44- آیا خوابهایی که در مورد ائمّه اطهار(ع) دیده میشود، مورد اعتماد است؟
مسئله مهم در خواب تعبیر و تأویل آن است، و برحسب ظاهر بر خواب انبیا و ائمّه(ع) به طور کلّی در صورتی که قراین یقینیّه بر ظاهر آن نباشد نمیتوان اثری را بر آن کرد و بسا میشود که تعبیر آن غیر از ظاهر آن است.
در مواردی تعبیر خواب خود انبیاء، غیر از ظاهر آن بوده است؛ چنان که در مورد خواب حضرت یوسف (ع) قرآن دلالت دارد، و همچنین در مورد خواب حضرت رسول اکرم(ص) که خواب دیدند بوزینگان از منبر آن حضرت بالا میروند و به غاصبین خلافت و بنیامیّه تعبیر شد.
امّا ما نمیتوانیم اگر آن بزرگواران را در خواب زیارت کردیم و فرمایشی از آنها شنیدیم، آن را حجّت بدانیم؛ مگر آن که مؤیّد حقایق و اعتقادات ثابته باشد که در آن صورت شاهد و مؤیّد میشود. (و الله العالم).
45- آیا شیطان میتواند به شکل ائمّه اطهار(ع) درآید یا خیر؟ اگر نمیتواند در موردی که امام(ع) در خوابی با چهره نازیبا دیده میشود، چه میفرمایید؟
شیطان نمیتواند به صورت انبیاء و ائمّه هدی(ع) درآید؛ بلکه در این که بتواند به صورت صلحا و اخیار درآید نیز معلوم نیست.
خواب صلحا و نیکان هم به چهرههای نازیبا و غیرمناسب، خوابهای شیطانی و بسا مستند به برخی عوارض جسمانی و غذاها باشد و در واقعیّت حتّی تعبیر هم ندارد. (و الله العالم).
46- در چنین خوابهایی از کجا معلوم میشود که شخص دیده شده امام(ع) است؟ آیا همینکه شخص خواب بیننده در خواب او را به عنوان امام(ع) میشناسد، کافی است؟
اگر خواب رحمانی و مشتمل بر روشنگری و هدایت و وعظ و بیان حقایق و شواهد بود و در خواب به انسان القا شد که آن شخص، پیغمبر یا امام است، اطمینان حاصل میشود، به خصوص اگر از خارج، شاهد قطعی مثل صدور معجزه و کرامتی با آن همراه باشد.
47- آیا وعدهای که امام(ع) در خواب به شخصی میدهد، محقّق میشود؛ حتّی اگر شخص مورد نظر بعد از آن خواب مرتکب گناهان کبیره شود؟ (مثلاً امام(ع) به شخصی بگوید: شما به شهادت خواهید رسید و شخص بعد از آن خواب مرتکب گناه کبیره شود.)
ممکن است آن وعده محقّق شود و ممکن است خواب چنان که گفته شد، تعبیر دیگر داشته باشد. (و الله العالم.)
48- اگر امام(ع) به شخصی وعدهای در آینده بدهد، ولی شخص به آن وعدهها شک کند و نپذیرد، آیا شک در آیات خداوند مهربان است و کفر به آیات محسوب میشود؟ (البتّه خواب، واحد نباشد و در دفعات باشد).
اگر آن خوابها مشتمل بر بشارت باشد مناسب است شخص آن را به فال نیک گرفته و در مقام آن برآید که خود را در مسیر آن بشارت قرار دهد.
49- آیا اشعار خودمانی که با الفاظ و عبارات خودمانی و زبان عامیانه برای اهلبیت(ع) میگویند، صحیح است، یا نه؟
چنانچه توهینآمیز و دون شأن مقامات رفیع آن بزرگواران نباشد، اشکال ندارد. هر چه در سرودن شعر، ادب و حفظ حریم مقام آن بزرگواران رعایت شود، سزاوار است و باید اشعار در مدایح و مصائب اهلبیت(ع) شیوا و رسا بوده و مضامین آن موجب رشد فکری و اعتلای معارف دینی و اخلاقی باشد و شاعر، خواننده شعر و مدّاح، همه متعهّد باشند و غرض آنان بسط و نشر معارف اسلامی و بیداری فطرت پاک انسانی باشد، و از روشهای اهل بدع و صوفیانه و مجالس وجد و سماع آنها منزّه باشد.
البتّه مراتب اشعار و درجات مضامین آنها برحسب اختلاف سلیقهها و ذوقها و معرفت اشخاص و محدوده اطلاعات آنها تفاوت بسیار دارد.
در ارتباط با این موضوع، مناظره «سیّد حمیری»، آن شاعر بسیار مشهور و توانای اهلبیت(ع)، با «جعفر بن عمان الطائی» بسیار جالب است.
«سیّد حمیری» به «جعفر» میگوید: وای بر تو! آیا درباره آل محمّد(ع) میگویی:
مَا بَال بَیتکُم یُخَربُ سَقفَه/ وَ ثِیابکُم مِن اَرذَلِ الاَثوَابِ
جعفر پرسید: چه عیبی در این شعر است؟!
سیّد گفت: وقتی نمیتوانی نیکو مدح بگویی، ساکت باش! آیا آل محمّد(ع) به این که: «سقف خانههایشان خراب، و لباسشان از پستترین لباسهاست» وصف میشوند؟ ولی من تو را معذور میدارم؛ که این مقتضای علم و طبع محدود توست.
من در مدح آنها قصیدهای گفتهام که این نقص شعر تو را به آن محو کردهام:
اُقسِمُ بِاللهِ وَ آلائِه/ وَ المَرءُ عَمَّا قَالَه مَسئول
اِن عَلیَّ بن اَبِی طَالب/ عَلی التَقی و البِرّ مَجبُول
اینگونه در مدح آل محمّد(ع) گفته میشود، و شعر تو برای صاحبان اندیشه پایین و ضعیف، مناسب است.
«جعفر طائی»، «سید حمیری» را بوسید، و گفت: «اَنتَ وَ اللهِ الرَّاس یَا اَبَا هَاشِم وَ نَحنُ الاَذنَابِ[1]».
اجمالاً آنچه لازم الرّعایه است، این است که باید مدح، با شئون آن بزرگواران- که کتاب و سنّت بر آن دلالت دارد- مناسب باشد، و هم چنان که «سیّد حمیری» گفته است، دون شأن، شرف، کمالات روحی و مقامات معنوی آنها نباشد؛ و از طرف دیگر از غلوّ- که گاه شاعر و خواننده را تا مرز کفر پرت مینماید- پاک و مبرّا باشد.
50- آیا استفاده کردن از اشعاری که با الفاظ و عبارات عرفانی مانند: میخانه، می، ساقی، میپرستی و الفاظ دیگر معمول در اشعار عرفانی، برای شعر مدح و مرثیه اهلبیت(ع) صحیح است؟
اگر متبادر به ذهن از این اشعار معانی صحیحه باشد اشکال ندارد، و اگر از آنها برداشتهای غلوآمیز و باطل میشود، و یا موجب ترویج مسلکهای صوفیانه و به اصطلاح عارفانه میشود، استفاده از آنها جایز نیست.
به طور کلّی، شخص باید خودش ناقد و بصیر و آگاه از مذهب اهلبیت(ع) و ذوق صحیح شیعه باشد؛ یا این که قصاید و مدایح را قبلاً به نظر علما و اشخاص دینشناس برساند. غرض این که باید مواظب باشند مبادا عقیده اسلامی حتّی یک نفر مخدوش گردد. (و الله العالم).
51- در بعضی از مجالس، مسؤولین هیئتها از روی رقابت و چشم و همچشمی کارهایی مثل: دعوت از معروفین و خرجهای آنچنانی انجام میدهند، و توجیه میکنند که ریا و رقابت در مجلسداری امام حسین اشکال ندارد؛ آیا این کار صحیح است؟
پیروی و تأسّی به کسانی که مجالس اهلبیت(ع) را به طور شایسته و باشکوه برگزار میکنند و سبب جلب و جذب اشخاص به دین و حضور و شرکت در مجالس تبلیغ دین میشوند، بسیار پسندیده است.
باید سعی در کارهای نیک و سنّتهای خیر را از دیگران فرا گرفت، و با نیکان و اخیار همگام و همراه و همصدا شد؛ ولی تعصّب فامیلی، زبانی و قومی در برابر دیگران و به منظور تظاهر و تفاخر و برتریجویی، مذموم و محکوم است، و موجب از بین رفتن اجر و ثواب، و ورود در زمره الَذِینَ ضَلَّ سَعیَهُم فِی الحَیَوةِ الدُّنیَا وَ هُم یَحسِبُونَ اَنَّهُم یُحسِنُونَ صُنعاً[2] میشود.
و مانند همان برنامه زشت معاقره و مسابقه در نحر شتر و ضیافت و اطعام است که در عصر حضرت امیرالمؤمنین (ع) بین دو نفر از سران قبایل صورت گرفت، و منتهی به آن شد که یکی از آن دو نفر برای مفاخره بر قبیله دیگر، سیصد شتر نحر نمود، و حضرت امیرالمؤمنین (ع) بر حسب روایت، خوردن گوشت آن شترها را تحریم فرمود و همه آنها طعمه و خوراک سگها گردید.[3]
باید افرادی که در این کارهای خیر و تعظیم شعایر و احیا و بزرگداشت روزهای دینی و «ایّام الله» موفّق هستند، در کمال خلوص و به قصد اعلای کلمه اسلام و صرفاً بزرگداشت دین و اولیای دین و مقاصد عالیّه، این مراسم عزیز و پربرکت و فیض را برگزار نمایند و همانگونه که برای خود و هیئت خود آرزومند توفیق هستند، برای سایر هیئتها و افراد نیز طلب توفیق نمایند، و اشتراک همه را در مقاصد مشروعه فراموش نکنند. و همه با هم متّحد و همگام و همراه و هماهنگ و پشتیبان یکدیگر، عظمت و اعتلای برنامههای مقدّسه، مخصوصاً عزاداری و اقامه مراسم سوگواری حضرت سیدالشّهداء(ع) را مقدّس و منزّه نگه دارند.
روح کلّ این برنامهها، صدق نیّت و اخلاص و تواضع و کم دیدن عمل خود و بزرگ شمردن خدمات دیگران است.
از سوی دیگر هم نباید نسبت به عزیزانی که در این راه خدمت شایسته انجام میدهند، و زحمات طاقتفرسا متحمّل میشوند، و اموال بسیار و کلان صرف مینمایند، و در عرض ارادت به پیشگاه ائمّه طاهرین(ع) مشتاقانه و بیحساب، وقت و مال و عمر خود را اهدا میکنند، بدگمان بود و انفاقات آنها را حمل بر مقاصد دیگر نمود و آنها را به عدم خلوص نیّت متّهم کرد؛ بلکه باید افعال مسلمانان را حمل بر صحّت نمود. وظیفه خود آنها مواظبت و مراقبت است و وظیفه دیگران هم تقدیر از آنها است.
امید است در این برنامهها و وظایف که انجام آن، نیازمند به آگاهیها و توجّهات هشیارانه است، همه موفّق و مؤیّد باشند، و روز به روز با همّت و تلاش و فداکاری همه، این شعائر، خالصتر و سالمتر و بیشتر و بهتر برگزار شود. (و الله العالم).
پینوشتها
[1] - امالی شیخ طوسی:1/201 و 202.
[2] – کهف/104.
[3] - وسائل الشیعه:16/256.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی