کد مطلب: ۳۰۲۳
تعداد بازدید: ۱۵۵۵
تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۵:۳۷
برای آن که اهل خیر شویم باید ابتدا اسباب خیر را فراهم کنیم، به این معنا که یک سری اموری در عالَم هستند که خداوند تبارک و تعالی آن ها را زمینه ساز نزول خیرات قرار داده است.
قانون عقلی مشهوری وجود دارد که می گوید: «فاقد شیء نمی تواند مُعطی شیء باشد»، یعنی کسی که چیزی را ندارد، نمی تواند آن چیز نداشته را به دیگران بدهد. مثلاً اگر فردی سیبی در اختیار نداشته باشد، قاعدتاً نمی تواند به دیگران سیب بدهد. برای این که بتواند اعطای کننده ی سیب به دیگران باشد، لازم است تا از کسی یا جایی سیب تهیه کند و پس از آن، سیبی را که به دست آورده در اختیار دیگران بگذارد. حال باید بدانیم اگر بخواهیم خیر از دستان ما به مردم برسد، باید خودمان صاحب خیر باشیم، یعنی اهل خیر باشیم. برای آن که اهل خیر شویم باید ابتدا اسباب خیر را فراهم کنیم، به این معنا که یک سری اموری در عالَم هستند که خداوند تبارک و تعالی آن ها را زمینه ساز نزول خیرات قرار داده است. اگر بنده ای این اسباب را در زندگی خود فراهم کند، قطعاً از نزول خیرات بهره مند خواهد شد، و در این صورت است که می تواند از خیری که به دست آورده، به دیگران نیز اعطا کند. طبق احادیث نورانی اهل بیت علیهم السّلام یک سری اموری به عنوان اسباب خیر معرّفی شده اند که قسمتی از آن ها را در دنباله ی بحث بیان خواهیم نمود.
 
1- قرآن کریم
«وَ قِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا خَيْراً لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقِينَ». (ولى هنگامى كه) به پرهيزگاران گفته مى ‏شد: پروردگار شما چه چيز نازل كرده است؟ مى‏گفتند: خير (و سعادت). (آرى،) براى كسانى كه نيكى كردند، در اين دنيا نيكى است و سراى آخرت از آن هم بهتر است و چه خوب است سراى پرهيزگاران![1] چه تعبير رسا و زيبا و جامعى؟ «خير» آن هم خير مطلق، كه مفهوم گسترده ‏اش همه ی نيكي ها، سعادت ها و پيروزي هاى مادّى و معنوى را در بر مى‏ گيرد، خير در رابطه با دنيا، خير در رابطه با آخرت، خير براى فرد و خير براى جامعه، خير در زمينه ی تعليم و تربيت و در زمينه ی سياست و اقتصاد و امنيت و آزادى، خلاصه خير از هر نظر (زيرا مى ‏دانيم هنگامى كه متعلّق يك كلمه را حذف كنيم مفهوم آن عموميت پيدا خواهد كرد). ذكر اين نكته نيز لازم است كه درباره ی قرآن تعبيرات گوناگونى در خود قرآن وارد شده است، تعبير به نور، شفاء، هدايت، فرقان (جدا كننده حق از باطل)، حق، تذكره و مانند اين ها، ولى شايد اين تنها آيه ‏اى است كه در آن تعبير به «خير» شده است و مى ‏توان گفت همه ی آن مفاهيم خاص، در اين مفهوم عام جمع است.[2]
از رسول خدا صلّی الله علیه و آله روایت شده است که فرمودند: «نَوِّرُوا بُیُوتَکُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ فَإِنَّ البَیْتَ الَّذی یُقْرَأُ فِیهِ القُرْآنُ یَتَّسِعُ عَلَی أَهْلِهِ وَ یَکْثُرُ خَیْرُهُ وَ تَحْضُرُهُ المَلائِکَةُ وَ تَهْجُرُهُ الشَّیاطِینُ». تا می توانید خانه هایتان را روشن کنید. همانا خانه ای که در آن قرآن خوانده می شود، بر صاحبانش وسعت می یابد (به آنان آسایش و آرامش می بخشد)، خیرش افزون می گردد، فرشتگان در آن حضور می یابند و شیاطین از آن می کوچند.[3] و در جای دیگر می فرمایند: «أَکْثِرُوا مِنْ قِراءَةِ القُرْآنِ فِی بُیُوتِکُمْ فَإِنَّ البَیْتَ الَّذی لا یُقْرَأُ فِیهِ القُرْآنُ یَقِلُّ خَیْرُهُ وَ یَکْثِرُ شَرُّهُ وَ یَضِیقُ عَلَی أَهْلِهِ». در خانه هایتان زیاد قرآن بخوانید، چراکه خانه ای که در آن قرآن نخوانند، خیرش اندک و شرّش زیاد می شود و بر صاحبانش تنگ می گردد.[4]
 
دل های مرده از گناه
بنا بر این قرآن کریم، اعمّ از تلاوت، تدبّر و عمل به آیات آن، سبب نزول خیرات مختلف و فراوان در زندگی مؤمنین می شود. امروزه کدورت های دنیوی و گناهانی که نزد بسیاری از ما سهل و آسان شمرده شده و گاهی اصلاً گناه به حساب نمی آیند، غبار تاریکی را بر دل هایمان نشانده است. اثر این غبار و تاریکی آن است که حال خوبی نداریم و به دنبال ایجاد نشاط و سرزندگی به هر طریقی چنگ می زنیم، مثل این که گروهی مرتّب به سفر می روند، بعضی خود را با موسیقی و کارهای هنری سرگرم می کنند، برخی دیگر با مراجعه به روانشناسان و مشاورین سعی در ایجاد حال خوب و نشاط در زندگی می نمایند و اقسام و انواع راهکارهای دیگر. ولی در غالب اوقات، مشاهده می کنیم که اثری که به دنبال آن بوده ایم حاصل نشده یا استمرار نداشته و موقّتی بوده و در پاره ای از موارد حتّی نتیجه ی معکوسی را به دنبال داشته است. جای چه چیزی در زندگی بشر خالی است که هیچ چیز جای آن را پُر نمی کند؟!
 
قرآن شفابخش دل ها
بسیاری از دانشمندان پاسخ این سؤال را یافته اند. جای معنویّت و به عبارت صریح تر، جای خالق یکتا و پروردگار مهربان، امروزه در بسیاری از زندگی ها خالی است و بشر به خاطر فقدان این حقیقت رنج می برد. به هر چیزی غیر خدا متوسّل می شود تا جای خالیش را پُر کند، امّا هیهات که جای نور را هرگز ظلمت پُر نخواهد کرد. برای درمان این نابسامانی باید برای یک بار هم که شده، به سمت خدا روی آورد. یکی از راه هایی که ارتباط با پروردگار متعال را پُررنگ و نزدیک می سازد، اُنس با قرآن کریم است. دقّت کنید که در رابطه با قرآن کریم، آن چه اثر سازنده و ماندگار به همراه خواهد داشت، تنها تلاوت قرآن نیست، بلکه اُنس با قرآن کریم است. یعنی رابطه ای قوی و همیشگی با قرآن، که آن هم از طریق تلاوت روزانه و منظّم، تدبّر در آیات و تلاش در عمل نمودن به آیات نورانی قرآن، به دست می آید. مولا امیر المؤمنین علیه السّلام در نهج البلاغه در باره ی قرآن کریم توصیفات و نصایح کلیدی و مهمّی دارند، می فرمایند: «إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يَعِظْ أَحَداً بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ فَإِنَّهُ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِينُ وَ سَبَبُهُ الْأَمِينُ وَ فِيهِ رَبِيعُ‏ الْقَلْبِ‏ وَ يَنَابِيعُ الْعِلْمِ وَ مَا لِلْقَلْبِ جِلَاءٌ غَيْرُهُ». خداوند سبحان احدى را به مطالبى مانند آن چه در قرآن آمده موعظه نفرموده است، زيرا قرآن رشته ی محكم خداست و وسيله ی امين او؛ بهار دل ها و چشمه‌ هاى دانش در قرآن است، براى قلب و فكر جلايى جز قرآن نتوان يافت.‏[5]
و در خطبه ی 110 می فرمایند: «تَعَلَّمُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ أَحْسَنُ الْحَدِيثِ وَ تَفَقَّهُوا فِيهِ فَإِنَّهُ رَبِيعُ‏ الْقُلُوبِ‏ وَ اسْتَشْفُوا بِنُورِهِ فَإِنَّهُ شِفَاءُ الصُّدُورِ وَ أَحْسِنُوا تِلَاوَتَهُ فَإِنَّهُ أَنْفَعُ الْقَصَصِ». قرآن را فرا گيريد كه بهترين گفته ‌هاست و در آن بينديشيد كه بهار قلب هاست، از نور آن شفا بجوييد كه شفاى دل هاى بيمار است، آن را به نيكوترين وجه تلاوت كنيد كه سود بخش ترين سرگذشت هاست.‏[6]
 
نکته ی اساسی در اُنس با قرآن
نکته ی مهمّ برای کسانی که می خواهند اُنس با قرآن پیدا کنند آن است که برای مأنوس شدن با قرآن کریم، گام اوّل تلاوت مستمرّ و روزانه است، به این شیوه که هر کس باید ببیند، برای شروع به چه میزانی توان تلاوت قرآن را دارد، به عنوان مثال ممکن است یک نفر نتواند به هر دلیلی بیش از نصف صفحه از قرآن را روزانه تلاوت کند، ایرادی ندارد، فقط باید هر روز بر تلاوت این نصف صفحه از قرآن مداومت نماید، و دیگر این که تلاوت قرآن به شکل طوطی وار نباشد، یعنی مقداری در فهم آیات (گرچه با توجّه به ترجمه باشد) تلاش کند، البته نه به میزانی که خسته شده و نسبت به تلاوت دل زده گردد.
تجربه ثابت کرده که این شیوه موجب می شود تا در مدّت زمان کمی انسان نه تنها به تلاوت قرآن عادت کند، بلکه برای قرائت قرآن شوق و انگیزه هم پیدا نماید، آن وقت ملاحظه خواهید کرد که دیگر به تلاوت نصف صفحه ای سابق قانع نگردیده و مشتاق تلاوت بیشتر خواهد بود. به همین روش کم کم با قرآن مأنوس می شود و قرآن کریم نیز اثر خود را بر روی دل او خواهد گذاشت. به برکت اُنس با قرآن، دل او فصل خزان را به آرامی پشت سر گذاشته و شکوفه های نورانی ایمان و امید، فضای قلبش را بهاری می کند، و دردها و آلام انباشته از گناه و دنیازدگی از وجود او رخت بر بسته و جای خود را به عطر دل انگیز کلام خدا می دهد و بدین واسطه جراحات قلب شفا یافته و درمان می گردد.
لذا در روایتی از وجود مقدّس امام صادق علیه السّلام آمده است: «الْقُرْآنُ عَهْدُ اللَّهِ إِلَى خَلْقِهِ فَقَدْ يَنْبَغِي لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ أَنْ يَنْظُرَ فِي عَهْدِهِ وَ أَنْ يَقْرَأَ مِنْهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ خَمْسِينَ‏ آيَةً». قرآن عهد خدا با خلقش است پس سزاوار است که مسلمان در عهد خداوند بنگرد و هر روز (دست کم) پنجاه آیه از آن را تلاوت نماید.[7] ببینید کلام حضرت زین العابدین علیه السّلام را که از کیفیّت اُنس آن حضرت با قرآن کریم روایت می کند: «لَوْ مَاتَ مَنْ بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ‏ يَكُونَ‏ الْقُرْآنُ‏ مَعِي/ اگر هر کس که بین مشرق و مغرب عالم است بمیرد، من احساس وحشت و تنهایی نخواهم کرد بعد از این که قرآن همراه من است». زُهری نقل می کند: «وَ كَانَ علیه السّلام إِذَا قَرَأَ: مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ،‏ يُكَرِّرُهَا حَتَّى كَادَ أَنْ يَمُوتَ». امام سجّاد علیه السّلام این گونه بودند که هر گاه قرائت می کردند: مالک یوم الدین (مالک روز جزا) آن قدر این آیه را تکرار می فرمودند که نزدیک بود از دنیا بروند.[8]
 
2- اهل بیت علیهم السّلام
جایگاه اهل بیت علیهم السّلام در نظام هستی، از سوی خداوند متعال به عنوان عِدل قرآن کریم معرّفی شده است. قرآن و اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین دو بال پرواز هستند که با نبود یکی از آن دو، دیگری در تربیت انسان کامل و هدایت او، نقشی نخواهد داشت، لذا رسول مکرّم اسلام صلّی الله علیه و آله در حدیث معروف و معتبر ثقلین که مورد قبول فریقین (شیعه و سنّی) است، می فرمایند: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ أَمَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ‏ اللَّهِ‏ وَ عِتْرَتِي‏ أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ». ای مردم! همانا من دو چیز گران سنگ را در میان شما به جای می گذارم، آگاه باشید تا زمانی که به آن دو تمسّک جوئید هرگز گمراه نخواهید شد، (آن دو عبارت اند از) کتاب خدا و عترتم اهل بیتم، به درستی که این دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا این که در کنار حوض (کوثر) بر من وارد شوند.‏[9] بنا بر این عِدل قرآن بودن اهل بیت علیهم السّلام اقتضا می کند که همچون قرآن کریم، مایه ی خیرات و برکات برای انسان ها باشند.
از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: «نَحْنُ‏ أَصْلُ‏ كُلِ‏ خَيْرٍ وَ مِنْ فُرُوعِنَا كُلُّ بِرٍّ فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِيدُ وَ الصَّلَاةُ وَ الصِّيَامُ وَ كَظْمُ الْغَيْظِ وَ الْعَفْوُ عَنِ الْمُسِي‏ءِ وَ رَحْمَةُ الْفَقِيرِ وَ تَعَهُّدُ الْجَارِ وَ الْإِقْرَارُ بِالْفَضْلِ لِأَهْلِهِ وَ عَدُوُّنَا أَصْلُ كُلِّ شَرٍّ وَ مِنْ فُرُوعِهِمْ كُلُّ قَبِيحٍ وَ فَاحِشَةٍ ...». ما اصل و ریشه ی هر خیری هستیم و هر برّ و نیکی از شاخه های ماست، پس از جمله ی نیکی ها: توحید، نماز، روزه، فرو خوردن خشم، گذشت از بدکار، ترحّم بر فقیر، رسیدگی به همسایه و اقرار به برتری اهل فضیلت است، و دشمنان ما ریشه ی هر شرّ و بدی هستند و هر کار قبیح و زشتی از شاخه های ایشان است.[10]
 
کیفیّت بهره بردن از خیرات اهل بیت علیهم السّلام
حال باید دید چگونه می توان از خیرات این منبع فیض الهی بهره مند شد. رسول گرامی اسلام شیوه ی بهره مندی از قرآن و اهل بیت علیهم السّلام را در حدیث ثقلین به خوبی تبیین نموده اند. راه بهره بردن از قرآن و عترت در یک کلمه خلاصه شده است: «تمسّک». تا زمانی که به قرآن و عترت تمسّک بجوئیم، از خیرات و برکات این دو ثقل عظیم بهره مند خواهیم شد. در توضیح «تمسّک» به تفسیر آیه ی 170 از سوره ی اعراف مراجعه می کنیم، قرآن کریم می فرماید: «وَ الَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتابِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ إِنَّا لا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ». و آن ها كه به كتاب (خدا) تمسّك جويند، و نماز را برپا دارند، (پاداش بزرگى خواهند داشت زيرا) ما پاداش مصلحان را ضايع نخواهيم كرد.[11] در تفسیر نمونه آمده است: «تعبير به "يُمَسِّكُونَ" كه به معنى تمسّك جستن است، نكته ی جالبى را در بر دارد، زيرا تمسّك به معنى گرفتن و چسبيدن به چيزى براى حفظ و نگهدارى آن مى ‏باشد، و اين صورت حسّى آن است، و صورت معنوى آن اين است كه انسان با كمال جدّيّت پايبند به عقيده و برنامه ‏اى باشد و در حفظ و حراست آن بكوشد، تمسّك به كتاب الهى اين نيست كه انسان صفحات قرآن و تورات و يا كتاب ديگرى را محكم در دست بگيرد و در حفظ و حراست جلد و كاغذ آن بكوشد، بلكه تمسّك واقعى آن است كه اجازه ندهد كم ترين مخالفتى با آن از هيچ سو انجام شود و در تحقّق يافتن مفاهيم آن از جان و دل بكوشد».[12]
دقیقاً همین معنا از تمسّک در باره ی عترت نیز صدق می کند. یعنی در تمسکّ به قرآن و عترت باید ابتدا ولایت ایشان را پذیرفت و در مرحله ی بعد در اطاعت از ایشان کوتاهی نکرد. آن وقت است که در پرتو هدایت این دو گوهر گران بها، از زلال چشمه ی خیرات ایشان می توان سیراب شد، چنان چه قرآن کریم فرموده است: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلاً». اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! اطاعت كنيد خدا را! و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولو الأمر [اوصياى پيامبر] را! و هر گاه در چيزى نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد (و از آن ها داورى بطلبيد) اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد! اين (كار) براى شما بهتر، و عاقبت و پايانش نيكوتر است.[13]
 
خودآزمایی
1- حدیثی در باب منشأ خیر بودن قرآن کریم بنویسید؟
2- تمسّک به قرآن و عترت یعنی چه؟ توضیح دهید؟

پی‌نوشت‌ها
[1] سوره نحل/ آیه 30 (ترجمه مکارم).

[2] تفسير نمونه ج ‏11 ص 211.

[3] خیر و برکت از نگاه قرآن و حدیث (محمّدی ری شهری) ص 132.

[4] همان.

[5] نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان (آیت الله مکارم شیرازی) ص 392 [خطبه ی 176].

[6] همان ص 240 [خطبه ی 110].

[7] الكافي (ط - الإسلامية) ج ‏2 ص 609.

[8] همان ص 602.

[9] بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم ج ‏1 ص 413.

[10] الكافي (ط - الإسلامية) ج ‏8 ص 242.

[11] سوره اعراف/ آیه 170 (ترجمه مکارم).

[12] تفسير نمونه ج ‏6 ص 435.

[13] سوره نساء/ آیه 59 (ترجمه مکارم).

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکی زاده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: