سخنم را با نیایش به درگاهت و رازسرایی در پیشگاهت آغاز میكنم.
این ملّت شیعه كه مظلومترین مظلومان جهان امروز است و همه دژخیمان درّنده او را به زیر لگد گرفتهاند.
همه چشمان ازرقی كینهبار به او دوخته شده و همه دلهای مادهپرستان از دشمنی او لبریز است.
همه اسلحههای مرگبار او را هدف گرفتهاند، و همه نیروهای قلدران برای نابودی وی بسیج شدهاند، همه مشتهای گره شده بر مغز او فرود میآید، و همه پنگالهای خونآشام به خون او رنگین است، همه چنگالهای عفریتان حلق او را میفشرد، و همه دشنههای جلّادان زبان او را میبُرَد.
آیا جز نام علی(ع) و نام حسین(ع) از نظر دنیای كفر و مادهپرستی جرم دیگری دارد؟
بارالها!
آیا برای هیچ گاه این محرومیّتها پایانی ندارد؟ و برای هیچ وقت در این جهان دریای رحم تو خدای جبّار به جوشش نمیآید؟ و برای هیچ زمان ستمدیدگان محروم نباید با نیروی غیبی تو امداد شوند؟
مناجاتم به اینجا كه رسید:
از عمق جانم و از كانون فطرتم ندای الهامآمیزی بلند شد:
آری.
آن هنگام كه این ملّت محروم ریشههای ناتوانی و عقب افتادگی اجتماعی خود را درك كند، درد خود را احساس نماید، عامل آن را بشناسد و با تمام همّت برای درمان بكوشد كدام درد؟ كدام انحطاط؟ كدام ضعف؟
همان درد و ضعفی كه عامل آن زهر است.
زهری كه دستهای جائرانه و بیرحمانه عامل استعمار از دو قرن گذشته جرعه جرعه به حلقوم اجتماعی ما ریختند، و جسم ملّت و روح ملّت ما را مسموم نمودند. آن زهرآشامیهای پدران غافل و نیاكان بیخبر ما بود كه این همه بیماری و درد و ناتوانی برای ما فرزندان محروم به بار آورد.
آخر مگر از اول آنها، از ما چه میخواستند كه امروز ما را اینگونه سیه بخت و نكبتزده ساختند!
چه خوب است نسل نو شیعه به این نكته خوب توجّه كند:
دو پرسش:
1. چرا از روز اول استعمار غرب به سوی ما دست دراز كرد؟ آیا جز ربودن ثروت ما و دستبرد به منابع طبیعی ما هدف دیگری داشت؟
2. هماكنون چرا قلدران استعمارگر دنیا از همه طرف (هم شرق و هم غرب) تنها شیعه را هدف گرفته و فقط این مكتب و پیروان مظلومش را میكوبند؟
پاسخ اول: معمولاً هنگامی كه در بین نسل روشن ما، پرسش اول به میان میآید، آنها كشورهای اسلامی و شیعهنشین و ممالك خاورمیانه را در ردیف كشورهای آفریقایی درآورده و از نظر فلسفه استعمار برای همه یك حساب باز میكنند:
و آن اینكه استعمارگران در مقام استعمار این ملل و ممالك، جز چپاول ثروتها و منابع طبیعی و به بیگاری كشاندن افراد و یا ایجاد بازار سیاه برای تولیدات خودشان هدف دیگری ندارند. این نكته نسبت به همه مستعمرات صحیح و قابل قبول است، و كشورهای اسلامی و شیعهنشین هم مشمول این جهت میباشند؛ ولی درخصوص ملّت شیعه كه از روز اول استعمارگران درصدد تسلّط بر این جمعیّت و نابود كردن افكار و عقاید مذهبی آنها برآمدهاند، جهت دومی هم وجود دارد.
و آن اینكه در بین ادیان و مكاتب و مذاهب دنیا، یگانه مكتب و مذهبی كه حس آزادیخواهی و عدلطلبی مردم را با یك ایدئولوژی مذهبی و آسمانی در مزاج فكر آنها ممزوج میكند و آن را به صورت یك نیروی محرّك تخلّفناپذیر درمیآورد، فقط مكتب شیعه است كه بنیان و اساسش بر یك اصل استوار است، و آن اینكه تو بشر باید سر در اطاعت موجودی درآوری كه دستگاه خلقت خدا او را برای رهبری تو ساخته و در جهات ذاتیش بر تو امتیاز دارد و غیر از او نباید عنصر و نیروی دیگری زمام تو را به دست بگیرد. مكتبی كه بر این اصل استوار است برای استعمار دو زیان دارد:
1. اینكه وجود این مكتب موجب میشود كه برای هیچگاه نیروهای استعماری نتوانند بر پیروانش مسلّط شوند و بر هستی و ثروت و موجودیّت آنها دست پیدا كنند.
2. اینكه چون این مكتب مورد كشش همه انسانهای دنیا است، اگر جلوی او را باز بگذارند در اندك زمانی در همه ملّتها سرایت میكند و با این كیفیّت، ریشه استعمار آنان كنده میشود.
پاسخ دوم: از پاسخ پرسش اول دانسته شد با این خصوصیّتی كه از مكتب شیعه به عرض رسید، اگر شیعه و معارف و رهبران مكتبی آن در دنیا آزاد باشند، در فاصله كوتاهی دنیا در پرتو این مكتب قرار میگیرد و ملّتهای جهان بهویژه محرومها و استعمار شدهها همه آزادیخواه و عدالتطلب ساخته میشوند.
شاهد بر این حقیقت، گزارشها و یادداشتهایی است كه یك جاسوس انگلیسی به نام مستر همفر (Humpher) كه در دو قرن گذشته در كشورهای اسلامی از طرف وزارت مستعمرات بریتانیا مأموریت داشته، در زمره خاطرات خود نوشته است و یك مجله فرانسوی توانسته این خاطرات را به دست بیاورد و پارهای از آنها را منتشر سازد، و یكی از دانشمندان روشنفكر لبنان كه از معرّفی خویش خودداری نموده این گزارشها را به زبان عربی ترجمه كرده است.
نسخه عربی آن كه به دست بنده رسید، جهت توجّه و هشداری به دوستان جوان آن را به فارسی ترجمه نمودم؛ از ترجمه این كتاب دو مقصود داشتم:
1. توجّه نسل امروز به بذرهایی كه ایادی مرموز استعمار غرب از دو قرن گذشته برای بیچاره ساختن ملّتهای مسلمان كشت كرده و امروز میوه تلخ و كُشنده آن نصیب ما تیرهبختان شده است.
2. به پیروی از این برنامههای كوبنده ریشهدار استعمار، امروز درصدد برآمده كه از نقشههای شوم گذشته بهرهبرداری كند، و این برنامه مهم اخیر خود (نابود كردن شیعه و تشیّع) را با تعقیب تشكیلات گذشته اجرا كند. لذا اخیراً عوامل جاسوسی در كشور ما دست به فعالیّت تازهای زدهاند و جوانان خام و نپختهی ما را از اطراف و اكناف میدزدند و با وعده و نوید آنها را گول میزنند، از دانشگاههایی كه در بعضی از كشورهای اسلامی پایگاه آموزش وهابیّت است و به وسیله عوامل استعمار آمریكا و انگلیس اداره میشود برای آنها بورس تحصیلی گرفته، برای مدّتی آنها را به عنوان تحصیل آنجا اعزام میكنند، و در آن مكان فاسد، مغزشان را از اراجیف وهابیّت پر كرده به صورت ارمغان تازه وارد این مملكت میسازند.
از طرف دیگر اخیراً كتابهایی از طرف همین عوامل استعماری بر ردّ شیعه منتشر میشود، و آنها را به زبان فارسی ترجمه میكنند، به شیعیان و ایرانیهایی كه با قلبی مالامال از صفا و عشق به زیارت كعبه و حرم پیغمبر(ص) و ائمه بقیع به آن كشور مسافرت می كنند از این كتابها به آنها میدهند، در حالی که در آن ورق پارهها از هرگونه اهانت و گستاخی به ائمه اطهار و بزرگان محدّثین و علماء شیعه خودداری نشده و عموم مقدّسات شیعه را به باد اهانت و تكفیر گرفتهاند.
برای اینكه عموم شیعیان بهویژه نسل جوان این مكتب از بنیان این مرام خرافی مطّلع گردند، اعترافات این جاسوس انگلیسی كه خود پدیدارسازنده آیین وهابیّت است در اختیار عزیزان قرار میگیرد.
خودآزمایی:
تهران ـ سید احمد علم الهدی
رمضان 1398
***
کتاب: وهابیّت ایده استعمار
یادداشتهای یك جاسوس انگلیسی به نام مستر همفر
ترجمه: سید احمد علمالهدی
ناشر: دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت