کد مطلب: ۲۹۴۸
تعداد بازدید: ۱۴۸۸
تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۶:۱۴
آموزه‌های اعتقادی و عبادی از نگاه صحیفه سجادیه| ۳۵
یکی از عبادات بسیار مهم ذکر خدا است و اصولاً روح همه عبادات چه نماز و چه غیر آن، ذکر خدا است. اقوال نماز، افعال نماز، مقدمات نماز، تعقیبات نماز همه و همه در واقع یاد خدا را در دل انسان‌ها زنده می‌کند.
ذکر خدا، مظهر دیگری از عبادات
 اشاره
یکی از عبادات بسیار مهم ذکر خدا است و اصولاً روح همه عبادات چه نماز و چه غیر آن، ذکر خدا است. اقوال نماز، افعال نماز، مقدمات نماز، تعقیبات نماز همه و همه در واقع یاد خدا را در دل انسان‌ها زنده می‌کند.
قابل ‌توجّه این ‌که ذکر خدا در قرآن به‌ عنوان یکی از فلسفه‌های بزرگ‌تر نماز عنوان شده آنجا که می‌خوانیم:
«وَأَقِمِ الصَّلاةَ إِنََّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ[1]؛
و نماز را برپا دار که نماز انسان را از زشتی‌ها بازمی‌دارد، ذکر خدا هم (که از نماز نشئت می‌گیرد از فلسفه بازدارندگی نماز از زشتی‌ها) بالاتر و مهم‌تر است.»
ذکر خدا معنی گسترده‌ای دارد و نیز دارای مراحلی است مانند: ذکر زبانی،     ذکر قلبی و ذکر عملی.
قرآن می‌فرماید: «إِنََّ الََّذِينَ اتََّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُم مُبْصِرُونَ[2]؛
پرهیزکاران وقتی ‌که گرفتار وسوسه‌های شیطان شوند، به ‌یاد خدا می‌افتند، در پرتو یاد او، راه حق را می‌نگرند و ناگهان بینا می‌شوند.»
روایت شده: امام صادق (ع) در تفسیر جمله «وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ» فرمود:
«ذِکْرُ اللَّهِ عِنْدَ مَا اَحَلََّ وَ حَرََّمَ[3]؛ ‌یاد خدا کردن به هنگام انجام حلال و حرام.»
(یعنی به ‌یاد خدا بیفتد و به سراغ حلال برود و از حرام دوری نماید.)
به‌ هر حال ذکر خدا، وسیله‌ی پرورش روح و فضایل اخلاقی و تکامل معنوی است و تكرار ذکر در شبانه‌روز، با توجّه به اوصاف خدا بهترین زمینه‌ساز برای جلب ارزش‌ها و مبارزه با ضدّ ارزش‌ها است.
در قرآن آمده: يوسف(ع) در موردی بر اثر فراموش نمودن یاد خدا، در زندان به کسی که در آینده ساقی عزیز مصر می‌شد، گفت: «در نزد عزیز مصر از من یاد کن.» همین ترک اولای او باعث شد که خداوند او را چند سال دیگر در زندان محبوس نمود.[4]
قرآن در مورد ذکر خدا، بسیار سفارش نموده، از جمله می‌فرماید:
«يَا أَيُّهَا الََّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً[5]؛
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خدا را بسیار یاد کنید.»
جالب این‌ که امام باقر(ع) فرمود:
«لَايَزَالُ الْمُؤْمِنُ فِي صَلَاةٍ مَا كَانَ فِي ذِكْرِ اللَّهِ، قَائِماً أَوْ جَالِساً أَوْ مُضْطَجِعاً[6]،
انسان باایمان همواره در نماز است تا هنگامی‌ که به ذکر خدا، ایستاده یا نشسته و یا خوابیده اشتغال دارد.»
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «تو همواره در قنوت نماز هستی مادام که ایستاده یا نشسته و یا در بازار و یا در جلسه خود، در هر جا که هستی به ذکر خدا مشغول می‌باشی.»[7]
با این اشاره نظر شما را به چند نمونه در این راستا، از صحیفه سجّادیّه جلب می‌کنیم:
۱- در بند یک از دعای یازدهم می‌خوانیم:
«يَا مَنْ ذِكْرُهُ شَرَفٌ لِلذّاكِرِينَ ... وَ اشْغَلْ قُلُوبَنَا بِذِكْرِكَ عَنْ كُلِّ ذِكْرٍ؛
ای خدایی که یادش مایه فخر و شرافت یادآوران است. قلب‌های ما را با باد خودت از یاد هر کس و هر چیز منصرف کن.»
 
شرح کوتاه
امام(ع) به ما می‌آموزد که ذکر خدا مایه شرافت، کرامت و تکامل انسان است، باعث رشد و پرورش روح شده و انسان را از حضيض ضدّ ارزش‌ها خارج ساخته و به اوج كمال می‌رساند. چرا که یاد خدا، موجب نابودی مستی غفلت و غرور شده و همین، پایه و مایه نجات و رستگاری و پیمودن درجات كمالات خواهد شد. در فراز بعد به ما می‌آموزد از خدا بخواهیم تا دل‌ها و روح و روان ما را با یاد خود، از هرگونه بادهای غیر خدایی، منصرف سازد. به ‌راستی اگر انسان دارای چنین حالتی شود، راه هدایت را پیدا کرده و به‌ آسانی به مدد الهی می‌تواند از دست‌اندازها عبور کند و به نتیجه مطلوب برسد؛ و ضمناً این جمله به ما می‌آموزد که ذکر خالص خدا با ذکر امور غیر خدایی نباید آمیخته شود، چرا که یاد شفّاف خدا است که آثار بسیار درخشان دارد. چنین یادی ضدّ نسیان و غفلت است که از عوامل سوق‌دهنده به‌ سوی تباهی‌ها هستند. ذکر خدا به‌ قدری باید جای‌جای روح و روان ما را فرا گرفته باشد که حتّی عزیزترین متاع انسان، مانند اموال و فرزندان مانع از آن نشوند، چنان ‌که قرآن می‌فرماید:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ[8]؛
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند و کسانی که چنین کنند، زیانکاران‌اند.»
بر همین اساس در فرازی از بند ۲۹ از دعای بیستم صحیفه، امام (ع) عرض می‌کند:
«و نَبِّهنى لِذِكرِكَ فى أوقاتِ الغَفلَةِ؛
خدایا! مرا در وقت‌های غفلت، برای یاد خودت بیدار و هشیار کن.»
۲- در بند ۸ از دعای بیست و یکم پس از ذکر صلوات می‌خوانیم:
«وَ لَا تَجْعَلْنِي نَاسِياً لِذِكْرِكَ فِيمَا أَوْ لَيْتَنِي، وَ لَاغَافِلًا لِإِحْسَانِكَ فِيمَا أَبْلَيْتَنِي؛
خدایا! نگذار که یاد تو را در مورد عطاهایت فراموش کنم و در مورد لطف و احسانت در آنچه به من بخشیده‌ای غافل شوم.»
 
شرح کوتاه
 نسیان و فراموش‌کاری نسبت به نعمت‌بخش از جفاهای نابخشودنی و از بلاهای گناه خیز است. باید برای دوری از این عامل بدبختی به خدا پناه برد و از او خواست که چنین خصلتی سراغ انسان نیاید و همچنین باید از خواب غفلت و خرگوشی بیدار شد و در سایه آن، الطاف الهی را هرگز فراموش نکرد؛ و همواره به ‌یاد خدا و نعمت‌هایش بود که این یاد موجب شکر و بیداری شده و انسان را در فکر و عمل، به راه راست هدایت می‌نماید. قرآن می‌فرماید:
«وَ لَا تَكُونُوا كَالََّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ[9]؛
و از کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند، در نتیجه خدا نیز آن‌ها را از یاد برد.»
نیز قرآن در وصف منافقین كذّاب چنین می‌فرماید:
«اِسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشََّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولَئِكَ حِزْبُ الشََّيْطَانِ أَلَا إِنََّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ[10]؛
شیطان بر آنان مسلّط شده و یاد خدا را از خاطر آن‌ها برده، آنان حزب شیطان‌اند، بدانید که حزب شیطان زیانکاران‌اند.»
نتیجه این ‌که غفلت از یاد خدا، از صفات منافقان زشت‌خو و دروغ‌گو است. اگر آن‌ها به‌ یاد خدا بودند به درّه پلید نفاق سقوط نمی‌کردند؛ و جزء حزب شیطان و در نتیجه از ورشکستگان و زیان‌کاران نمی‌شدند.
۳- در بند ۵ از دعای بیست و سوم می‌خوانیم:
«وَ أَنْطِقْ بِحَمْدِكَ وَ شُكْرِكَ وَ ذِكْرِكَ وَ حُسْنِ الثَّنَاءِ عَلَيْكَ لِسَانِي؛
خدایا! زبانم را به ستایش و شکر و یادت و تمجید شایسته‌ات، گویا فرما.»
 
شرح کوتاه
 یکی از ذکرها، ذکر زبان است. زبان وقتی ‌که به‌ یاد خدا حرکت می‌کند، دست‌کم خودش به ذکر حرکت می‌کند و در نتیجه از حرکت به گناه کنترل شده است. وانگهی ذکر زبان غالباً موجب ذکر قلب و هماهنگی سایر اعضاء با آن می‌شود و انسان در آن حال می‌خواهد، موجب خشنودی خدا شود، نه این ‌که با گناه کردن، باعث خشم خدا گردد. در فراز فوق سخن از حمد و شکر و ذکر و تمجید نیک زبان به میان آمده که هر یک از اینها نقش به سزایی در کنترل زبان و گویایی آن در راه صحیح و محبوب خداوند دارند و چه سعادتی بهتر از این ‌که رهروان سیر و سلوک و عارفان فرزانه گویند: صمت کنترل زبان یکی از عوامل مهم حرکت در مسیر سیر و سلوک است؛ و در این راستا می‌گویند:
جوع و صَمت و سحر و عزلت و ذکری به تمام/ ناتمامان جهان را کند این پنج تمام
یعنی پنج چیز در راه سیر و سلوک موجب تکامل است: ۱- گرسنگی (کم خوری). ۲- سکوت و کنترل زبان. ۳- شب‌زنده‌داری. ۴- دوری از جامعه فاسد و هم‌نشین بد. 5 - ذكر الهی.
ذکر زبان آثار درخشان دیگری نیز دارد، مانند سوق دادن انسان به ‌سوی خدا، تلقين امور معنوی و پرورش روح با تذكّر مداوم زبان و...
۴- در بند ۱۳ از دعای سی و نهم می‌خوانیم:
«تَعَالَى ذِكْرُكَ عَنِ الْمَذْكُورِينَ، وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُكَ عَنِ الْمَنْسُوبِينَ؛
یاد تو برتر از یاد همه یادشدگان است و نام‌هایت از همه نام‌ها و نسبت‌ها پاک‌تر و پاکیزه‌تر است.»
 
شرح کوتاه
 در دنیا خیلی چیزها هست که انسان از آن‌ها یاد می‌کند و غالباً یاد آن‌ها، انسان را از یاد خدا بازمی‌دارد و چه‌بسا موجب گناهان بزرگ شود و فرض اگر هم یاد خوب باشد، هرگز به ارزش یاد خدا نخواهد بود. یاد خدا و یاد اسماء حسنای او از همه یادها و نام‌ها برتری داشته و اثر سازنده‌ای در پاک‌سازی و به‌سازی دارند. چرا که یاد خدا انسان را به فکر ارزش‌ها و پاکی‌ها می‌اندازد و نیز به همین مناسبت او را از زشتی‌ها دور نموده و تا حدّ تنفّر از زشتی‌ها می‌رساند و این یاد هر قدر ژرف‌تر و گسترده‌تر باشد، به همان مناسبت مؤثّرتر خواهد بود و چه‌بسا دارای درجه یاد قلبي و زبانی و عملی شود. در این صورت، عامل نیرومند و خلل‌ناپذیر برای بازداری انسان از گناه و سوق دادن او به ‌سوی کارهای نیک خواهد شد. از این‌رو یاد خدا و ذکر نام خدا، برترین یادها و پاک‌ترین نام‌ها است که می‌تواند منشأ ارزش‌ها و کمالات والا گردد.
۵- در بند ۱۴ از دعای چهل و پنجم می‌خوانیم:
«وَ أَنْتَ الّذِي دَلَلْتَهُمْ بِقَوْلِكَ مِنْ غَيْبِكَ، وَ تَرْغِيبِكَ الَّذِي فِيهِ حَظُّهُمْ عَلَى مَا لَوْ سَتَرْتَهُ عَنْهُمْ لَمْ تُدْرِكْهُ‏ أَبْصَارُهُمْ، وَ لَمْ تَعِهِ أَسْمَاعُهُمْ، وَ لَمْ تَلْحَقْهُ أَوْهَامُهُمْ، فَقُلْتَ اذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ، وَ اشْكُرُوا لِي وَ لَا تَكْفُرُونِ؛
خدایا! این تویی که بندگان را با گفتارت به عالم غیبت راهنمایی نمودی و آن‌ها را به‌ سوی بهره‌هایشان تشویق فرمودی و آن‌ها را به حقایقی رهنمون شدی که اگر آن را از آن‌ها می‌پوشاندی هرگز چشمانشان آن را نمی‌دید و گوش‌هایشان نمی‌شنید و اندیشه‌هایشان به آن نمی‌رسید، آنجا که در قرآن به آن‌ها فرمودی: «پس به ‌یاد من باشید تا به‌ یاد شما باشم و شکر مرا کنید و کفران نورزید.»[11]
 
شرح کوتاه
از این عبارت استفاده می‌شود که: یاد و شکر خدا دارای منافع ملكوتی و معنوی بزرگی است که در تکامل انسان اهمیّت بسیار دارد، مانند این ‌که:
١- ذکر خدا و شکر او باعث باز شدن دریچه‌ای از غیب به ‌سوی ذکر می‌شود و در را از فضای آلوده مادی بالا برده و در فضای پاک ملکوتی قرار می‌دهد. روشن است که چنین موهبتی نقش بسیار مهم در ساختن انسان کامل دارد.
۲- ذکر و شکر خدا، موجب کسب بهره‌های معنوی و منافع سودمند ارزشی شده که انسان می‌تواند در پرتو آن بهره‌ها به عالی‌ترین مراحل كمال برسد و روح تشنه خود را از سرچشمه زلال آن بهره‌ها سیراب و شاداب کند.
۳- اگر انسان‌ها از این بهره‌ها محجوب و محروم شوند. نه چشمانشان آن بهره‌ها را می‌بیند و نه گوش‌هایشان چیزی از ندای آن‌ها را می‌شنود و نه اندیشه‌هایشان به آن‌ها دست می‌یابد، در نتیجه چشمان‌شان از دیدار چهره حقیقت، کور و گوش‌هایشان کر و اندیشه‌هایشان بسته می‌شود، روشن است که چنین آدمی در پرتگاه سقوط می‌افتد.
آری! ذکر و شکر الهی، موجب بینایی، شنوایی و تیزفهمی شده، انسان در پرتو این امور می‌تواند در فضای معطّر ملکوت پر گشاید، در صراط عظیم هدایت، سیر کند و به درجات عالی کمال برسد.
 خدایا! توفيق فهم و عمل به دستورهای اسلام و امام سجّاد(ع) را به همه ما عنایت فرما.
پایان
 
پی‌نوشت‌ها
[1]. عنکبوت، آیه ۴۵.

.[2] اعراف، آیه ۲۰۱.

[3]. بحارالانوار، ج ۲، ص ۲۰۰.

[4]. « فَأَنْسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ. (یوسف، ۴۲)»

[5]. احزاب، آیه ۴۱.

[6]. بحار، ج 13، ص ۱۵۹.

.[7] کنزالعمّال، حديث ۱۹۲۷.

[8]. منافقون، آیه ۹.

.[9] حشر، آیه ۱۹.

[10]. مجادله، آیه ۱۹.

[11]. بقره، آیه ۱۵۲.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: