پیشسخن
اعتدال در زندگی
بر اساس فطرت و خرد، انسان میخواهد در همه ابعاد زندگی راه اعتدال را بپیماید، همان صراط مستقیمی که هر روز در نماز در سوره حمد، از درگاه خدا میخواهیم. اعتدال هماهنگ با مزاج و ساختار وجود انسان سالم است و در مقابل آن، راه افراط و تفریط است که راهی انحرافی از صراط مستقیم و ناهماهنگ با وضع تشکّل انسان است.
خداوند در قرآن میفرماید:
«وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً؛[1]
همانگونه (که قبلهی شما یک قبلهی میانه است) شما را نیز امّت میانهای قرار دادیم».
در عصر ظهور اسلام، مسیحیان هنگام عبادت خود به سوی محل تولّد عیسی(ع) که در بیتالمقدّس بود، رو میکردند، که نسبت به محل سکونتشان در مشرق قرار داشت. یهودیان نیز به سوی بیتالمقدّس به نماز میایستادند که نسبت به محل سکونت آنها متمایل به مغرب بود، ولی کعبه در بین این دو قرار داشت، خداوند در این آیه به مسلمانان فرمود: «شما را امّت وسط و میانه قرار دادم» (رو به سوی کعبه نماز بخوانید که بین مغرب و مشرق است).
مفسّران در ذیل این آیه توضیحاتی دادهاند، از جمله: آیین اسلام در همه ابعاد، معتدل بین افراط و تفریط است، یهودیان به راه ثروتاندوزی، عیّاشی، اسراف و اتراف رفتند، مسیحیان به عنوان تارک دنیا به غارها برای عبادت پناهنده شدند، ولی مسلمانان باید راه اعتدال را که راه میانه است بپیمایند. از جمله در مصرف اموال و نعمتهای الهی، صرفهجویی کنند، از اسراف دوری گزینند، وگرنه از حریم امّت وسط بودن یعنی؛ اسلام، خارج خواهند شد.
آیات و روایات اسلامی این مطلب را تأیید کرده، به عنوان نمونه:
حضرت رضا(ع) میفرماید:
«لَا خَيْرَ فِي الرَّجُلٍ لَایَقْتَصِدُ فِي مَعِيشَتِهِ مَايَصْلِحُ لَا لِدُنْيَاهُ وَ لَا لِآخِرَتِهِ[2]؛
انسانی که در اندازهگیری و ساماندهی هزینه معاش خود میانهرو نیست، خیری در او نیست نه در دنیا و نه در آخرت».
امیر مؤمنان علی(ع) در وصیت خود به امام حسن(ع) میفرماید:
«وَ اِقْتَصِدْ يَا بُنَيَّ فِي مَعِيشَتِكَ وَ اِقْتَصِدْ فِي عِبَادَتِكَ؛[3]
پسرجان! در معاش زندگی و در عبادت، راه میانه را بگیر».
و در سخن دیگر فرمود:
«انسان طعم حقیقت ایمان را نمیچشد مگر این که دارای سه خصلت باشد: ۱- دینشناسی ۲- صبر و استقامت ۳- اندازهگیری نیک در تأمین معاش».[4]
خصلت زشت اسراف درست بر ضدّ اعتدال در معاش است، زیرا زیادهروی و دور ریختن چیزهایی است که مورد نیاز میباشد. بر همین اساس امام صادق(ع) فرمود:
«إِنَّ اَلْقَصْدَ أَمْرٌ يُحِبُّهُ اَللَّهُ عَزَّوَجَلَّ، وَ إِنَّ السَّرفَ أَمْرٌ يُبْغِضُهُ حَتَّى طَرْحَكَ النَّوَاةَ، فَإِنَّهَا تَصْلُحُ لِشَيْءٍ، وَ حَتَّى صَبَّكَ فَضْلَ شَرَابِكَ ؛[5]
همانا اعتدال کاری است که خداوند متعال آن را دوست دارد ولی اسراف، کاری است که خداوند آن را مبغوض میدارد، حتّی تا این اندازه که هستهای را به دور اندازی، چرا که همان هسته برای کاری به درد میخورد و نیز حتّی تا این اندازه که تهمانده آبی را که آشامیدهای به دور بریزی».
اسراف بلای خانمانسوز
با کمال تأسّف در جامعهها دیده میشود که نعمتهای مختلف الهی، به طور سرسامآور به هدر میرود، و اسراف در همه شئون زندگی مشاهده میشود و در قلمرو اسلام و مسلمین با این که میلیونها نفر از گرسنگی یا میمیرند و یا در فشار هستند و هزینه زندگی ساده آنها تأمین نیست، در عین حال میبینیم اسراف از درودیوار شهرها میبارد، زهی تأسّف و اندوه! در مدینه و مکّه که هسته مرکزی اسلام است با کمال تأسّف آنچنان در مواد غذایی و ظروف و وسایل، اسراف میشود که هر بیننده را ناراحت میکند، همانجا که پیامبر(ص) و امامان(ع) بارها از اسراف نهی کردند، آن همه بریز و بپاش میشود.
کوتاه سخن آن که: ما کاری به غیر مسلمانان نداریم، ولی در میان خودمان اسراف، همچون موریانه - بیآن که از آن جلوگیری شود- تولید نسل کرده و به راستی تار و پود خانوادهها را تار و مار میکند، مشکلات بسیار برای آحاد مردم و دولتهای اسلامی به وجود میآورد، اسراف در ادارات دولتی نیز، به جای خود نکوهیدهتر است به خاطر آن که بیتالمال و اموال عمومی مردم، در دست عدّهای غیرمسئول حیف و میل میگردد.
ما باید با جلوگیری از اسراف بسیاری از مشکلات اقتصادی خود را حل کنیم، و از فقر و فلاکت که اسراف و تجمّلپرستی یکی از عوامل آن است بیرون آییم، چنان که اسلام به زهد و پارسایی، و سادهزیستی و دوری از تقلید کورکورانه و چشم و همچشمی، و زندگی توخالی اشرافی، تأکید نموده است.
در محیط کشورمان، امروز همه اعتراف دارند که اقتصاد ما بیمار است، تورّم و هرج و مرج اقتصادی و عدم ثبات نرخها، مستضعفین را زیر منگنه قرار داده، و نتایج شوم این وضع که موجب بروز جنایات و گناهان دیگر میشود، بر کسی پوشیده نیست. یکی از راهحلهای مهم در این راه، جلوگیری از اسراف، و بسیج عمومی برای این کار حیاتی است.
متأسّفانه اسراف در بعضی جاها به عنوان یک روش ارزشی وانمود میشود، با این که در ردیف رشوه، ربا، کلاهبرداری و جنایات دیگر، خصلت بسیار ضدّ ارزشی و بلای ویرانگر است و آثار شوم آن در ابعاد گوناگون اگر بیشتر از آثار شوم جنایات دیگر نباشد، کمتر نیست.
به نظر میرسد در «طرح ساماندهی اقتصادی» مبارزه با اسراف را باید در سرلوحه این برنامه قرار داد و همچنین در آسیبشناسی، اسرافشناسی را باید مطرح کرد که نهتنها آسیب و آفت است، بلکه بلای خانمانسوز، واگیردار و عمومی است. گرچه دولت به تنهایی نمیتواند به نتیجه مطلوب برسد، به گفته استاد شهید باهنر: «باید در راستای انقلاب فرهنگی، جبههای در ساختن صحیح فرهنگ مصرف، به نام انقلاب در برابر اسراف و تبذیر گشود، و همه مردم را در این جبهه شرکت داد».
مسئله مصرف صحیح و مصرفزدگی، دو مقولهای است که به مسئله «ارزشها و ضدّ ارزشها» بازمیگردد، یکی از دستاوردهای مهمّ انقلاب اسلامی، رعایت ارزشها و پرهیز از ضدّ ارزشها است، در غیر این صورت، حرکت ما درست در نقطه مقابل اهداف انقلاب خواهد بود، مقام معظم رهبری حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (مدّظلّه) در اینباره چنین میفرماید:
«وقتی کسی مثل امام بر سرکار آمد، یعنی ورق برگشت، شهوترانی، دنیاطلبی، وابستگی و فساد در انزوا رفت و تقوی، زهد، صفا و نورانیّت، جهاد، دلسوزی برای انسانها، رحم و مروّت و برادری و ایثار و از خودگذشتگی روی کار آمد، امام که روی کار میآید، یعنی این خصلتها و این فضیلتها روی کار میآید. این ارزشها مطرح میشود، اگر این ارزشها را نگه داشتید، نظام امامت باقی میماند. آن وقت امثال حسینبنعلی(ع) دیگر به مذبح برده نمیشوند. اما اگر اینها را از دست دادیم چه؟ اگر روحیه بسیجی را از دست دادیم چه؟ اگر به جای توجّه به تکلیف و وظیفه و آرمان الهی به فکر تجمّلات شخصی خودمان افتادیم چه؟ اگر جوان بسیجی، مؤمن و با اخلاص را که هیچ چیز نمیخواهد جز میدانی برای مجاهدت در راه خدا، در انزوا قرار دادیم و یک آدم پُررو، افزونخواه، پرتوقع، بیصفا و بیمعنویّت را مسلّط کردیم چه؟ در این صورت همه چیز دگرگون خواهد شد. اگر بین رحلت نبی اکرم (ص) و شهادت جگرگوشهاش (امام حسین(ع)) در صدر اسلام، پنجاه سال فاصله بود، ممکن است در روزگار ما، این فاصله خیلی کمتر بشود و فضیلتها و صاحبان فضائل زودتر به مذبح بروند. نباید بگذاریم چنین چیزی پیش بیاید. باید در مقابل انحرافی که ممکن است دشمن بر ما تحمیل کند، بایستیم».[6]
***
در اینجا همنوا با پیامبران به درگاه خداوند عرض میکنیم:
«رَبَّنَا اِغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ إِسرَافَنَا فِی أَمرِنَا، وَ ثَبِّت أَقدَامَنَا وَانصُرنَا عَلَی القَومِ الکَافِرینَ؛[7]
پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از اسراف و تندرویهای ما در کارها چشمپوشی کن، گامهای ما را استوار بدار و ما را بر جمعیّت کافران پیروز گردان».
خودآزمایی
1- مفسّران در ذیل آیه 143 سوره بقره «وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً» چه توضیحاتی دادهاند؟
2- در بیان حضرت علی(ع)، چه خصلتهایی در وجود انسان سبب میشود که طعم حقیقت ایمان را بچشد؟
3- دو مقوله مصرف صحیح و مصرفزدگی، به چه مسئلهای بازمیگردد؟
پینوشتها
[1]. سوره بقره، آیه ۱۴۳.
[2]. وسائلالشّیعه، ج 12.
[3]. بحارالانوار، ج 71، ص214.
[4]. همان، ص ۳۴6.
[5]. خصال شیخ صدوق، ج 1 ، ص 9؛ بحارالانوار، ج 71، ص 346.
[6]. ملاک جناحبندیها در درون نظام، ص ۳۹ و 40.
[7]. سوره آلعمران، آیه ۱۴۷.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمّد محمّدی اشتهاردی