۲- چگونه انسان چیزی را به یاد میآورد و چیزی را فراموش میکند؟
۳- چگونه افراد به دایی یا عموی خود شباهت پیدا میکنند؟»
در این هنگام علی(ع) به فرزندش حسن(ع) متوجّه شد و فرمود: «ای ابا محمّد! پاسخ این مرد را بده!»
حسن مجتبی(ع) به مرد ناشناس رو کرد و پاسخ او را چنین بیان کرد:
۱- انسان هنگامی که میخوابد روح او[6] به باد میپیوندد و آن باد به هوا آویخته میشود، تا هنگامی که بدن انسان برای بیدار شدن حرکت میکند. در این هنگام خداوند به روح اجازه میدهد تا به پیکر صاحبش بازگردد. پس از این اجازه، آن روح، باد را، و باد هوا را جذب کرده و روح به پیکر صاحبش بازمیگردد، و در آن آرام میگیرد، و اگر خداوند به روح اجازه بازگشت نداد، هوا باد را و باد روح را جذب کرده، و تا روز قیامت روح به پیکر صاحبش بازنمیگردد.
۲- در مورد یادآوری و فراموشی، از اینرو است که قلب انسان بر اساس حق قرار دارد، و روی حق طبقی افکنده شده، اگر انسان در این هنگام صلوات کامل بر محمّد و آلش(ص) فرستاد، آن طَبَق از روی حق برداشته شده و قلب روشن میشود و انسان مطلب فراموششده را به یاد میآورد، و اگر صلوات کامل نفرستاد، آن طَبَق بر روی حق پرده میافکند و در نتیجه قلب تاریک شده و انسان در میان فراموشی میماند.
۳- در مورد شباهت نوزاد به دایی یا عموی خود؛ از اینروست هنگامی که مرد با آرامش خاطر با همسرش آمیزش کرد و در این حال نطفه فرزند منعقد گردید، آن فرزند به پدر و مادرش شباهت مییابد، و اگر او با پریشانی و اضطراب با همسرش آمیزش نمود و در این حال نطفه فرزند منعقد گردید، آن فرزند به دایی یا عمویش، شباهت مییابد.
مرد ناشناس که در مورد پاسخ سه سؤال، خود را به طور کامل قانع شده یافته بود، برخاست و مکرّر به یکتایی خدا و رسالت محمّد(ص) و وصایت علی(ع) و سایر امامان(ع) تا حضرت قائم(عج) گواهی داد، و از آنجا رفت.
حضرت علی(ع) به فرزندش حسن(ع) فرمود: «به دنبال این مرد ناشناس برو ببین کجا میرود.»
حسن(ع) به دنبال او حرکت کرد؛ او را دید که از مسجد بیرون رفت؛ و در همین هنگام از نظرها غیب شد. حسن(ع) نزد پدر بازگشت، و از غایب شدن او خبر داد.
على(ع) از حسن(ع) پرسید: آیا دانستی او چه کسی بود؟
حسن(ع): خدا و رسول و امیرمؤمنان آگاهترند.
علی(ع): «او خضر(ع) بود!»[7]
خودآزمایی
1- ناگوارترین و غمبارترین حادثههایی که امام حسن (ع) در زمان ابوبکر با آن روبرو شدند، چه حوادثی بود؟
2- چرا بلال حبشی بعد از رحلت رسول خدا (ص) اذان نگفت، و به عنوان مرزدار، به سوی شام رفت؟
3- مرد ناشناسی که در مسجدالحرام (کنار کعبه) از حضرت علی (ع) سلام کرده، و امام حسن (ع) به سه سوال آن پاسخ دادند، چه کسی بود؟
پینوشتها [1]. تاریخ الخلفاء، ص ۸۰ - الصّواعق المحرّقه، ص ۱۷۵. سيرة الائمّة الاثني عشر (هاشم معروف الحسنی)، ج ۱، ص ۴۷۷.
[2]. شبهای پیشاور، ص ۶۷۸ و ۶۹۷.
[3]. أسد الغابة، ج ۱، ص ۲۰۸ - قاموس الرّجال، ج ۲، ص ۲۳۹ - ۲۴۰.
باید توجّه داشت که این اذان بلال، غیر از اذانی است که بلال به تقاضای حضرت زهرا (س) گفت.
[4]. آل عمران، آیه ۳۴.
[5] - بحار، ج ۴۳، ص ۳۵۴ – 355- مناقب آل ابیطالب، ج ۴، ص 10- اثباة الهداة، ج ۲، ص ۵۴۶.
[6] - منظور مرحلهای از روح است، نه روح کامل.
[7] - احتجاج طبرسی، ج ۱، ص ۱۳۹۶ - ۳۹۸ - اثبات الوصیّه، ص ۱۵۷ - ۱۵۸.