فصل سوّم: بخشی از ویژگیهای عالم برزخ گفتیم عالم قبر همان عالم برزخ است و آن حدّ فاصل بین مرگ و قیامت میباشد و انسانها به صورتهای گوناگون در این جهان به پاداش یا عذاب میرسند، در اینجا برای مشخص نمودن چگونگی این جهان، لازم است به پارهای از جزئیات و ویژگیهای آن بپردازیم:
یک: چگونگی برزخ برای افراد مختلف از نظر ایمان و کفر مطابق روایات متعدّد، «سؤال قبر» که یکی از ویژگیهای عالم برزخ است، مربوط به کسانی است که ایمان خالص و یا کفر خالص دارند، ولی سایر مردم، سؤال قبر ندارند.
البته این مطلب به آن معنی نیست که دستهی سوّم، برزخ ندارند. بلکه تنها در مورد سؤال قبر، متعرض آنها نمیشوند، ولی از روايات فهمیده میشود که «فشار قبر» به عموم مردم (جز اندکی از اولیاء خدا) میرسد.
امام صادق(ع) فرمود:
«لاَ يُسْأَلُ فِي اَلْقَبْرِ إِلَّا مَنْ مَحَّضَ اَلْإِيمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَّضَ اَلْكُفْرَ مَحْضاً وَ اَلْآخَروُنَ یُلهَونَ عَنْهُمْ»
در قبر، سؤال نمیشود مگر از کسانی که ایمان خالص یا کفر خالص دارند و از افراد دیگر صرفنظر میشود.[1]
و در حدیث دیگری میخوانیم، ابوبکر حضرمی میگوید: از امام صادق(ع) پرسیدیم:
«مَنِ اَلْمَسْئُولُونَ فِي قُبُورِهِمْ»
«چه کسانی در قبر، از آنها سؤال میشود؟»
امام(ع) در پاسخ فرمود: از کسانی که ایمان خالص، یا کفر خالص دارند».[2]
بعضی معتقدند که این روایات، با روایات بسیاری که در مورد سؤال قبر از عموم مردم نقل شده، تعارض دارند، از اینرو بعضی از علماء گفتهاند: «منظور، سؤال خاص است که مخصوص مؤمن خالص و کافر خالص میباشد و یا این که مثلاً در مورد اصل نماز، روزه، حج و ولایت از عموم مردم سؤال میشود، زیرا مستضعفین فرهنگی و ناآگاهان در مورد جزئیات، معذورند».[3]
به هر حال این موضوع جای گفتگو و بحث دارد که از حوصلهی این کتاب خارج است.
و در روایات تلقین و غیره، به طور مطلق آمده که:
«وَ مَسألَةُ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ فِي اَلْقَبْرِ حَقٌّ»
دو: سؤال دو فرشته نکیر و منکر در قبر
وقتی انسان از دنیا رفت، مطابق روایات بسیار، دو فرشته به نامهای «ناکر» و «منکَر»، و یا «نکیر» و «منکر»، به سراغ او میآیند، و با طرح سؤالاتی، به بازجویی میپردازند و در حقیقت نخستین دادگاه او، بعد از مرگ شروع میشود.
عجیب این که رسول خدا(ص) فرمود:
«إِنَّ اَلْقَبْرَ أَوَّلُ مَنَازِلِ اَلْآخِرَةِ فَإِنْ نَجَا مِنْهُ فَمَا بَعْدَهُ أَيْسَرُ مِنْهُ- وَ إِنْ لَمْ يَنْجِ مِنْهُ فَمَا بَعْدَهُ لَيْسَ أَقَلَّ مِنْهُ»
«قبر، نخستین منزل، از منزلهای آخرت است، اگر انسان در این منزل نجات یافت، راه نجات در منزلهای بعدی آسانتر است و اگر از این منزل نجات نیافت، راه نجات در منزلهای بعدی، کمتر و سهلتر از آن نیست».[4]
طبق بعضی از روایات، این دو فرشته وارد قبر میشوند، یکی در جانب راست مرده قرار میگیرد و دیگری در جانب چپ او.[5]
و از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود: وقتی که جنازهی انسان را دفن میکنند، دو فرشته به نام نکیر و منکر، نزد او میآیند که صدایشان مانند رعد غرّنده و چشمهایشان ماند برق خیرهکننده است، که زمین را با نیشهای خود میشکافند و پاهای خود را با موهای خود به شدّت بر زمین میکوبند و به سوی مرده میآیند.[6]
البته چگونگی برخورد آنها با میّت، بر اساس میزان ایمان و انحراف او است و چهرهی آنها در برخورد با مؤمن خالص، با چهرهی آنها در برخورد با کافر خالص، تفاوت دارد، چنان که ابوبصیر از امام صادق(ع) پرسید: «آیا این دو فرشته بر مؤمن و کافر، به یک صورت، وارد میشوند؟»
امام صادق ع فرمود: «نه».[7]
و نیز باید توجّه داشت که پاسخ میّت به سؤالات نکیر و منکر بر اساس همان روحیه و باطنی است که او در دنیا داشته است.
اموری که از انسان بعد از مرگ میپرسند روایات در حدّ تواتر است که بعد از مرگ، هنگام قرارگیری در قبر، دو فرشته نکیر و منکر نزد انسان میآیند و از او سؤالاتی میکنند که قبلاً چند نمونه ذکر شد، اما اموری که از او میپرسند چیست؟
با بررسی روایات چنین به دست میآید که آنها امور ذیل را میپرسند:
١- خدایت کیست؟
۲- پیامبرت کیست و رهبر و امامت کدام است؟
٣- دینت چیست؟
۴- عمرت را در چه راهی به پایان رساندی؟
۵- اموالت را از چه راهی به دست آوردی و در چه راهی به مصرف رساندی؟[8]
۶- قبلهات کدام است؟
۷- کتاب آسمانی تو چه نام دارد؟[9]
۸ و ۹- نماز و زكات
۱۰ و ۱۱- روزه و حج [10]
در این مورد به این چند روایت توجّه کنید:
الف: ابن ابی حمزه که واقفی مذهب بود و بعد از امام کاظم(ع) امامت امامان دیگر را نپذیرفته بود، از دنیا رفت. وقتی که او را به خاک سپردند، امام رضا(ع) فرمود: «او در قبر نشانده شد و از او چنین سؤال گردید: امامان تو کیستاند؟»
او نام همهی امامان(ع) ما را به زبان آورد، وقتی که نوبت به امامت من رسید، توقف کرد، ضربتی در عالم قبر بر سر او زدند که قبرش پر از آتش شعلهور گردید.[11]
ب: رسول خدا از کنار قبری که روز قبل، جنازهای را در آن دفن کرده بودند، عبور میکرد. دید بستگانش در کنار قبر گریه میکنند، به آنها فرمود: «دو رکعت نماز خفیف که شما آن را کوچک میشمرید، برای صاحب این قبر، با ارزشتر از همهی دنیای شما است.»[12]
ج: امام باقر(ع) فرمود: «مردی نزد سلمان آمد و گفت: برای من حدیث بگو».
سلمان، خاموش شد و چیزی نگفت (زیرا آن مرد امین نبود بلکه جزء منافقان بود) بار دیگر آن مرد، تقاضای خود را تکرار کرد، باز سلمان سکوت کرد و چیزی به او نگفت.
آن مرد، آیهی ۱۵۹ بقره را خواند که مضمونش این است: آنان که چیزی از کتاب و بیّنات نازل شده را کتمان میکنند مشمول لعنت خدا هستند.
سلمان به او گفت: برگرد، او بازگشت، سلمان گفت: «ما اگر کسی را امین یافتیم، از بیان حدیث برای او دریغ نمیکنیم، ولی خود را برای پاسخ به سؤالات دو فرشته «نکیر و منکر» آمادهساز، آنها دربارهی (پیوند تو با) رسول خدا(ص) سؤال میکنند، اگر شک کردی و یا منحرف شدی، پتکی که همراه دارند بر سرت میزنند که بر اثر آن خاکستر میشوی.»
او گفت: سپس چه میکنند؟
سلمان گفت: تو را بازمیگردانند و بار دیگر عذاب میکنند، او گفت: دو فرشته نکیر و منکر کیستاند؟
سلمان گفت: «آنها نگهدارندهی قبر هستند، او گفت: آیا آن دو فرشته در قبر، انسان را عذاب میکنند؟
سلمان گفت: آری.[13]
سه: فشار قبر یکی از ویژگیهای عالم برزخ، «فشار قبر» است. حقیقت فشار قبر به خوبی برای ما روشن نیست؛ دورنمای آن عبارت از آن است که وقتی که جنازهی انسان را در میان قبر میگذارند، او خود را در تنگنای تاریک و وحشتآور قبر مینگرد در فشار و زحمت بسیار سختی قرار میگیرد، حال آیا روح او در فشار قرار میگیرد؟ مانند شخصی که حکم اعدامش صادر شده و شب آخر عمر، خود را در فشار سخت روحی میبیند و یا اینکه در قالب مثالی، یعنی روح و جسم لطيف او (مثل عالم خواب) در فشار قرار میگیرد؟ و یا این که روح با همین جسد دنیوی رابطه برقرار میکند و خود را در فشار مینگرد؟ هر سه قول، گفته شده است».[14]
از بعضی از روایات، قول سوم استفاده میشود.
علّامه مجلسی میفرماید:
«وَ اِنَّما السُّوالُ وَ الضَّغطَةُ فِی الاَجسادِ الاَصلِیَّةِ وَ قَد یَرتَفِعانِ عَن بَعضِ المُومِنِینَ»
«همانا سؤال قبر و فشار قبر در جسدهای اصلی صورت میگیرد و این دو برای بعضی از مؤمنین برداشته میشود؟»[15]
به هر حال، اصل «فشار قبر» مسلّم است که البته نسبت به افراد از نظر مدّت و چگونگی و شدّت و ضعف، تفاوت دارد.
و طبق بعضی از روایات، امام صادق(ع) فرمود: «کسی که از مؤمنان بعدازظهر پنجشنبه تا قبل از ظهر روز جمعه از دنیا برود، خداوند او را از فشار قبر، پناه میدهد»[16].
نقل میکنند مرحوم آیتاللهالعظمی سید محمّدتقی خوانساری همواره آرزو داشت که در این وقت (بين ظهر پنجشنبه تا ظهر جمعه) از دنیا برود، وقتی که ظهر جمعه فرا میرسید و هنوز زنده بود با حسرتی عمیق میگفت: «این جمعه هم آمد و من از دنیا نرفتم!».
در اینجا این سؤال پیش میآید که آیا آنان که چندین روز به دار آویخته شدهاند و در میان قبر نرفتهاند و گاهی در همان بالای دار میمانند تا نابود میگردند و یا کسی که سوخته و خاکستر میشود و قبر ندارد و یا کسی که در میان دریا از بین میرود، اینگونه افراد نیز فشار قبر دارند؟
اتفاقاً همین سؤال را در مورد انسان به دار آویخته از امام صادق(ع) پرسیدند، آن حضرت در پاسخ فرمود: «آری! پروردگار زمین همان پروردگار هواست، خداوند به هوا وحی میکند، هوا او را سختتر از قبر، فشار میدهد.»[17]
***
مطابق بعضی از روایات، شهیدان در عالم قبر مورد بازخواست و رنج و زحمت قرار نمیگیرند و راز این مطلب را شخصی از امام صادق(ع) پرسید، آن حضرت در پاسخ فرمود:
«كَفَى بِالْبَارِقَةِ فَوْقَ رَأْسِهِ فِتْنَةً»
«همان جای شمشیری که بر سر او میباشد ( که بر اثر زخم آن، به شهادت رسیده) برای زحمت او کافی است».[18]
این روایت بیانگر اوج مقام شهید است که حتی در عالم قبر، مورد بازخواست و زحمت، قرار نمیگیرد.
و طبق بعضی از روایات، گنهکار ناپاک، آنچنان سخت در فشار قبر قرار میگیرد که از شدّت فشار، مغز سرش از ناخنهای پاهایش خارج میگردد.[19]
از امام علی(ع) نقل شده که در فرازی از گفتارش فرمود:
«وقتی که میّت در پاسخ سؤالات دو فرشته نکیر و منکر فرو ماند، آنها آنچنان با گرزی که به همراه دارند بر فرق سر او میزنند که همهی حیوانات جز انسان و جن، میفهمند و به وحشت میافتند سپس به او میگویند: به بدترین حال بخواب، او به گونهای در تنگنای فشار قبر قرار میگیرد که نیزه در درون نوک آهنی خود قرار میگیرد، حتى مغزش از درون گوشت و ناخنهایش خارج میشود و مارها و عقربها و حشرات زمین تا روز قیامت او را میگزند، و او آنچنان در زحمت و فشار است که آرزوی برپائی قیامت دارد، تا از آن فشار رهایی یابد».[20]
خودآزمایی
1- اموری که از انسان بعد از مرگ میپرسند چیست؟ (11 مورد)
2- دورنمای فشار قبر را بیان کنید.
3- به فرموده امام صادق (ع) چه کسانی از فشار قبر در امان هستند.
پینوشتها [1]. فروع کافی، ج ۳، ص ۲۳۵ / باب المسأله في القبر و من يُسأل و من لا يُسئل، حدیث ۱، همچنین از حدیث ۲ و ۳ و ۴ نیز همین مطلب فهمیده میشود.
[2]. همان مدرک، ص ۲۳۷.
[3]. الثالی الاخبار، ج ۵، ص ۳۱.
[4]. بحار، ج ۶، ص ۲۴۲.
[5]. فروع کافی، ج ۳، ص ۳۳۸.
[6]. فروع کافی، ج ۳، ص ۲۳۸ و ۲۳۶.
[7]. همان، ص ۲۳۹.
[8]. بحار، ج ۶، ص ۲۳۳ و ص ۲۶۴.
[9]. تحف العقول، ص ۱۸۰.
[10]. لئالى الأخبار، ج ۵، ص ۳۰ - بحار، ج ۶، ص ۲۶۶.
[11] . بحار، ج ۶، ص ۲۴۲.
.[12] مجموعه ورّام، ص ۴۵۳.
[13]. بحار، ج ۶، ص ۲۳۶.
[14]. دانشمند محقّق آقای محمّدتقی فلسفی، پس از بررسی مطالب و نقل اقوال چنین نتیجه میگیرد: «مقصود از فشار قبر، این نیست که دیوارهای قبری که در گورستان حفر شده، به هم نزدیک میشوند، و جسد میّت را در تنگنا قرار میدهند، بلکه مقصود فشار نامرئی و غیر محسوسی است که، بر روح و جسد برزخی متوفی، وارد میآید و او را به شدّت ناراحت میکند». (معاد از نظر روح و جسم، ج ۱، ص ۲۶۱).
[15]. بحار، ج ۶، ص ۲۷۰.
[16] . همان، ص ۲۴۲ و ۲۲۱.
[17]. فروع کافی، ج ۳، ص ۲۴۱.
[18]. وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۱۴.
[19]. الئالی الاخبار، ج ۵، ص ۲۹.
[20]. فروع کافی، ج ۳، ص ۲۳۳.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی