فصل دوم: چهرههای گوناگون اسراف
اسراف؛ چهرههای مختلف دارد، ما در اینجا نظر شما را به پنج چهره که هر یک منبع اسرافهای کلان هستند جلب میکنیم که عبارتنداز:
اسراف در خوردن و آشامیدن و لوازم دیگر زندگی
امروزه بر اثر تحقیقات دانشمندان و پزشکان ثابت شده که یکی از مهمترین دستورهای بهداشتی این است که انسان به مقدار نیاز غذا بخورد؛ پرخوری و زیادهروی در مصرف غذا سرچشمه انواع بیماریها است.
توضیح این که: سازمان گوارش انسان و فعالیّتهای معده، کبد، کیسه صفرا، دارای ترشّحات اسیدی بر مبنای میزان و ظرفیّت خاصّی است، و هرگاه بیش از ظرفیّت و میزان به آن، غذا تحمیل کنند موجب سوءهاضمه و عدم کشش شده و باعث انواع بیماریها خواهد شد.
یکی از عوامل اصلی برای پیدایش بیماری قند؛ ضعف فعالیّت کبد، بالا رفتن چربی خون، مسدود شدن شرایین و انواع سکتهها و ... زیادهروی در تغذیه است؛ چه آن که غذای زیاد حرکت طبیعی دستگاه گوارش را به هم زده، و در نتیجه این نوع بیماریها تولید میگردد.
به علاوه این غذاهای زیادی به صورت مواد مزاحم و اضافی در بدن میمانند و موجب سنگینی برای دستگاههای بدن شده و مرکز و زمينه آمادهای برای انواع ناهنجاریها میگردند.
جواهر لعل نهرو نخستوزیر فقید هند گوید:
«ما بسیار شنیدهایم که مردم از پرخوری بیمار میشوند، ولی هرگز نشنیدهایم که کسی از کمخوری بیمار شود».
از همه بالاتر «پرخوری» و زیادهروی در خوردن غذا موجب ضعف فکر و اندیشه و سستی و ناتوانی فعالیّتهای مغز میشود، چه آن که خوردن غذاهای بیش از اندازه و متنوع فعالیّت طبیعی معده را کند میکند، و همین کندی باعث میشود که خون در سازمان گوارش متمرکز گردد و خون کافی به مغز نرسد؛ وقتی که مغز بیانرژی ماند، موجب دهاندرّه و سپس چرت و خواب شده و از فعالیّت فکری بازمیماند.
اگر یک متفکّر دانشمند خواسته باشد مدّتها مطالعه کند و تفکّر نماید و در این مسیر خسته نشود، نخستین شرطش این است که دستگاه گوارشش راحت باشد و راحتی دستگاه گوارش بستگی به اعتدال در غذا خوردن دارد.
از اینرو امروزه متفکّران و اندیشمندان جهان، غذا را به عنوان یک نیاز مصرف میکنند، یعنی به طبیب مراجعه میکنند، طبیب، سن، وزن، قد و سایر شرایط بدن و زندگی آنها را با دقّت اندازهگیری میکند، آنگاه مثلاً میگوید بدن شما نیاز به فلان مقدار کالری، فلان مقدار چربی، فلان مقدار کلسیم و ... دارد، سپس برای تأمین این مواد نسخهای مینویسد که اگر این مقدار غذا را با این خصوصیّات بخورید رعایت تغذیه سالم و بهداشتی کردهاید.
چقدر از انسانهایی هستند که بر اثر اسراف در غذا آنچنان چاق شدهاند که به زحمت راه میروند؛ و همواره کسل، ناتوان و افسردهاند و با ماساژ دادن بدنشان کمی احساس راحتی میکنند و به محض این که ماساژ بدن آنها تأخیر افتاد، به حالتی بین خواب و بیداری درمیآیند، چنین افرادی چگونه میتوانند عامل متحرّک و سرچشمه خیر برای خود و جامعه باشند.
روایت شده: شخصی در محضر پیامبر(ص) بود و آروغ زد، رسول خدا ناراحت شد به او فرمود: «خودداری کن، و بدان که پرخوران، گرسنهترین افراد در روز قیامت هستند».[1]
نیز فرمود:
«لَيْسَ شَيْءٌ أَبْغَضَ إِلَى اللَّهِ مِنْ بَطْنٍ مَلْآنَ[2]؛
هیچ کس در پیش خداوند مبغوضتر از کسی که شکمش بر اثر غذا پر و اسیر است نیست».
امام صادق(ع) در مورد آشامیدن آب فرمود: «تا بدن نیاز و میل به آب ندارد آن را نیاشامید، و در صورت میل، کم بیاشامید».[3]
حضرت علی(ع) فرمود:
«الْبِطْنَةُ تَمْنَعُ الْفِطْنَةَ[4]؛
پرخوری مانع زیرکی و چابکی است».
امام صادق(ع) فرمود: «هیچ چیزی برای روح و روان انسان زیانبخشتر از پرخوری نیست، پرخوری باعث سنگدلی و شهوتانگیزی میگردد».[5]
رسول اکرم(ص) فرمود:
«إِيَّاكُمْ وَ الْبِطْنَةَ، فَإِنَّهَا مَفْسَدَةٌ لِلْبَدَنِ، وَ مَوْرَثَةٌ لِلسَّقَمِ، وَ مَكْسَلَةٌ عَنِ الْعِبَادَةِ؛[6]
از پرخوری بپرهیزید، چرا که پرخوری موجب انحراف مزاج و باعث بیماری، کسالت و بیحوصلگی نسبت به عبادت کردن خداوند میشود».
نیز فرمود: «از خوردن غذای اضافی پرهیز کنید، زیرا دستگاه ادراک را تباه کرده، و اعضاء و جوارح را برای اطاعت از خداوند کند نموده و انسان را برای شنیدن موعظه و نصایح سودمند، گنگ مینماید».[7]
نیز فرمود:
«لَا تَشْبَعُوا فَيُطْفَى نُورُ اَلْمَعْرِفَةِ مِنْ قُلُوبِكُمْ؛[8]
سیر نخورید (بلکه تا سیر نشدهاید دست از غذا بردارید) چرا که سیرخوری روشنایی معرفت را از دلهای شما خاموش میکند».
سلامتی مردم مدینه و دکتر بیمشتری
عصر پیامبر اسلام(ص) بود، یکی از شاهان غیر عرب، پزشک حاذقی به محضر رسول خدا(ص) در مدینه فرستاد (تا به درمان بیماران آن دیار بپردازد) آن پزشک یک سال در آنجا ماند، ولی (به خاطر نبودن بیمار) کسی برای درمان بیماری خود نزد او نرفت و درخواست درمان از او نکرد.
پزشک نزد پیامبر(ص) آمد و گله کرد که من برای درمان یاران شما به اینجا آمدهام ولی در این مدّت، کسی به من توجّه نکرد تا خدمتی را که بر عهده من است انجام دهم.
پیامبر(ص) به او فرمود: «این مردم (مسلمانان) در زندگی شیوهای دارند که تا اشتها به غذا بر آنها غالب نشود، غذا نمیخورد و وقتی که مشغول غذا خوردن شدند تا اشتها دارند و هنوز سیر نشدهاند، دست از غذا برمیدارند. [از اینرو همواره سلامت و تندرست هستند و نیاز به مراجعه به طبیب ندارند].
پزشک گفت: راز مطلب را دریافتم، همین شیوه موجب تندرستی آنها شده است، خاضعانه به پیامبر(ص) احترام کرد و از محضرش رفت.
سخن آنگه کند حکیم آغاز/ یا سرانگشت سوى لقمه دراز
که ز ناگفتنش خلل زاید/ یا ز ناخوردنش به جان آید
لاجرم حکمتش بود گفتار/ خوردنش تندرستی آرد بار[9]
نیروگیرنده از غذا باش نه حمّال آن
اردشیر بابکان (مؤسّس سلسله ساسانی، که از سال ۲۲۴ تا 241 میلادی پادشاهی نمود) از طبيب عرب پرسید: «باید روزی چه اندازه خورد؟»
طبيب: به اندازه صد درهم (معادل وزن ۴۸ جو) کافی است.
اردشير: این اندازه، چه نیرویی به انسان میدهد؟
طبيب: این مقدار غذا، برای استواری و حرکت و حمل تو كافی است، ولی اگر بیش از این بخوری تو باید حمّال آن باشی.
خوردن برای زیستن و ذکر کردن است/ تو معتقد که زیستن از بهر خوردن است[10]
نصیحت حکیم به کمخوری
یکی از حکیمان فرزانه همواره به پسرش نصیحت میکرد که: «غذای زیاد نخور، زیرا سیری موجب رنجوری است».
پسرش در جواب او میگفت: ای پدر! گرسنگی موجب کشته شدن (یا یک نوع مرگ) است، مگر نشنیدهای که لطیفهگوها گفتهاند: «با سیری مردن بهتر از گرسنگی کشیدن است».
حکیم گفت: اندازه نگهدار که خداوند میفرماید:
«کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لَاتُسرِفُوا؛
بخورید و بیاشامید ولی اسراف و زیادهروی نکنید»[11].
نهچندان بخور کز دهانت برآید/ نهچندان که از ضعف، جانت برآید
***
با آن که در وجود، طعام است عیش نفس[12]/ رنج آورد طعام که بیش از قَدَر[13] بود
گر گلشکر خوری به تکلّف، زیان کند/ ور نان خشک دیر خوری گلشکر بود[14]
از رنجور و ناتوانی پرسیدند: دلت چه میخواهد؟ در پاسخ گفت: «آن را خواهم که دلم چیزی را نخواهد».
معده چو کج گشت و شکم درد خاست/ سود ندارد همه اسباب راست[15]
خودآزمایی
1- پیامبر(ص) فرمودند گرسنهترین افراد در روز قیامت چه کسانی هستند؟
2- با توجه به فرمایش امام صادق(ع)، زیانبخشترین چیز برای روح و روان انسان کدام است و نتیجهاش چیست؟
3- علت نبودن بیمار در مدینه در عصر پیامبر اسلام(ص) چه بود؟
پینوشتها [1]. وسائلالشیعه، ج ۱۷، ص ۱۴.
[2]. همان، ص 13.
[3]. همان، ص 190.
[4]. غررالحکم، ص 16.
[5]. مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 80.
[6]. بحارالانوار، ج 62، ص 267.
[7]. همان، ج 72، ص 99.
[8]. همان، ج ۷۰، ص ۷۱. برای اطلاع بیشتر از این روایات به کتاب میزان الحكمة، ج 1، ص 116 تا ۱۲۳ مراجعه شود.
[9]. یعنی: شخص حکیم و دانا وقتی سخن میگوید، یا دست به سوی لقمه غذا دراز میکند که بداند هرگاه خاموش شود، تباهی به وجود میآید، یا از نخوردن غذا جانش به لب میرسد، در این صورت قطعاً سخن او عین دانش است و غذا خوردنش مایه سلامتی خواهد شد.
[10]. گلستان سعدی، باب سوم.
[11]. سوره اعراف، آیه 30.
[12]. عیش نفس: مایه زندگی انسان.
[13]. قَدَر: اندازه.
[14]. يعني اگر قند را (که نیروبخش است) بیش از اندازه و طاقتت بخوری، ضرر میرساند، و اگر نان خشک را جویدهجویده بخوری در کام تو مانند گلقند، اثربخش است.
[15]. یعنی اگر معده به علّت پرخوریها فرو افتد و منحرف و دردمند شود، درست و خوش بودن همه وسایل زندگی، بی فایده است (گلستان سعدی، باب سوم).
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی