کد مطلب: ۲۹۵۸
تعداد بازدید: ۲۶۸۸
تاریخ انتشار : ۰۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۱:۵۷
اسراف؛ بلای خانمان‌سوز| ۳
تبذیر به معنی «بریز و بپاش» است، و در اصل از بذر است، و به معنی پراکنده کردن بیهوده و در راه فساد است. ولی اسراف به معنی «زیاده‌­روی از حدّ اعتدال» است، بنابراین تبذیر شدّت حالت مصرف بی‌­رویّه می‌باشد.
فرق بین تبذیر و اسراف
از روایات و کتب لغت استفاده می‌شود که تبذیر به معنی «بریز و بپاش» است، و در اصل از بذر است، و به معنی پراکنده کردن بیهوده و در راه فساد است. ولی اسراف به معنی «زیاده‌­روی از حدّ اعتدال» است، بنابراین تبذیر شدّت حالت مصرف بی‌­رویّه می‌باشد.
بعضی گفته‌اند: تبذیر، زیاده‌­روی در انفاق، بذل و بخشش ناصواب است، ولی اسراف به معنی مصرف کردن مال در راه‌های بیهوده و حرام می‌باشد.[1]
از امام صادق(ع) نقل شده فرمود:
«مَنْ أَنْفَقَ شَيْئاً فِي غَيْرِ طَاعَةِ اللَّهِ فَهُوَ مُبَذِّرٌ؛[2]
کسی چیزی را در راه حرام مصرف کند، تبذیرکننده است».
و گاهی اسراف و تبذیر در یک ­جا جمع می‌شود، مانند: دادن مال در راهی که شایستگی آن را ندارد، مثل ‌این ­که کسی در خانه‌اش دو حمام بسازد، با این ­که همان یک حمام برای او کافی است. بر همین ­اساس امیر مؤمنان علی(ع) می‌فرماید:
«وَ إِنَّ إِعْطَاءَ الْمَالِ فِي غَيْرِ حَقِّهِ تَبْذِيرٌ وَ إِسْرَافٌ؛[3]
همانا دادن مال در راهی که شایسته آن نیست تبذیر و اسراف است».
آنان که اسیر تجمّلات و تشکیلات پر زرق­ و برق زندگی، و مُدپرستی هستند، و یا فرهنگ غرب را برای خود الگو قرار داده‌اند، هم گرفتار تبذیر و هم گرفتار اسراف‌اند.
چنین افرادی طبق آیه ۳۷ سوره اسراء که قبلاً ذکر شد، «برادران شیطان هستند»، یعنی هم­سویی و رفاقت آن‌ها با شیطان‌ها به ‌قدری نزدیک است، که با هم برادرند، گویی از یک پدر و مادر به وجود آمده و در یک خانه، کنار هم بزرگ شده‌اند، شباهت‌شان به همدیگر، بسیار تنگاتنگ و نزدیک است.
 
نکوهش اسراف از دیدگاه روایات
برای نشان دادن زشتی و بیهودگی اسراف، نظر شما را به فرازهایی از گفتار پیامبر(ص) و امامان(ع)جلب می‌کنیم:
1- رسول اکرم(ص) فرمود:
«لَا خَیرَ فِی ‌السَّرفِ؛[4]
در اسراف هیچ‌گونه خیر و سودی نیست، بلکه چیز بیهوده است».
نیز آن حضرت در ضمن گفتاری فرمود:
«مَن اِقْتَصَدَ فِي مَعِيشَتِهِ رَزَقَهُ اَللَّهُ، وَ مَنْ بَذَّرَ حَرَمَهُ اَللَّهُ؛[5]
کسی که در مصرف معاش زندگی، میانه­‌روی ورزد، خداوند به او روزی می‌دهد و کسی که اسراف و بریز و بپاش کند، خداوند او را از نعمت‌هایش محروم می‌سازد».
۲- امیر مؤمنان(ع) فرمود:
«تَرْكُ التَّقْدِيرِ فِي ‌الْمَعِيشَةِ يُورِثُ الْفَقْرَ؛[6]
ترک اندازه­‌گیری در هزینه زندگی، باعث فقر و تهیدستی می‌شود».
نیز فرمود:
«السَّرفُ مَثْوَاةٌ وَ الْقَصْدُ مَثْرَاةٌ؛[7]
اسراف موجب نابودی و اتلاف است، ولی میانه‌­روی در امور موجب فراوانی است».
و نیز فرمود:
«التَّقْدِيرُ نِصْفُ الْعَيْشِ؛
اندازه‌­گیری در دخل‌ و خرج زندگی، نصف بار زندگی را تأمین می‌کند».
یعنی اسراف و زیاده‌­روی موجب هرج­ و مرج در نیمی از شئون زندگی می‌شود، و نصف زندگی را بیمار و ناموزون می‌سازد.
نیز فرمود:
«التَّبْذِيرُ قَرِينٌ مُفْلِسٌ[8]؛
اسراف و بریز و بپاش، همدم بینوا و فقرزا است».
3- امام سجّاد(ع) در فرازی از دعایش به خدا عرض می‌کند:
«نَعُوذُ بِكَ مِنْ تَنَاوُلِ‌ الْإِسرَافِ؛
و پناه می‌بریم به تو از شرّ اسراف­کاری».
نیز عرض می‌کند:
«وَ امنَعنِی مِنَ‌ السَّرفِ؛[9]
خدایا مرا از اسراف کردن بازدار».
4- امام صادق(ع) فرمود: چهار دسته‌اند که دعایشان به استجابت نمی‌رسد، یکی از آن‌ها:
«رَجُلٌ كَانَ لَهُ مَالٌ فَأَفْسَدَهُ، فَيَقُولُ يَا رَبِّ ارْزُقْنِي، فَيَقُولُ لَهُ أَلَمْ آمُرُكَ بِالْإِصْلاَحِ؛
مردی که ثروتی دارد، و آن را در راه بیهوده نابود می‌سازد، و به خدا عرض می‌کند: پروردگارا! به من روزی بده. خداوند به او می‌فرماید: آیا من به تو دستور ندادم که ثروت خود را سامان بده و آن را از اتلاف و نابودی حفظ کن».
سپس این آیه را تلاوت فرمود:
«وَ اَلَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ ‌يُسْرِفُوا وَ لَمْ‌ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً؛[10]
بندگان خاص خدا (عبادالرّحمن) کسانی هستند که هرگاه اموال خود را انفاق و مصرف در راه اهل ‌و عیال می‌کنند، نه اسراف می‌نمایند، و نه سخت­گیری، بلکه در میان این دو، حدّ اعتدال را رعایت می‌نمایند».
5- امام حسن عسکری(ع) فرمود:
«وَ عَلَيْكَ بِالاِقْتِصَادِ، وَ إِيَّاكَ وَ الْإِسْرَافَ، فَإِنَّهُ مِنْ فِعْلِ ‌الشَّيْطَنَةِ؛[11]
بر تو باد به اعتدال و میانه روی؛ و از اسراف به پرهیز، زیرا اسراف نمودن از کارهای شیطانی است».
ابن طیفور می‌گوید: حضرت رضا(ع) از من پرسید: «بر چه مرکبی سوار می‌شوی؟» گفتم: بر الاغ.
فرمود: آن را چند خریده‌­ای؟ گفتم: سیزده دینار.
فرمود: این اسراف است که الاغی که با بهای سیزده دینار بخری، ولی بِرزُون (قاطر) را که ارزان‌تر است، خریداری نکنی.
عرض کردم: هزینه نگهداری قاطر زیادتر از هزینه نگهداری الاغ است.
فرمود: «آن کسی که روزی الاغ را می‌رساند، روزی قاطر را نیز می‌رساند».[12]
این روایت حاکی است که در مرکب نیز باید مراقب بود و در انتخاب آن، از اسراف پرهیز کرد.
6- پیامبر فرمود:
«مِنَ الْمُرَوَّةِ اِسْتِصْلَاحُ الْمَالِ؛[13]
نگهداری درست مال، و بازسازی آن از نابودی، از جوانمردی است».
7- امام صادق(ع) فرمود:
«عَلَيْكَ بِإِصْلَاحِ الْمَالِ، فَإِنَّ فِيهِ مَنْبَهَةً لِلْكَرِيمِ، وَ اِسْتِغْنَاءً عَنِ ‌اللَّئِيمِ؛[14]
بر تو باد به سامان دادن و شایسته مصرف کردن مال، زیرا این ­کار مایه کامیابی شخص بزرگوار و بی‌نیازی از شخص فرو مایه است».
8- امام کاظم(ع) فرمود:
«مَن ‌اِقْتَصَدَ وَ قَنِعَ بَقِيَتْ عَلَيْهِ النِّعْمَةُ، وَ مَنْ بَذَّرَ وَ أَسْرَفَ زَالَتْ عَنْهُ ‌النِّعْمَةُ؛[15]
کسی که میانه‌­روی کند و قناعت نماید، نعمت در زندگی او پایدار می‌ماند، و کسی که بریز و بپاش و اسراف کند، نعمت از او دور شده، فقر و بلا جایگزین آن می‌گردد».
9- امام صادق(ع) فرمود:
«إِنَّ اَلسَّرفَ يُورِثُ الْفَقْرَ، وَ إِنَّ الْقَصْدَ يُورِثُ الْغِنَى؛[16]
همانا اسراف در مصرف باعث فقر، و میانه‌­روی در مصرف موجب ثروتمندی و بی‌­نیازی است».
 
نتیجه و جمع‌بندی: با دقّت به محتوای این روایات چنین به ­دست می‌آید که: در اسراف، خیر و برکت نیست، بلکه اسراف خصلت ضدّ ارزش است.
میانه‌روی در مصرف موجب جلب روزی و تأمین معاش است، ولی اسراف موجب محرومیّت از نعمت‌ها است.
ترک اندازه‌­گیری در مصرف، موجب فقر و نادانی است. اسراف، ویرانگر است، ولی میانه‌­روی در مصرف منبع فیض سرشار می‌باشد.
نصف لذّت زندگی در پرتو میانه‌­روی در مصرف به ­دست می‌آید.
اسراف، همدم فقر و فلاکت و باعث بیچارگی است.
گناه اسراف به ­قدری زشت است که باید از شرّ آن به خدا پناه برد، و با استمداد از خدا به نبرد با آن پرداخت.
اسراف موجب عدم استجابت دعا برای رزق و روزی است.
اسراف، کار شیطانی است و موجب سلب رحمت خدا می‌شود.
ساماندهی اقتصادی و ترک اسراف مایه کامیابی، و دوری از اشخاص فرومایه و پست است.
اسراف موجب سلب نعمت و بلای فقر و تهیدستی است، ولی میانه‌­روی در مصرف، موجب بقای نعمت می‌باشد.
به امید آن­ که این اندرزهای خردمندانه موجب عزمی راسخ برای همه ما در پرهیز از اسراف، این بلای خانمان­‌برانداز گردد.
 
میانه‌­روی در قوانین اسلام
جالب‌ توجّه این ­که: تمام احکام و قوانین اسلام طوری وضع شده که از اسراف‌کاری بر­کنار است. مثلاً در اسلام استفاده از طلا (در لباس و غیره) برای مردان حرام شده و برای زنان زیادتر از حدّ معمول نهی شده است.
در اسلام غذا و آب خوردن در ظرف‌های طلا و نقره حرام است؛ وضو و غسل با آبی که در میان ظرف‌های طلا و نقره است باطل می‌باشد و درست کردن ظرف‌های طلا و نقره و نگهداری و استفاده از آن‌ها به هر عنوان نهی شده است.
در اسلام به­ رغم رسم‌های باطل که در میان اشراف و در بین بعضی از مذهب‌های ساختگی بوده و هست، در دفن اموات رعایت اعتدال شده است و از پوشیدن بدن میّت با کفنی که از ابریشم خالص است و یا طلاباف می‌باشد نهی شده و هنگام دفن نیز از اسراف­کاری و دفن اشیاء گران­قیمت با اموات جلوگیری شده است.
اسلام می‌گوید: انسان احترام دارد؛ مثل حیوان نیست وقتی که مُرد، او را به بیابانی بیندازند، باید بدن او را غسل داد و کفن کرد و با احترام دفن نمود؛ و این احترام برای تسکین خاطر بازماندگان و رشد صفات اخلاقی در زنده‌ها اثر به سزایی دارد، ولی دفن کردن ثروت کلانی همراه میّت، جز اسراف و اتلاف مال چیز دیگری نیست.
مانند این­ که نوشته‌اند در حفریّات مصر؛ هنگامی ‌که به قبر فرعون دست یافتند، اطراف قبرش را پوشیده از ورقه‌های طلا دیدند، شمشیر طلایی در کنار بدنش بود. بدن او را از قبر بیرون آورده و مومیایی کردند و در موزه قرار دادند، و آن طلاها را نیز که هفتاد مَن بود از دل خاک بیرون آوردند.
قرآن در سه مورد (مؤمن- ۲۷، دخان- ۳۱، یونس- ۸۳) فرعون و فرعونیان را «اسراف­کار» معرّفی می‌کند، یکی از نمونه‌های اسراف­‌کاری آن‌ها تشکیلات قبر آن‌ها است.
امّا روح قوانین اسلام از این‌گونه اسراف‌کاری‌ها، فرسخ‌ها به ­دور است و همین یکی از دلایل حقّانیّت اسلام است. به ‌عنوان‌ مثال در قانون فرقه ضالّه بابی و بهایی آمده: «اموات خود را در بلور یا سنگ‌های محکم قرار دهید و دفن کنید. یا در میان چوب‌های سخت و لطیف گذاشته و دفن نمایید و انگشترهایی که منقوش به آیه باشند در دست آن‌ها کنید».[17] به ­راستی این­گونه اسراف‌ها برای چیست؟
و یا در قانون مذهبی هندوها که گاو را موجود بسیار مقدّسی می‌­دانند چند سال قبل نوشت: «یکی از 60 میلیون گاو مقدّس در خیابان‌ها پرسه می‌زنند و سالانه یک میلیارد مارک (حدود دو میلیارد تومان) به مزارع کشاورزی ضرر می‌زنند؛ از سوی دیگر هزارها نفر در همان کشور از گرسنگی می‌میرند و میلیون‌ها نفر تأمین غذایی ندارند».[18]
در کنار آنان، مسلمانان هند، هم­ میهنان آنان به خاطر اهانت به گاو قتل‌­عام می‌شوند و اقلیّت دیگری به نام «نجس‌ها» همیشه با گرسنگی بدبختی دست و پنجه نرم می‌کنند.
به ­راستی اگر «اسراف» اوج بگیرد چقدر خطرناک و زیان­بار است، تا آنجا که 6۰ میلیون گاو تحت عنوان «مقدّس» با ضرر رساندن سالانه دو میلیارد تومان به کشاورزی مصونیّت داشته باشند و این انسانِ اشرف مخلوقات در همان کشور دسته‌ دسته از گرسنگی بمیرد.
آیا این امورِ اسراف‌­آمیز و غیرمنطقی، که سرانجام آن نابودی است برای چیست؟
با کمال تأسّف بعضی از کارها که روح اسلام از آن فرسخ‌ها دور است در میان مسلمانان رواج یافته مانند گردنبند طلا به گردن آویزان کردن و انگشترهای گران‌­قیمت به انگشت نمودن مردان، و بردن دسته‌­گل‌های گران­قیمت به­ عنوان عیادت، نزد بیمار و یا در جشن‌ها به ­عنوان کادو؛ با این­ که پس از مدّت کوتاهی از بین می‌روند، آیا این امور با اسلام سازگار است؟
پاسخ به یک سؤال: در اینجا ممکن است این سؤال مطرح شود که خداوند نعمت‌ها و زینت‌ها را برای انسان‌ها آفریده تا هرگونه خواستند آزادانه مصرف کنند، بنابراین محدودیّت‌هایی تحت­ عنوان اسراف و تبذیر یک نوع جلوگیری از بهره‌­مندی آزادانه از این نعمت‌ها است. از سوی ­دیگر قرآن در آیات متعدّد، نعمت‌های خداوند را که در اختیار بشر نهاده، به­ عنوان عطایا و هدایای الهی برای بشر می‌شمرد، که بیانگر شایستگی بهره­‌گیری از این نعمت‌ها است. وانگهی قرآن به­ طور صریح می‌فرماید:
«قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ؛[19]
بگو چه کسی زینت‌های الهی را که برای بندگان خود آفرید، و روزی‌های پاکیزه را حرام کرده است؟»
اتّفاقاً یکی از زاهدنمایان بنام «عباد بن­ کثیر» امام صادق(ع) را دید که لباس نسبتاً زیبایی پوشیده، به آن حضرت گفت: تو از خاندان رسالت هستی و پدرت علی(ع) لباس ساده می‌پوشید، چرا چنین لباس جالبی پوشیده­‌ای؟ امام(ع) به او فرمود:
وای بر تو «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللّهِ اَلَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَالطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ...»[20]
این سؤال با شکل دیگر در عصر امامان(ع) نیز مطرح بوده است.
پاسخ این­ که: بهره‌­مندی به­ صورت اعتدال هیچ ‌گونه مانعی ندارد و اگر کسی بر اثر زهدفروشی منفی این­گونه بهره‌­مندی را بر خود حرام کند، آیه مذکور از او جلوگیری کرده و روش او را باطل می‌کند، ولی اگر همین بهره­‌مندی به ­صورت افراط و تجمّل­‌پرستی درآید که ما از آن به اسراف تعبیر می‌کنیم، قطعاً خروج از حدّ اعتدال است، و آیه مذکور و آیات دیگر مشابه آن، هرگز چنان بهره‌گیری تجمّلی و زیاده ­از حدّ را روا نمی‌داند.
چنان ­که آیات متعدّدی که دلیل حرمت اسراف است، آیه مذکور ر محدود به حدّ اعتدال می‌کند. بهترین برداشت از آیه این است که بگوییم این آیه برای محکوم کردن زاهدنماهای دروغین است که با صوفی‌گری و درویش‌­مآبی، راه انحراف را می‌پیمایند، و ساده‌­زیستی را با قلندری و پوچیِ زندگی مخلوط می‌کنند، یعنی راه تفریط را می‌پیمایند، که آن ­هم مانند راه افراط، صحیح نیست. بر همین­ اساس حضرت علی(ع) فرمود:
«كُنْ سَمْحاً، وَ لَا تَكُنْ مُبَذِّراً، وَ كُنْ مُقَدِّراً، وَ لَا تَكُنْ مُقَتِّراً؛[21]
سخاوتمند باش ولی بریز و ولخرجی نکن، اندازه­ گیر و حسابگر باش، اما خسیس و بخیل نباش».
 
خودآزمایی
1- فرق بین تبذیر و اسراف را توضیح دهید.
2- قرآن در چه آیاتی فرعون و فرعونیان را اسراف­‌کار معرفی می­‌کند؟ و یکی از موارد اسراف­‌کاری آن­‌ها چه بود؟
3- بهترین برداشت از آیه 32 سوره اعراف «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ» چیست؟
 
پی‌نوشت‌ها
[1]. مجمع‌­البحرین، واژه «بذر»؛ مجمع‌­البیان، ج 6، ص 211.

[2]. بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۳۰۲.

[3]. الغدیر، ج ۸، ص ۳۴۷.

[4]. بحارالانوار، ج ۷۷، ص 169.

[5]. همان، ج 16، ص ۲6۵؛ اصول کافی، ج ۲، ص ۱۲۲.

[6]. خصال شیخ صدوق، ج ۲، ص 94.

[7]. خصال شیخ صدوق، ج ۲، ص 94.

[8]. غررالحکم.

[9]. صحیفه سجّادیّه، دعای ۸ و ۲۰:

[10]. سوره فرقان آیه 67؛ بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۴۴.

[11]. سفینة­البحار، ج ۱، ص 616.

[12]. همان مدرک.

[13]. وسائل­‌الشیعه، ج ۱۲، ص ۴۱.

[14]. همان، ص 40.

[15]. بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۲۷.

[16]. قصارالجمل، آیت­‌الله مشکینی، ص ۳۰۵.

[17]. کتاب بیان، واحد ۵، باب ۱۲؛ کتاب اقدس، ص ۳۴.

[18]. مجله فردوسی، 27/7/48، (اکنون آمار افزایش گاوها به ‌مراتب بیشتر است).

[19]. سوره اعراف، آیه ۳۲.

[20]. وسائل‌­الشیعه، ج ۳، احکام‌الملابس، باب ۷، حدیث ۴.

[21]. نهج‌­البلاغه، حکمت ۳۳.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: