ارزش شهادت در راه خدا
مقام شهادت، ارجمندترین مقامی است که خداوند به مجاهدان سعادتمند و موفق، هدیه میکند؛ مقامی که انسان را در اوج فضای ملکوت، به عالیترین درجات كمال میرساند و در جایگاه رفیع و برتر مقام قرب الهی قرار میدهد و این یکی از آثار والای جهاد است. چنان که در فراز قبل خواندیم، امام سجّاد(ع)برای کسانی که نیّت پاک برای جهاد دارند، ولی بر اثر عذرهایی توفیق نمییابند، چنین دعا میکند که خداوند آنان را در صف شهیدان و صالحان قرار دهد. باز به عنوان نمونه:
1- در بند ۳۰ از دعای اول، امام(ع) چنین آرزو و سپاسگزاری میکند:
«حَمْداً نَسْعَدُ بِهِ فِي السُّعَدَاءِ مِنْ أَوْلِيَائِهِ، وَ نَصِيرُ بِهِ فِي نَظْمِ الشُّهَدَاءِ بِسُيُوفِ أَعْدَائِهِ؛
حمد و سپاس کنم خداوند را آنگونه حمدی که ما را از سعادتمندان از اولیائش قرار دهد و در پرتو آن ما را در صف آن شهیدانی که با شمشیرهایشان با دشمنان خدا جنگیدهاند و به شهادت رسیدهاند درآورد.»
٢- و در بند ۱۵ از دعای بیست و هفتم میخوانیم که امام سجّاد(ع) در شأن مجاهدان و مرزداران چنین دعا میکند:
«فَإِنْ خَتَمْتَ لَهُ بِالسّعَادَةِ، وَ قَضَيْتَ لَهُ بِالشَّهَادَةِ فَبَعْدَ أَنْ يَجْتَاحَ عَدُوِّكَ بِالْقَتْلِ ...؛
و اگر زندگی مجاهد مرزدار را به سعادت پایان بردی و مقام شهادت را نصیبش کردی، این مقام را پس از نابودی دشمن و به اسارت گرفتن زبونانه او و پس از امنیت مرزها و فراری دادن دشمن قرار بده.»
شرح کوتاه
از این فرازها چند درس میآموزیم:
1- مقام شهادت عالیترین مقامی است که امام معصوم(ع) آن را به عنوان عالیترین پاداش، برای مجاهدان راه خدا، از درگاه الهی درخواست کرده است.
۲- امام(ع) از درگاه خدا درجه بسیار عالی حمد و سپاسی را میطلبد که در پرتو آن او را در شمار سعادتمندان اولیای الهی در صف رزمندگان شهید قرار دهد.
3- امام(ع) میآموزد که شهادت باید هدفمند و نتیجهبخش باشد. عالیترین درجهی شهادت آن است که پس از شکست دشمن و نگهبانی و حفظ مرزها، به دست گرفتن سرنوشت منطقه جهاد تحقق یابد. خداوند چنین شهادتی را نصيب مجاهدان مرزدار کند که پس از وصول به هدف، به لقاءالله برسند، نه در راه شکست و در نیمهراه.
۴- جهاد به قدری مهم است که نیّت آن گرچه موفق به جهاد نشود، موجب پاداش عظیم میباشد.
جهاد پیامبر(ص) و نتیجه آن
یکی از بخشهای مهم زندگی پیامبر(ص) غزوهها و جهادهای پیامبر(ص) است که باید الگوی مسلمانان در دفاع از حریم اسلام شود. در این راستا به گفتار زیر توجّه کنید: در بند ۲۰ تا ۲۲ از دعای دوم صحیفه میخوانیم:
« ... فَغَزَاهُمْ فِي عُقْرِ دِيَارِهِمْ - وَ هَجَمَ عَلَيْهِمْ فِي بُحْبُوحَةِ قَرَارِهِمْ - حَتّى ظَهَرَ أَمْرُكَ، وَ عَلَتْ كَلِمَتُكَ؛
پیامبر(ص) در درون پایگاههای دشمنان با آنها نبرد کرد و در متن قرارگاه آنها به آنان یورش برد تا آنکه (در پرتو جهاد او) فرمان حضرتت آشکار گردید.»
شرح کوتاه
در این فراز، امام سجّاد(ع) از مبارزات، جهاد پیامبر(ص) و همّت و تلاش خستگیناپذیر او در نبرد با مشرکان و نتایج درخشان او یاد کرده و آن را ستوده، سپس عرض میکند: «خدایا! به خاطر رنجهایی که پیامبر(ص) در نبرد با دشمنان، برای رضای تو کشید، او را به عالیترین درجات از بهشتت برسان و مقامش را در والاترین جایگاههای ملکوتی قرار بده.» آری! مسئله جهاد و دفاع، از مسائل مهم اسلامی است که حتماً باید در سرلوحه دستورهای اسلام، همواره بدرخشد.
اهمیّت امر به معروف و نهی از منکر
اشاره
از احکام سرنوشتساز اسلام که بسیار اهمیّت دارد، دو فریضه مهم امر به معروف و نهی از منکر است. در قرآن آیات متعددی در وجوب و لزوم امر به معروف و نهی از منکر آمده از جمله میفرماید:
«وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ[1]؛
مردان و زنان با ایمان ولی (و یار و یاور) یکدیگرند، امر به معروف و نهی از منکر میکنند.»
و در اهمیّت این دو فریضه همین بس که امیرمؤمنان على(ع) میفرماید: «گروهی از مردم با دست و زبان و قلب نهی از منکر میکنند؛ اینها همه خصلتهای نیک را در خود جمع کردهاند و گروهی با زبان و قلب نهی از منکر میکنند، نه با دست (عمل)؛ اینها به دو خصلت نیک تمسّک جسته و یکی از آن را رها کردهاند؛ و گروهی تنها با قلب نهی از منکر میکنند؛ اینها دو خصلت نیک را ترک نموده و یک خصلت نیک را دارا هستند و گروهی هر سه را ترک نمودهاند، اینها در حقیقت مردگان زنده نما هستند.
«وَ مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنْ اَلْمُنْكَرِ إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ[2]؛
تمام اعمال نیک، حتى جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر همچون قطرهای (موج کوچکی با فوت دهان) در برابر دریای پهناور است.»
امر به معروف یعنی مردم را به کارهای نیک دعوت کردن و نهی از منکر یعنی مردم را از کارهای بد بازداشتن که با داشتن چهار شرط، واجب میشود:
۱. دانستن نیکیها و بدیها. ۲- اصرار گنهکار بر گناه. ۳- احتمال تأثير. ۴- (در امور عادی) موجب ضرر جانی یا مالی به انجام دهنده یا سایر مؤمنان نشود.
با این اشاره به صحیفه سجّادیّه نظری میکنیم و به این دو فریضه مهم از نظر امام سجّاد(ع) گوش جان میدهیم:
۱- در بند ۱۵ از دعای پنجم پس از ذکر صلوات چنین میخوانیم:
«وَ اجْعَلْنَا مِنْ دُعَاتِكَ الدّاعِينَ إِلَيْكَ، وَ هُدَاتِكَ الدّالِّينَ عَلَيْكَ، وَ مِنْ خَاصَّتِكَ الْخَاصِّينَ لَدَيْكَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ؛
خداوندا! ما را در صف دعوتکنندگان مردم به سوی پیشگاهت و هدایتگران و راهنمایان به طرف بارگاهت و از شیفتگان خاص از میان خاصان درگاهت قرار بده، ای کسی که مهربانترین مهربانان هستی.»
شرح کوتاه
در این عبارت، امام(ع) از درگاه خدا میخواهد و به ما میآموزد که چنین بخواهیم تا با امر به معروف و نهی از منکر،
مردم را به سوی خدا فراخوانیم و با راهنماییها و هدایتهای محکم و روشن، انسانها را به سوی حق که در پیشگاه خداوند متعال است راهنمایی کنیم.
مصداق روشن مسئله دعوت، فراخوانی و هدایت، در دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر متجلّی میشود. مسئله هدایت به قدری ارزشمند است که پیامبر اعظم(ص) هنگامی که حضرت على(ع) را برای دعوت مردم یمن به سوی اسلام، رهسپار یمن نمود، در بدرقه به على(ع) فرمود: «ای علی! با هیچ کس جنگ نکن مگر اینکه قبلاً او را دعوت به اسلام کن، سوگند به خدا اگر خداوند یک نفر را به وسیله راهنمایی تو هدایت کند، برای تو بهتر است از آنچه خورشید بر آن میتابد و غروب میکند.»[3]
بنابراین نتیجه امر به معروف و نهی از منکر که هدایت گمراهان است، دارای چنین پاداش عظیمی خواهد شد و مقدّمه آن است که هدایتکننده از افراد ویژه درگاه الهی گردد.
۲- در بند ۱۸ از دعای بیستم میخوانیم:
«وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَهْلِ السِّدَادِ، وَ مِنْ أَدِلَّةِ الرَّشَادِ، وَ مِنْ صَالِحِ الْعِبَادِ؛
خدایا! مرا از درستکاران و هدایتگران به سوی سعادت و از بندگان شایستهات قرار بده.»
شرح کوتاه
امام(ع) در این فراز به ما میآموزد که از درگاه خدا بخواهیم که از راهنمایان و هدایت پیشگان باشیم و با امر به معروف و نهی از منکر و شیوههای صحیح هدایتگری، گمراهان را به سوی حق فراخوانیم، علاوه بر اینکه خود در راه درست و صحیح گام برداشته، در صف بندگان صالح خدا قرار گیریم. گویی درستکاری و بنده شایسته بودن مشروط به آن است که در فکر و عمل، با همّت خستگیناپذیر، نسبت به گمراهیهای مردم نهتنها بیتفاوت نباشیم، بلکه اقدام جدّی نموده، آنها را راهنمایی کرده، از منجلاب تباهیها نجات بخشیم و به باغستان نیکیها روانه نماییم.
۳- در بند ۲ از دعای بیست و پنجم و در مورد وظیفه انسان نسبت به فرزندان مطالبی آمده از جمله به خدا عرض میکند:
«وَ أَصِحَّ لِي أَبْدَانَهُمْ وَ أَدْيَانَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُمْ؛
خدایا بدنهایشان و دین و اخلاقشان را برایم به سلامت بدار.»
شرح کوتاه
این عبارت بیانگر آن است که مسئله سلامتی ظاهر و باطن فرزندان و دین و اخلاق آنها حتماً باید مورد توجّه پدر قرار گیرد و به هدایتهای پدر و امر به معروف و نهی از منکر او نسبت به فرزندان نیز همچون سایر مردم، اقدام جدّی به عمل آید. تنها به سلامتی بدن آنها (که معمولاً به این جهت توجّه کامل میشود) اکتفا نشود، بلکه سلامت دین و اخلاق فرزندان نیز مورد توجّه دقیق قرار گیرد و چنین کاری جز در پرتو دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر و راهنماییهای خردمندانه و مهرانگیز میسّر نیست؛ و باید در این راستا از درگاه الهی طلب یاری نمود و از ذات پاکش خواست که به انسان چنین توفیق بزرگی را عنایت فرماید.
۴- در بند ۱۸ از دعای ششم پس از ذکر صلوات آمده:
«وَ وَفِّقْنَا فِي يَوْمِنَا هَذَا وَ لَيْلَتِنَا هَذِهِ وَ فِي جَمِيعِ أَيّامِنَا لِاسْتِعْمَالِ الْخَيْرِ، وَ هِجْرَانِ الشَّرِّ ... وَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ، وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ؛
خدایا! در این روز و شب و در همه روزهایمان، ما را برای انجام کارهای نیک و پرهیز از کارهای زشت؛ و امر به معروف و نهی از منکر، موفق بدار »
شرح کوتاه
در این فراز، امام(ع) به ما میآموزد که مسئله جذب ارزشها، دوری از ضدّ ارزشها و هدایت با امر به معروف و نهی از منکر، باید شیوه همیشگی ما در همه اوقات باشد، بیوقفه به این کارها ادامه دهیم و هر لحظه از خدا درخواست توفیق و فراهم شدن اسباب کار برای این امور و مسئله مهم امر به معروف و نهی از منکر کنیم و هرگز این دو فریضه را از یاد نبریم، نسبت به آنها بیتفاوت نباشیم و در پرتو این دو چراغ نورانی، گمراهان را از تاریکیها و گمشدگان را از بیراههها نجات داده و به سرمنزل مقصود برسانیم.
پینوشتها
[1] توبه، آیه ۷۱.
[2] نهجالبلاغه، حکمت ۳۷۴.
[3] بحار، ج ۲۱، ص ۳۶۱.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی