ارزش کسب رضا به خشنودی خدا
اشاره
یکی از آموزههای تربیتی که نقش به سزایی در خودسازی و پرورش روح دارد و چراغی تابان بر سر راه انسان به سوی کمالات است، راضی شدن به رضای الهی و کسب خشنودی خداوند در همه عرصهها است؛ با توجّه به این که یکی از اهداف مهم احکام و دستورهای الهی، تحصیل خشنودی الهی میباشد. این خصلت چنان که قبلاً گفتیم یکی از چهار پایه ایمان حقیقی است.[1]
این ارزش باعث میشود که انسان از هر گونه گناه که موجب خشم الهی است پرهیز کند و هر دستوری که باعث خشنودی است انجام دهد که یکی از آثار آن، آرامش روح و روان و نشاط در زندگی خواهد بود. مقام رضا به رضای الهی، بستگی به داشتن خصلت صبر و استقامت دارد؛ بنابراین مقام آن بالاتر از مقام صبر است.
خداوند در قرآن، انسانهای خاشع در برابر خدا و افراد حزبالله را چنین توصیف میکند:
«رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ[2]؛
هم خدا از آنها راضی است و هم آنها از خداوند خشنودند، این مقام برای کسی است که از پروردگارش بترسد.»
نیز میفرماید: «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حزبالله[3]؛
خدا از آنها خشنود است و آنان نیز از خدا خشنودند، آنها حزب خدا میباشند.»
حضرت على(ع) فرمود: «اَلرِّضَا ثَمَرَةُ اَلْيَقِينِ[4]؛ خشنودی به رضای الهی ميوه يقين است.»
از حضرت على(ع) در این راستا، مناجاتی نقل شده بسیار عجیب، ترجمه فرازهایی از آن را در اینجا میآوریم که الگوی سازنده برای همه ما است:
«ای معبود من! هرگاه تو مرا در آتش دوزخت وارد سازی، نمیگویم آن آتش است، بلکه میگویم آن بهشت من است، زیرا رضای به خشنودی تو بهشت است. در هر کجا که تو مرا وارد کنی، رضای تو را در آن میشناسم.»[5]
عمّار یاسر میگوید: در جنگ صفین در سختترین شرایط، از امام علی(ع) شنیدم چنین مناجات میکرد؛
«اَللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنِّي لَوْ أَعْلَمُ أَنَّ رِضَاكَ فِي أَنْ أَضَعَ ظُبَّةَ سَيفِي فِي بَطْنِي ثُمَّ أَنْحَنِيَ عَلَيْهِ حَتَّى يَخْرُجَ مِنْ ظَهْرِي لَفَعَلْتُ؛
خدایا! تو میدانی اگر من میدانستم که رضایت تو در آن است که لبه تیز شمشیرم را در شکمم بگذارم و سپس بر روی آن لبه تیز خم شوم، به گونهای که سر شمشیر از پشتم بیرون آید، این کار را انجام میدادم.»
سپس عرض کرد:
«اَللَّهُمَّ إِنِّي أَعْلَمُ مِمَّا عَلَّمْتَنِي أَنِّي لَا أَعْمَلُ عَمَلاً صَالِحاً هَذَا اَلْيَوْمَ، هُوَ أَرْضَى مِنْ جِهَادِ هَؤُلاَءِ اَلْفَاسِقِينَ، وَ لَوْ أَعْلَمُ اَلْيَوْمَ عَمَلاً هُوَ أَرْضَى لَكَ مِنْهُ لَفَعَلْتُهُ؛
خدایا! ازآنچه به من آموختهای میدانم که من کار نیکی را امروز انجام نمیدهم که در پیشگاه تو پسندیدهتر و خوشآیندتر از جهاد با این فاسقان (معاویه و پیروانش) باشد و اگر من امروز میدانستم که کاری پسندیدهتر از جهاد با این فاسقان در پیشگاه تو هست، همان را انجام میدادم.»[6]
من ندارم از رضای حق گله/ عار ناید شیر را از سلسله
امام صادق(ع) فرمود:
«رَأْسُ طَاعَةِ اَللَّهِ اَلرِّضَا بِمَا صَنَعَ اَللَّهُ فِيمَا أَحَبَّ اَلْعَبْدُ وَ فِيمَا كَرِهَ[7]؛
سرلوحه اطاعت خداوند، خشنود بودن به چیزی است که خدا آن را پدید آورده، خواه بندهاش آن را دوست بدارد و یا ناپسند بداند.»
رسول اکرم (ص)فرمود: «هرگاه خداوند بندهاش را دوست بدارد، او را دچار گرفتاری میکند، اگر صبر و استقامت کرد، او را اختیار میکند و اگر به رضای الهی خشنود شد، او را برمیگزیند.»[8]
با این اشاره، نظر شما را به چند نمونه از توصیف مقام رضا در صحیفه جلب میکنیم:
1-در بند 7 از دعای دوّم در تمجید پیامبر(ص) میخوانیم:
«وَ حَارَبَ فِي رِضَاكَ اُسْرَتَهُ؛
رحمت و درود برآن پیامبری که برای کسب خشنودی تو، با قبیله و دودمان خود جنگید.»
شرح کوتاه
انسان در بعضی از موارد در دو راهی شدید قرار میگیرد که انتخاب یک راه آن که راه صحیح است، بسیار مشکل میباشد. در عین حال آن راه صحیح را برمیگزیند. این شیوه یکی از نشانههای رضایت به خشنودی الهی است. مثلاً خویشان نزدیکش بتپرستند، یا در بیراهه دیگر قدم برمیدارند، او آنها را طرد میکند، بلکه با آنها ستیز و نبرد میکند تا خشنودی خدا را به دست آورد. این کار گرچه بسیار دشوار است، ولی به همان اندازه و بیشتر ارزشمند است. پیامبر اسلام(ص) چنین بود. او برای خدا، از همه بستگانش - جز اندکی که ایمان آوردند – چشم پوشید، بلکه با آنها جنگید. و مانند دنیاپرستان، خشم خدا را به رضای مخلوق نخرید؛ بلکه خشنودی خدا را به خشم مخلوق خرید و این کار، الگوی سازنده برای همهی آزادگان است.
2- در بند 20 از دعای ششم میخوانیم:
«وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَرْضَى مَنْ مَرَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ مِنْ جُمْلَةِ خَلْقِكَ، أَشْكَرَهُمْ لِمَا أَوْلَيْتَ مِنْ نِعَمِكَ ...؛
خداوندا! مرا از خشنودترین انسان به رضایت در میان همه مخلوقات که شب و روز بر او گذشت و از شاکرین آنها در برابر نعمتهایت که عطا فرمودهای قرار بده...»
شرح کوتاه
مسئله رضا به رضای الهی مانند بسیاری از ارزشها، دارای درجات است. روشن است که هر چه قویتر و درجه عالیتر باشد، ارزش آن به همان مناسبت بیشتر است. از اینرو امام(ع) به ما میآموزد که از خدا بخواهیم تا درجه عالیتر از مقام رضا به خشنودى الهی را به ما عطا کند و بر همین اساس، ما را سپاسگزارترین انسانها در برابر نعمتهایش، استوارترین آنها در انجام برنامههای دینی و خویشتندارترین آنها در برابر گناهان و نهیهای الهی قرار دهد که پایه و خمیرمایه همه این صفات برجسته، همان راضی بودن به رضای الهی است. چرا که این صفت، انسان را شاکرتر، استوارتر و خویشتندارتر مینماید، زیرا که او تسلیم است و هیچگونه اعتراضی ندارد. آنان که ناشکری میکنند و یا شکر آنها ضعیف است و یا در مسیر راه، دغدغه و تزلزل دارند و یا دچار لغزش و بیاعتنایی و بیتفاوتی نسبت به ارزشها میشوند، قطعاً یکی از عوامل اصلی چنین حالتی، ناخشنودی از خدا است؛ بنابراین برای تحصیل ارزشها، چه بهتر که نخست به سراغ رضا به خشنودی خدا برویم.
۳- در بند ۱۶ از دعای بیستم میخوانیم:
«... وَ اِسْتَعْمِلْنِي بِمَا هُوَ اَرْضَى؛
خدایا مرا به کاری که پسندیدهتر و بیشتر موجب خوشنودیات هست بگمار.»
شرح کوتاه
در این فراز تکیه به عمل شده و امام(ع) به ما میآموزد که در میان کارها آن که از همه به خشنودی خداوند نزدیکتر است و بیشتر باعث رضای الهی میشود، برگزینیم. روشن است که چنین عملی بستگی به نیّت آگاه و خالص و قلب بیدار و حقپذیر دارد. باید نهانخانه دل را آن چنان آکنده از خلوص و خشنودی خدا کرد و شکر و سپاس آن را به اوج خود رسانید تا طبق مثال «از کوزه برون همان تراود که در او است»، اعمال ما که از آن سرچشمه میگیرد، آمیخته با خشنودی خدا باشد که این عین شکر و صواب است. در این صورت، دیگر هیچ منّتگذاری، توقع و طمع را به همراه خود نخواهد داشت.
همچنین به ما میآموزد اگر در انتخاب یکی از چند عمل خوب تردید کردیم، آن کاری را که بیشتر با رضای خدا همگرا است همان را برگزینیم.
پیامبر(ص) از جبرئیل پرسید: معنی رضا چیست؟ او در پاسخ عرض کرد:
«اَلرَّاضِي لَا يَسْخَطُ عَلَى سَيِّدِهِ، أَصَابَ مِنَ الدُّنْيَا أَمْ لَمْ يُصِبْ، وَ لَا يَرْضَى لِنَفْسِهِ بِالْيَسِيرِ مِنَ الْعَمَلِ[9]؛
آن کس که به رضای الهی خشنود است، هیچگاه نسبت به آقایش (خدا) خشم نمیکند و دلگیر نمیشود، خواه از دنيا نعمتی به او برسد و خواه نرسد و نیز برای خودش به عمل اندک راضی نیست.»
۴- در بند ۲۱ از دعای بیستم میخوانیم:
«... وَ جَلِّلْنِي رِضَاكَ ... وَ إِذَا تَنَاقَضَتِ الْمِلَلُ لِأَرْضَاهَا؛
خدایا! با لباس خشنودت مرا بپوشان و مرا زیر چتر پوشش آن قرار ده و وقتی که اقوام و مذاهب روی در روی هم قرار گرفتند، به من توفیق گزینش پسندیدهترین آنها را در پیشگاهت عنایت فرما.»
شرح کوتاه
امام(ع) در این عبارت به ما میآموزد که به طور کامل زیر پوشش خشنودی خدا قرار گیریم، لباس مجلّل رضا به رضای الهی را بپوشیم و آن را شعار خود سازیم و با آن خو بگیریم، به طوری که هر کس ما را دید، با این لباس و با این شیوه و عنوان ببیند؛ و در کورانهای کشمکشهای ملّی و دینی - که از بحثها و حوادث سیاسی هر روز ما است - رضای خدا را میزان و معیار قرار دهیم و با کمک متخصّصان متعهّد آنچه را که خداوند به آن خشنود است و یا به آن خشنودتر است همان را برگزینیم. خواه مردم خوش داشته باشند و یا نپسندد. به قول باباطاهر:
یکی درد و یکی درمان پسندد/ یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران/ پسندم آنچه را جانان پسندد
باید توجّه داشت که انتخاب صحیح در مسائل اختلافی – به ویژه سیاسی - و در تضارب و کشمکشها، بسیار دقیق و مشکل است. هرگاه در این گونه موارد، انسان با غلبه بر نفس امّاره، رضای الهی را برگزید و یا آنچه را که رضای الهی در آن بیشتر است انتخاب کند، انسانی متعهّد و باایمان خواهد بود. وگرنه گرفتار خریداری رضای مخلوق به خشم خالق میگردد. اینجاست که باید دست به دامن مدد الهی شد و عرض کرد:
«وَ سَهِّلْ إِلَى بُلُوغِ رِضَاكَ سُبُلِي، وَ حَسِّنْ فِي جَمِيعِ أَحْوَالِي عَمَلِي[10]؛
خدایا! راههای مرا برای وصول به سرمنزل خشنودت آسان گردان و عملم را در همه حالات زیبا و خداپسندانه کن.»
۵- در بند ۶ از دعای بیست و یکم میخوانیم:
«... وَ لَا أَبْلُغُ رِضَاكَ، وَ لَا أَنَالُ مَا عِنْدَكَ إِلّا بِطَاعَتِكَ وَ بِفَضْلِ رَحْمَتِكَ؛
خدایا! من به خشنودت دست نمییابم و به آنچه در پیشگاهت هست نائل نمیشوم، مگر با اطاعت و فزونی رحمتت.»
شرح کوتاه
تحصیل خشنودی الهی، یکی از توفیقات بسیار بزرگ بوده و سرآمد ارزشها و کلید کسب بسیاری از فضایل است. چه باید کرد تا به این توفیق و سعادت عُظمَی رسید؟ در فراز فوق راه دستیابی به این فیض سرشار به ما نشان داده شده و آن دو چیز است: ۱- اطاعت خدا. ۲- فضل و لطف الهی.
اطاعت خدا و سپس امدادهای غیبی که بر اثر ارتباط ژرف با خدا به دست میآید بستر و عامل زمینهساز بوده، روح و روان انسان را برای پذیرش و استقبال از رضای خدا آماده میسازد و همین موجب کسب رحمت خاص الهی میشود. در این صورت، قلب انسان لیاقت و شایستگی آن را مییابد که مخزن و جایگاه خشنودی به رضای الهی شود. در فراز فوق میآموزیم که بدون اطاعت الهی و کسب رحمت حق، هرگز نمیتوان به اوج رضا به رضای الهی رسید و به آنچه از پاداشها که در پیشگاهش است نائل شد.
در بند ۹ همین دعا نیز به این آمادگی تصریح شده، آنجا که میخوانیم:
«... خدایا! قلبم را با لباس تقوا بپوشان، [و با نور پرهیزکاری الهامبخش] و پیکرم را به کاری که موجب پذیرش تو است بگمار و روح و روانم را در مورد آنچه بر من وارد میگردد، به اطاعتت مشغول کن تا آنچه را که مورد خشم تو است دوست ندارم و آنچه را که موجب خشنودی تو است ناپسند نشمارم.»
باز در بند ۱۱ همین دعا میخوانیم:
«وَ هَبْ لِي قُوَّةً أَحْتَمِلُ بِهَا جَمِيعَ مَرْضَاتِكَ؛
خدایا! نیرویی به من ببخش که در پرتو آن بر همه قلمرو خشنودیات دست یابم.»
و در بند ۱۳ همین دعا میخوانیم:
«وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِشَوْقٍ إِلَيْكَ، وَ بِالْعَمَلِ لَكَ بِمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى؛
و بر من منّت گذار و مرا با نعمت عمل برای تو به آنچه محبوب و مورد خشنودت هست، متنعّم فرما.»
این فرازها نشاندهنده عامل زمینهساز برای کسب رضا به رضای خدا است و آن نیرو بخشی الهی، ایجاد عشق و شوق و سپس عمل به چیزی است که خدا آن را دوست دارد و از آن خشنود است.
۶- در بند ۱۳ از دعای بیستودوّم میخوانیم:
«... خدایا! مرا از خطاها و لغزشهای مادّی و معنوی در حال آسایش و ناراحتی نگه دار تا در کارهای به دست آمده از هر دو حالت، برخورد یکسان کنم،
«عَامِلًا بِطَاعَتِكَ، مُؤْثِّراً لِرِضَاكَ عَلَى مَا سِوَاهُمَا فِي الْأَوْلِيَاءِ وَ الْأَعْدَاءِ؛
در حالی که به اطاعتت مشغول باشم و خشنودی و طاعتت را بر غیر آن در مورد دوستان و دشمنان ترجیح دهم.»
شرح کوتاه
این عبارت نیز بیانگر آن است که رسیدن به مقام رضا، نیاز به زمینهسازی و فراهم نمودن اسباب کار دارد که عبارتاند از: دوری از گناهان و لغزشهای دنیوی و اخروی، در حال آسایش و گرفتاری، پیروی فکری و عملی از خدا و... که اینها هر کدام نقش به سزایی در دستیابی به رضای الهی دارند و باعث گزینش آن و ترجیح دادن بر همه چیز، در مورد دوست و دشمن است؛ که مطابق قسمت آخر دعا، همین حال باعث میشود که نه ظلم و جوری از انسان به دشمن میرسد و نه دوست مأیوس میشود.
به هر حال امام(ع) به ما پیام میدهد، همه چیز را در راه وصول به رضای الهی فدا کنید و هیچ دستاندازی شما را از چنین توفیقی بازندارد.
۷- در بند ۶ از دعای چهل و سوم میخوانیم:
«وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَرْضَى مَنْ طَلَعَ عَلَيْهِ؛
خدایا! ما را از خشنودترین افرادی که ماه بر آنها طلوع کند قرار بده.»
شرح کوتاه
در این عبارت به درجهی عالی رضا به خشنودی الهی اشاره شده و امام(ع) در دعای رؤیت هلال، به ما یاد میدهد که این خواسته را که بسیار ممتاز است از درگاه الهی طلب کنیم، در این میدان با دیگران رقابت نموده و گوی سبقت را برباییم، با همهی تلاش و پویایی، مقام رضا به رضای الهی را دنبال کنیم و به گونهای در این راستا از همهی انسانهایی که ماه درخشان بر آنها میتابد پیشی گیریم، چرا که خصلت رضا به قدری مهم است که ارزش آن را دارد که انسان خود را اینگونه به تکاپو و تلاش پی گیر و سریع بیفکند تا به مراد خود برسد که در رأس ارزشها است.
۸- در بند ۲ از دعای چهل و چهارم میخوانیم:
«حَمْداً يَتَقَبَّلُهُ مِنَّا، وَ يَرْضَى بِهِ عَنَّا؛
حمد و سپاس گویم خدا را آنگونه حمد و سپاسی که از ما بپذیرد و در پرتو آن از ما خشنود شود.»
شرح کوتاه
حمد و سپاس، به ویژه درجه عالی آن، همان راضی بودن به رضای الهی است که بنده را به تشکّر، نهایت سپاسگزاری و حقشناسی و تقدیر میگمارد و موجب خشنودی خدا میشود.
بنابراین در حمد و سپاس خود، رضایت به رضای خدا و خشنودی متقابل خدا را مدّنظر بگیریم و سعی کنیم که کیفیت حمد و سپاس ما از نظر زبان و قلب و عمل به گونهای باشد که مورد پذیرش خدا شود که همین، مقدّمه مقام رضا و نیز خشنودی الهی خواهد شد.
۹- در فرازی از بند ۶، از دعای پنجاه و چهارم میخوانیم:
«وَ اسْتَعْمِلْنِي فِي مَرْضَاتِكَ عَمَلًا لَا أَتْرُكُ مَعَهُ شَيْئاً مِنْ دِينِكَ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ؛
خدایا! مرا در راستای خشنودت به کاری وادار که همراه آن کار، چیزی از دین تو را بر اثر ترس از مخلوقاتت فرو نگذارم.»
شرح کوتاه
گاه ملاحظه مخلوقات و یا طمع به مال آنها و یا عوامزدگی، باعث میشود که انسان برخلاف رضای خدا عمل کند و بعضی از دستورهای دینی را به همین خاطر ترک کند. امام(ع) در این فراز به ما میآموزد که آن چنان در خط خشنودی خدا حرکت کنیم که هیچ ترس و واهمه از این و آن و هیچگونه عوامزدگی، ما را از دین خدا بازندارد.
پینوشتها
[1]. بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۶۳.
.[2] بیّنه، آیه ۸.
[3]. مجادله، آیه ۲۲.
[4]. غررالحکم.
.[5] چهارده معصوم، عمادزاده، ص 400.
[6]. شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید، ج ۵، ص ۲۵۲.
.[7] بحار، ج ۷۱، ص ۱۳۹.
.[8] همان، ج ۸۲، ص ۱۴۲.
.[9] بحار، ج ۶۹، ص ۳۷۳.
[10]. صحیفه سجّادیّه، دعای ۲۰، بند ۲۸.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی