) آن‌چنان به نماز اهمیّت می‌داد و بستگان و مسلمانان را به سوی نماز فرا می‌خواند که به ‌مجرد فرا رسیدن وقت نماز، به بلال حبشی (مؤذن) می‌فرمود: «أَرِحْنَا يَا بِلاَلُ؛ ای بلال ما را راحت کن، و خاطر ما را شاد نما».
آری! رسول خدا(ص) در اضطراب و هیجان بود تا وقت نماز فرا رسد، و به ‌سوی خدا رو آورد، و چشم و دلش را با ادای نماز، روشن سازد که خود فرمود: «وَ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلاَةِ. و نور چشمم در نماز است»، یکی از همسرانش می‌گوید: ما با رسول خدا(ص) گفتگو می‌کردیم، چون وقت نماز فرا می‌رسید، آن‌چنان چهره‌اش دگرگون می‌شد که گوئی ما را نمی‌شناخت و ما نیز، او را نمی‌شناسیم، آری! آن حضرت این‌گونه در یاد نماز بود.[2]
 
۳- نماز علی(ع) در جبهه‌ی درگیری
امام علی(ع) نخستین شاگرد مکتب پیامبر اسلام(ص) در جبهه‌ی جنگ صفّین همراه یارانش با سپاه معاویه می‌جنگید، ابن عبّاس می‌گوید: در شدّت درگیری جنگ، ناگاه نگاه کردم دیدم امام علی(ع) به آسمان می‌نگرد، عرض کردم: «ای امیرمؤمنان! چرا به آسمان می‌نگری؟».
فرمود: «می‌خواهم ببینم آیا ظهر شده تا نماز بخوانیم؟».
گفتم: «با این درگیری شدید، آیا در جستجوی وقت نماز هستی؟» فرمود:
«عَلَى مَا نُقَاتِلُهُمْ إنَّمَا نُقَاتِلُهُمْ عَلَى الصَّلاَةِ.
ما برای چه می‌جنگیم؟ همانا ما با آن‌ها برای بپاداری نماز می‌جنگیم».
ابن عبّاس می‌گوید: امام علی(ع) هرگز نماز شب را ترک نکرد حتّی در «لَیْلَةُ الْهَریر» (یعنی در شب‌های سرد و سخت درگیری با سپاه معاویه که بسیار دشوار بود و تلفات بسیار داشت).
و از تعلیمات پیامبر(ص) به علی(ع) در ضمن چهل حدیث، این بود که: نماز را با وضوی کامل، بپادار و آن را از وقتش تأخیر نینداز، «فَإنَّ فِي تَأْخِيرِهَا مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ غَضَبُ اللَّهُ: زیرا تأخير نماز بدون عذر، موجب خشم الهی است».[3]
 
دو: انجام نماز در کمال نشاط و قوّت اراده
در آیه ۴۳ سوره‌ی نساء می‌خوانیم:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ ...
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، در حالی که مست هستید به نماز نزدیک نشوید، تا بدانید چه می‌گویید».
 
شرح کوتاه:
این آیه بیانگر آن است که انسان باید در کمال هشیاری و نشاط، دور از هرگونه بی‌حوصلگی و خستگی و کوفتگی، نماز بخواند، تا آنچه در نماز می‌گوید بفهمد، و به آن آگاه باشد.
بنابراین نباید در حال مستی و سستی و چرت و غفلت نماز خواند، و از جمله‌ی «تا بدانید چه می‌گویید» فهمیده می‌شود که نماز خواندن در هر حالی که انسان از هشیاری کامل برخوردار نیست ممنوع است، خواه حالت مستی باشد، یا باقیمانده‌ی حالت خواب. بنابراین یک مؤمن حقیقی نماز را از روی هوشیاری و نشاط و توجّه کامل می‌خواند، نه از روی بی‌حالی و کسالت، از این ‌رو در آیه ۱۴۲ سوره‌ی نساء در ضمن اشاره به نشانه‌های منافقان، می‌فرماید:
«وَإذَا قَامُوا إلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى.
منافقان، هنگامی‌که به نماز برخیزند، از روی کسالت و بی‌حالی برخیزند».
چنانکه این معنی در آیه ۵۴ سوره‌ی توبه نیز آمده است، آنجا که در وصف منافقان می‌فرماید:
«وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إلَّا وَهُمْ كُسَالَى.
منافقان، نماز نمی‌خوانند مگر با کسالت و بی‌حالی».
بنابراین، باید نمازهای منافق‌گرانه را از نمازهای مؤمنان راستین باز‌شناخت، و یکی از فرق‌های منافق و مؤمن را، از نماز خواندن آن‌ها دریافت.
 
پی‌نوشت‌ها
 [1] خصائص نسائی، ص ۳-  تاریخ طبری، ج ۲ ص 56.
[2] أسرار الصّلاة، شهید ثانی، ص ۱۱۲.
[3] سفينة البحار، ج ۲، ص 44.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمّد محمّدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: