دعا و نیایش یا مغز و جان عبادت
اشاره
چنان که قبلاً اشاره شد، دعا و نیایش و مناجات با خدا، یکی از مظاهر عالی عبادت است، به ویژه اگر با آداب و شناخت و اخلاص و سوز دل همراه باشد، عبادت را کاملتر میکند. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «الدُّعاءُ أفضَلُ العِبادَةِ[1]؛
دعا و نیایش برترین عبادت است.»
قرآن میفرماید: «قُلْ مَا يَعْبَؤُاْ بِكُمْ رَبِّى لَوْلَا دُعَآؤُكُمْ[2]؛
بگو پروردگارم برای شما ارجی قائل نیست، اگر دعای شما نباشد.»
این سخن بیانگر اهمیّت و ارزش بسیار دعا است.
در قرآن، دعا به عنوان عبادت ذکر شده و ترککننده آن به عنوان مستكبر و اهل دوزخ یاد شده، آنجا که میخوانیم:
«اُدْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنََّ الََّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنََّمَ دَاخِرِينَ[3]؛
مرا بخوانید تا (دعای) شما را بپذیرم، کسانی که از عبادت من تکبّر میورزند، به زودی با ذلّت وارد دوزخ میشوند.»
از این آیه چند مطلب استفاده میشود:
1- فرمان خدا به دعا کردن که موجب وظیفهمندی ما به دعا و نیایش میگردد.
۲- دعا موجب استجابت است.
۳- دعا عبادت خدا است.
۴- بیاعتنایی به دعا، تکبّر در برابر خدا است.
۵- مجازات پشت کننده به دعا، دوزخ همراه خواری است.
قابل توجّه این که از مهمترین آموزههای صحیفه سجّادیّه (که حاوی ۵۴ دعا است) این است که چگونه دعا کنیم؟ و درخواستهای ما از خدا در محور چه موضوعاتی باشد؟ بیشترین چیزی که در دعاهای صحیفه به نظر میرسد عبارتاند از: خودسازی، رشد و ترقّی، تقویت ایمان، تقوا و توحید، پرواز در فضای ملکوت، صفا و صمیمیّت و اموری از این قبیل. باید در مورد محتوای دعاها بیشتر توجّه داشت که غالباً امور عرفانی و معنوی باشد و به راستی که کتاب مقدّس صحیفه، عالیترین درسها و شیوهها را در این راستا به ما میآموزد.
باید توجّه داشت که دعا دارای درجات و مراحلی است، مانند این که: دعای عامّه مردم با اقوال و زبان است، دعای عابدان به اعمال یعنی مراقبت در اعمال است و دعای عارفان به احوال است؛ یعنی عارف با صفای باطن و تمام ذرّات وجودش دعا میکند که کاملترین مرحله دعا، این نوع دعا است.
مهمترین دستانداز و مانع كمال دعا، گناه است. از اینرو امیرمؤمنان على(ع) در دعای کمیل این درس را به ما آموخته:
«اَللّـهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتي تَحْبِسُ الدُّعاءَ؛
خدایا ببخش گناهانی را که مانع پذیرش و اجابت دعا میگردند.»
سراسر صحیفه سجّادیّه، دعا است که امام سجّاد (ع)با شیواترین و گویاترین واژهها، پرمحتواترین مطالب را به صورت نیایش و مناجات، تبیین نموده است.
از سوی دیگر صلواتهای آن (که حدود ۲۰۰ صلوات است) نیز یک نوع دعا است؛ بنابراین این کتاب انسانساز و صفابخش، در لباس دعا و نیایش، ما را به سوی خدا و عبادت خدا و ارزشهای بزرگ تکامل فرا خوانده است.
با این اشاره به صحیفه نگاهی میافکنیم و مسئله دعا را که برترین عبادت است از نگاه این کتاب مقدّس، مورد توجّه قرار میدهیم:
۱- در بند ۵ از دعای یازدهم میخوانیم:
«إِنَّكَ رَحِيمٌ بِمَنْ دَعَاكَ، وَ مُسْتَجِيبٌ لِمَنْ نَادَاكَ؛
خدایا! تو نسبت به هر کسی که دعا و التماسکننده از درگاهت باشد، مهربان هستی و هر کس که تو را صدا زد، پاسخ مثبت به او میدهی.»
شرح کوتاه
این فراز به ما میآموزد که دعا و نیایش در پیشگاه خداوند، مطلوب و محبوب است و خداوند نسبت به دعاکننده مهربان است، ندای او را اجابت میکند و او را از در خانهاش ناامید نمیکند. دعا عبادتی است که موجب خشنودی خدا و جذب مهر و لطف و فضل الهی میشود، در این صورت قطعاً دارای پاداش خوب در محضر الهی است.
و در مورد اجابت دعا، در فرازی از بند ۱۰، از دعای دوازدهم میخوانیم:
«وَ يَا مَنْ ضَمِنَ لَهُمْ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ؛
و ای خداوندی که پذیرش و اجابت دعای بندگان را ضمانت نمودهای.»
و در بند ۱۰ از دعای سیزدهم میخوانیم: «وَ يَا مَنْ لَا يُعَنِّيهِ دُعَاءُ الدّاعِينَ؛ و ای خداوندی که دعای نیایشگران و بندگان، او را ملول و خسته نکند.»
۲- در بند ۴ از دعای دهم میخوانیم:
«فَإِلَى مَنْ حِينَئِذٍ مُنْقَلَبُنَا عَنْكَ، وَ إِلَى أَيْنَ مَذْهَبُنَا عَنْ بَابِكَ، سُبْحَانَكَ نَحْنُ الْمُضْطَرُّونَ الَّذِينَ أَوْجَبْتَ إِجَابَتَهُمْ ...؛
خدایا اگر ما را از درگاهت ناامید و محروم کنی، آنگاه از سوی تو به کجا روگردانیم؛ و از در خانه تو به کجا رویم؟ ای خدایی که پاک و منزّه هستی، ما درمانده و بیچاره هستیم که به برطرف کردن گرفتاریشان، وعده و قول دادهای.»
شرح کوتاه
این فراز بیانگر ارتباط بنده با خدا و نیایش و راز و نیاز او به درگاه الهی است و ملتمسانه به خدا عرض میکند، اگر دعایم را به اجابت نرسانی و مرا از در خانهات برانی، به کجا روم؟ من جایی جز پیشگاه تو ندارم تا دردم را دوا کند و حاجتم را روا فرماید.
سپس عرض میکند: ما در اضطرار و بیچارگی به سر میبریم که تو (در قرآن) قول دادهای که نیاز بیچارگان را برطرف سازی[4]؛ بنابراین ملتمسانه از درگاه تو میخواهم که با برآورده کردن نیاز ما، ما را از این وضع فلاکتبار نجات بده.
۳- دعای سیزدهم صحیفه که شامل ۲۵ بند است، جمله به جمله بیانگر دعا و نیایش به درگاه الهی است و به عنوان «نیایش در حاجتخواهی از خداوند نامیده شده» و با این جمله شروع میشود: «اللَّهُمَّ يَا مُنْتَهَى مَطْلَبِ الْحَاجَاتِ؛ خداوندا! ای آن که در مورد خواستههای خلق، آخرین مقصود نیازمندان هستی.»
در بند ۱۴ و ۱۹ از این دعا میخوانیم:
«وَ مَنْ تَوَجَّهَ بِحَاجَتِهِ إِلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ أَوْ جَعَلَهُ سَبَبَ نُجْحِهَا دُونَكَ فَقَدْ تَعَرَّضَ لِلْحِرْمَانِ، وَ اسْتَحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَوْتَ الْإِحْسَانِ.
وَ عَلِمْتُ أَنَّ كَثِيرَ مَا أَسْأَلُكَ يَسِيرٌ فِي وُجْدِكَ، وَ أَنَّ خَطِيرَ مَا أَسْتَوْهِبُكَ حَقِيرٌ فِي وُسْعِكَ، وَ أَنَّ كَرَمَكَ لَا يَضِيقُ عَنْ سُؤَالِ أَحَدٍ، وَ أَنَّ يَدَكَ بِالْعَطَايَا أَعْلَى مِنْ كُلِّ يَدٍ؛
و آن کس که برای روا شدن نیازش به یکی از آفریدههایت رو آورده، یا جز تو را سبب تأمین نیازش بداند، خویش را در معرض محرومیّت (از لطف عمیم تو) قرار داده و سزاوار قطع احسان و لطف از پیشگاه تو شده است.
و من دانستم که آنچه از درگاهت خواستهام، بسیارش در برابر وسعت دارایی تو اندک است و آنچه از عطایت را خواستهام، در برابر وسعت عظمت و قدرتت. بسیار ناچیز است و قطعاً دایره کرم و لطف تو، در برابر درخواست هیچ کس تنگ و محدود نمیشود و دست عطایت از هر دست و عطا، فراتر و وسیعتر و بالاتر میباشد.»
شرح کوتاه
این عبارت حاکی از آن است که باید دست نیاز و دعا به درگاه الهی دراز کرد و بس، چرا که دراز کردن دست نیاز به سوی دیگران و یا دیگران را سبب برآوردن نیاز دانستن با حرمان و محرومیّت روبرو خواهد شد و در نتیجه، رشته احسان و لطف الهی نیز نسبت به او قطع میشود.
با توجّه به این که انسان هر چه از خدا بخواهد ـ گرچه بسیار بسیار باشد ـ در برابر عظمت احسان الهی، بسیار بسیار ناچیز و حقیر است و هرچه را خدا ببخشد. ـ گرچه بسیار بسیار بزرگ باشد ـ باز در برابر عظمت احسانش حقیر است.
به هر حال دست عطای خدا بالاتر، فراتر و عطابخشتر از همه عطاها است و در برابر درخواستکنندگان هیچگاه در تنگنا قرار نمیگیرد. پس باید به سوی او به راز و نیاز و نیایش رو کرد، چرا که همه در برابر او بیچارهاند و مسبّبالاسباب و سببساز و سببسوز تنها ذات پاک او است.
این فراز علاوه بر این که ما را به محبوبیّت دعا و نیایش دعوت میکند، به ما امید میبخشد و روح ما را برای نیایش به سوی او به پرواز درمیآورد؛ و این بیانگر آن است که تنها به پیشگاه خدا التجاء و التماس کنیم، از او استمداد نماییم که همه چیز در دست قدرت او است، پیش هر کس و ناکس سرنساییم، اظهار بندگی نکنیم و سر ذلّت فرو نیاوریم، به قول اقبال لاهوری:
آدم از بیبصری بندگی آدم کرد/ گوهری داشت ولی نذر قباد و جم کرد
یعنی از خوی غلامی ز سگان پستتر است/ من ندیدم که سگی پیش سگی قد خم کرد
۴- در بند ۱۱ از دعای چهاردهم میخوانیم:
«اللّهُمَّ لَا أَشْكُو إِلَى أَحَدٍ سِوَاكَ، وَ لَا أَسْتَعِينُ بِحَاكِمٍ غَيْرِكَ، حَاشَاكَ، فَصَلّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ صِلْ دُعَائِي بِالْإِجَابَةِ، وَ اقْرِنْ شِكَايَتِي بِالتَّغْيِيرِ؛
خداوندا! به احدى جز تو عرض شکایت و گلایه نمیکنم و جز تو از حاکم دیگری طلب یاری نمینمایم. تو پاک و منزّه هستی، حاشا که چنین کنم، پس رحمت و درود بر محمّد(ص) و آلش بفرست و دعایم را به اجابت متصّل فرما و گلایه مرا با دگرگون نمودن وضع (بر طبق مراد) مقرون کن.»
شرح کوتاه
این فراز بیانگر نهایت خضوع و دلبستگی به خدا در دعا است که یکی از آداب استجابت دعا به شمار میآید و آن این که انسان باید شکایتش را تنها به درگاه الهی ببرد و تنها از ذات پاک خدا استمداد کند، دست به سوی حاکمی جز خدا دراز نکند و در این راستا، استوار و ثابتقدم باشد.
مسئلهی دیگر این که ذکر صلوات در استجابت دعا نقش به سزایی دارد. قبل از دعا، صلوات بفرستد، آنگاه اجابت دعایش را از خدا بخواهد؛ و نیز گله و شکایتش را که در نیایش خود مطرح میکند به سوی خدا ببرد و از او بخواهد که با دگرگون نمودن عوامل شکوه، به زندگیاش آرامش و سامان بخشد.
امام صادق(ع) فرمود:
«لَا يَزَالُ الدُّعَاءُ مَحْجُوباً حَتََّى يُصَلَِّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ[5]؛
دعا همچنان محجوب (دارای مانع اجابت) است تا این که دعاکننده بر محمّد(ص) آلش صلوات بفرستد.»
۵- در بند ۲۴ از دعای سیزدهم میخوانیم:
«وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً دَائِمَةً نَامِيَةً لَا انْقِطَاعَ لِأَبَدِهَا وَ لَا مُنْتَهَى لِأَمَدِهَا، وَ اجْعَلْ ذَلِكَ عَوْناً لِي وَ سَبَباً لِنَجَاحِ طَلِبَتِي، إِنَّكَ وَاسِعٌ كَرِيمٌ؛
و بر محمّد (ص)و آل او رحمت و درود بفرست، رحمت و درودی همیشگی فزاینده که دوامش پایان نیابد و مدّتش به آخر نرسد و این رحمت و درود را حامی و پاور من قرار بده و باعث روا شدن حاجتم فرما که تو وسعت بخش بزرگوار هستی»
شرح کوتاه
در این فراز، پس از ذکر صلوات دائم و فزاینده و همیشگی که نقش به سزایی در روا شدن حاجت دارد، از خدا خواسته شده که همین صلوات را وسیله یاری و سببساز برای اجابت دعا قرار دهد، با توجّه به این که برای خداوند وسعت بخش و بزرگوار، سبب قرار دادن صلوات برای روای حاجت آسان است.
این فراز به ما میآموزد که برای استجابت دعا، از وسایل استمداد کنیم که یکی از آنها ذکر صلوات است. قرآن با صراحت میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید تقوا پیشه کنید؛ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ[6]؛ و وسیلهای برای تقرّب به سوی خدا بجویید.»
مسئله صلوات به قدری در تسریع اجابت دعا وسیله خوبی است که امام صادق(ع) فرمود: «کسی که حاجتی به خدا دارد، نخست صلوات بفرستد، سپس حاجتش را بخواهد، سپس دعایش را با ذکر صلوات به پایان برساند، خداوند بزرگوارتر از آن است که دو طرف دعا (آغاز و انجامش) را اجابت کند، ولی دعای وسط را ردّ نماید، با صلوات بر محمّد و آل او، مانعی جلو دعا را نمیگیرد.[7]
و پیامبر اکرم(ص) فرمود: «صَلاَتُكُم عَلَيَّ إجابَةٌ لِدُعائكُم وَ زَكاةٌ لِأعمالِكُم[8]؛
صلوات شما بر من، موجب روا شدن دعای شما و پاکیزگی اعمال شما میگردد.»
نتیجه این که رعایت آداب دعا، به ویژه ذکر صلوات در آغاز و انجام آن که یک نوع توسّل بر محمّد(ص) و آلش و وسیله قرار دادن آنها است، در استجابت دعا بسیار مؤثّر است.
۶- در فرازی از بند ۲۲، دعای بیستم میخوانیم:
«... وَ لَا تَرُدّ دُعَائِي عَلَيَّ رَدّاً، فَإِنِّي لَا أَجْعَلُ لَكَ ضِدّاً، وَ لَا أَدْعُو مَعَكَ نِدّاً؛
خدایا! دعایم را بدون اجابت، به سویم بازنگردان، چرا که من برای تو رقیب و همتایی قرار ندادهام و همراه دعایم، شریکی برای تو نساختهام.»
شرح کوتاه
یکی از موانع اجابت دعا، اتّخاذ رقيب و شریک برای خدا و همتا قرار دادن برای خدا همراه دعا است. امام(ع) در فراز فوق به ما میآموزد که هنگام نیایش، با توحید خالص به سوی خدا برویم و از او بخواهیم به خاطر توحید و اخلاص، دعای ما را اجابت نموده و مردود نسازد.
و در بند ۱۵ از دعای هفدهم، این درخواست چنین عنوان شده:
«وَ اسْمَعْ لَنَا مَا دَعَوْنَا بِهِ، وَ أَعْطِنَا مَا أَغْفَلْنَاهُ، وَ احْفَظْ لَنَا مَا نَسِينَاهُ؛
خدایا! دعای ما را بشنو و آنچه را از یادش غافل شدیم به ما عطا فرما و آنچه را که فراموش کردهایم، برای ما محفوظ دار.»
بنابراین باید کاری کرد که دعا و نیایش ما در پیشگاه الهی شنیده و پذیرفته شود و ردّ نگردد. غفلت، نسیان و عدم توجه، از موانع اجابت دعا است. از آداب اجابت دعا، حضور قلب و خشوع و توجّه است تا دعاهای ما عمق یابد، از درون و ذات وجودمان برخیزد و تنها لقلقه زبان نباشد. اگر به راستی به آداب دعا و این نکات توجّه معنوی و عملی شود، دعا به صورت یک مکتب آموزنده و سازنده درمیآید و کلاس درس برای نیایشگران خواهد بود. چرا که موجب خودسازی و بهینهسازی شده، روح را جلا و صفا میبخشد، قلب را بیدار و هشیار میکند و از مستی غفلت و گنگی و بیتوجّهی نجات میبخشد که خود این مرحله، یکی از مراحل اجابت دعا است.
٧- در بند ۱۴ از دعای بیست و چهارم میخوانیم:
«... وَ اغْفِرْ لِي بِدُعَائِي لَهُمَا، وَ اغْفِرْ لَهُمَا بِبِرّّهِمَا بِي مَغْفِرَةً حَتْماً ...؛
خدایا! به برکت دعایی که در مورد پدر و مادرم دارم مرا بیامرز و به جهت نیکیهایی که آنها در حق من نمودهاند آنها را به آمرزشی قطعی بیامرز...»
شرح کوتاه
یکی از اقسام دعاها، دعا برای همدیگر، دعا برای حقداران، به ویژه پدر و مادر معلّمین و ... است؛ که چنین دعایی از حقوق و وظایف مسلمین نسبت به همدیگر و بستگان و حقداران از یکدیگر است.
در صحیفه سجّادیّه، دعا برای دیگران بسیار آمده که میتوان گفت: بخش مهمّی از صحیفه دعا برای دیگران است. از جمله دعای بیست و چهارم که از آغاز تا انجام، دعا برای پدر و مادر است و یا دعای بیست و پنجم که دعا برای فرزندان است و یا دعای بیست و ششم که دعا برای دوستان و همسایگان است و دعای بیستوهفت که دعا برای رزمندگان و مرزداران میباشد و... امام(ع) به ما میآموزد که برای دیگران دعا کنیم و این کار علاوه بر ایجاد حسن رابطه معنوی با دیگران، به اجابت نزدیکتر میباشد.
روایت شده: خداوند به موسى(ع) وحی کرد: با دهانی پاک مرا بخوان. موسى(ع) عرض کرد: چنین دهانی ندارم. خداوند فرمود: «با دهان دیگران مرا بخوان، چرا که تو به وسیله دهان دیگران گناه نکردهای.»
گفت موسی من ندارم آن دهان/ گفت: ما را از دهان غیر خوان
از دهان غیر کی کردی گناه؟/ از دهان غیر برخوان کی اِله[9]
در عبارت فوق امام سجّاد(ع) برای پدر و مادر دعا میکند که مجموع این دعا (دعای ۲۴) در این راستا است؛ و در ضمن طلب مغفرت از برای آنها، حقشناسی خود را در مورد نیکی آنها بهیاد میآورد و از خدا میخواهد که به خاطر نیکی آنها، آنها را ببخشد...
۸- در بند ۸ و ۹ از دعای بیست و پنجم میخوانیم:
«اللّهُمَّ فَاقْهَرْ سُلْطَانَهُ عَنّا بِسُلْطَانِكَ، حَتَّى تَحْبِسَهُ عَنَّا بِكَثْرَةِ الدُّعَاءِ لَكَ، فَنُصْبِحَ مِنْ كَيْدِهِ فِي الْمَعْصُومِينَ بِكَ.
اللّهُمّ أَعْطِنِي كُلَّ سُؤْلِي، وَ اقْضِ لِي حَوَائِجِي، وَ لَا تَمْنَعْنِي الْإِجَابَةَ وَ قَدْ ضَمِنْتَهَا لِي، وَ لَا تَحْجُبْ دُعَائِي عَنْكَ وَ قَدْ أَمَرْتَنِي بِهِ؛
خدایا! تسلّط شیطان را در سایه سلطنت و قهّاریّتت دور بیفکن، بلکه با دعاهای فراوان ما از درگاهت، گزند او را از ما بازدار؛ در نتیجه ما را با دور شدن از قلمرو نیرنگ او در صف بیگناهان قرار دادهای.
خدایا! هر آنچه را از درگاهت خواستم به من عطا فرما، نیازهایم را تأمین کن و مرا از اجابت دعا بازندار با این که تو اجابت دعا را برایم ضمانت کردهای؛ و دعایم را با حجاب درگاهت مپوشان، با این که خودت مرا به آن فرمان دادهای.»
شرح کوتاه
این عبارت، به ما میآموزد که برای طرد شیطان و القائات او از خدا استمداد کنیم و با نیایش، از ذات پاک خدا بخواهیم که با قهّاریّتاش، سلطه شیطان را از ما دور سازد و به برکت دعاهای فراوان ما، شیطان را حبس کرده و از ما بازدارد تا در نتیجه بر اثر صیانت از نیرنگ او، در صف پاکان قرار گیریم؛ بنابراین عامل اصلی گناه، شیطان است و باید شیطان و نیرنگهای او را دور ساخت تا به قلّه پاکی رسید.
نیز امام(ع) به ما میآموزد که در دعا الحاح و اصرار کنیم، از آن خسته نشویم و از درگاه الهی خواستار اجابت شویم، چرا که او (در قرآن، آیه ۶۰ مؤمن) جواب مثبت به دعا را ضمانت نموده، [و فرموده: اُدْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ] و حجابی در برابر دعا قرار نداده، با این که به دعا کردن(طبق آیه مذکور) فرمان داده است.
آری! امام(ع) به ما میآموزد که با شیوههای مختلف و التماسهای گوناگون رحمت بیکران الهی را متوجّه خود سازیم تا با دفع و رفع موانع و حجابهای استجابت دعا، به مقصود برسیم و با رعایت شرایط و آداب دعا کردن صحيح، نتیجه بگیریم و خواستههایمان روا گردد.
پینوشتها
.[1] کنزالعمّال، حدیث ۱۳۴.
.[2] فرقان، آیه ۷۷.
.[3] مؤمن، آیه ۶۰.
[4]. چنان که در قرآن میخوانیم: «أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ» (نمل، ۶۲)
[5]. اصول کافی، ج ۲، ص ۴۹۱؛ بحار، ج 13، ص ۳۱۱.
[6]. مائده، آیه ۳۵.
[7]. بحار، ج 93، ص ۳۱۶.
[8]. همان، ج ۹۴، ص ۵۴.
[9]. داستانهای مثنوی، از نگارنده، ص 154.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی