کد مطلب: ۲۸۸۸
تعداد بازدید: ۶۶۳
تاریخ انتشار : ۰۳ تير ۱۳۹۸ - ۰۰:۲۶
معارف دین| ۳
احکام عقل را اسلام تأیید می‌نماید و بنابر قاعده «الواجباتُ الشَّرعیَّة، اَلطاف فِی الوَاجِباتِ العَقلیَّة» اسلام، احکام عقل را به ‌صورت الزام (وجوب یا حرمت) یا استحباب و کراهت تشریع نموده است
بررسی موضوع از دید مصادر اسلامی:
آنچه تا اینجا بررسی کردیم از نظر مستقیم عقل بود؛ اینک از نظر شرع بررسی می‌نماییم:
قبلاً باید معلوم باشد غرض از این که می‌گوییم موضوعی را از راه اسلام بررسی کنیم، این نیست که شرع را در برابر عقل قرار دهیم و بخواهیم با شرع، عقل را ردّ کنیم؛ چون این دو راهنما با هم مخالفت و معارضه ندارند. احکام عقل را اسلام تأیید می‌نماید و بنابر قاعده «الواجباتُ الشَّرعیَّة، اَلطاف فِی الوَاجِباتِ العَقلیَّة» اسلام، احکام عقل را به ‌صورت الزام (وجوب یا حرمت) یا استحباب و کراهت تشریع نموده است و در بسیاری از نواحی که عقل، شرع را راهنمای مستقل می‌داند راه کشف حقایق، شرع است؛ از این ‌جهت در این موارد، عقل به شرع رجوع می‌نماید و از روشنایی هدایت آن استفاده کرده و قانع می‌شود.
در این موضوع، آیات قرآن مجید و احادیث نیز عقل را در آنچه درک می‌کند، تأیید می‌نمایند و نیز عقل را در آنچه مستقلّاً از درک آن عاجز است، راهنمایی می‌نمایند.
راجع به این که خلقت، بیهوده و بی‌هدف و بازی نیست، آیات متعددی در قرآن مجید آمده است؛ از آن جمله:
وَ مَا خَلقنَا السَّماء وَ الأرض وَ مَا بَینَهُما بَاطِلاً ذلِکَ ظَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا [1]: آسمان و زمین و آنچه را در بین آن‌ها است به باطل نیافریدیم؛ این [که جهان بر باطل آفریده شده باشد] گمان آن ‌کسانی است که کافر گردیدند.
وَ مَا خَلقنَا السَّماوَات وَ الأرض وَ مَا بَینَهُما لاعِبِینَ [2]: آسمان‌ها و زمین و آنچه را در آن‌ها است؛ به بازیچه نیافریدیم.
وَ مَا خَلقنَا السَّماوَات وَ الأرض وَ مَا بَینَهُما إلَّا بِالحَقِّ [3]: نیافریدم آسمان‌ها و زمین و آنچه در میان آن‌هاست را مگر به ‌حق.
أفَحَسِبتُم أنَّمَا خَلَقنَاکُم عَبَثاً [4]: آیا گمان کردید که ما شما را بیهوده آفریدیم؟!
از جمله آیاتی که صراحت دارد بر این که آفرینش بیهوده و باطل نیست و خردمندان بر بیهوده نبودن آفرینش گواهی می‌دهند، این دو آیه است:
إنَّ فِی خَلقِ السَّماواتِ وَ الأرضِ وَ اختِلافِ اللَّیلِ وَ النَّهارِ لَآیاتٍ لِاُولِی الألبَاب الَّذِینَ یَذکُرونَ اللهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلَی جُنُوبِهِم وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلقِ السَّمَاواتِ وَ الأرضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْت هَذَا بَاطِلاً سُبحانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ [5]:
به تحقیق در آفرینش آسمان‌ها و زمین و گردش شب و روز، هر آینه نشانه‌هایی برای خردمندان است؛ آنان‌ که خدا را یاد می‌کنند در حالی‌ که ایستاده و نشسته و بر پهلو خوابیده‌اند و تفکّر در خلق آسمان‌ها و زمین می‌نمایند، [و می‌گویند:] پروردگارا! این را باطل نیافریدی؛ منزّهی تو؛ پس ما را از عذاب آتش نگاه‌دار.
راجع به هدف خلقت بسیاری از اشیاء و اعضاء، آیات متعدّدی در قرآن مجید است که با صراحت بیان می‌دارد که هدف خلقت و نتیجه آفرینش آن‌ها، همان منافعی است که از آن‌ها ظاهر می‌شود و خواصی است که دارا هستند؛ برخی از این منافع مشهود و معلوم بوده و روز به‌ روز ظاهرتر می‌گردد و برخی دیگر هنوز هم مخفی است. مانند این آیات:
خَلَقَ لَکُم مَا فِی الأرضِ جَمِیعاً [6]: جمیع آنچه را در زمین است برای شما آفرید.
وَ الأرضَ وَضَعَهَا لِلأنام [7]: زمین را برای مردم قرار داد.
الَّذِی جَعَلَ لَکُم الأرضَ مَهْداً [8]: آن ‌که زمین را برای شما مهد و گهواره قرار داد.
الَّذی جَعَلَ لَکُمُ الأرضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءاً وَ أنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءاً فأخرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمراتِ رِزقاً لَکُم فَلا تَجعَلوا لله أنداداً وَ أنتُم تَعلَمُونَ [9]:
آن ‌که زمین را برای شما فراش و بستر، و آسمان را بنا قرار داد، و از آسمان آبی فرستاد و به‌ وسیله آن از میوه‌ها روزی برای شما بیرون آورد، پس برای خدا همتایان قرار ندهید؛ در صورتی ‌که می‌دانید خدا بی‌مانند است.
از این‌گونه آیات راجع به هدف آفرینش اشیاء و منافع آن‌ها و هدف افعال الهی از وحی و نبوات، تکوینیّات و تشریعیّات، آفرینش ماه و خورشید و ستارگان، دریا و ابر و باران، اشجار و حیوانات و کوه‌ها بسیار است؛ که یادآوری و شرح و تفسیر مختصر آن‌ها محتاج به نوشتن بس قطور هست.
امّا اجمالاً هر کس قرآن مجید را با تدبر و تفکّر تلاوت نماید، این آیات بهترین راهنمای او به هدف آفرینش و فواید و منافع خلقت اشیاء است؛ چه نعمت‌های بزرگ و چه نعمت‌های به‌ ظاهر کوچک که در اختیار ماست و ما از آن‌ها استفاده می‌نماییم؛ با این‌ وجود، از نتیجه و خاصیّت آن غافلیم و چه ‌بسا که آن را بی‌فایده گمان کنیم.
قرآن کریم، راجع به فایده و هدف خلقت انسان می‌فرماید:
وَ مَا خَلَقتُ الجِنَّ وَ الإنسَ إلَّا لِیَعبُدُونَ. مَا اُریدُ مِنهُم مِن رِزقٍ وَ مَا اُرِیدُ أن یُطعِمُونَ[10]
نیافریدم جنّ و انس را مگر برای این که مرا عبادت [11] کنند، از ایشان، روزی و این که مرا طعام دهند، نمی‌خواهم.
احتمالاً تفسیر آیه این باشد که: چون عبادت و پرستش، خاصیّت این دو نوع است و در وجودشان مقتضی آن موجود است هر چند در بعضی موارد مانع، مقتضی را از تأثیر بازدارد و نور فطرت تجلّی ننماید، هدف خلقتشان عبادت و پرستش است؛ یعنی انسان برای خاصیّتی که دارد (عبادت و پرستش حق) آفریده شده و هدف و نتیجه خلقتش عبادت است که از آن کمالی بالاتر نیست.
و شاید این همان هدف و نتیجه‌ای باشد که از نظر فرشتگان ‌هم پنهان بود؛ وقتی به شرف خطاب و اعلام حق مشرّف شدند که: إنِّی جَاعِلٌ فِی الأرضِ خَلِیفَةٌ [12]: من قرار دهنده‌ام در زمین، خلیفه و جانشینی را؛ با بیان:
أَ تَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ  [13] جویای نتیجه هدف جعل خلیفه در زمین شده و گفتند: آیا قرار می‌دهی در زمین کسی را که در آن فساد نماید و خون‌ها بریزد؟ و ما تنزیه می‌کنیم تو را به سپاس تو؛ و تو را تقدیس می‌نماییم!
از جانب خداوند متعال به آن‌ها جواب داده شد:
اِنِّی أعلَمُ مَا لَاتَعلَمُونَ [14]یعنی اگر چه بشر فساد و خونریزی می‌نماید، امّا فساد و خونریزی، نتیجه خلقت و هدف آفرینش او نیست؛ چنان ‌که تصادف، مظلوم‌کشی و گلوگیر شدن، هدف ماشین، شمشیر و لقمه نیست. هدف، همان تسبیح، تحمید، تقدیس و عبادت است که کامل‌ترین درجات و عالی‌ترین مراتب آن، خاصیّت بشر است؛ که: «من می‌دانم آنچه را شما نمی‌دانید».
یا این که مراد این است: من می‌دانم آنچه را شما نمی‌دانید؛ آن ‌کسی را که به مقام خلافت انتخاب می‌کنم، به خونریزی و فساد آلوده ‌دامان نمی‌شود. من محمّد، علی، حسن، حسین، مهدی، ابراهیم خلیل، موسی و عیسی را به خلافت برمی‌گزینم که به فرمان من مکتب توحید و فضیلت، آزادی و اخلاق، صلاح و صیانت خون و شرف را بگشایند و جوامع بشری را از فساد و پرستش اصنام و اشخاص، جبابره و فراعنه، و ذلّت استعباد آنان نجات دهند و در بهشت آزادی و عزت و رفاه و فضیلت اطاعتِ خودم درآورند.
یا این که مراد این است: اِنِّی أعلَمُ مَا لَاتَعلَمُونَ [15]: من می‌دانم آنچه را شما نمی‌دانید؛ که این خلیفه و بشر توانایی آن را دارد که به مقام علم و معرفت نائل شود؛ و به تعلیم اسما، سرفراز گردد. این ‌همه اسباب و مقدّمات برای این است که این خاصیّت علم و دانش از بشر ظاهر گردد که عالی‌ترین خاصیّت‌ها است. و این همان هدف و نتیجه‌ای است که قرآن مجید می‌فرماید:
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً [16] 

 پی‌نوشت‌ها
[1] - ص/27.

[2] - دخان/38.

[3] - حجر/85.

[4] - مؤمنون /115.

[5] - آل‌عمران/191،190.

[6] -  بقره /29.

[7] - الرحمن /10.

[8] - طه/53.

[9] - بقره/22.

[10] - ذاریات/56و57.

[11]- معنی عبادت و پرستش را نباید در اعمال عبادی که صحّت آن‌ها متوقّف بر قصد قربت است، مثل: نماز و روزه و حج خلاصه کرد؛ زیرا معنی وسیع و جامع آن، خالص قرار دادن اطاعت برای خداست؛ و توحید در عبادت نیز معنای صحیح و سازنده‌اش این است که فقط از خدا اطاعت نماید و فرمان پذیر او و مطیع امر او باشد و از هیچ مقام و هیچ برنامه‌ای غیر از خدا و احکام خدا و نظامات خدایی اطاعت ننماید؛ که این، بالاترین کمال فرد و جامعه است. خداوند در قرآن مجید می‌فرماید: وَ ما أُمِروا إِلّا لِيَعبُدُوا اللَّهَ مُخلِصينَ لَهُ الدّينَ.

[12] - بقره/30.

[13] - بقره/30.

[14] - بقره/30.

[15] - بقره/30.

[16] - طلاق/12.
 
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: